هدایت شده از ادبیات قم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▫️السلام علی النسوة البارزات
🔻 هیئت هنر و رسانه برگزار می کند
«ادای احترام به بانوان عاشورایی»
▪️زمان : یکشنبه ۸ مرداد ماه الی سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ به مدت سه شب _ ساعت ۲۱
▪️مکان: قم بلوار الغدیر کوچه شماره ۱۰ مجتمع آموزشی و تربیتی هدایت
🔺با حضور اهالی فرهنگ، هنر و رسانه استان قم
🔹هیئت هنر و رسانه قم
🌐https://eitaa.com/joinchat/2614755517Cf998055202
🥀
ای آسمان فدای تو و اشک جاری ات
مولا، کجاست صحنت و آیینه کاری ات؟
در حسرتم که خادمه ی افتخاری ات ...
شاید شبانهروز در آن کفشداری ات ...
باشم امیدوار به اعجاز کیمیا
ای آشنایدرد و درد آشنای تو
ای جبرئیل تشنه ی یک ربنای تو
تاریخ محو واقعه ی کربلای تو
نادیدنیست گسترهی این عزای تو
تنها خداست شاهد و عالِم به ماجرا
ای دست های بستهی تو مانده در قنوت
ای روضهخوان به اشک ولو در تب و سکوت
خطبه بخوان برای شهیدان لایموت
اعلی تویی و دشمن تو دائم الهبوط
دنیا صغیر قلب شما عین کبریا
لبخندهای کودکیات مملو از غم است
از کودکی ولی قدمت قرص و محکم است
ضعف تنت نشانه ای از روز ماتم است
در خانه ات همیشه و هر دم محرم است
آقا شنیده ایم که بی آب و بی غذا ...
از اوج غربتت دل زنجیرها شکست
از دستِ اشک ها همه تصویرها شکست
از تیزی دعای تو شمشیر ها شکست
قرآن علی است! حرمت تفسیرها شکست
مظلومی و غیور تو هم عین مرتضی
ای مانده در خماری تو آب و سایبان
ای باشکوهِ بسته به زنجیر و ریسمان
می لرزی از دعای شب و هیبت اذان
نور صحیفه مرجع انوار کهکشان
ما هم فقط مرید ابوحمزه ی شما
از کیسههای نان و غذا رد به شانه ات
عطر علی ست؛زنده به مِهر شبانه ات
باز است بر یتیم دَر قلب و خانه ات
نازکدلی و خمسهعشر شد نشانهات
بر درد تو اضافه شده درد مجتبی
پایان زهرِ دائم و تدریجیات رسید
این جام زهر جام میات میشود ، شهید!
جان داد هر فقیه که این ماجرا شنید
دنیا سیاه بود و فقط تو ... تو روسپید
آخر تمام گشت برای تو کربلا
#فاطمه_اسلامی
#محرم
@shaeranehowzavi
🥀
چه خون ها می چکید از چشم هایت
جهان، کرب و بلا می شد برایت
به پشت کوهِ بغض ِ ساکت ِ تو
روان دریایِ اشک از های هایت
"صحیفه" شد کتاب اشک و روضه
بمیرم من برای روضه هایت
چهل سال از غم و درد و مصیبت
تو خواندی آب شد سنگ از صدایت
از آن روزی که خیمه تشنه لب مانْد
دلت ابری و بارانی هوایت
چهل سال است بابایت مقابل
سرش بالای نِی در کربلایت
چه می کرد از فراق یوسف خود
اگر یعقوب بود آن دَم به جایت؟
تویی تزیین دین و یاور حق
سر و جان، ای "علی جانم" فدایت
میان کوچه های درد و ماتم
کشیدی کوه ِغم بر شانه هایت
دعاها روی لبهایت شکوفا
ببَر نام ِ محبّان در دعایت
#فرح_یارمحمودی (صبا)
#یا_زین_العابدین_ادرکنا
@shaeranehowzavi
🥀
دریا شده،هر قطره به تو رو زده است
ایـوب مقـابل تـو زانـو زده است
ایثار و صداقت و حیا ، حضـرت صبر
در قلـب حسینی تو اردو زده است
#محمدجواد_منوچهری
#یا_زینب_کبری_سلام_الله_علیها
@shaeranehowzavi
هدایت شده از کنگره شعر زیر یک سقف
هوالنور
سومین دوره کنگره ملی شعر
🌷زیر یک سقف🌷
✅ بخش عمومی:
_سبک زندگی اصیل ایرانی_اسلامی با محوریت خانواده
_سیره خانوادگی اهل بیت علیهم السلام
_عاشقانه های خانوادگی
✅ بخش ویژه:
_شعر طنز موانع ازدواج و فرزندآوری
مهلت ارسال اثر:
۱۰ مرداد ماه ۱۴۰۲
(تا ۲۰ مرداد تمدید شد)
برای کسب اطلاعات بیشتر به کانال ایتا به آدرس زیر مراجعه کنید:
@zire_1_saghf
May 11
🖤 قال الرضا علیه السلام: «يَا اِبْنَ شَبِيبٍ إِنْ كُنْتَ بَاكِياً لِشَيْءٍ فَابْكِ لِلْحُسَيْنِ...»
💔می خواهیم در جوار خواهر امام رضا جان برای مصیبت روز عاشورا شعر بخوانیم و اشک شویم
حضور شما شاعر عزیز در مجلس اباعبدالله موجب تسلای دل اهل بیت علیهم السلام است.
▫️زمان: سه شنبه ۱٠ مرداد، ساعت: ۱۷ الی ۱۹:۳٠
▪️مکان: حرم حضرت معصومه سلام الله علیها، صحن امام رضا، حجره ی پروین اعتصامی
محفل شعر گوهرشاد، ویژهی بانوان
@shaeranehowzavi
May 11
آفرینشهای ادبی حوزه هنری استان قم
برگزار میکند:
چهارمین نشست تخصصی شعر بانوان《بهارنارنج》
با حضور:
خانم دکتر عالیه مهرابی
همراه با نقد شعر و شعرخوانی بانوان شاعر قم
با اجرای: عاطفه جوشقانیان
زمان: چهارشنبه، ۱۱ مردادماه، ساعت ۱۷
مکان: حوزه هنری استان قم، سالن مهر
《ورود برای عموم بانوان آزاد است》
@adabqom
#محفل_شعر_بهارنارنج
#آفرینش_های_ادبی_حوزه_هنری_قم
#حوزه_هنری_انقلاب_اسلامی
#حوزه_هنری_قم
#شعر_بانوان_قم
#بهار_نارنج
🥀
در بارش شمشیرها دیدم سرت افتاد
گل های سرخ پرپرت دور و برت افتاد
در یک طرف مشک وعلم،در گوشه ای دیگر
دست علمدار رشید لشکرت افتاد
باران تیر از هر طرف برگ و بری می ریخت
هر لحظه می دیدی که نعشی در برت افتاد
دنیا به سر خاک مصیبت کرد تا اکبر
روی عبای خاکیِ از خون ترت افتاد
در انتظار جرعه ای آب آن میان دیدی
از روی دست غرق خونت اصغرت افتاد
عمامهات را باز کردی از سر و ناگاه
دستت،سرت، برگت، برت از پیکرت افتاد
ققنوس بودی و میان آتشی از عشق
پر باز کردی و همه بال و پرت افتاد
غیرت به غارت رفته و شرم و حیا جان داد
وقتی به دست ساربان انگشترت افتاد
پیراهنت را با خودش دزدی به غارت برد
وقتی که از دستان پاکت خنجرت افتاد
وقتی که طوفان پرده از روی خیام انداخت
زینب! بگو آیا که از سر معجرت افتاد؟
در آتشی که دود آن در چشم عالم رفت
چشمان نامردی به گوش دخترت افتاد....
#بهجت_فروغی_مقدم
#محرم
#زینب_سلام_الله_علیها
@shaeranehowzavi
(هوالشهید )🥀
این مطلع را ارتجالاً به بهانه ی شهادت آیینه حُسن موسوی و اسوه ی خُلق و خوی مصطفوی به حضرت علیّ اکبر صلوات الله علیه تقدیم داشته ام :
خاک این بادیه از برگ گل آکنده شده ست ؟
یا تن توست که در دشت پراکنده شده ست !
یاعلی ، مجاهدی.
#استاد_مجاهدی
@shaeranehowzavi
🥀
یک زمان «سلمان رشدی» ، یک زمان اصحاب فیل
تا ابد بر هر که حرمت بشکند “لَعناً وَبیل”
برههای «سَلوان مومیکا» ، دورهای هم “بو لهب”
دیده چشم روزگاران بیشمار از این قبیل
مدعی در چنتهاش حرف حسابی بود اگر
عشق را آتش نمیزد ، “نحن أبناء الدلیل”
خواه دوشادوش شیطان ، خواه در آغوش حق
انتخابش با خودش ، “إنا هدیناه السبیل”
آنچه که آتش کشیدند آفتاب است آفتاب
کی؟ کجا؟ تاثیر دارد هُرم آتش بر خلیل؟
ما شنیدیم و حواریون ز بالا دیدهاند
شخص عیسی(ع) هم به این آیات میبندد دخیل
باز هم بر اهل جهل و غفلت و بغض و حسد
آرزو دارم بتابد نور اسلام اصیل
#سید_جعفر_حیدری
#قرآن_کریم
@shaeranehowzavi
آقا مرا به چادر خاکی آن زنی
که مثل مادر تو زمین میخورد ببخش
ما را به آن عفیف که در راه دین تو
از یک لئیم سیلی کین میخورد ببخش
#محمدتقی_عارفیان
#یا_حسین
@shaeranehowzavi
| وضعیت نارنجی باغ |
شطرنجی نشان دهید
با اسفنجهای خونین
نارنجستانِ قوام را
و با چکهچکهی ابرهای کبود
تکهتکه درختان باغ را
در باد
شطرنجی نشان دهید
بازوان ورم کردهی باغ را
و شتکِ خون را
بر گونههای غنچههای هراسان
تا مبادا تکثیر شود
بالبالِ کفترانِ حرم
در شبیخونِ پیاپیِ کفتارها
شطرنجی نشان دهید
زمین خوردنِ بانویی را
در هایوهوی شغالی گر
در زیرِ لگدهایِ وحشیِ گرگ
ناگاه نارنجی شد
وضعیتِ باغ
شطرنجی نشان دهید
این آدینهی بعد از شام غریبان زینب را
هنوز قافلهی نیزهدارها
چهل منزل فاصله دارند
تا دروازهی ساعت شام...
و جشن خلیفهی بوزینه باز
حتی هنوز از کوفه رد نشدهاند
از بیشکوفهترین باغستانهای تاریخ
چاووش حرمله ها را میبینی
و شبح شبثها را...
در ازدحامِ مگسها..
دارد زیاد میشود
نوشنوش ابن زیادها
شطرنجی نشان دهید
صاعقه را
در گیسوی گندمزارری
مبادا بر آشوبد
رویای ابن سعدها را
اینجا شیرازست
و از نارنجستان
یک خیابان فاصله است
تا چلچراغهای خونی شاهچراغ
شطرنجی نشان دهید
قیامِ گوهرشاد را
در نارنجستان قوام
و خونِ حمید الداغی را
بر گُلدانهایِ شمعدانی
و نارنجی بکشید
گریههای باغ را
شطرنجی نشان دهید
خیمههای سوخته را
در سُمکوبی بیشمار اسبان
و هلهلهی وقیح شمر را
در سیلی بر کودکان حرم
و تاراجِ روسریها
شطرنجی نشان دهید
صورتِ کریه شطرنجبازان شهر را
در چشمِ پیادگان
که مبادا شتکِ خونِ باغ
به تریجِ قبایی بربخورد
این آتش برمیخیزد
از گورِ خاکستریها
به قولِ آن شاعر خسته
فریاد کردن گناه است
در شهر کاکُل زریها
.
.
#محمد_حسین_انصاری_نژاد
@shaeranehowzavi
اذان عشق"🥀
قد برافراشته کن، سرو تو دیدن دارد
صوت پیغمبری ات باز، شنیدن دارد
پای بگذار بر این دشت ترک خورده ببین!
قلب طوفان زده اش، میل تپیدن دارد
عشق هم در طلب بوسه به پیشانی تو
سمت آغوش تو آهنگ دویدن دارد
مرگ بازیچه دستان تو بوده است ولی
دیگر انگار تمنای رسیدن دارد
ای غزل مردترین معجزه کرب و بلا
صحنه دلبری ات، آه کشیدن دارد
آنقدر جذبه عرفانی چشمت بالاست
که غزل سمت نگاه تو دویدن دارد
به کدامین افق امروز اذان می گویی؟
آری امروز، نماز تو خریدن دارد.
#نجمه_آرمان
#حسین_عزیز_زهرا_سلام_الله_علیها
@shaeranehowzavi
🥀
ای ساربان آهسته رو کآرام جانم میرود
وآن دل که با خود داشتم با دلستانم میرود
من ماندهام مهجور از او بیچاره و رنجور از او
گویی که نیشی دور از او در استخوانم میرود
گفتم به نیرنگ و فسون پنهان کنم ریش درون
پنهان نمیماند که خون بر آستانم میرود
محمل بدار ای ساروان تندی مکن با کاروان
کز عشق آن سرو روان گویی روانم میرود
او میرود دامن کشان من زهر تنهایی چشان
دیگر مپرس از من نشان کز دل نشانم میرود
برگشت یار سرکشم بگذاشت عیش ناخوشم
چون مجمری پرآتشم کز سر دخانم میرود
با آن همه بیداد او وین عهد بیبنیاد او
در سینه دارم یاد او یا بر زبانم میرود
بازآی و بر چشمم نشین ای دلستان نازنین
کآشوب و فریاد از زمین بر آسمانم میرود
شب تا سحر مینغنوم و اندرز کس مینشنوم
وین ره نه قاصد میروم کز کف عنانم
میرود
گفتم بگریم تا ابل چون خر فروماند به گل
وین نیز نتوانم که دل با کاروانم میرود
صبر از وصال یار من برگشتن از دلدار من
گر چه نباشد کار من هم کار از آنم میرود
در رفتن جان از بدن گویند هر نوعی سخن
من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم میرود
سعدی فغان از دست ما لایق نبود ای بیوفا
طاقت نمیآرم جفا کار از فغانم میرود
#سعدی علیهالرحمه
@shaeranehowzavi
🥀
شب رخ نمود و دیدهام از خود عبور کرد
بر هم نشست و خاطرهها را مرور کرد
از سنگفرش سینه عطش شعله میکشید
آری خیال دوست به قلبم خطور کرد
تصویر خندهای که امید آفریده بود
در انحنای قطرۀ اشکی ظهور کرد
موسیقی تپیدن دل با طنین اشک
کار هزار پرده ز شور نشور کرد
ناگه در آن میانه سروشی ز شهر عشق
چون کیمیا سفال دلم را بلور کرد
میگفت: «جسم روحفزای حسین را
میل حبیب همدم سم ستور کرد
تعلیم مرغ عشق، سلیمان پاک را
دانا به رمز و راز نوای طیور کرد
بیشک اشارتی به خرابات دلبر است
یادی که حق ز جنت و حور و قصور کرد»
الهامواره بود و هبوطش به کام دل
شهدی ز همنشینی شور و شعور کرد
دل را چو با حقیقت وصل آشنا نمود
بیگانه از تفاوت غیب و حضور کرد
#سید_محمد_حسین_دعائی
#امام_حسین
#شب_زیارتی
@shaeranehowzavi
.
شب جمعه به وقت دلتنگی میکند زنده ماجرای تو را
میکند زنده یاد رزم تو را، یاد جانبازی و وفای تو را
ای علمدار حضرت نایب، پاسدار حریم عشق شدی
قسمت ما کند خدا ای کاش، آخر کار، کربلای تو را
✍️#محمدتقی_عارفیان، ۱۴۰۲/۰۵/۱۳
ساعت به وقت #حاجقاسم
۰۱:۲۰ 💔
هدیه به روح ملکوتی و بلندپرواز حاجقاسم سلیمانی صلوات
#ألّلهُمَّصَلِّعَلىمُحَمَّدٍوآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهُم
🌷
@shaeranehowzavi
🥀
میاید از سرِ برزن خبر چه داغ و گران!
مرا که کشت خبر، تا کند چه با دگران!
خبر دهید که افتاده مادری و رواست
که ایستاده ز غم جان دهند رهگذران
خبر دهید که نامرد، پیش طفلش زد
خبر دهید از اندوهِ دختری نگران
زنی به خاطر حفظ حجاب سیلی خورد
به دست سنگدلِ سفله ای که وای برآن
شما که دیده و رنجیده اید! نقل کنید
وگر که هیچ نیاید به چشم فتنهگران
در آفتابِ جزا، مستحقِ عریانی ست
قبیلهای که ندارد کسی حجاب درآن!
#مسعود_یوسف_پور
#حجاب
@shaeranehowzavi
هر صبحِ سحر، میدهم از دور سلامت
ششگوشه شده، قلبِمن انگار ز نامت
دلتنگ طواف حرمت، گوشه ی چشمی
بر عاشـقِ دیوانه ی بیــمار مُدامت
#نگین_نقیبی
#سلام_زیارت
@shaeranehowzavi
🥀
تو مثلِ رودی و من غرق در زلالیِ تو
نشستهام به تماشای بیخیالی تو
همیشه پیشِ تو لبریزم از جواب، ولی
عذاب میکشم از بُهت و بیسؤالی تو
جز این که حرصِ مرا در میآورد، دیگر
چه سود میبرد آیینه از توالی تو
شبیه کوچۀ پُر رفت و آمدی شدهای
که دائماً به تو شک میکنند اهالی تو
قلم برای شکارِ غزل کمین کرده
که واژهها همه جلدند در حوالی تو
پس از تسلسل سیگارها چه محسوس است
میان هالهای از دود، جای خالی تو...
#محمد_شریف
#عاشقانه
@shaeranehowzavi
🥀
سلام بر تو که نوری و ذکری و ایمان
سلام بر سخن حق، سلام بر قرآن
به هفت آیۀ سَبعُ المَثانیات سوگند
تمام رحمت محضی، قسم به اَلرّحمن
مُعَلَّقات، معلّق شد و به زیر آمد
همین که نور تو آمد در آن زمان به میان
خِرَد به عمق تو هرگز نمیرسد دستش
هزار معنی نازک شدهست در تو نهان
اگر که چهره بدون نقاب بنماید
کُمیت عقل شود لنگ و عاجز و حیران
نسیم جنت حق میوزد ز آیاتش
بهشت را به تماشا نشین در این بستان
خزان گذشت بر اوراق خلق و کهنه شدند
گذر نکرده بر اوراق او غبار خزان
به پیش هیبت «فَأتُوا بِمِثْلِهِ»، فُصَحا
گرفتهاند سرانگشت عجز را به دهان
زبان به کام گرفتند جمله لال شدند
چو گفت «فَاسْتَمِعُوا لَه وَ أنصِتُوا» یزدان
بشر کجا و توان سخن چو او گفتن؟
زبان هیچ بشر نیست مرد این میدان
نگاه کن وَ بدان «اُنزِلَ بِعِلمِ الله»
اگر که بهتر از این هست هاتِ بالبرهان
نشستهاند همه انبیا بر این سفره
به لقمهای که بگیری از آن، شوی لقمان
فدای نثر روانش شود هزاران نظم
که داده است پریشانی مرا سامان
هزار عمر شده صرف فهم او و هنوز
بدیع مانده معانی او و نحو بیان
هزار فتنه بیاید هزار فتنه روَد
به زیر سایۀ قرآن نمیشوم نگران
چنان پر است کتاب خدا ز وصف علی
شود علی، بشود این کتاب اگر انسان
ببین به غیر علی کیست باء بسم الله؟
ببین شدهست علی بر کتاب حق عنوان
بدون نقطه چه معنا دهد کلام کسی؟
علیست مُظهِر قرآن و معنی تبیان
خطاب آمده «بَلِّغ»: «علی ولی الله»
که در غدیر شود حق چو آفتاب عیان
به برکت علی «اَکمَلتُ دینَکُم» آمد
که با ولایت او کامل است این بنیان
خلافت است فقط لایق علی آری
«لَقَد تَقَمَّصَها» دیگری که وای بر آن
کسی که شیعۀ او نیست، غرق میگردد
علیست کشتی نوح و علیست کشتیبان
هر آنچه گفته نبی در حق علی، وحی است
مُطَهّر است نبی از خطا و از هذیان
بدون حب علی راه بدتر از چاه است
به کعبه نه، که رسد آخرش به ترکستان
عَلَی الصَّباح قیامت خدات میپرسد
چه شد که بعد نبی اِتَّبَعتُم الشَّیطان؟
علیست باب ورودی علم پیغمبر
گمان مکن که بوَد شهر بی در و دربان
علیست سِرّ «يَدُ اللهِ فَوقَ أَيديهِم»
که اوست آیت عظمای حق به عالمیان
علیست علّت جمع ضمیر «أَنفُسَنَا»
به جز علی چه کسی بوده بر پیمبر جان؟
علیست هادی امت پس از نبی به صراط
صراط نیست برای مُحبّ او لغزان
علیست وجه خداوند «ذوالجلال» بلی
در آن زمان که شود «كُلُّ مَن عَلَيهَا فَان»
علیست ساقی کوثر، علیست رحمت محض
و غیر اوست سرابی که یَحسَبُ الظَمئان
علیست صاحب علم کتاب و شاهد وحی
کجاست عالم و جاهل به یکدگر یکسان؟
علی و فاطمه مصداق آن دو دریایند
به جز حسین و حسن نیست لؤلؤ و مَرجان
قسم به آیۀ «تَبّت یَدا» بریده شود
دو دست هر که زند دست جز بر این دامان
اگر که تیغ به رویم کشند میمانم
نمیشوم ز مسیر غدیر رو گردان
بگیر دست مرا بیقرارِ نام توام
کویر خشک منم من، تویی تویی باران
سخن به آب رسید و ز غصه آب شدم
عطش چه کرد که صَارَ السَّماء مثل دخان
رسیده است خطاب «اِرجِعی الی رَبّک»
خدا کند نخورد سنگ بر لب و دندان
فدای قاری قرآن که تشنهلب بود و
نداد جرعۀ آبی کسی به آن عطشان
آهای شمر! تو را ذرهای طهارت نیست
مزن بدون وضو دست خویش بر قرآن
#عاصی_خراسانی
#قرآن
@shaeranehowzavi
🥀
گواه سیرۀ عشق است داغداری ما
به باغبانی درد است لالهکاری ما
تنور لاله در این فصل آنچنان داغ است
که میچکد عرق از روی شرمساری ما
به راه خیزش ما گرچه نیزه کاشتهاند
جُوِی نکاسته از شور تکسواری ما
به رود خستۀ تاریخ داده درس شتاب
در آبراهِ هدف، موجِ بیقراری ما
صفی ز لشکر عشقاند باد و باران هم
غریب نیست شتابند اگر به یاری ما...
شروع زندگی جاودانه با یار است
در این غریبکشی، مرگِ اختیاری ما
به زیر سایۀ طوباقدان عاشورا
نرُسته سرو بلندی به استواری ما
صلا زدی که: کسی هست یاریام بدهد؟
بلی حسین من، آنک خروش آری ما
اگر چه دیر صلایت شنیدهایم، اما
بگیر هر چه غرامت ز خون جاری ما
بگو به دشمن مغلوب ما که در راه است
هنوز حادثۀ زخمهای کاری ما...
امید منتظران! با ظهور خود بزدای
غبار اشک، ز چشم امیدواری ما
«فرید» خط شهادت همیشه حایل باد
میان خستگی و پای پایداری ما
#قادر_طهماسبی
#شعر_عاشورایی
@shaeranehowzavi
🥀
بیشتر از همه در وعده صداقت داری
خوبی و با من بد کرده رفاقت داری
داغداریّ و منم باز پر از شوق گناه
چقدر ای پدر خسته تو طاقت داری
باید از جانب تو اهل لیاقت بشوم
ای کسی که ز خدا شان لیاقت داری
شده قانون که ستم از من و بخشش از تو
کی ز بخشیدن این بنده فراغت داری؟
پسر فاطمه دل را چه هوایی بکند...
مثل مادر به همه گر که دعایی بکند....
چقدر فاطمه در یاد غریبت پیداست
چقدر واعطشا در لب نامت تنهاست
چادر مادرمان...خیمه خاکیّ تو نیست؟
چقدر روی دلش لکّه ی ردّ پاهاست
آه ای کوچه و هیئت،همه شهر ببین...
یک نفر این طرف توست...تمام دنیاست
چشم غفلت زده را کاش که بازش بکنی
تا ببیند که سرش نذر قدوم مولاست
در هوای تو پر و بال زدن هم هنر است
ای که قوت شب و روزت پر خون جگر است
آرزوی نفس آخر سقّایی تو
مشک بی تاب منم...حضرت دریایی تو
با لب خشک ببین یاور ساقی شده ام
یا ابانا....کَرَمی....زاده ی زهرایی تو
تیرهارا تو خودت از جگرم دور بکن
من امید حرمم....شاهد غم هایی تو
کاش می شد که شوم...دلخوشی مادرتان
مثلا حُر...مثلا جَون....که آقایی تو....
خون من گرچه کثیف است ولی...آقاجان
جان زهرا و حسن....جان علی...آقاجان...
#مبین_اصفهانی
#شعر_عاشورایی
@shaeranehowzavi
🥀
این هفته نیز جمعۀ ما بی شما گذشت
آقا بپرس این که چه بر حال ما گذشت!
این هفته هفت روز به ظاهر گذشتنی
بر من ولی عزیز دلم، قرنها گذشت...
هفتاد گوشه ناله زدم تا که جمعه شد
جانم به لب رسید ولی جمعه تا گذشت
گفتند جمعه بوی تو میآورَد نسیم
اما نسیم آمد و سر در هوا گذشت
خورشید هم هوای مرا تازهتر نکرد
او هفت دفعه آمد و بیاعتنا گذشت
عمرم به سر رسید و از این دستْ جمعهها
تکرار شد، نیامدی و عمر ما گذشت
#ایوب_پرندآور
#جمعه_ظهور
@shaeranehowzavi
هدایت شده از نویسندگان حوزوی
#اشعار_عاشورایی
#اشعار_مهدوی
🖌ایوب پرندآور
این هفته هفت روز به ظاهر گذشتنی
بر من ولی عزیز دلم، قرنها گذشت...
https://eitaa.com/shaeranehowzavi/1992
🖌مبین اصفهانی
با لب خشک ببین یاور ساقی شده ام
یا ابانا....کَرَمی....زاده ی زهرایی تو
https://eitaa.com/shaeranehowzavi/1991
🖌محمد تقی عارفیان
ای علمدار حضرت نایب، پاسدار حریم عشق شدی
قسمت ما کند خدا ای کاش، آخر کار، کربلای تو را
https://eitaa.com/shaeranehowzavi/1985
🖌مهتا صانعی
نسل ما نسل شهیدان به خون غلتان است
نسل "فهمیده" ای از "باکری" و "چمران" است
https://eitaa.com/shaeranehowzavi/1958
🖌محمد حسین امیری
از آن غریو و غرش کفتار طورتان
ترس نگاه مانده برای شما فقط
https://eitaa.com/shaeranehowzavi/1957
🖌مریم بسحاق
من مؤمنم به معجزه مُهر این طبیب
با تربت حسین چه دلها شفا گرفت
https://eitaa.com/shaeranehowzavi/1939
🖌محمد حسین انصاری نژاد
با خودش فکر میکُند که فرات، عطشِ باغ را نمیفهمد
میرود معنیِ شکفتن را، فوقِ درکِ بشر نشان بدهد
https://eitaa.com/shaeranehowzavi/1931