eitaa logo
🍃 شاعران حوزوی 🍃
625 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
161 ویدیو
11 فایل
🌏خبرگزاری‌ها، نشریات، و کانال‌ها در مناسبت‌های دینی و ملی به دنبال اشعار حوزویان هستند و اینجا گنجینه شعر آن عزیزان است. 🍃ارسال اشعار و احوال شاعران به 🍃مدیر شاعران حوزوی @mahta_sa 💠 #شاعران_حوزوی 💠 @shaeranehowzavi
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🌹 خداحافظ ای فصل پاییز سرد تو معنای زیبایی از رنگ زرد به دست خدا می سپارم تو را بِبَر با خودت غصّه و رنج و درد (صبا) @shaeranehowzavi
تویی دلیل حیات و نبودنت مرگم به پیشگاه قدومت فتاده چون برگم که خوانده ام چه سحرها دعای عهدت را بدون مهر نگاهت شکسته چون اَرگم @shaeranehowzavi
🌹🌹 باید که بگردیم همه دور سر تو جان همه عالم به فدای پسر تو ما منتظریم او برسد چاره شود درد دنیا شود آزاد از این دوره‌ی نامرد .. @shaeranehowzavi
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «بی‌طرفی در دعوای حق و باطل معنی ندارد... باید طرف حق بود، مقابل باطل ایستاد...شاعر نمیتواند در جنگ حق و باطل بی‌طرف باشد. اگرچنانچه شاعر، هنرمند بی‌طرف بود، تضییع نعمت خدا را کرده؛ اگر خدای نکرده طرف باطل را گرفت، آن‌وقت خیانت کرده.» @shaeranehowzavi
🌹🌹 مثل رودی در مسیر پیچ و تاب تند بیشه مثل گل در سختی خاک و تلاش سبز ریشه تلخی و شیرینی این زندگی باهم عجین است مثل چای تازه دم بعد از مصاف قند و تیشه قد کشیدن‌های نامحسوس او را می‌شمارم با رد انگشت‌های کوچکش بر روی شیشه جای دندان‌های او جامانده بر هر میوه‌ی ظرف جان من قربان این آثار جرم و این کلیشه خانه را میدان مین کرده‌ست با اسباب بازی پای من مجروح بادا بین این میدان همیشه این همه حس لطیف زندگی را از تو دارم شکرِ تو ای مادری ، ای برتر از هر شغل و پیشه @shaeranehowzavi
یا فاطمه اشفعی لنا فی الجنه از هرکسی به غیر شما رو گرفته ایم برگیم و با نسیم حرم خو گرفته ایم هوهوی باد در حرمت موج می زند او را به خدمت تو اذان گو گرفته ایم گرد و غبار از دل خود پاک می کنیم در صحن اگر که دست به جارو گرفته ایم بر شانه رواقت اگر گریه می کنیم از ابرهای صحن تو الگو گرفته ایم ای ساحل امید! کنار ضریح تو هربار یاد کشتی پهلو گرفته ایم مهر تو را که ضامن ما روز محشر است از آستان ضامن آهو گرفته ایم @shaeranehowzavi
کانال تعدادی از بانوان شاعر در پیام‌رسان ایتا: 🌹 زهرا آراسته‌نیا: ای ناب‌ترین تلالو نور سلام ای بر همه‌ی حماسه‌ها شور سلام https://eitaa.com/arastehnia 🌹عاطفه جعفری: من تو را می‌نویسم و تو مرا ما غزل‌های دلبخواه همیم https://eitaa.com/pishaninevesht 🌹 عاطفه جوشقانیان: کجاست شانه‌ی آرامشت زمان تلاطم؟ مگر خود تو نگفتی به من پناه بیاور؟ https://eitaa.com/sobhetazedam 🌹 عارفه دهقانی: در جنگِ همیشگیِّ حق با باطل رمزِ عملیّاتِ علی : "یا زهرا" https://eitaa.com/dr_arefe_dehghani 🌹 فائزه زرافشان: همین تبسم آرام، چای عطرآگین همین نشاندن گل، کار پرثواب من است https://eitaa.com/faeze_zarafshan 🌹 زهرا سپهکار: هم مادر و مادربزرگم خانه‌دارند این شغل مادرزادی‌ام را دوست‌دارم https://eitaa.com/zahra_sepahkar 🌹 اعظم سعادتمند: آمدم تا خانه‌ات در جستجوی روشنی آب لطفاً! از میان این همه نوشیدنی https://eitaa.com/azam_saadatmand 🌹 فاطمه معصومه شریف: شعر گاهی می‌تواند راوی یک درد باشد گاه حتی می‌تواند مرهم یک مرد باشد https://eitaa.com/masoome_sharif 🌹 بهجت فروغی مقدم: با یادت اگر دفتری از شعر سرودم در حسرت یک بیت جوابم که تو باشی https://eitaa.com/behjatf 🌹 مریم کرباسی: من عاشق صبحم که با خنده بگویی مریم بیا امروز هم صبحانه با هم https://eitaa.com/maryam_karbasi_najafabadi 🌹 سعیده کرمانی: گاهی غزل در گوش بند رخت می‌گویم گاهی میان تشت، دست از شعر می‌شویم https://eitaa.com/kaftarchahiemamreza 🌹 فاطمه عارف نژاد: سراپا ایده‌ام از رنگ‌های تازه سرشارم هزاران طرح نو پیچیده در طومار افکارم https://eitaa.com/fatemeh_arefnejad 🌹 اکرم هاشمی: و آن کسی که به قالیچه خِفت زد، زن بود تمام طرح پر از رنگ‌های روشن بود https://eitaa.com/A_Hashemii 🌹 انسیه‌سادات هاشمی: وای آن نقاشی چسبیده بر در را نبینی! آه! آن تک‌بیت‌های روی میزم را نخوانی! https://eitaa.com/folanipoem 🌹 مریم بسحاق: آمدم اما نبودی پر زدم یک قفس کمتر، تو هم در وا نکن https://eitaa.com/Bichatr_zir_baran_poem ✅کانال شاعران حوزوی در خدمت معرفی شاعران. @shaeranehowzavi 🔶 اگر بانوی شاعری از قلم افتاده معرفی کنید تا لیست تکمیل شود... @shaeranehowzavi
حال این شهر خراب ست بیا آقاجان شهر ما غرق عذاب ست... بیا آقا جان قصه اینست که سرباز نداریم آقا قحطی آدم ناب است... بیا آقا جان "آن کبوتر که لب بام خدا پر زد و رفت" گوشه ی پنجره خواب ست... بیا آقا جان جمکران تشنه ی یک جرعه ی دیدار شماست جمعه ها غرق سراب ست... بیا آقا جان هیچ کس فکر کسی نیست در این شهر شلوغ حال این شهر خراب ست... بیا آقا جان @shaeranehowzavi
با عشق علی همیشه قلب تو تپید ماننـد تـو را خـدا نیاورده پدید هسـتند نشـان افتخـارت بانو در کرب و بلا چهـار فــرزنـد شهیـد @shaeranehowzavi
آلوده‌ام و قاضیِ هر محکمه‌ام چون طبل تهی ولی پر از دمدمه‌ام بیچاره چو من کیست که همچون سوزن دوزنده‌ام و برهنه‌تر از همه‌ام @shaeranehowzavi
🔴عصر شعر 🔹با محوریت شخصیت حضرت زهرا(س)، حضرت ام‌البنین(س) و مادران شهدا 🔸از سلسله نشست‌های ماهانه‌ی حجره‌های ساحلی 🔹با معرفی و تقدیر از برگزیدگان فراخوان شعر (مهر کوثر) 🔻با اجرای: سید علی نقیب 🔺با حضور: مبین اردستانی 🔰همراه با شعرخوانی شاعران حاضر در جلسه 🔹زمان: سه‌شنبه، ۵ دی‌ماه ۱۴۰۲، ساعت ۱۵ 🔸مکان: قم، خیابان شهدا(صفاییه)، نبش کوچه ۱۷، معاونت فضای مجازی، هنر و رسانه دفتر تبلیغات اسلامی، سالن نمایش. @eshragh_adabi
🔴 سوم دی‌ماه سالگرد آغاز عملیات کربلای ۴ برای ۱۷۵ شهید غواص و خط‌شکن، شهدای مظلوم و سرافراز کربلای ۴ که پس از حدود سه دهه، در خردادماه ۱۳۹۴ و دراثنای خیانت‌های دولت غرب‌زده و کدخداپرست به یاری رهبر آمدند، سرودم. 🌷صدوهفتادوپنج تا مجنون قلمم را به دست می‌گیرم، بنویسم حماسه را موزون کربلای چهار یعنی عشق، کربلای چهار یعنی خون باز هم نسل نورآشامان، پا نهادند در صف پیکار غیرت و عزت و شرف در دست، در سر اما هوای عشق و جنون در دل و جانشان هوای حسین، روی لب‌هایشان گل لبیک همه دلدادگان روح‌الله، در رکاب ولیّ کشیده ستون صف کشیدند مست جام ولا، راهپویان سیدالشهدا کربلا خاکریز اول بود، بعد از آن قدس و کشور زیتون حمله با رمز "یا محمد" بود، از رسول خدا مدد جستند لبشان هم علی علی می‌گفت، شیرها آمدند تا جیحون رسته از خویش عاشقانه زدند، دست در دست هم به موج خطر دل به دریا زدند همرزمان، رفت موسی و در پی‌اش هارون این‌طرف سامری خیانت کرد، آن‌سو آواکس‌ها خبر بردند شیرمردان حمایتی نشدند، حجم آتش شد از توان بیرون تیر و خمپاره، راکت و موشک، از زمین و از آسمان می‌ریخت دشت روشن شد از منوّرها، عاشقان را عدو کشید به خون یک‌به‌یک، دسته‌دسته گردان‌ها، همچو برگ خزانی افتادند رمل شد بستر شقایق‌ها، دشت از خون لاله‌ها گلگون تیرها می‌نشست بر تن‌ها، ذکرشان یاحسین و یازهرا سرخ می‌شد ز خون غواصان، آب اروند و دجله و کارون بین "امّ‌الرّصاص" و شط آن شب، گودی قتلگاه دیگر شد پیش آن راست‌قامتانِ شهید، سجده می‌کرد ماه در گردون سه دهه در سکوت خوابیدند، مثل اصحاب کهف دور از شهر ما پی آب و نان خود بودیم، در پی کسبِ مال روزافزون باز هم بوی غربت حیدر، باز هم بوی عافیت‌طلبی شده فرعون مرد خاطره‌ها، یکی هامان شده یکی قارون یکی آمد ولی به‌جای خدا، بر لبش نام کدخدا دارد چشم او هم به دست شیطان است، نه که بر قدرت و توان درون شده "امّ‌الرّصاصِ" ما "لوزان"، جنگ رفت از "بُواریَن" به "وین" باز هم بوی فتنه می‌آید بوی برداشت‌های گوناگون صدوهفتادوپنج مروارید، ناگهان سر ز گِل برآوردند غیرت و عزت و شرف در دست، ولی از غربت علی محزون خواب بودیم ما که مژده رسید، دل لیلی‌وشان دوباره تپید خبر آمد ز راه می‌آیند صدوهفتادوپنج تا مجنون آمدند و دوباره پر کردند شهر را از طنین عزتشان تا که رسوا کنند خائن را، تا که باطل کنند این افسون بوی آن سال‌ها دوباره گرفت، شهر خاموش و خواب و غم‌زده را پیکرِ کوچکِ بزرگ‌دلان، شهر ما را دوباره کرد مصون گرچه با دست بسته آمده‌اند، گره از کار بسته بگشایند کاش ما را کِشند غواصان، با خود از موج فتنه‌ها بیرون گر بپرسد کسی ز خط‌شکنان، چیست اکنون پیامتان؟ شاید با لب تشنه یک‌صدا گویند جمله‌هایی شبیه این مضمون: دل به دریا زدیم ما آن روز، چون به امر ولیّ بلی گفتیم ما همیشه مطیع مولاییم، با همین عزم آمدیم اکنون یاد آن بت‌شکن بخیر که گفت: "خط سرخ شهادت [ای مردم] خط آل محمد و علی است"، ما هم این را نوشته‌ایم به خون باز هم قاطعانه می‌گوییم راه عزت فقط همین راه است راه جنگ و مبارزه با ظلم، جنگ تا رفع فتنۀ صهیون پروتکل، قطعنامه‌ها، تحریم، پشت هم از گزینه‌ها گفتن همه فریادِ عجزِ شیطان است، دشمن حقه‌باز و پست و زبون عزت ما فقط به ایمان است، نه به میز مذاکره با غرب جز به تسلیم ما رضا نشود کدخدای همیشه بی‌قانون چشمتان بر لب علی باشد، پایتان در خط ولیّ باشد راه عزت فقط مقاومت است، تکیه بر قدرت و توان درون @shaeranehowzavi
🥀برای سردار شهید سیدرضی موسوی که حاج‌قاسم به او گفته بود: «پیر شدی، تو هم دیگر باید شهید شوی» آینه گفت: عاقبت پیر شدی، شهید نه موی‌سپید هم شدی آخر و روسپید نه آینه گفت: خسته‌ای؟ گفتمش آه خسته ام در قفسی نشسته‌ام چاره نه و کلید نه... آینه! حیرتم فقط، شوق شهادتم فقط آه چه دارم آینه؟ هیچ به جز امید نه لاله‌ی واژگونم و حسرت بازماندنم داغ نویی نفس‌نفس آمده و نوید نه آینه گفت: صبر کن... گفتمش آه، سوختم در دل شعله می‌توان لحظه‌ای آرمید؟! نه! آینه گفت و... زیر لب گفت شهید می‌شوی آینه! راست گفته‌ای؟! وقت سفر رسید؟! نه؟! @shaeranehowzavi
🥀 خدا حافظ تو که در خون پاکت آرمیدی تو که آخر به آغوش سلیمانی رسیدی حبیب ای کهنه سردار رشید و استوارم بدون شک تو در پیش حسینت رو سپیدی عروجت از حرم آغاز شد، آن لحظه ای که تو از سرشانه های گنبد بی بی پریدی غمت بازار شامی در دل ما کرده برپا چه گمنام و غریبانه از اینجا پر کشیدی همین که جان شیرین را به پای عشق دادی رضی الله را با گریه از مردم شنیدی به یاد این همه جامانده هم باشی تو ای کاش میان آسمان ها حاج قاسم را که دیدی @shaeranehowzavi
دردست علم داشت و جان بر کف دست در صحنه همیشه بود و از پا ننشست در قرعـه ی امـروز شهیـدان وطن دیدیم کـه سیـد رضی موسوی است @shaeranehowzavi
چون آینه بشکستی و تکثیر شدی تو کشته‌ی نقشه‌های تزویر شدی مصداق اتم " جاهدوا فینایی " والله که از جام ولا ، سیر شدی @shaeranehowzavi
خوش آمدی به وطن ای شهید ِ غربت شام به قدّ و قامتت ای سرو ِ استوار سلام خوش آمدی به تن غرق ِ خون ِ خویش و خوشا رکوع و سجده‌ی تو بعد از آن قعود و قیام به قصد ِ مقصد ِ خونبار ِ جبهه‌های جهاد کدام جاده تو را هم کشید و برد کدام نشسته در بر ِبانوی مهربان و صبور به دست پاک تو دادند خشتِ آن در و بام اگر به صورت ماه تو می‌زند لبخند چه خانمی‌ست که لبخند می‌زند به غلام خوشا حضور تو در سنگر ِ نیایش و نور خوشا عبور تو از سردر ِ خرابه‌ی شام بنوش و پاک بنوش از شراب چشمه‌ی سرخ خوشا شراب طهورای آن سبوی مدام خوش آمدی به همین واژه‌های بی‌آغاز به سطر آخر این شعر و والسلام و تمام @shaeranehowzavi
کانال تعدادی از بانوان شاعر در پیام‌رسان ایتا: 🌹 زهرا آراسته‌نیا: ای ناب‌ترین تلالو نور سلام ای بر همه‌ی حماسه‌ها شور سلام https://eitaa.com/arastehnia 🌹عاطفه جعفری: من تو را می‌نویسم و تو مرا ما غزل‌های دلبخواه همیم https://eitaa.com/pishaninevesht 🌹 عاطفه جوشقانیان: کجاست شانه‌ی آرامشت زمان تلاطم؟ مگر خود تو نگفتی به من پناه بیاور؟ https://eitaa.com/sobhetazedam 🌹 عارفه دهقانی: در جنگِ همیشگیِّ حق با باطل رمزِ عملیّاتِ علی : "یا زهرا" https://eitaa.com/dr_arefe_dehghani 🌹 فائزه زرافشان: همین تبسم آرام، چای عطرآگین همین نشاندن گل، کار پرثواب من است https://eitaa.com/faeze_zarafshan 🌹 زهرا سپهکار: هم مادر و مادربزرگم خانه‌دارند این شغل مادرزادی‌ام را دوست‌دارم https://eitaa.com/zahra_sepahkar 🌹 اعظم سعادتمند: آمدم تا خانه‌ات در جستجوی روشنی آب لطفاً! از میان این همه نوشیدنی https://eitaa.com/azam_saadatmand 🌹 فاطمه معصومه شریف: شعر گاهی می‌تواند راوی یک درد باشد گاه حتی می‌تواند مرهم یک مرد باشد https://eitaa.com/masoome_sharif 🌹 بهجت فروغی مقدم: با یادت اگر دفتری از شعر سرودم در حسرت یک بیت جوابم که تو باشی https://eitaa.com/behjatf 🌹 مریم کرباسی: من عاشق صبحم که با خنده بگویی مریم بیا امروز هم صبحانه با هم https://eitaa.com/maryam_karbasi_najafabadi 🌹 سعیده کرمانی: گاهی غزل در گوش بند رخت می‌گویم گاهی میان تشت، دست از شعر می‌شویم https://eitaa.com/kaftarchahiemamreza 🌹 فاطمه عارف نژاد: سراپا ایده‌ام از رنگ‌های تازه سرشارم هزاران طرح نو پیچیده در طومار افکارم https://eitaa.com/fatemeh_arefnejad 🌹 اکرم هاشمی: و آن کسی که به قالیچه خِفت زد، زن بود تمام طرح پر از رنگ‌های روشن بود https://eitaa.com/A_Hashemii 🌹 انسیه‌سادات هاشمی: وای آن نقاشی چسبیده بر در را نبینی! آه! آن تک‌بیت‌های روی میزم را نخوانی! https://eitaa.com/folanipoem 🌹 مریم بسحاق: آمدم اما نبودی پر زدم یک قفس کمتر، تو هم در وا نکن https://eitaa.com/Bichatr_zir_baran_poem 🌹رقیه سعیدی ( کیمیا ) «سحر با باد می گفتم حدیث غیبت مولا» خطاب آمد توســـل کن به نام زینب کبریٰ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 🌹ریحانه ابوترابی: چه شاعر بدون واژه ی سکوت محوری! ای انجمن! غزل بگو برای بی مدادی ام! https://eitaa.com/otaghekonji ✅کانال شاعران حوزوی در خدمت معرفی شاعران. @shaeranehowzavi کانال نشانی زهراسلیمی https://eitaa.com/shabenoghreie 🔶 اگر بانوی شاعری از قلم افتاده معرفی کنید تا لیست تکمیل شود... @shaeranehowzavi
*فراخوان دومین کنگره بین المللی شعر بانوی بلاغت ”* 🍀 دانشگاه آزاد اسلامی استان زنجان با همکاری موسسه فرهنگی و هنری امامت و مهدویت کشوربرگزار می کند. 💎در قالب های شعری گوناگون در محورهای قیدشده در پوستر فراخوان در خصوص حضرت زینب کبری (س) به سه زبان فارسی- ترکی و عربی 📝 ویژه : شعرای سراسر کشور، شعرای آئیینی کشورهای اسلامی ،دانشجویان خارجی دانشگاه های کشور،دانشجویان، استادان، کارکنان، معلمان، دانش آموزان سراسر کشور 💠اهدای جوایز نفیس به نفرات برگزیده و چاپ اشعار برگزیده در مجموعه کتاب شعر کنگره 🗓 آخرین مهلت ارسال اشعار : ١۵دیماه ۱۴۰٢ 🔘لینک ثبت نام و ارسال آثار https://emamat.iau.ir/fa/form/277 🔵سایت ثبت نام آثار در کنگره https://zanjan.iau.ir/farhangi/fa/news/128 ☎️شماره تماس دبیرخانه ۳٣١١۴٢۷۱-٠٢۴ و ٠٩٣٣٢٢۵٩٢١۵ 🔸 گروه ارتباطی کنگره بین المللی شعر بانوی بلاغت (حضرت زینب کبری س) استان زنجان https://eitaa.com/joinchat/2859074015Cf4db41d62f ♦️کانال دانشگاه آزاد اسلامی زنجان http://Eitaa.com/iauzac
دلگیر تر از سیاهی پارچه ایم شیرینی تلخِ درد یکپارچه ایم دنیای غمیم و شادی روح اسیر خیرات شب جمعه ی بازارچه ایم @shaeranehowzavi
هدایت شده از شرح آتش دل
. شده دی‌ماه و پر کرده غمت دل‌های شیدا را که داغت بیشتر از پیش آتش می‌زند ما را چه خوش‌نام‌اند و خوش‌فرجام و خوش‌اقبال یارانت که با خود، حاج‌قاسم می‌بری سیدرضی‌ها را ✍️، ۱۴۰۲/۱۰/۰۸ ساعت به وقت ۰۱:۲۰ 💔 هدیه به روح ملکوتی و بلندپرواز حاج‌قاسم سلیمانی صلوات @SharheAtasheDel
پنهان شود ز دیده ز شرم تو آفتاب چون مهر اگر طلوع کنی از نقاب صبح @shaeranehowzavi
سلام ای جانِ جانِ‌های پر از درد نفس‌ها خسته شد ای ماه برگرد @shaeranehowzavi
لبیک یا خامنه ای خَم نکردم پیش غیر حق،سرم را لحظه ای صرف باطل ها نکردم دفترم را لحظه ای ریشه دارد اعتقادم در درخت انقلاب ورنه از بُن میزدم برگ و برم را لحظه ای اصلا از خاطر نخواهم برد وقت حمله ها گفته های لاله های پرپرم را لحظه ای خون به پا میشد اگر یک روز میبردم فرو در دل اصحاب فتنه خنجرم را لحظه ای در هجوم مست ها لعنت به من گر پُر کنم غیر از این جام ولایت ساغرم را لحظه ای میزنم خود را به آتش گر ببینم دست غیر سرنوشت مهدویِ کشورم را لحظه ای خاک بر سر میکنم چون دیده ام با چشم خود در ۹ دی بغض های رهبرم را لحظه ای...‌ @shaeranehowzavi
به حول و قوه الهی و با همراهی شما عزیزان از شنبه ۹دیماه شروع هم‌خوانی کتاب خواندنی رو خواهیم داشت 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2761032298Cd2e44e391d 📚 💠 مادرانه های خواندنی از دفاع مقدس 🍂روایت زندگی مادر شهیدان خالقی پور؛ کتابی سرشار از روایت‌های بارانی و آسمانی، روایت‌های ناب مادرانه... 💌 برشی از کتاب: دیگر مطمئن شدم چه به روزم آمده. خبری که چهل روز منتظر شنیدنش بودم، حالا داشت خفه ام می کرد. تنم از باد سرد پاییز سوزن سوزن می شد. در را بستم و داخل آمدم. خانه مان به نظرم خیلی خلوت آمد؛ سرد و خسته. سکوت مثل یک مار سیاه رویش چنبره زده بود. خودم را از پله ها بالا کشیدم. داغ خبر دلم را می چزاند. آرام نداشتم. دهانم خشک و تلخ شده بود. دوستم، خانم آقایی مهمانم بود. مبهوت نگاهم می کرد تا حرفی بزنم. زهرا و عزیز هم چشم به دهان من دوخته بودند. دلم نیامد چیزی بگویم. نمی توانستم بنشینم. 📖 درگاه این خانه بوسیدنی است 🖊 به قلم: زینب عرفانیان ✅ مشاهده و تهیه نسخه چاپی کتاب👇 https://manvaketab.com/book/372641/ کد تخفیف ویژه: ۳۰ ✅ مشاهده و تهیه نسخه الکترونیکی👇 B2n.ir/n61845 کد تخفیف(۵۰٪): ۳۵۰ 🍃اون‌هایی رو که دوستشون دارین به این گروه دعوت کنید🥰 تجربه شیرین خواندن کتاب‌های خوب 👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2761032298Cd2e44e391d گروه همخوانی کتاب