eitaa logo
🍃 شاعران حوزوی 🍃
603 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
130 ویدیو
11 فایل
🌏خبرگزاری‌ها، نشریات، و کانال‌ها در مناسبت‌های دینی و ملی به دنبال اشعار حوزویان هستند و اینجا گنجینه شعر آن عزیزان است. 🍃ارسال اشعار و احوال شاعران به 🍃مدیر شاعران حوزوی @mahta_sa 💠 #شاعران_حوزوی 💠 @shaeranehowzavi
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺🌺🌺 برخیز که «رحمت» و «رحیم» آمده است از عرش «صراط مستقیم» آمده است بر «خاتم انبیا» محمد صلوات عطر گل اوست با نسیم آمده است @shaeranehowzavi
💠اداره هنرهای ادبی؛ معاونت فضای مجازی، هنر و رسانه دفتر تبلیغات اسلامی برگزار می‌کند: 🔰 محفل هفتگی شعر حوزه《مشارق》 🔴با حضور: استاد سید محمدجواد شرافت 🔹زمان: دوشنبه، ۱۰ مهرماه ۱۴۰۲، ساعت ۱۶ 🔸مکان: قم، خیابان شهدا(صفاییه)، نبش کوچه ۱۷، معاونت فضای مجازی، هنر و رسانه دفتر تبلیغات اسلامی، سالن نمایش. ⏰به مکان و ساعت برگزاری دقت بفرمایید. 📝مکتوب اشعار را برای نقد به همراه داشته باشید. @eshragh_adabi
🌺🌺🌺 چون فصلِ خوشِ بهار بر می گردد در آخرِ انتظار بر می گردد با سیصد و سیزده نفر چون قاسم با هیبت و با وقار بر می گردد @shaeranehowzavi
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
| 🔘روایتی از سفر به منزل مرحوم حجت الاسلام سید علی حسینی ایمنی، شاعر حوزوی و سردبیر فقید ماهنامه اشارات 💢شاعر دیار سینه سوختگان ▫️شعر روح را درگیر می‌کند. قلب را تسخیر می‌کند و زشتی را تکفیر. ◾️شاعر اگر عاشق نباشد، هیکدام از اهداف شعر را محقق نخواهد کرد؛ اگر عاشق باشد ولی معتقد نباشد، مسیر شعرش انسان را به بیراهه و سرآب خواهد کشاند. ▫️شاعری می‌تواند انسان تربیت ‌کند که هم عاشق باشد و هم معتقد. با سپاس از انجمن سواد رسانه طلاب، اعضای تحریریه صفحه شاعران حوزوی و کانون فرهنگی تبلیغی مدادالفضلاء @HOWZAVIAN
سلام و رحمت🌺 الحمدلله و به یاری خداوند متعال و به همت نویسندگان و شاعران حوزوی توانستیم شبی را در منزل مرحوم حسینی ایمنی، شاعری متواضع و مخلص سپری کنیم. از دوستان همراه در این سفر پر برکت بی‌نهایت سپاسگذاریم. خانم‌ها راضیه جبه‌داری، سمانه خلف‌زاده، نعیمه وافی و مهتا صانعی آقایان تقی متقی، علی اسفندیار ( کانال نویسندگان حوزوی، کانال شاعران حوزوی ) علی عسگری و همراهی تیم سواد رسانه‌ای طلاب. @shaeranehowzavi @HOWZAVIAN
🍁🕊🍁 صبح‌ست بیا! چهرهٔ پاییز، دلم‌خواست مضمونِ طربناکِ غزل‌خیز، دلم‌‌خواست امروز علیرغمِ، علی الظاهرِ شادم یک عالمه، آهنگِ غم‌انگیز، دلم‌خواست با ریشهٔ خود حسِ غریبی نکن ای‌عشق! وصفی و اضافی و گلاویز، دلم‌خواست فرضی نشده، لایقِ تو مولویِ من دل‌تنگ‌تر از کوچهٔ تبریز، دلم‌خواست گفتی: که تو مجموعِ مراعات النظیری از داغ تو، پیمانهٔ سرریز، دلم‌خواست حالا که شدی با قلمت آلتِ قتلم دستورِ زبان!خنجرِ نوک تیز،دلم‌خواست حالم متأثر شده از مستیِّ بی‌تاب صبحی که دهد مژدهٔ پاییز، دلم‌خواست (بی‌تاب) @shaeranehowzavi
اشارات او که والسلامی گفت.. دارم توی هوا انگشتم را تکان می‌دهم؛ میان خلوصِ محض و مهربانیِ محض آیا او کدامش بود؟! بین خلوص و مهربانی، بین این دو واژه، بین این دو حقیقت وجودیِ آن روحانی مظلوم و جوان‌دل و جوان‌مرگ ده، بیست، سی، چهل می‌کنم. عجیب است که هر دو صد می‌آورند. او در هر دو، حقیقتا کامل بود. این را عزیزان دیگری هم می‌توانند شهادت بدهند. عزیزانی چون استاد سید علی اصغر موسوی عزیز، علی اصغر شیری عزیز، ابراهیم قبله‌ی نازنین، دکتر میثم امانی عزیز، سرکار خانم سعادتمند، سرکار خانم طوسی...و خیلی های دیگر... حجه الاسلام سید علی حسینی ایمنی فقید وقتی که رفت، خبر عروجش را شنیدم اما به نحو دردناکی خودم را به نشنیدن زدم، نمی‌خواستم باور کنم تا این‌که شاعر بانوی گرامی خانم مهتا صانعی اطلاع دادند برنامه‌ای برای یادبودشان دارند و به دیدار عزیزانشان رفتند و یادشان را در برنامه‌ی خالصانه‌ای گرامی داشتند. من از ایشان و گرامیانی که چنین برنامه‌ای را تدارک دیده‌اند خیلی خیلی و با نهایت خلوص و صمیمیت‌ام ممنونم. ایشان برای من و برای خیلی از برادران و رفیقانم برادر و رفیق بود. نشریه‌ی اشارات و سرتاسر مرکز پژوهش‌های صدا و سیما با وجود آن عزیز از دست رفته ، حضور درخشان ، مهربانی بی‌حد و مرز و سیادت آشکارش لطف دیگری، صفای دیگری و انصافا وزن دیگری داشت. او حسینی بود، حسینی زیست، حسینی رفت و از خداوند می‌خواهم حسینی وارد صحرای نُشور شود که حتما خواهد شد. من سخنی جز واژه‌ی دریغی دردناک و لغتِ افسوسی عمیق در مقابل آن همه خاطره و در برابر یاد آن فرزند رسول خدا ندارم. نویسنده و شاعر هشتم مهر ۱۴۰۲ @shaeranehowzavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کنشگری شاعرانه «مدح شهیده» در جامعه الزهرا(س) برگزار شد. به گزارش روابط عمومی، اولین کنشگری شاعرانه «مدح شهیده» با موضوع ویژه «دفاع مقدس» از سوی اداره تبلیغ در رسانه‌ها و فضای مجازی جامعه الزهرا سلام‌الله‌علیها با حضور شاعران طلبه و آیینی در جامعه الزهرا سلام‌الله‌علیها برگزار شد. اجرای این برنامه را خانم دکتر خلف زاده به عهده داشت و بانوان شاعر از جمله خانم‌ها فرزانه قربانی، سمانه خلف زاده، مریم بسحاق، فاطمه معصومه شریف، ریحانه ابوترابی، منیره عابدی، سمیه خردمند، مهتا صانعی و طاهره سادات ملکی در این برنامه حضور داشتند. در این برنامه به این مطلب اشاره شد که بی تفاوتی و نداشتن واکنش در برابر وقایع امروز جامعه خود یک واکنش منفی است. امروز در برابر وقایعی که جامعه بر سر زنان آورده است، بانوان هنرمند انقلابی باید در برابر جریانات انحرافی که زن ایرانی را منحرف کردند، هویت زن را دوباره بازتولید کنند. همچنین در این جلسه تأکید شد که بانوان شهیده را فقط در برابر دلاوری‌های از نوع مردانه معنا نکنیم، بلکه باید شهیدپروری و ایستادن در راه ولایت را بیشتر در هویت بانوی مسلمان نشان داد. در این مراسم شاعران حوزوی و آیینی به قرائت اشعار خودشان پرداختند. @jz_resane @shaeranehowzavi
🌺🌺🌺 تا داشته ام فقط تو را داشته ام با یاد تو قدّ و قامت افراشته ام بوی صلوات می دهد دستانم از بس که گل محمدی کاشته ام @shaeranehowzavi
🍃 راهی به‌جز تو نیست ای ماه مهرپرور و ای نور سرمدی ای منّت خدایی و ای فیض ایزدی در خلق نه، که بین رسل هم سرآمدی رضوان حق تویی، تو بهشت مخلّدی پیچید در جهان صلوات محمدی ای فخر کائنات، به دنیا خوش آمدی تا بر جمال آمنه چشم تو باز شد از خنده‌اش زمین و زمان غرق ناز شد ای احمدِ محمد و محمودِ مصطفی ای ختم و خاتم رسل ای خیرُالانبیا ای جلوۀ جمال تو جاری به هرکجا ای صافی صفای تو در جام اصفیا ای شاهد و شهید و شفیع و شِفای ما ما را طلوع طلعت تو بهترین عطا تا ماه تابناک رخت در جهان دمید از جلوۀ تو نور به هفت آسمان رسید روح حیات در تن این خاکدان تویی ما آفریدگان همه جسمیم و جان تویی مهر زمین و روشنی آسمان تویی دریای علم و معرفت بی‌کران تویی خون امید در شریان جهان تویی بوی خوش بهار به فصل خزان تویی خاک کویر از قدمت لاله‌زار شد با یک گل جمال تو عالم بهار شد ای که حبیب اول تو ذات کبریاست محبوب خالقی تو و محبوب تو خداست دین تو مهر و سنت تو وحدت و صفاست حقا که خاک کوی تو سرچشمۀ بقاست هرکس که دردمند تو شد ایمن از بلاست جایی که عبد توست علی، جای ما کجاست؟! عشاق تو خدیجه و زهرا و حیدرند حور و ملک به پای تو از خاک کمترند در قلب نازنین تو جز عشق دوست، نه روی لب تو نقش به‌جز نام اوست؟ نه در خلوت تو غیر همین گفت‌وگوست؟ نه جز عشق روی او به دلت های‌وهوست؟ نه ما را به‌جز محبت تو آبروست؟ نه غیر از شفاعت تو به دل آرزوست؟ نه در این جهان غمزده راهی به‌جز تو نیست ما را به روز حشر پناهی به‌جز تو نیست دل مرده بود و از دم لطف تو جان گرفت جان خسته بود و با نفس تو توان گرفت هر بلبلی به وصف جمالت زبان گرفت "حسنت به اتفاق ملاحت جهان گرفت" از پرتوت که سیطره بر لامکان گرفت "خورشید شعله‌ای است که در آسمان گرفت" تابنده بود نور جمال تو از ازل ای خندۀ ملیح تو اَحلی مِن العَسل پیش از طلوع روی تو شب پادشاه بود روز بشر به ظلمت شام سیاه بود اندیشه و دعا و یقین بی‌پناه بود مهر و امید و عاطفه بی تکیه‌گاه بود اوضاع جهل و کین و ستم روبه‌راه بود عشق پدر به خندۀ دختر گناه بود تو آمدی و لشکر ظلمت عزا گرفت بازار نور و معرفت و عشق پا گرفت تو آمدی که سینۀ ما را حرا کنی دل را پر از محبت و نور خدا کنی از بند ظلم و جور، زمین را رها کنی مُلک وجود را حرم کبریا کنی ما را به درد عشق خودت مبتلا کنی دل‌های خسته را به نگاهی دوا کنی ای طاعت تو مایۀ ایمان مؤمنان قرآن تو شِفای دل و جان مؤمنان وقتی هنوز خلقت آدم نداشت خشت کلک قضا به لوح قدر از تو می‌نوشت ای قهر و مهر تو سند دوزخ و بهشت با آب مهر تو گِل ما را خدا سرشت ما را نوشت عاشق تو دست سرنوشت کس بی ولای آل تو خیری نکرد کِشت خورشید آسمان و زمین شد جمال تو ما بندۀ توییم و ثناگوی آل تو ما را طفیل هستی تو آفریده‌اند نقش تو را به لوح دل ما کشیده‌اند آنان که در الست جمال تو دیده‌اند جام بلای عشق تو را سرکشیده‌اند یارانت از تحیّر کثرت رهیده‌اند چون از خُم تو بادۀ وحدت چشیده‌اند ما اهل وحدتیم که امر امام ماست وحدت نه یک شعار، که رسم و مرام ماست @shaeranehowzavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یا رسول الله(ص) مادر نَیاورد به جهان چون تو آدمی محبوب عالمینی و الگوی عالمی شقُّ القَمر نشانه ی والاییِ تو بود حقّا که در قیامت و آفاق اَکرمی از بس خداشناسی و غمخوار اَمّتی با آیه ی جهنّم سوزنده درهمی فرقی نمی کند، همه دلبسته ات شوند بر زخم قلب عاقل و دیوانه مرهمی صدها غزل برای تو گفتند شاعران امّا تو از متون سراینده اَعظمی در چهره و قیافه چو روی ستاره ای در پاکیِ و صفا چو زلالیِ زمزمی من را ببخش گاهی از اوقات ای نبی افتاده با گناهِ دلم بر دلت غمی «جنّ و مَلَک بر آدمیان»¹ غبطه می خورند چون تو پَیامْ آوَرِ دلسوزِ آدمی ______ ۱_بخشی از یک مصرع محتشم کاشانی @shaeranehowzavi
🌺🌺🌺 زمین اسیر بدی بود و فتنه ها هر دم پر از سیاهی و ظلمت اسیر درد و غم کویر سینه ی عالم ترک ترک ، سوزان نه عشق بود و نه رافت به سینه ی آدم رسید صبح سعادت ، برون شقاوت شد و روز دید شکسته ، بساط ظلم و ستم به بام کعبه هزاران ستاره ریزان شد فضای کعبه معطر به نور و طور و قلم شفق شکست به نور رخ مه بطحا دهل گرفت ز شوق دلش سپیده دم رسید حضرت صادق بهشت آذین شد ضیافتی شده بر پا سراسر عالم به علم و فهم و درایت زبانزد مردم دلش بهار عطوفت دمش مسیحادم بنوش می ز سبوی علی و اولادش بگیر مهر شفاعت ز شافع اعظم @shaeranehowzavi
سیاهی بود و ایمان در دل ظلمت عصا می زد جهالت راهبر می شد خودش را نور جا می زد نمی بارید غیر از غم،نمی رویید غیر از یأس گل ریحانه در گور حماقت دست و پا می زد زمین تا مرز عصیان رفته بود از جرم آدم ها زمان در خواب بود و فتنه ناقوس عزا می زد خدا از سنگ بود و داشت شیطان در دل دنیا به شادی دست در خلق هزاران ماجرا می زد برای ختم این کابوس جانفرسای مرد افکن زمین دست توسل رو به درگاه خدا می زد خدا آورد ابراهیم را در هیبتی دیگر نسیم نور و رحمت را برای امتی دیگر زمین خوردند بتها با قدومش تا جهان فهمید زمین افتادن بتهاست دست قدرتی دیگر زبان پادشاهان لال شد کسری ترک برداشت به سردی رفت آتشگاه و رو شد آیتی دیگر خدا در عرش با خود داشت احمد را ولی بخشید به دنیا بهترینش را که باشد رحمتی دیگر بساط ظلم را برچید و شیطان غرق ماتم شد محمد آمد و آورد با خود دولتی دیگر رسول دین رحمت شد جهان غرق سعادت شد به ما بخشید با قرآن و عترت شوکتی دیگر زمین جای قشنگی شد برای زندگی وقتی که او با آل خود بخشید بر آن قیمتی دیگر @shaeranehowzavi
❣️السلام علیک یا رسول الله ❣️ گویند می‌گرفته‌ای از غائبان سراغ ما نیز غائبیم ... سراغی ز ما بگیر! @shaeranehowzavi
ای شیوه ی لبخند تو شیرین حرکات از مهر تو شد زمین پُر از آب حیات هستی همگی بوی محمد می داد وقتی که فرستاد خدا هم صلوات @shaeranehowzavi
صلی الله علیک یا صادق آل محمد وقتی که با تو چشم هستی باز گردد صادق ترین صبح جهان آغاز گردد با دیدن لبخندِ تو؛ الحمدلله در سینه ی عالم طنین انداز گردد با کیمیای معرفت هرکس که خو کرد پیغمبرانه، صاحب اعجاز گردد تا بشنویم از کام یاران؛ قالَ صادق دلهای مان آماده ی پرواز گردد هر دل که نور علم تو بر او رسیده در لشکر جان برکفت سرباز گردد غیر از شمیم راستی در سینه اش نیست هرکس که با تو آشنای راز گردد از کوی احسان وعطای چون شمایی حاشا گدایی دست خالی باز گردد ره گم نخواهد کرد در تاریکی دهر وقتی دلی با مهرتان دمساز گردد فرزندِ زهرا،چشمها را باز کن تا صادق ترین صبح جهان آغاز گردد @shaeranehowzavi
بانکداری چنین نمی‌ماند اینچنین ضد دین نمی‌ماند با خیانت عجین نمی‌ماند "حرف آقا زمین نمی‌ماند" شعبه‌ها شعبه‌های املاکی هی غلط در غلط ز بی‌باکی پول مردم به راه ناپاکی ملت این‌سان متین نمی‌ماند سودها طعنه می‌زند به ربا با ربا می‌رود به جنگ خدا و خدایی که در کمین... اما تا ابد در کمین نمی‌ماند هرکه وامی گرفته حیران است دائم از ضامنش گریزان است ضامن از کرده‌اش پشیمان است یاری اندر زمین نمی‌ماند بانکداری تو یا که دلالی؟ مرهمی یا که زهر قتّالی؟ بانک با این همه دغلکاری نزد مردم، امین نمی‌ماند صبر مردم به سر رسیده ازین ظلم و پُر کرده این شعار وزین در و دیوار، از یسار و یمین "حرف آقا زمین نمی‌ماند" @shaeranehowzavi
🖌وحید اجاقی بانکداری چنین نمی‌ماند اینچنین ضد دین نمی‌ماند با خیانت عجین نمی‌ماند "حرف آقا زمین نمی‌ماند" 🔗لینک شعر 🖌محمد جواد منوچهری سیاهی بود و ایمان در دل ظلمت عصا می زد جهالت راهبر می شد خودش را نور جا می زد نمی بارید غیر از غم،نمی رویید غیر از یأس گل ریحانه در گور حماقت دست و پا می زد 🔗لینک شعر 🖌سید هادی حسینی ما هزاران فتنه ی پیدا و پنهان داشتیم بس تلاطم ها در این بحرِخروشان داشتیم جنگ هفتاد و دو ملت در همان آغاز راه با حمایت های سختِ چشمِ شیطان داشتیم 🔗لینک شعر 🖌پریسا مصلح بی‌عشق، جهان، حسرت پاییز شود بی‌رحم‌تر از لشکر چنگيز شود معنای تعَاوَُنواْ علَی اْلبرّ این است از دشمنی و تفرقه پرهیز شود 🔗لینک شعر 🖌مهتا صانعی شلمچه صحنه‌ی خون بود و خانه‌ی من شد زمینِ سوخته شد لاله زار ِ چیدن شد شلمچه بود، طلاییه بود میمک بود فرشته بود یقین بود رَستن از شک بود 🔗لینک شعر 🖌علی جباری نمی‌دانم چرا یاران همه بیگانه می‌گردند رفاقت‌های شیرین در جهان افسانه می‌گردند نمی دانم چرا گاهی همان‌ها که توقع نیست ز جمع عاقلان خارج شده دیوانه می‌گردند🔗لینک شعر 🖌محمد سهرابی طلسم بخت ما را بشکن ای باد صبا یک شب بیاور بویی از آن زلف مشکین سوی ما یک شب به هر نیت که خواهی ای صنم نامی ببر از من دعا را گر نی ام قابل به نفرین کن صدا یک شب 🔗لینک شعر 🖌امیر حسین هدایتی حرف او را می‌زنی با من تمامش را نگو دست و دامن چینِ کالش را و خامش را نگو زهرِ مارِ سمّی خوش خط و خالش را نپرس بوی تند نافه‌ی آهوی رامش را نگو 🔗لینک شعر @shaeranehowzavi @HOWZAVIAN
مهلت ارسال آثار تا ۲۰ مهر @shaeranehowzavi
🌺🌺🌺 چه بود حاصل دنیا، اگر اراده نبود؟ اگر امید رسیدن میان جاده نبود؟ من و تو وارث بال پرنده ای هستیم که جز در اوج فلک، هرگز ایستاده نبود تمام عمر به دستش دخیل می بستیم اگرچه طبق سندها امامزاده نبود پدر که نان شبش را به عشق ما اندوخت ولی دریغ که هنگام استفاده، نبود بدون او شب اندوه را چه می کردیم؟ چراغ خانه اگر چهره اش گشاده نبود چراغ خانه زنی بود بی گمان که خدا میان سینه ی او جز صفا نهاده نبود!! به ما اگر گرِهِ سخت زندگی وا شد مگر به برکت این سفره های ساده نبود زمانه سخت زمین زد سواره هایی را که در معیّت شان لشکری پیاده نبود من و تو عالِمِ عشقیم و بی گمان ما را معلمی به جز آغوش خانواده نبود @shaeranehowzavi
یا مُمیتُ یا مُحيي ای ابر تیره، به حالم ببار در پاییز که شد دوباره دلم بی‌قرار در پاییز عجیب نیست که نقش خزان گرفته دلم که رفته از نظرم آن نگار در پاییز چه‌قدر خون به دل اهل عشق کرده خزان! ببین چه‌قدر زیادست انار در پاییز! بیا که طبع تو از هر شراب گرم‌ترست روا مدار بمانم خمار در پاییز هنوز آرزویم از شبم دراز‌ترست بیا که سخت‌ترست انتظار در پاییز هنوز نام تو نقشی‌ست بر دریچه چشم که روی شیشه نشیند بخار در پاییز هنوز یاد توام ای گل همیشه بهار مرا همیشه به خاطر بیار در پاییز برای بی‌خبران، فقرْ میوه‌ها دارد شود قنوت درخت آشکار در پاییز به غیر من که در این فصل غم جوانه زدم کسی ندیده به چشمش بهار در پاییز @shaeranehowzavi
از روز ازل به عرش نامش شده حک برداشت ز شوق دیدنش کعبه ترک در باره ی نطـفه اش تفحص بکند هرکس به ولایت علی دارد شک @shaeranehowzavi