eitaa logo
روش تدبر در قرآن و سیره
169 دنبال‌کننده
174 عکس
185 ویدیو
37 فایل
تدبر؛ عرضه خالصانه سرزمین وجودم است بر آسمان بارانی و رشد افزای آیات وحیانی و روایات با درک فقر و ضعفم و طلب و تسلیمم...
مشاهده در ایتا
دانلود
✨✨✨✨✨✨✨✨ ✅ حقيقت چيست؟ كبر با و با چه تفاوتى دارد؟ @shagerd_Quran ✅ عجب، بريدن نعمت از منعم است؛ يعنى نعمت را از خودت بدانى. كبر اين است كه در برابر حقى كه يافتى، عصيان كنى و زير بار نروى. ✅ كبر هم ريشه در نعمت‏ها دارد، ولى نعمت را از منعم نمى‏ بُرد، بلكه اين را براى خودش افتخار مى‏ داند كه اگر ما عزيز نبوديم اينها را به ما نمى‏ دادند. ✅ به همين خاطر است كه بعضى از اهل قدرت مى ‏گويند: «وَ لَئِنْ رُجِعْتُ الى‏ رَبّى‏ إِنَّ لى‏ عِنْدَهُ لَلْحُسْنى‏»؛ ما به علت اينكه در دنيا صاحبان نعمت و قدرت هستيم، اگر معادى هم باشد به همين دليل كه در دنيا به ما داده ‏اند در آخرت هم بهره‏ مند خواهيم شد. ✅ خصوصياتى در خود ما بوده كه اينها را به ما داده‏ اند و اين خصوصيات براى همه محيطها كارگر و فعال و مؤثر خواهد بود. ✅ پس عُجب، نعمت را از منعم مى ‏بُرد و متكبّر، ملاك ارزش را در نعمت‏ها و خودش مى‏ داند. امّا حقيقت غرور چيست؟ ✅ غرور اين است كه تو مسئوليت نعمت را بِبُرى و بارى را كه نعمت بر روى دوش تو مى‏ گذارد نديده بگيرى. ✅ غرور دو سر دارد و تبعه نعمت را مى‏ اندازد، شخص فريب مى‏ خورد و احساس مى‏ كند نعمت را مُفتى به او داده‏ اند. ✅ عُجب، سر نعمت را مى ‏بُرد و مى‏ گويد مال خودم است؛ در حالى كه تو فقيرى و دست‏هاى تو خالى بوده است. ✅ و كبر اين است كه به دم و سر كارى ندارى، حتى مى‏ گويى خدايى هست، ولى مى ‏گويى من ارزش داشتم كه اينها را به من داده ‏اند، پس آن طور كه مى ‏خواهم با آن رفتار مى‏ كنم. ✅ و همين معنا باعث مى‏ شود كه تو به خودت اجازه بدهى كه ديگران را زير دست بگيرى، آنها را تصرف كنى و از آنها بهره بگيرى، اسوه‏اى به وجود بياورى و بر آنها حكومت كنى و براى اينكه اين حكومت محكم شود خودت را تعظيم كنى. 📚 روش برداشت از نهج البلاغه، ص 88 @shagerd_Quran
✨✨✨✨✨✨✨✨ بسم الله الرحمن الرحیم ✅ درک ضرورت قرآن در برخورد با قرآن درک ضرورت و نیاز به قرآن است تا رسیدن به که و جریان دادن قرآن در تمام ابعاد وجودی انسان؛ جسم، فکر، عقل، قلب، و روح است. ،براى برخورد با ، است. بدون اين احساس،برخورد با قرآن به صورت و در مى‌آيد.و ازآنجاكه با و جو حاكم در ما رخنه كرده، و مى‌گردد.و يا به و دست مى‌دهد. كسى كه ضرورت و را تا سطح و لازمه حیات جسمانی و روحانی خویش احساس كرده باشد، ديگر در شكست‌ها و پيروزى‌هاى آينده،پيشرفت‌ها و بن‌بست‌هاى كارش،از قرآن منحرف نمى‌شود و برآن جلو نمى‌افتد.همان‌طور كه آن را رها نمى‌كند. 📚 @shagerd_Quran
✨✨✨✨✨✨✨✨ ✅ قرآن درمان تمام درد ها @shagerd_Quran قرآن كتابى است كه براى هر ، دارد. و كتابى است كه براى هركس دارد و مى‌آورد. براى يك بيمار، گاهى بيش از يك آيه لازم نيست. اگر تمام قرآن را بررسى كند و اين آيه را كنار بگذارد، درمان نخواهد شد و شفايى نخواهد گرفت و اگر فقط‌ همين يك آيه را ببيند و همان آيه برايش شود و در آن كند، از آن بهره خواهد گرفت و راهش را خواهد يافت. آنچه در قرآن از آن ياد شده، . و آنچه مانع گمراهى است،به شهادت قرآن دو چيز است: وَ كَيْفَ‌ تَكْفُرُونَ‌ وَ أَنْتُمْ‌ تُتْلى‌ عَلَيْكُم آياتُ‌ اللّه وَ فيكُم رَسُولُه (101/آل عمران) چگونه كفر مى‌ورزيد در هنگامى كه آيه‌ها بر شما تلاوت مى‌شود و رسول در ميان شما هست. از كفر ورزيدن و گمراهى همين و است و همين است كه پس از رسول،بايد رسول، بيابد كه همراه قرآن و تلاوت آيه‌ها باشد و از گمراهى جلوگيرى نمايد. 📚 روش برداشت از قرآن، صفحه 24 @shagerd_Quran
✨✨✨✨✨✨✨✨ @shagerd_Quran ✅ كسانى كه به سرمايه‏ هاشان مغرورند و خيال مى ‏كنند ‏ها ملاك افتخارند، ، و و ‏هايشان، باعث غرورشان شده، اينها غافل مى ‏مانند. ✅ ، آنها را به ركود مى‏ رساند. خيال مى ‏كنند كه كسى هستند. اينها خيال مى‏ كنند اگر كسى به آنها چيزى داد، به خاطر عظمتشان است! ✅ خيال مى‏ كنند كه داده ‏ها است؛ اين است كه با غرور مى ‏گويند: «ما أَظُنُّ السّاعَةَ قائِمَةً»؛ من باور نمى ‏كنم كه براى انسان ادامه‏ اى باشد. «وَ لَئِنْ رُجِعْتُ إِلى رَبِّي»؛ و اگر انسان بازگشتى و ادامه ‏اى هم داشته باشم، «انَّ لى عِنْدَهُ لَلْحُسْنى‏». من همين طور كه در اين مرحله سرمايه ‏هايم را زياد كرده ‏ام، در آن مرحله هم به خوبى ‏ها مى‏ رسم. ✅ از اين كه سرمايه ‏ها ملاك افتخار نيست. داده ‏اند، تا ما مشخص شود. و حتى بزرگ‏تر از آن، مقدار ما مطرح است؛ كه بايد ‏ها را در نظر بگيريم. ✅ چه كرديم با ‏ ها؟ چه قدم‏هاى بزرگى مى‏ توانستيم برداريم و برنداشتيم؟! چگونه عقب افتاديم! چه كرديم در مجموعه ‏ى زندگيمان⁉️ ✅ با اين ديد و با توجّه به اين كه سرمايه ‏ها ملاك نيست و با توجه به اينكه محاسبه ‏ى سودها با سرمايه‏ ها ملاك عمل است، غرورها از بين مى‏ روند و ركودها نيز، در غبن زندگى‏ ها و گنديدگى‏ ها هم، كنار مى ‏روند. @shagerd_Quran ✅ ما الآن سرخوش دارايى ‏ها هستيم. مستيم كه داريم. و مستيم كه با دارايى ‏هامان، ديگران را هم به بفرستيم. نه تنها خودمان خودمان شده‏ ايم، بلكه مى ‏خواهيم ديگران را هم به مرگ برسانيم! ✅ با ‏مان، ، ، با ‏مان مى‏ خواهيم ديگران را كنيم، بدون اينكه اين صيد را كرده باشيم. @shagerd_Quran
✨✨✨✨✨✨✨✨ ✅ روش مطالعه @shagerd_Quran کسانی که دنبال هستند كه از كجا شروع كنند، بدانند مهم است نه سير مطالعه. آنچه اهمیت دارد است؛ بايد پيش از مطالعه و و را طى كرده باشید تا بتوانید با جواب‌هايى كه در كتاب‌هاست، عميق‌تر برخورد كنید و آنها را بپذيرید يا دور بريزید. ✅حرکت با گمان انسان و او با مى‌‏تواند آغاز شود كه حتى با گمان مى‌‏تواند به دست بيابد كه در مى‌‏خوانيم: «انها لكبيره الا على الخاشعين الذين يظنون انهم ملاقوا ربهم‏»؛ سنگين است و بزرگ است مگر بر آنهايى كه همراه خشوع هستد؛ آنهايى كه گمان مى‌‏كنند كه ديدار كننده پروردگارشان هستند. حركت با اين احتمال و گمان شروع مى‏‌شود و هر چه انسان كند و از آنچه يافته نگهدارى كند و با آنچه كه به دست آورده زندگى كند، به و ‏تر خواهد رسيد: «ان الذين اهتدوا زادهم هدى و آتاهم تقواهم‏». 📚 نظام اخلاقى اسلام، ص۶۲ @shagerd_Quran بعضی ها بدون اینکه طرح کرده باشند و یا و را یافته باشند و یا اصلاً چیز معلوم و مشخصی را خواسته باشند ، کتاب را می گشایند و معلوم است که با دست خالی باز می گردند ... اصولاً مطالعه هر کتاب ، مادام که با طرح سئوالهایی همراه نباشد ، بهره نمی دهد و خواننده بسادگی از جواب ها و اشاره ها و نکته ها می گذرد و آن ها را نمی یابد و در خونش نمی نشیند . 📚 روش برداشت از قرآن ، علی صفایی حائری ، ص 11 ✅ مسائل اساسی تغذیه @shagerd_Quran ما حتی برای غذای معده و «» لنگیم و نمی دانیم ″″ را ″″ کنیم و در ″″ و ″″ به مصرف برسانیم. ما از این چه و چگونه و چه هنگام و هماهنگی با نیازها در غذای روزانهٔ خود مانده ایم... تا چه رسد به غذای و و و . 📚 روش برداشت از قرآن/ص ۱۵۳ و ۱۵۴ @shagerd_Quran
1.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨✨✨✨✨✨✨✨ 💠 🔰تلاوت سوره توسط رهبر معظم انقلاب ✨✨✨✨✨✨✨✨ : قرآن کتاب قرب به خداست.🔻 @shagerd_Quran ♦️با قرآن باید مثل آینه مواجه شد؛ پاکیزه، براق و بی‌زنگار؛ تا قرآن در دل ما منعکس شود. قرآن باید در جان ما انعکاس پیدا کند؛ این همیشه و برای همه نیست؛ برای کسانی است که دلشان را با صفای باطن و نفس پاکیزه کنند؛ با ایمان، با باور و با قبول با قرآن مواجه شوند؛ والّا کسانی‌که دل معاند دارند، بنای برنشنیدن و نفهمیدن دارند، نوای قرآن، کلام قرآن و پیام قرآن در دل آن‌ها اثری نمی‌کند؛ « وَلَوْ أَنَّنَا نَزَّلْنَا إِلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةَ وَكَلَّمَهُمُ الْمَوْتَىٰ وَحَشَرْنَا عَلَيْهِمْ كُلَّ شَيْءٍ قُبُلًا مَّا كَانُوا لِيُؤْمِنُوا إِلَّا أَن يَشَاءَ اللَّهُ وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَهُمْ يَجْهَلُونَ (١١١/ انعام) »؛ اگر برای برخی افراد زمین را به آسمان بدوزی، این دلِ ناباور و زنگار گرفته، نزدیک نمی‌شود و ایمان نمی‌آورد. لذا قرآن را هم می‌خواند، اما به قرآن نزدیک نمی‌شود. ۱۳۷۳/۱۰/۱۴ @shagerd_Quran
✨✨✨✨✨✨✨✨ 🔰 حرکت رسول (ص) @shagerd_Quran ✅ بعثت آن سوى قرن‏ها در بطن تاريكى‌‏ها چراغى بارور شد. آهسته‏ آهسته ... شعله كشيد دريايى از نور آفريد. دريا بزرگ شد از ساحل سياهى‌‏ها ساييد و صخره‏‌هاى تاريكى را در دهان خود له كرد. دريا بزرگ شد خورشيد آسمان بر آن تابيد و ابر نور را به سرزمين‏هاى سياه روانه ساخت. دريا بزرگ شد. از مرز قرن‏ها گذشت‏ به ساحل امروزها رسيد. اما «امروزها» ابر نور را، در پشت آسمان محبوس كرده‌‏اند. اما «امروزها» با سدهاى بلند، دريا را محدود كرده‌‏اند. چشمه‏‌ها را بسته‏‌اند. و رودها را با خون آلوده كرده‏‌اند. «امروزها» خيال مى‌‏كنند كه نور محبوس مى‏‌شود كه دريا محدود مى‌‏شود. كه تاريكى، نور را مى‏‌برد. بى‏‌خبر!! بى‌‏خبر!! در بطن تاريكى، چراغ‏ها بارور مى‏‌شوند. 📚 و با او با نگاه، فرياد مى كرديم، ص: 89 @shagerd_Quran
8.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞  وارث رسول👆 @shagerd_Quran ✅ عوامل اعراض از رسول اين است كه چطور كسانى كه محبّت رسول را در دل داشتند و از او اطاعت مى نمودند، با او درگير شدند و به او پشت كردند؟ آنچه مهمّ است، تحليل اين سؤال است كه توصيف قضايا و وقايعى كه اتفاق افتاده، تنها كفايت نمى كند و جوابگو نخواهد بود. وجود دارد كه آدمى را حتى در برابر خداى مهربان به لجاجت و عناد مى كشاند. در آمده: «وَ جَحَدُوا بِهَا وَ اسْتَيْقَنَتْهَا انْفُسُهُمْ ظُلْمَاً وَ عُلُوَّاً- نحل،14» ✅ و دو عامل اساسى هستند. تجاوزگرى و برترى طلبى و قدرت طلبى از عواملى هستند كه باعث مى شود تو حتى با يقينى كه دارى، منكر شوى و با رسول درگير و به او پشت كنى و نه با رسول كه حتى در مقابل خداى مهربان قد علم كنى و با او درگير شوى. «تَلْكَ الدَّارُ الآخِرَةُ نَجْعَلُها لِلَّذِينَ لَا يُرِيدُونَ عُلُوَّاً فِى الارْضِ وَ لَا فَسَاداً- قصص،83» بهره مند شدن و رسيدن به دارالآخرة براى كسانى است كه حتّى اراده ى علوّ و برترى طلبى و فساد در زمين را نداشته اند. @shagerd_Quran
✨✨✨✨✨✨✨✨ 🔰 درس قرآن @shagerd_Quran 🔷🔹 آن روز كه از كنار كعبه بانگ برداشت، هيچ كس باور نمى‏ كرد كه اين فرياد از حلقومش فراتر رود و در گوش‏ها بنشيند و در دل‏ها راه يابد و از مرز قرن‏ها بگذرد و در نسل‏ها جاى بگيرد و از قامت فرياد تا اقتدار سكوت را پشت سر بگذارد. 🔹 و آن روز كه در بيابان‏هاى تخت جمشيد، همراه آن شكوه و فرياد نوشانوش، آن غرور سايه انداخت، كسى باور نمى‏ كرد كه قرن‏ها را رها كند و نسل‏ها را آزاد بگذارد، 🔹 ولى اين است كه عظمت‏ ها تو را فريب ندهد و حقارت‏ ها تو را نرماند، @shagerd_Quran 🔹 كه يك گندم هنگامى كه هماهنگ با نظام در جاى خود مى‏ نشيند، سنبله مى‏ شود و هفتصد برابر دانه مى‏ آورد و يك انبار گندم هنگامى كه در كنارى ماند و بر سطح لغزيد، فقط خوراك سوسك‏هاست و چيزى نمى‏ گذرد كه فضله‏ هايش را هم نمى‏ بينى. 🔹 داستان آنها كه از او چشم پوشيدند و وحى او را نديده گرفتند و در سطح لغزيدند و با نظام و سنت و مرصاد هماهنگ نشدند، كارهاشان اگر به بزرگى تاريخ است، همچون خاكسترى خواهد بود در باد، در روز طوفان. چه باقى مى‏ ماند؟ لا يَقدِرونَ مِمّا كَسَبوا على‏ شَي‏ءٍ ذلِك هُوَالضَّلالُ البَعيد. ضَرَبَ اللَّه مَثلًا كلمةً طيبةً؛ 🔹 آنها كه خود را نكاشته‏ اند و ريشه‏ ها را از خاك بيرون برده‏ اند، قرارى نخواهند داشت. 🔹 اما آنها كه هماهنگند، چون درخت به فلاح، به رويش مى‏ رسند و بال مى‏ گسترند و آسمان‏ ها را در قلمرو خود مى‏ كشند و فرشته‏ ها را ميوه مى‏ دهند و بهره مى‏ رسانند: أَصلُها ثابِتٌ وَ فَرعُها فى السَّماءِ تُؤتى أُكُلَها كلَّ حينٍ. اينها ثبات دارند و قرار گرفته‏ اند كه ريشه دارند 🔹 و اين خداست كه به آنها ثبات مى‏ دهد، همچون ابراهيمى كه فرزندش را در آن بيابان پروريد و آرام بود. 📝 استاد علی صفایی حائری 📚 کتاب صراط،صفحه ۳۲ @shagerd_Quran
✨✨✨✨✨✨✨✨ بسم الله الرحمن الرحیم 👌رسول ص چگونه قرآن را مطرح مى‏كرد؟ @shagerd_Quran آيا همين‏گونه به آن مى‏پرداخت؟ و ‏اى و كار مى‏كرد؟ اين ‏ى_رسول و اوست. 👈 او نمى‏گذاشت، اين طور كه ما و و و مى‏گذاريم!👉 آنچه بود ‏ها بود: «يَتْلوُا عَلَيْهِم آياتِه؛ يَتْلوُنَهُ حَقَّ تِلَاوَتِهِ»؛ و به دست دادن معيار انتخاب، «تَواصَوْا بِالْحَقِّ». اگر در جايگاه خودش مطرح شود و ادا شود، احتياج به و ندارد. و اگر در جاى خودش ننشيند و خودش را نيابد، آن وقت شده و گرديده است؛ «يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَواضِعِه». نه زياد كردن بر قرآن و نه كم كردن از قرآن است، كه همين جايگاه‏ها را به هم زدن و موضع‏ها را ناديده گرفتن است. اين تحريفى است كه روايات صحيح هم از آن حكايت مى‏كند. @shagerd_Quran اگر در ، ‏هاى_انكار را به كار بگيرى و اگر در ، ‏هاى_محبت را بخوانى، كرده‏اى. و اين‏جاست كه آيه‏ها گنگ و نامفهوم و حتى طنز آلود و خنده‏آور مى‏شوند. كسى كه بايد كند، يك آيه براى او كافى است. براى او كافى است؛ «أَتُترَكُونَ فى ما ههُنا آمِنينَ؟ فى جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ وَ زُرُوعٍ وَ نَخْلٍ طَلْعُها هَضيم ...؟ و تَنْحِتُون مِنَ الْجِبال بُيُوتاً فارِهين؟» از قومش همين را مى‏پرسيد: آيا شما متروك و رها شده‏ايد در همين‏ها ... در همين‏ها ... آيا شما متروك شده‏ايد با امن و امان ... در اين‏ باغ‏ها ... و چشمه‏ها ... و كشتزارها ... و نخل‏هايى كه شكوفه‏هايش رسيده‏اند...؟ شما متروك مانده‏ايد كه از كوه‏ها خانه بسازيد و خوش باشيد؟ براى حركت همين سؤال كافى است. انسانى كه خودش را بيشتر از اين تلاوت تكرار و زندگى محدود ديد، راه مى‏افتد و حركت مى‏كند و همان را مى‏گويد كه گفت: «انى ذاهب»؛ من رونده‏ام. من نمى‏توانم بمانم. و علامت اين حركت همين است كه به گذشته حسرت نمى‏خورم. اين است كه گذشته را دارد. مى‏گويد: «ياليتنى كنت ترابا»؛ كاش خاك بودم. كاش رويشى مى‏داشتم. و كاش مثل ‏ها ‏اى را از دلم بيرون مى‏ريختم. @shagerd_Quran (): كسى كه خودش را مى‏شناسد و ‏ى_خودش را مى‏بيند، ديگر ماندگار نيست، است، «انّى‏ ذاهِبٌ ...» اين‏جاست كه ‏ى_دوم مى‏رسد؛ رفتن و تو كدام است؟ رو به چه چيزهايى خواهى آورد؟ رو به آنچه كه در اين پوست و پايين‏تر از توست؟ تو از پوست بيرون آمده‏اى ديگر نمى‏توانى در پوست بگنجى. نمى‏توانى در اين محدوده، مقصودى و مذهبى داشته باشى. پس «انى ذاهب الى ربى». رو به سوى مى‏آورى و او را مى‏خواهى كه تو و تو و تو و تو باشد. و ‏_سوم، طى اين راه با دستگيرى و همراهى اوست؛ «انّى‏ ذاهِبٌ الى رِبى سَيَهْدين ...» كسى كه راه افتاد او به زودى همراهيش مى‏كند و مى‏رساندش. @shagerd_Quran من در ‏ى_شروعم همين آيه‏ها برايم هستند. اگر را بخوانم و موضوعى و واژه‏اى كار كنم، به ‏بست مى‏رسم. به آيه‏هاى‏ جبر و اختيار و آيه‏هاى توحيد برخورد مى‏كنم، به بن‏بست مى‏رسم و دچار تناقض مى‏شوم. و اين است كه آيه‏ها شده‏اند و در جاى خود ننشسته‏اند. به اين‏گونه كه ما با آن همراه شده‏ايم، نتيجه‏ى از بر خورد صحيح با قرآن است. تطهير با جارى قرآن، ج‏1، ص: 23 @shagerd_Quran
✨✨✨✨✨✨✨✨ 👌نياز به قرآن @shagerd_Quran‏ 🌱با قرآن، در مكتب و سپس در مدرسه روبرو شدم. استادى داشتيم سختگير ... كه سختگيرى‏ها و فشارش ما را از قرآن و تعليمات دينى بيزار كرد. اين فشار براى نفرت كافى بود، هر چند كه در جوى مذهبى و قرآنى بزرگ شده بوديم. من خودم از اين فشار، تجربه‏ها آموختم، كه ديگر تخم نفرت را اين گونه در دل‏ها نريزم. ⚡️شب در منزل يكى از تجار محل، روضه بود. شب گرمى بود. و در آن شب، حوض آب و فواره و گل‏ها و رقص ماهى‏ها، مرا به خلسه‏اى كشانده بود كه خواب شيرينى را بر پلك‏هايم مى‏پاشيد. كامل مردى پُر شور بالاى منبر بود ... يادم نمى‏رود با حركت دست‏ها و فريادها و حالت‏هايش آنقدر از گفت كه پس از مدت‏ها و خستگى شوق تازه‏اى در من روييد؛ ، قرآنى كه آن شب با ‏ها در من شده بود. قرآنى كه او مى‏گفت؛ ‏بست و . @shagerd_Quran 🌿وقتى به منزل بازگشتم را برداشتم تا از نزديك ببينم. قرآنى بود با ترجمه‏اى كه اسمش را ‏ى_مرمرى گذاشتم. مر او را گفتيم. مر قرآن را فرستاديم ... راستى كه دلم سوخت. اين چه ‏اى است؟! گاهى ‏ها بالاتر مى‏آمدند. اصلًا اين چه قرآنى است؟ همين است؟ همين مسلمان‏هاست؟ 🤔آن همه شور كه همراه ‏ها در من سر كشيده بود و همراه صداى آب و زمزمه‏ى ريز فواره‏ها و رقص ماهى‏ها كه از آب بيرون مى‏پريدند، در من دويده بود، آن همه در من و براى ، را كنار گذاشتم. ولى اين مرتبه، بيشترى داشتم كه حتى مرا به كشاند. شايد دو سه سال گذشت. سال‏هايى كه ‏ى_تولد_من بود. در اين سال‏ها ‏هايى در من گذشت و در من داد. كه اكنون از آن ياد مى‏كنم، آن روزها به اين روشنى نبودند كه اكنون مى‏نويسم ولى ‏هايى بودند كه به همين نقش كنونى جان مى‏دادند و حرف‏هايى بودند كه مرا آماده مى‏كردند. @shagerd_Quran 🌿در اين سال‏ها، منى كه از سر خورده بودم، آن چنان را يافتم كه از ‏تر. 👌من خودم را شناختم كه از و و از . مى‏ديدم با و با ‏ها دارم. من در ‏ها هستم. @shagerd_Quran اين رابطه‏ها براى من آن‏چنان عينى شكل مى‏گرفت كه هر حركتم با وسواس همراه مى‏شد. چگونه راه بروم؟ چگونه نگاه بكنم؟ چه بخورم؟ چه وقت بخورم؟ ... 👌من در ‏ترين_حركت، ‏ترين_رابطه‏ها را احساس مى‏كردم. و در اين ‏ها دنبال و دستورى بودم. در اين جهان كه ، را تجربه كرده بود، نمى‏توانستم ولنگار باشم. نمى‏توانستم شلنگ و تخته راه بيندازم. ‏ها، به ‏اى نياز داشت. اين از كدام تأمين مى‏شود؟ از ؟ يا از ؟ 🤔 و دانش‏هاى او با تمام وسعتش هنوز آن‏قدر و است كه نمى‏تواند بگويد در هر حركتى، چه رابطه‏هايى هست. در حركت دست، با دورترين ستاره، در حركت الكترون‏هاى مغز، با رنگ برگ‏ها و خاصيت خوراكى‏ها ... اين ‏ها و اين ‏ها هنوز شناسايى نشده‏اند تا ‏هايش به دست برسند. 🤔و هم در انسان مثل غريزه‏ى حيوانات ديگر نيست كه او را تأمين كند و رابطه‏هايش را كنترل نمايد. 🌿با اين توجه، مطرح مى‏شد. ، مفهوم عميقى به من مى‏بخشيد. @shagerd_Quran 👌هيچ ديده‏اى كه در خانواده‏هاى فقير ماشين آب ميوه‏گيرى و يا رختشويى، چگونه مطرح مى‏شود. همين كه بچه‏هاى فضول مى‏خواهند به برق وصلش كنند، همه دستپاچه مى‏شوند كه صبر كن. بيا كنار. دست نزن تا داداش كتابچه را ببيند. دستورش را بخواند. ماشينى كه دارد، نمى‏توان همين‏طور به آن دست زد و با آن رابطه برقرار كرد. مى‏خواهد. مى‏خواهد. اين ‏تر براى من اين‏گونه طرح مى‏شد. و اين گونه احساس مى‏شد. منى كه از رميده بودم، اكنون به روى مى‏آوردم. 👌و اين ، رابطه‏ام با ، از رابطه‏ام با قلبم، با نفسم نزديك‏تر بود. و اين كه يك بود. آخر من مى‏توانستم بدون قلبم چند ثانيه زنده باشم ولى (دقت شود) نمى‏دانستم زنده باشم و زنده باشم و همين ثانيه‏ها را چگونه بگذرانم؟ اين احساس، را در من سبز كرد. . 🌿اكنون با صراحت مى‏گويم، ، ، براى همين احساس، همين است. تطهير با جارى قرآن (1)، ص 13 @shagerd_Quran سوال و گفتگو: @safa_314