نبرد سه پهلوان : سپس به قصد خون ریختن به دشت تاختند. سواران توران و ایران با گرز و شمشیر به جان هم افتادند چنان که کوه جلودار آنها نبود. نخست #فریبرز از میان لشکر بیرون شد و با تیر و کمان به سوی #گلباد تاخت. هر چه تیر پرتاب کرد بر گلباد کارگر نبود، پس دشت به شمشیر برد و به دو نیمش کرد. از اسب فرود آمد و با کمندش ، گلباد را به اسبش بست. کمربند گلباد را باز کرد و به بلندی آمد، فریاد زد و گفت« سالار ما پیروز و دشمنان شکست خورده باد.» دیگر ، #گروی_زره آن دیو نر بیرون شد تا با #گیوِ #گودرز بجنگد،. هر دو نیزه به دست گرفتند و جنگیدند اما نوک نیزه از ترس پیکار آنان فروریخت. کمان به دست گرفتند. گیو او را زنده میخواست که به خسرو هدیه کند.کمان از دست گروی به زیر افتاد و دست به شمشیر برد، اما گیو با گرزی بلند به سر و کلاهش کوبید و خون بر صورتش ریخت،گیو زود او را از زین گرفت و سخت فشردش که بیهوش شد و از اسب افتاد. گیو از اسب فرود آمد و دستانش را از پشت بست. روی اسبش نشست و به بلندی آمد، پرچمی تکان داد و نعره کشید و به پیروزی شاه و پهلوان آفرین کرد. سوم #سیامک از توران به جنگ #گرازه آمد. نیزه به دست گرفتند و مانند شیران نر به هم آویختند. لبانشان از تشنگی چاک چاک شد. از اسب پیاده شدند و گرازه دست انداخت و او را زمین زد. چنان سخت او را بر زمین کوبید که استخوان هایش شکست و در لحظه جان داد. گرازه نیز اسب سیامک را به دست گرفت و سوار بر اسب خودش به بالای کوه آمد و پرچمی را چرخاند، با شادی فریاد زد و بر پهلوان آفرین کرد. @shah_nameh1

‌ همه قطره و تو دریا حسن :)💚 ولادت کریمِ اهل بیت و پهلوان جَمَل " امام حسن (ع)" رو به تمام شیعیان تبریک میگم😄✨ @shah_nameh1

وقتی سوره بقره رو میخونی به ایة الکرسی میرسی و جو میگیرت حس میکنی حافظ کُلی😂:

‌ وقتی سوره یوسف میخونی و میرسی به آیه " إِذْ قَالَ يُوسُفُ لِأَبِيهِ يَا أَبَتِ إِنِّي رَأَيْتُ أَحَدَ عَشَرَ كَوْكَبًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ رَأَيْتُهُمْ لِي سَاجِدِينَ " * عبد الباسط شدم *😂💔 ‌

📪 پیام جدید https://eitaa.com/shah_nameh1/3366 اینو فقط لجندا می‌فهمن 💀 #دایگو ................ 🤣🤣🤣

‌ دخترای عزیز کانال♨️ به مناسبت #میلاد امام حسن و عید #نوروز از امروز تا عید میخوام بهتون عیدی بدم😄🌿 این هدیه رو یه بار به یکی از همکلاسی هام دادم، تا مدت ها خودش، پدر و مادرش ، برادرش ، مادربزرگش و.. خاندانش ازم تشکر می‌کردند 🌝💕 دخترایی که میخوان عیدی بگیرن به پیوی کلمه " عیدی" رو بفرستند😇 @rueen_tan از این عیدی ها هر جایی گیر نمیادا😂 پسر بیاد بلاک🤐 ‌

‌ دلار مرز ۱۰۰ تومن هم رد کرد و ما هنوز هیچ کاری جز فحش دادن نکردیم 💔 ایرانی جماعت کی انقدر بی غیرت شد🙂 کی روح حق طلب جامعه مرد و ایران اسلامی شد یه کشور نیم مرده🥲💔 ‌

‌ چهارشنبه سوری نه ایرانیه نه زرتشتی❌ ‌ @shah_nameh1

‌ تو تهرانم لابد ترکهای تهرانن🤣 ‌ ‌

نبرد سه پهلوان دیگر: چهارم نوبت به #فروهل و #زنگله رسید، دو پهلوان شیرمرد. در ایران تیراندازی مانند فروهل نبود، زنگله را که از دور دید کمان را زه کرد و کشید و بر زنگله تیر باران گرفت. تیری به ران زنگله خورد و از رانش گذشت به اسب رسید. اسب از درد زنگله را به زیر انداخت و زنگله در لحظه جان داد. فروهل از اسب پایین آمد و سر از تنش جدا کرد. سرش را به زین اسب بست و افسار اسب او را به دست گرفت. به کوه آمد و پرچمش را تکان داد و گفت« پادشاهان پادشاه #کیخسرؤ فرخ نژاد، شاد و پیروز باد!» پنجمین رهامِ #گودرز بود که باید با بارمان مبارزه می‌کرد. اول تیر و کمان به دست گرفتند و بر یکدیگر تیر باران کردند، تیر ها شکست و نیزه به دست گرفتند. هر دو دلیر و با تجربه بودند و بسیار جنگیدند. #رهام خشمگین شد و نیزه را به ران #بارمان انداخت. پهلوان ترک از اسب به زیر افتاد و رهام نیزه را از پشت فرو کرد و نیزه به جگرش رسید. از اسب فرود آمد و بر بخت شاه ایران آفرین کرد. به کین #سیاوش جنازه بارمان را کشان کشان برد و بر اسبش بست. سپس به بالای کوه رفت و بر کیخسرو آفرین کرد و گفت« شاه همیشه پیروز باشد و روزگارش نوروز باد!» ششم بیژنِ #گیو و رویین دست به کمان بردند، چپ و راست بر یکدیگر تیر می‌انداختند اما بر هیچ کدام کارگر نبود. #بیژن گرزی رومی بیرون آورد و بر سر و کلاه #رویین کوبید، از کلاهش مغز و خون بیرون ریخت و رویینِ #پیران جان داد و از پدرش یاد کرد. بیژن از اسب فرود آمد و او را بر زین بست، رویین که کسی را نداشت تیمارش کند و هنوز جوانی نکرده جان داد. بیژن سوار بر اسب شد و سوی بلندی رفت و پرچم شیر پیکرش را چرخاند. رسم روزگار پر فریب همین است، گاهی فراز و گاهی فرود. @shah_nameh1

نبرد سه پهلوان دیگر : سپس #بیژن به بلندی رفت و گفت« جهان بندهٔ شاه ایران باد و دل پهلوان #گودرز شاد باد.» هفتم نوبت به #هجیر رسید که با #سپهرم از خویشان #افراسیاب بجنگد. به میدان رفتند و تیر باران گرفتند. پس از تیر دست به شمشیر بردند. هجیر با نام خدای جهان آفرین و شهریار ایران زمین ضربه ای بر کلاه سپهرم زد که در لحظه مرد. با دهان پر خون از اسب به زیر افتاد. هجیر هم از اسب فرود آمد و او را به زین بست، به بلندی آمد و بر شاه و پهلوان آفرین خواند. هشتم #زنگهٔ_شاوران به میدان تاخت، هر دو گرزی سنگین به دست گرفتند، بیش از اندازه جنگیدند و از بس گرز کوبیدند که اسب ها از پا افتادند. خورشید به راس آسمان رسید و زمین مانند گدازه آهن گرم و سرخ شد. چنان تشنه بودند که هیچ کدام پا پیش نمی‌گذاشت. به یکدیگر گفتند که اکنون جگر از گرما میسوزد بهتر از مدتی استراحت کنند باز برگردند. رفتند و به خود و اسبانشان استراحت دادند، به میدان جنگ بازگشتند و نیزه به دست گرفتند. زنگه نیزه ای به کمربند او زد که از اسب به زیر افتاد. #اخواشت فریادی کشید و جان داد، زنگه از اسب فرود آمد و او را بر زین اسبش بست، با درفشی گرگ پیکر به بلندی تاخت و بر شاه و پهلوانان آفرین کرد. نهم #گرگین برای مبارزه با #اندریمان به میدان تاخت. دو پهلوان نیزه به دست گرفتند که شکست پس دست به تیر و کمان بردند. بر یکدیگر تیر باران کردند که گرگین تیری به اندریمان زد و سر و کلاهش را به هم دوخت. اندریمان روی زین لرزید و گرگین با تیر آخر او را به زیر انداخت. گرگین از اسب فرود آمد و سر از تن اندریمان جدا کرد. تنش را به فتراک زین بست. به بلندی آمد و بر شاه و پهلوان آفرین کرد. @shah_nameh1

‌ پیران کوه مشخص نمیکرد سنگین تر بود😂 ‌