eitaa logo
۰﴿پِلاكِ۳۱۳ــــ﴾۰
193 دنبال‌کننده
369 عکس
67 ویدیو
3 فایل
بسم رب الحسین علیه السلام عشق یعنی استخوان و یك پلاك سالها تنهای تنها زیر خاك .... ✅مرگ تاجرانه... در مکتب اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام ، شهادت یعنی برگ برنده..🌱🌷 منتظر نظرات و کتب پیشنهادی شما هستیم... @ia_zahra_j12
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 آخرین پیام|•🌱 بیسیم چی گردان کمیل ... خطاب به شهید ابراهیم همت فرمانده لشکر ۲۷: آب نیست، غذا نیست، مهماتمان تمام شده، بعثی‌ها داخل کانال شدند و به همه تیر خلاص می‌زنند. من باید بروم، سلام ما را به امام برسانید بگویید حسین‌وار جنگیدیم و حسین‌وار شهید شدیم.🕊🥀
💠سیره شهداء|🌱 چند خانم رفتند جلو سوالاتشان را بپرسند. در تمام ِ مدت سرش بالا نیامد ؛ نگاهش هم به زمین دوخته بود. خانم‌ها که رفتند ، رفتم جلو گفتم : تو انقدر سرت پایینه نگاهم نمی‌اندازی به طرف که داره حرف میزنه باهات ، اینا فکر نکنن تو خشك و متعصبی و اثر حرفات کم شه ..؟ گفت : من نگاه نمیکنم تا خدا مرا نگاه کند.. 💠شهید عبدالحمید دیالمه|•🕊🥀
💠|🌱 💠۱)همه چیز دست خداست... ابراهیم، رابطه عاشقانه ای با خدا داشت این را از صحبت های خصوصی اش می فهمیدم من از بقیه نیروهای رزمنده، کوچک تر بودم غیر مستقیم مرا نصیحت می کرد یک‌بار به من گفت: «خدا، خدا، خدا همه چیز دست خداست تمام مشکلات بشر، به خاطر دوری از خداست ما باید مطیع محض باشیم او از سود و زیان ما خبر دارد هرچی گفته باید قبول کنیم خیر و صلاح ما در همین است.» بعد به من گفت: این آیه رو ببین، چقدر خدا با ما قشنگ حرف زده آدم می خواد از خوشحالی فریاد بزنه: ﴿أَ لَيْسَ اللهُ بِكافٍ عَبْدَهُ﴾زمر/۳۶ 💠برگرفته از کتاب خدای خوب ابراهیم 💠شهید ابراهیم هادی|•🕊🥀
💠کلام شهداء|•🌱 مردم هر وقت کار تون جایی گیر کرد، امام زمان تون رو صدا کنید یا خودش میاد، یا یکی رو میفرسته که کارتون رو راه بندازه... 💠شهید محمدرضا تورجی زاده|•🕊🥀
25.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠شوق عاشقان وصل|•🌱 🔶 روایت اخیر رهبر انقلاب از شوق شهادت شهیدانی از قبیل شهید زاهدی، رحیمی و...:  اینها کسانی بودند که یک عمر دنبال شهادت دویدند؛ خدا به آنها این اُجرت را داد به خاطر جهادشان؛ خوشا به حالشان..🕊🥀 💠https://eitaa.com/shahadat31312
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
|بِسمِ رَبِّ الشُّهَداءِ وَ الصِّدّیقین|🕊🥀
💠|🌱 💠۲)سوءظن توی گیلان غرب و جزو نیروهای گروه اندرزگو بودم. یکی دو روز بود که رفتار ابراهیم با من تغییر کرد! خیلی مرا تحویل نمی گرفت شب بهش گفتم چیزی شده؟ گفت: از تو توقع نداشتم فلان کار را انجام بدهی با تعجب گفتم من؟! اشتباه می کنی بعد ثابت کردم من این کار را نکردم ابراهیم صبح روز بعد مرا صدا زد اگر اجازه می دادم حاضر بود جلوی جمع دستم را ببوسد خیلی معذرت خواهی کرد و گفت من به خاطر حرفی که یک آدم...زده بود در مورد او سوء ظن پیدا کردم خواهش می کنم من رو ببخش دیگه ندیدم که ابراهیم با شیندن سخن این و آن، زود تصمیم بگیرد چون قرآن می فرماید: ﴿یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ جاءَکُمْ فاسِقٌ بِنَبَإ فَتَبَیَّنُوا أَنْ تُصِیبُوا قَوْماً بِجَهالَة فَتُصْبِحُوا عَلى ما فَعَلْتُمْ نادِمِینَ﴾حجرات/۶ 💠برگرفته از کتاب خدای خوب ابراهیم 💠شهید ابراهیم هادی|•🕊🥀
💠کلام شهداء|🌱 هرگاه شهدا را در شب جمعه یاد کردید آنها شما را نزد اباعبدالله الحسین (علیه السلام) یاد می کنند. 💠شهید مهدی زین الدین|•🕊🥀
💠کتاب دیدم که جانم می رود|🌱 💠شهید مصطفی کاظم زاده|•🕊🥀 خاطراتی از شهید مصطفی کاظم‌زاده به نقل از هم‌رزم وبرادر قسم‌خورده‌اش شهید مصطفی کاظم‌زاده در۹شهریورماه۱۳۴۴در محلۀ شاهپور متولد شد. ماجرای بین حمید و مصطفی از همین برادری‌هاست که دو نوجوان کم‌سن‌وسال باهم راهی جبهه می‌شوند و درنهایت نیز شهادت مصطفی او را از حمید، که برادر واقعی‌اش شده بود، جدا می‌کند. نویسندۀ این اثر خود راوی و هم‌رزم و همراه شهید است. از زمان اولین برخورد، حضور در چادر وحدت برای مقابله با گروه‌های منافقین و معترضین جمهوری اسلامی، گرفتن رضایت خانواده و حضور در جبهه جنگ، اعزام به منطقۀ سومار و شهادت مصطفی... شرح این رفاقت آن‌قدر شیرین است که وقتی به لحظۀ جدایی آن دو می‌رسد، حمید می‌گوید : دیدم که جانم می‌رود.. 🔶بخشی از کتاب: چه‌کار باید می‌کردم، اصلاً چه‌کار می‌توانستم بکنم؟ مصطفی داشت می‌رفت: تنهای تنها. اما من نمی‌خواستم بروم. اصلاً من اهل رفتن نبودم. نه می‌خواستم خودم بروم نه مصطفی. تازه او را کشف کرده بودم. برنامه‌ها داشتم برای فرداهای دوستی‌مان. حالا او داشت می‌رفت. او داشت می‌شد رفیق نیمه‌راه. من که ماندم! من که اصلاً اهل رفتن نبودم. ماندن مصطفی برای من خیلی مهم و باارزش‌تر بود تا رفتنش. حالا باید او را چطوری از رفتن منصرف می‌کردم؟ بدون شک خودش بود. مگر نه‌اینکه من نخواستم بروم و نرفتم؟! پس اگر او هم از ته دل به خدا التماس می‌کرد که نرود، حتماً می‌توانست دل خدا را به دست بیاورد..🍃 🌷﴿رهسپاریم با ولایت تا شهادت﴾🌷 پِلاٰكِ۳۱۳🥀 💠https://eitaa.com/shahadat31312 ۲۵
عاشقان را سر شوریده به پیکر عجب است🕊🥀 دادن سر نه عجب، داشتن سر عجب است‌..🌱 ________________ 💠https://eitaa.com/shahadat31312
💠 |🌱 💠۳)آرامش دلها تو اوج درگیری و عملیات بودیم شرایط خیلی سخت و روحیه نیروهای ما خراب بود از همه طرف به سمت ما شلیک می شد دشمن حلقه محاصره را کامل کرد در این شرایط ابراهیم روی بلندی رفت و با صدای بلند فریاد زد: الله اکبر..اشهدان لااله الاالله وقتی اذان و نام خدا به گوش ما خورد چنان آرامش پیدا کردیم که گویی هیچ خبری نیست! دشمن هم با شنیدن نوای ملکوتی ابراهیم عقب نشینی کرد وقتی ابراهیم پایین آمد، یکی از رفقا بهش گفت: خیلی عالی بود، با صدای شما آرامش پیدا کردیم ابراهیم یادآور شد که من نبودم این یاد خدا بود که آرامش ایجاد کرد ﴿أَلَا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ﴾رعد/۲۸ 💠برگرفته از کتاب خدای خوب ابراهیم 💠شهید ابراهیم هادی|•🕊🥀
💠دلنوشته ای به ولی عصر ارواحنا فداه|🌱 💠شهیدحجت اللّه رحیمی|•🕊🥀
💠سیره شهداء|🌱 نماز شب که می خوند حال عجیبی داشت. یه جوری شرمنده خدا بود و زاری میکرد که انگار بزرگترین گناه رو در طول روز انجام داده. یه روز ازش پرسیدم: چرا انقدر استغفار می‌کنی؟ از کدوم گناه می‌نالی؟ جواب داد: همین که اینهمه خدا بهمون نعمت داده و ما نمی‌تونیم شکرش رو به جا بیاریم بسیار جای شرمندگی داره. 💠به نقل از خواهر شهید 💠شهید محمدرضا تورجی زاده|•🕊🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠چشم هایَش..|🌱 چشم آلوده کجا، دیدن دلدار کجا؟ دل سرگشته کجا، وصف رخ یار کجا؟ 💠شهید ابراهیم همت|🕊🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠وَلَا تَحۡسَبَنَّ ٱلَّذِينَ قُتِلُواْ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ أَمۡوَٰتَۢاۚ بَلۡ أَحۡيَآءٌ عِندَ رَبِّهِمۡ يُرۡزَقُونَ..🌱 💠شهید رجبعلی ناطقی|•🕊🥀
💠کتاب خط مقدم|🌱 💠شهید حسن طهرانی مقدم|•🕊🥀 کتاب شهید تهرانی مقدم یک روایت داستانی به دور از تخیل و رویاپردازی است که در مورد تشکیل یگان موشکی ایران صحبت می کند. این داستان با محوریت زندگی شهید حسن طهرانی مقدم که به نام پدر موشکی جمهوری اسلامی ایران ملقب است نگاشته شده و از نظر مقطع زمانی، از مرداد سال ۶۳ تا دی سال ۶۵ را شامل می شود. مقطعی که اتفاقا پر از حادثه و موانع پیچیده است. پر از «نمی توانی ها» و «دیگر نمی شودها»، پر از جمله «اینجا دیگر آخر خط است». کتاب خط مقدم نوشته فائضه غفارحدادی است و توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر شده است. خلاصه زندگی نامه و خط زندگی شهید طهرانی مقدم پر از حادثه است..🍃 🌷﴿رهسپاریم با ولایت تا شهادت﴾🌷 پِلاٰكِ۳۱۳🥀 💠https://eitaa.com/shahadat31312 ۲۶