🌷 بسمرب المهدی 🌷
🔴 #قصه_دلبری
🥀 زندگینامه #شهیدمدافعحرم_محمدحسین_محمدخانی
قسمت 8⃣2⃣
زودتر از من سرش را آورد بالا. به من گفت:
« توی سجده باش! بگو خدایا من و کل زندگی و همه چیزم رو خرج خودت کن، خرج امام حسین (علیه السلام) کن. »
وقتی نگاهم به خانهی کعبه افتاد گفت:
« ببین خدا هم مشکی پوش حسینه. »
خیلی منقلب شدم. حرفهایش آدم را به هم میریخت. کل طواف را با زمزمهی روضه انجام میداد. طوری که بقیه به هوای روضههایش میسوختند. در سعیِ صفا و مروه دعاها که تمام میشد، روضه میخواند. دعای جوشن میخواند یا مناجات حضرت امیر (علیه السلام ) و من همراهیاش می کردم. بهش گفتم:
« باید بگیم خوش به حالت هاجر! اون قدر که رفتی و اومدی، بالاخره آب برای اسماعیلت پیدا شد، کاش برای رباب هم آب پیدا میشد. »
انگار که آتشش زدم، بلند بلند شروع کرد به گریه کردن.
موقعی که برای غار حرا از کوه میرفتیم بالا خسته شدم، نیمههای راه بریده بودم و دم به دقیقه مینشستم. شروع کرد مسخره کردن که:
« چه زود پیر شدی یا تنبلی می کنی؟ »
بهش گفتم:
« من با پای خودم میام، هر وقت بخوام میشینم. بمیرم برای اسرای کربلا، مردای نامحرم بهشون میخندیدن. »
بد با دلش بازی کردم. نشست، سرش را زیر انداخت و روضه خوانیاش گل کرد.
در طواف، دستهایش را برایم سپر میکرد که به کسی نخورم. با آب و تاب دور و برم را خالی میکرد تا بتوانم حجرالاسود را ببوسم.
کمک دست بقیه هم بود، خیلی به زُوّار سالمند کمک میکرد. مادر شهیدی با دخترش آمده بود طواف و کارهای دیگر برایش مشکل بود.
⬅️ ادامه دارد....
⛔️ ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است.
🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌷 بسمرب المهدی 🌷
🔴 #قصه_دلبری
🥀 زندگینامه #شهیدمدافعحرم_محمدحسین_محمدخانی
قسمت 9⃣2⃣
دخترش توانایی بعضی کارها را نداشت، خیلی هوایشان را داشت. از کمک برای انجام طواف گرفته تا عکس گرفتن از مادر و دختر.
یکبار وسط طواف مستحبی، شک کردم چرا همه دارند ما را نگاه می کنند. مگر ظاهر یا پوششمان اشکالی دارد؟
یکی از خانمهای داخل کاروان بعد از غذا، من را کشید کنار و گفت:
« صدقه بزار کنار. اینجا بین خانما صحبت از تو و شوهرته که مثه پروانه دورت میچرخه. »
از این نصیحتهای مادرانه کرد و گفت:
« اینکه میگن خدا در و تخته رو به هم چفت میکنه، نمونهش شمایین. »
دائم با دوربینش چیلیک چیلیک عکس میگرفت. بهش اعتراض میکردم:
« اومدی زیارت یا عکس بگیری؟ »
یک انگشتر عقیق مستطیل شکل هم داشت که روی آن حک شده بود:
« یا زهرا ».
در مکه هدیه داد به شیعهای یمنی.
وقتی رفتیم مکه، گفت:
« دیگه دوست ندارم بیام، باشه تا از دست سعودی ها آزاد بشه. »
کلا نه تنها مکه یا جاهای دیگر، در خانه هم کاری میکرد که وصل شود به اهل بیت (علیهم السلام)، خاصّه امام حسین (علیه السلام).
یکی از چیزهایی که باعث شد از تنفر به بیتفاوتی برسم و بعد بهش عشق و علاقه پیدا کنم، همین کارهایش بود. دیدم دیوانهوار هیئتی است. همه دوست دارند در هیئت شرکت کنند، ولی اینکه چقدر مایه بگذارند، مهم است.
اولین حقوقی که از سپاه گرفت، ۲۵۰ هزار تومان بود. رفت با همهی آن کتیبه خرید برای هیئت.
⬅️ ادامه دارد....
⛔️ ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است.
🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌷 بسمرب المهدی 🌷
🔴 #قصه_دلبری
🥀 زندگینامه #شهیدمدافعحرم_محمدحسین_محمدخانی
قسمت 0⃣3⃣
از پرده فروشی، ریش ریشهای پایین پرده را خرید و به کتیبهها دوخت و همه را وقف هیئت کرد. پاتوقش پاساژ مهستان بود. روی شعر پیدا کردن برای امام حسین (علیه السلام) خیلی وقت میگذاشت.
شعارش این بود:
« ترک مُحرَّمات، رعایت واجبات و توسل به اهل بیت علیهم السلام. »
موقع توسل، شعر و روضه میخواند. گاهی واگویه میکرد. اگر دو نفری بودیم که بلند بلند با امامحسین (علیه السلام) صحبت میکرد، اگر کسی هم دور و برمان نشسته بود، با نجوا توسلش را جلو میبرد. بیشتر لفظ ارباب را برای امام حسین (علیه السلام) به کار میبرد. عاشق روضههای حاج منصور بود، ولی در سبک سینهزنی، بیشتر از حاج محمود کریمی خوشش میآمد.
نهم فروردین سال نود، در تالار نور شهرک شهید محلاتی عروسی گرفتیم و ساکن تهران شدیم. خانوادهها پول گذاشتند روی هم و خانه ای نقلی در شهرک شهید محلاتی برایمان دست و پا کردند. خیلی آنجا را دوست داشت. چند وقتی که آنجا ساکن شدیم و جاهای دیگر تهران را دیدم، قبول کردم که واقعا موقعیتش بهتر است. هم محلهای مذهبی بود و هم ساکت و آرام. یک دستتر بود. اکثر مسجدهای شهرک را پیاده میرفتیم، به خصوص مقبرة الشهدا، کنار آن پنج شهید گمنام.
پیادهروی و کوهنوردی را دوست داشتم. یک بار با هم رفتیم تا ارتفاعات شهرک شهیدمحلاتی. موقع برگشتن پام پیچ خورد، خیلی ناراحت شد. رفتیم عکس گرفتیم، دکتر گفت:
« تاندون پا کمی کشیده شده، نیازی نیست گچ بگیرین. »
فردای آن روز رفت یک جفت کتانی خوب برام خرید.
⬅️ ادامه دارد....
⛔️ ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است.
🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽
📽 نمازخوانهای اختلاسگر!!
❓ چرا همه اختلاسگران اهل نماز و ریش و یقهبسته بودن؟!!
❓تاحالا #اختلاس کنندهای دیدین که کراوات بزنه و بیدین باشه؟!!
🔹 برشی از سخنرانی حجت الاسلام راجی
وظایف منتظران 3(1).mp3
4.56M
✨🔮✨🔮✨🔮✨🔮✨
یک دقیقه یاد حضرت در دقایق زندگی
✨🔮✨🔮✨🔮✨🔮✨
🔴 قسمت سوم وظایف منتظران
🔗 برگرفته از کتاب مکیال المکارم
🔵 دعوت مردم به سوی امام عصر عج
🎙️#ابراهیم_افشاری
#مهدویت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری_روزشمار_مباهله
1⃣ یک روز تا عید مباهله ، معرفی امیرالمومنین در قرآن به عنوان نفس پیامبر باقی مانده است
✳️ ابوتراب
شما پدر زمین هستی
یا امیرالمومنین اگر تو نبودی ، زمین ما را در خودش فرو می برد
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّكِينَ بِوِلاَيَةِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْأَئِمَّةِ عَلَيْهِمُ السَّلاَمُ
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
#روزشمار_مباهله
تنها 1 روز تا مباهله، بزرگترین فضیلت قرآنی امیرالمؤمنین علیه السلام، باقیست..
✳️ مباهله پیروزی فکر و فرهنگ حق بر شمشیر و جنگ است...
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🔺 کلامی از علما
⭕️ علامه طباطبایی
❓در چه صورتی امید به هدایت و رستگاری اشخاص است ؟
#کلام_علما
عشق
آن است
که پایش
سر ببندی و
برایش
سر دهی....
#شهیدمحمود_معظمینژاد 🥀
🌹 #سالروز_شهادت 🕊
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
5.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 رهبر انقلاب: حادثه ترور دانشمندان هستهای نباید فراموش شود!
🔹یکم مرداد سالروز شهادت #داریوش_رضایی_نژاد مروری بر صحبتهای رهبر انقلاب #امام_خامنه_ای در مورد #ترور دانشمندان هستهای: تشکلهای دانشجویی در قضیه ترور نخبگان علمی کم عملی نشان دادند، این حادثه نباید فراموش شود!
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم