eitaa logo
⸤ شاهِدان اُسوه‍ ⸣
302 دنبال‌کننده
27.5هزار عکس
3.7هزار ویدیو
30 فایل
• ما را بُکُش و مُثله کن و خوب بسوزان • لایق که‍ نبودیم در آن جنگ بمیریم...(: و اینجا می‌خوانیم از سرگذشت، از جان گذشتگان جبهه های حق!-♥️ محلِ ارتباط با ما ☜︎︎︎ @shahidgomnam70 ﴿صلوات بفرست مؤمن🌱﴾
مشاهده در ایتا
دانلود
ایستادن پای امام زمان خویش امروز ۳اردیبهشت سالروز شهادت شهیدان مدافع حرم #احمد_غلامی #حامد_بافنده 🌹شادی روحشان صلوات🌹 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
نازم ؛ به چـشمِ یار که تــیــرِ نگاه را بیجا هدر نکرد و به قلبم نشانه زد @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 لحظات دلجویی حاج‌ قاسم سلیمانی از دختر خردسال شهید مدافع حرم، @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
⸤ شاهِدان اُسوه‍ ⸣
شهید حامد بافنده @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
‍ 🍃در سال ۶۳ در خانواده مذهبی در چشم به جهان گشود. در سه سالگی سایه پدر از سرش کم شد و طعم تلخ یتیمی را چشید. پس از مدتی با مداحی و قرآن خو گرفت. مداحی در مجالس سبب شد عشق در وجود حامد جوانه زند. 🍃پس از مدتی با زائری که مدتی مهمان بود آشنا شد. ازدواج کرد و ساکن رفسنجان شد. ثمره ازدواجش دختری شد که به سبب ارادت پدر به حضرت مادر، نام گرفت🌺 🍃با شروع خبرهای سوریه دلش پرواز کرد و گفت: «زن و بچه ام فدای حضرت زینب» با نام جهادی و با پیوستن به هیئت راهی شد. 🍃نوای مداحی هایش هنوز هم در گوش همرزمانش به یادگار مانده است. برای هر عملیات، می خواند و از مدد میخواست. 🍃پس از سه بار اعزام، برای تفحص شهدا در راهی شد. دلش پیش شهدا جا ماند و با ترکشی که به حنجره اش خورد، به کاروان پیوست و مهمان ارباب شد♡ 🍃شهادتش دل همه را لرزاند اما دوستانش نگران بودند جواب فاطمه اش را چه بدهند. روضه حسین بر ذهنشان تداعی کرد و دیگر نبود که برایشان از رقیه بخواند 🍃فاطمه دلتنگی هایش را در آغوش پدرِ یتیم های شهدا تسلی می داد و آرام میشد. گفت و گویش با سردار هنوز هم دلها را به بازی می گیرد. 🍃آه فاطمه جان. بمیرم برایت که با شهادت ح.ا.ج ق.ا.س.م دوباره یتیم شدی و حالا دیگر سردار نیست تا جواب تماس هایت را بدهد. 🍃برای پدرت ناز کن و بگو برایمان روضه حضرت زهرا بخواند، اسیر گناه شده ایم و شرمنده ایم ✍نویسنده : منتظر 🌺به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱۳۶۶ 📅تاریخ شهادت : ۳ اردیبهشت ۱۳۹۶. سوریه 🥀مزار شهید : گلزار شهدای لاهیجان @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
✊ ایستاند پای امام زمان خویش... 💐 امروز سوم اردیبهشت ماه سالروز شهادت شهدای مدافع حرم " " و " " گرامی باد. @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
نميدانم شهادت شرط زیبا دیدن است یا دل به دریا زدن؟ ولی هر چه هست جز دریادلان دل به دریا نمیزنند... شهید مدافع حرم @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
همه دوست داشتند جای دختر شهید باشند ✍در بدو ورود سردار سلیمانی دختر شهید حامد بافنده رفت پشت تریبون، دکلمه ای خواند سپس رفت در آغوش حاج قاسم (همان دختری که فیلمش زیاد پخش شد. لحظه ای که به بغل حاج قاسم رفتن و حاج قاسم موهایش را درست کرد) آن لحظه همه ی دختران شهدا گریه می‌کردند و حسرت دختر شهید بافنده را می‌خوردند که چقدر آرام در بغل حاج قاسم نشسته و او چه زیبا دست نوازش پدرانه بر سرش می کشید. برای من که هیچ وقت حضور پدرم را درک نکردم واقعا دیدن این صحنه رشک برانگیز بود. @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
✊ ایستادند پای امام زمان خویش... 💐 امروز سوم اردیبهشت ماه سالروز شهادت شهدای مدافع حرم " " و " " گرامی باد. @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
❇️ 🟣شهید مدافع‌حرم ♻️ترغیب و تشویق بچه‌ها در هیئات ☂همسر شهید روایت می‌کند: حامد بیشتر در هیئات و حسینیه‌ی حضرت علی اصغر علیه‌السلام مدّاحی می‌کرد. در جلسات مدّاحی بیشتر بچه‌ها و کم‌سنّ و سال‌ها را جلوی جلسه می‌نشاند و به آن‌ها بها می‌داد. ☘می‌گفت: «اگر بچه‌ها را تحویل نگیریم و به آن‌ها بها ندهیم، دیگران آن‌ها را جذب می‌کنند و ممکن است جذب مواد مخدّر و جلسات خلاف شوند». برخی افراد مرتّب به حامد تذکّر می‌دادند که چرا نوجوانان و بچه‌ها را صدرنشین جلسات می‌کند؟ چرا این‌قدر که به بچه‌ها اهمّیّت می‌دهد اما بزرگترها را تحویل نمی‌گیرد. ☂حامد می‌گفت: «بزرگتر‌ها که مسیر و راه زندگی خود را پیدا کرده‌اند؛ باید به بچه‌ها در انتخاب راه و مسیر زندگی کمک کنیم. کمترین کاری که می‌توانیم انجام بدهیم این است وقتی آن‌ها به مسجد و حسینیه می‌آیند، به آن‌ها احترام بگذاریم و قدر این حضور را بدانیم و از این فرصت برای ترغیب و تشویق آن‌ها به مباحث دینی بهره ببریم.» 🌸 🌸🌼🌺 🌸🌼🌺🌼🌸 🌸🌼🌺🌼🌸🌺 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
📸با سپاهی از شهیدان خواهد آمد... 🕊سوم اردیبهشت ماه سالروز شهادت سربازان لشکر صاحب الزمان(عج) ، 🕊شهید مدافع حرم 🕊شهید مدافع حرم اللهم عجل لولیک الفرج @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🔹حامد برای رفتن به سوریه مشغول یادگیری گویش افغانستانی شد، چون می‌خواست از طریق لشکر فاطمیون به سوریه برود و چون ارتباط خوبی هم با افغانستانی‌های اردوگاه داشت، برای شهدای آن‌ها مداحی می‌کرد و خیلی با آن‌ها رفت و آمد داشت. 🔹خیلی سریع به گویش افغانستانی مسلط شد. زمان اعزام که رسید، ایرانی‌هایی که برای اعزام رفته بودند شناسایی و برگردانده شدند. حامد نیز در آخرین لحظات شناسایی شد اما با وساطت‌های بسیاری از نیرو‌های توانست جواز اعزام را دریافت کند. 🔺راوی: مرحومه آقامحمدیان، مادر شهید @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
‍ 🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹 🎙روایتی خواندنی از نحوه شهادت شهید مدافع حرم از زبان همرزم شهید ⏰ساعت ۱۲ دوم اردیبهشـت ماه که مصادف با شب شهادت امام موسی کاظم (ع)بود به منطقه شیحه(ریف حماء) رفتیم آنجا مقر فرماندهی بود که استراحت کردیم. ⏰ساعت ۳ بامدادبود که به سمت منطقه عملیاتی سوبین(ریف حماء)حرکت کردیم 🌙هوا نسبتاً داشت روشن می‌شـد که عملیات آغاز شد. 🌾بعد از اتمام کار از فرماندهی اجازه گرفتم که به اتفاق جمعی از بچه‌ها برای تفحص شهدایی که در عملیات قبـل نتوانتسیم به عقب منتقل کنیم به منطقه جنوب حلفایا برویم که او هم موافقت کرد. 🌴جمعی از دوستان از قبیل یک نفر از اطلاعات دو نفر از تخریب و شهید حامد بافنده و یک نفر دیگر از دوستان به سمت جنوب حلفایا حرکت کردیم.البته چون می‌خواستیم شـهید بیاوریم دستکش و برانکارد و پتو به همراه خود بردیم. ⏰حدود ساعت ۱۰ بود که به  جنوب حلفایا رسیدیم و وارد محدوده‌ای شدیم که شهید داده بودیم.بعد از بررسی ابتدایی متوجه پیکر مطهر یک شهید فاطمی شدیم.با توجه به احتمال تله بودن شهید توسط تکفیری‌ها ابتدا تخریب ‌چی‌ها بررسی کردند که محدوده شهید امن هست یا نه. 💐باز هم شروع کردیم به بررسی منطقه که ابتدا پیکری پیدا نشد،اما در راه برگشت کنار یک تانک سوخته متوجه پیکر دیگری از شهدا شدیم،بلافاصله بررسی‌های لازم انجام شـد و من کنار پیکر مطهر شهید نشستم. 🌷درهمین حین بچه‌های تخریب و شهید بافنده از من فاصله گرفتند و ابتدای یک جاده خاکی به سمت خودروی خودمان قدم می‌زدند. 🌹من همچنان کنار پیکر شهید نشسته بودم که ناگهان صدای انفجار همه جا را فرا گرفت.بلند شدم ابتدا دو تخریب‌چی را دیدم که ناله می‌کردند و به آن طرف‌تر توجه کردم دیدم شهید حامد بافنده وسط همان جاده خاکی رو به آسمون دراز کشیده و دستهایش باز بود و متاسفانه ترکش به شاهرگش اصابت کرده و خون‌ریزی شدیدی دارد.😭بلافاصله با دیدن محل خون‌ریزی،دستم را روی شاهرگش گذاشتم و دکتر رو صدا زدم.🚑مجروحین را تحویل آمبولانس دادیم و به سمت بیمارستان حرکت کرد. بیمارستان شلوغ بود. 🕊پشت در اتاق عمل منتظر بودم و شروع به قرائت زیارت عاشورا کردم. زیارت عاشورایم که تمام شد من فقط قدم می‌زدم.لحظاتی گذشت که رفیقمان از سالن بیرون آمد و شروع کرد به گریه کردن.من هاج و واج مانده بودم چی شد؟ شوک‌زده بودم،نکنه حامد شهید شده؟ رفیقمان را در بغلم گرفتم که آرامش کنم اما او شدید گریه می‌کرد و می‌گفت جواب دخترش را چی بدهم؟😭 🥀تاریخ شهادت:۱۳۹۶/۰۲/۳ روز شهادت امام موسی کاظم(ع) 🕊محل شهادت:حما(سوریه) 🌹 •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈• @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم