eitaa logo
⸤ شاهِدان اُسوه‍ ⸣
314 دنبال‌کننده
26.9هزار عکس
3.6هزار ویدیو
29 فایل
• ما را بُکُش و مُثله کن و خوب بسوزان • لایق که‍ نبودیم در آن جنگ بمیریم...(: و اینجا می‌خوانیم از سرگذشت، از جان گذشتگان جبهه های حق!-♥️ محلِ ارتباط با ما ☜︎︎︎ @shahidgomnam70 ﴿صلوات بفرست مؤمن🌱﴾
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️🌴🍁🌴🍁🌴🍁🌴 🌴⭕️🍁🌴🍁🌴🔴 🍁🌴⭕️🍁🌴🔴 🌴🍁🌴⭕️ 🍁🌴🍁 🌴🍁 🔴 🍁🔴 قسمت 0⃣1⃣ محمدابراهيم خیلی به ائمه (علیه السلام) ارادت داشت يادم نميرود شب هاي محرم و فاطميه رو، مسير رفتن تارسيدن به هيئت وعرض ارادت هاي خالصانه اش را نسبت به ساحت ائمه اطهارعلیهما السلام،ولی چهارتن از این بزرگواران همه زندگی محمدابراهيم بود؛ حضرت زهرا (سلام الله علیها)، امام حسین (علیه السلام )، امام رضا (علیه السلام) و قرص قمر بني هاشم (سلام الله علیه)امروز که به شهادت محمدابراهيم نگاه می‌کنم می‌بینم ارادت او کار خودش را کرد و آنها با محمدابراهيم معامله کردند،محمدابراهيم معامله اي را برد كه برايش اسباب خيروسعادت شد. محمدابراهيم در رکاب امام حسین(علیه السلام) در صحرای کرب و بلای سوریه براي دفاع از ناموس آل ا... شهید شد، وهمچون حضرت زهرا(سلام الله علیها) مظلومانه ؛ و به مانند امام رضا(علیه السلام) در کشوری غریب ؛ و چون حضرت عباس(سلام الله علیه) علمدار شد كه حتي بعد از آسمانی شدنش علمش پابرجاست، خوشا بحالت محمدابراهيم تو به هر آنچه دوست داشتي وخواستي رسیدي ولي واي برما،واي برما كه جامانده ايم. روزهای بی‌ تو رفيق بر ما به سختي می‌گذرد، همه دلتنگی‌هایمان راگذاشته‌ايم پیش مادرمان حضرت زهرا (سلام الله علیه) و زینب(سلام الله علیه) تا سفره ي دلمان را باز كنيم و بگوییم : «اللهم تقبل منا هذا القلیل...»محمدابراهيم حالاكه آسماني شدي حواست به مازمينيا هم باشه.... 🍁🌴🍁🌴🍁 ⭕️🌴🍁🌴🍁🌴⭕️ 🔴🔴🔴 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
💠🌹💠 🌹💠 🕊 💠🌹 💠 💠🌹 🕊🌹🕊 💠🌹 🕊🌹🕊 💠🌹 💠 🌹💠 🕊 💠🌹💠🌹💠🌹💠 توی پادگان فاطمیوم به دلایلی لورفته بود اگه میشناختنش برش میگردوندن ایران .چندروزی همش تو استرس ودرحال فراربود تانگیرنش اسمشو نمیدونستن وگرنه برش میگردوندن شب نوبت تقسیم نیرو بود بین تدمر وحلب بهش گفتم میای بریم حلب؟انگار حرف دلشو زده بود! فردا رزمنده ها رفتن تواتوبوس اسمشو برا تدمر خوندن اما نبود بچه ها رفتن ومنم نگران داشتم راه میرفتم که یهو ازبین سبزه ها بیرون اومد بالبخند! مونده بود تابره حلب ... میخواست جای باشه که درگیری زیاده تاشهید شه . هدفش خدمت کردن درجایی بود که پراز درگیریه می خواست مفیدباشه واسه همین حلب روانتخاب کرد چون احتمال میداد شهیدبشه . احمد رزمنده ای بود که درحدواندازه ی شهادت بودولیاقتشو داشت . همش حسرت میخوردم که ای کاش زودتر میشناختمش وکنارش میبودم . 🌹 💠🌹 🌹🕊🕊🌹 💠🌹💠🌹💠🌹💠 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
💢🕊🌹🌹🌹🌹🌹 🕊💢🌹🌹🌹🌹 💢🕊🌹🌹🌹 🕊💢🌹🌹 💢🕊🌹 🕊💢🌹🌹 💢🕊🌹🌹🌹 مدافع_حرم_محمداسدی تخصص بنده تک تیراندازی با دوست و استادم آقای نیازی هر روز صبح میرفتیم تو سنگری که سید مترجم تو ساخت اونجا خیلی کمک کرده بود تو یه محور دیگه (خط عمار)خان طومان یه موقعیت بود به اسم خونه زرد روبروی اون خونه تو فاصله۶۰۰متری یه خونه مال دشمن بود...از اونجا پشت بیسیم به ما اعلام کردن که تو خونه روبرو تک تیراندازدشمن داره خیلی بچه هارو اذیت میکنه ما اون روز استثنا رفتیم تو خونه زرد...از قضا غلام عباس که چند وقت بود میگفت یه روز میخوام با شما بیام تو سنگرتون رو دیدیم و بهش ماجرا رو گفتیم یادش بخیر گفت وایستید صبحانه بخورم بریم اما چون وقت نداشتیم مجبور شد نون پنیر بگیره دستش با ما راه بیافته وقتی رسیدیم سر قرار یه موضوع دیگه به غیر از تک تیرانداز دشمن نظر مارو جلب کرد...روی بالکن اون خونه ۳/۴نفر باخیال راحت تردد میکردن...اولین شلیک رو نیازی زد اما متاسفانه خطا رفت و علتش هم باد شدیدی بود که میوزید و گلوله رو منحرف میکرد یه خورده صبر کردیم تا آب از آسیاب بیافته و اونا خیالشون راحت بشه که دیگه خطری نیست...غلام عباس گفت بزارید من شلیک کنم اما من مخالفت کردم و گفتم ما تو این باد میزنیم خطا میره تو میخوای بزنی؟ از یه بابت من درست میگفتم چون زمانی که شلیک کنیم تلفات نگیریم شکار میپره! اما نیازی گفت اشکال نداره بزار بزنه توکل به خدا ما که تو این بادشدید هرچی بزنیم فایده نداره خلاصه نشست پشت اسلحه من داشتم بادوربین نگاه میکردم...یه بار طرف اومد رد شد اما شلیک نکرد گفتم چرا نزدی؟ گفت به دلم افتاد بهش خندیدیم اما بعداز چند دقیقه که یکی دیگه اومد رد بشه بهش گفتم غلام عباس بگیرش! همونطور که آیه ومارمیت از رمیت رو زمزمه میکرد شلیک کردتوی اون باد شدید اصلا انتظار نداشتم این صحنه رو ببینم که خونی به وسعت ۱متر پاشید رو دیوار بالکن گفتم ماشاالله ماشاالله لاحول ولا قوه الا بالله دیدم اشک تو چشماش جمع شده گفتم چرا گریه میکنی؟ گفت آخه اینو به نیت حضرت رقیه (سلام الله علیها)زدم هممون منقلب شدیم دیگه جایی برای موندن نبود چون اونا تلفات دادن و دیگه از اون بالکن راحت رد نمیشدند بساط جمع کردیم اومدیم پایین 💢🕊🌹🌹🌹🌹 🕊💢🌹🌹 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم