eitaa logo
⸤ شاهِدان اُسوه‍ ⸣
302 دنبال‌کننده
27.5هزار عکس
3.7هزار ویدیو
30 فایل
• ما را بُکُش و مُثله کن و خوب بسوزان • لایق که‍ نبودیم در آن جنگ بمیریم...(: و اینجا می‌خوانیم از سرگذشت، از جان گذشتگان جبهه های حق!-♥️ محلِ ارتباط با ما ☜︎︎︎ @shahidgomnam70 ﴿صلوات بفرست مؤمن🌱﴾
مشاهده در ایتا
دانلود
غلتیده به خون، فدای مکتب شده‌ای سر داده به راه دین و مذهب شده‌ای آن ظهر که کربلا نبودی اما در راه حرم، حبیبِ زینب شده‌ای @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
حجاب خودتان را رعایت کنید ‌‌● شهید @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌼🍁🌼🍁🌼🍁🌼 🍁🌼💠💠💠🌼🍁 🌼🍁  💠💠   🍁🌼 🍁🌼     💠     🌼🍁 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🍁🌼🍁🌼🍁🌼🍁🌼🍁 🌼🍁🌼🍁🌼🍁🌼🍁🌼 🍁🌼🍁              💠💠💠       🌼💠                     💠💠 🍁💠💠       💠       💠 🌼💠         💠💠 🍁🌼🍁  💠💠💠 🌼🍁🌼💠💠💠💠🍁🌼 💠💠💠💠💠💠💠💠💠 شهید گودرزی چند روز مانده به مرحله دوم اعزام خود گفته بود، بی‌قرارم، نمی‌توانم بمانم و طاقت ندارم. این شهید خیلی به فکر خانواده بود و تنها جایی که خودخواهی کرد بر سر رفتن به سوریه بود. این موضوع را برای خودش خواست و خدا هم مزد خوبی‌هایش را داد. احمد با دوستانش در محل کار رفاقت مثال‌زدنی داشت. نیروهای گردان مقداد بعد از آن که دو گردان حمزه و مقداد ادغام شدند، پیوسته نزد شهید احمد گودرزی بودند. اخلاق احمد چنان اثرگذار بود که سبب می‌شد دیگران جلب اخلاقش شوند و بسیار زود با همه ارتباط برقرار می‌کرد و هیچ کس از دستش ناراحت نمی‌شد. وی همیشه در سلام کردن پیشتاز بود و اجازه نمی‌داد در این باره به عنوان نفر دوم قرار بگیرد. 🌼🍁🌼🍁🌼🍁🌼 🍁🌼💠💠💠🌼🍁 🌼🍁  💠💠   🍁🌼 🍁🌼     💠     🌼🍁 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
گفتم که: چرا دشمنت افکند به مرگ؟ گفتا که: چو دوست بود خرسند به مرگ گفتم که: وصیتی نداری؟ خندید یعنی که همین بس است: لبخند به مرگ 🌼🍁🌼💠🌼🍁🌼 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🍁🌼🍁🌼🍁🌼🍁🌼🍁 🌼🍁🌼🍁🌼🍁🌼🍁🌼 🍁🌼🍁              💠💠💠       🌼💠                     💠💠 🍁💠💠       💠       💠 🌼💠         💠💠 🍁🌼🍁  💠💠💠 🌼🍁🌼💠💠💠💠🍁🌼 💠💠💠💠💠💠💠💠💠 ی روز به احمد آقا گفتم : بیا موهای سرو صورتت و کوتاه کنم . گفت : نه نمی خواد ؛ پرسیدم چرا نه؟ گفت : موهای سرم و کوتاه میکنم اما ریش هامو نه ؛ با تعجب سوال کردم : چرا ؟!   گفت : میترسم لحظه شهادت صورتم ترکش بخوره و مجروح بشه . و مادرم طاقت دیدن زخمهای صورتمو نداشته باشه . اگر از عملیات برگشتم‌و شهید نشدم اونوقت ریش هامو کوتاه میکنم . و من و به حضرت زینب سلام الله علیها قسم داد که اگر شهید شدم . حتما جنازه امو هر طوری شده برگردونید .تا مادرم با دیدن جنازه من سبک بشه . چون من وضعیت  مادرم و خودم می دونم . فقط نگذارید پیکرم اینجا بمونه . و ماهم هر جوری بود سعی و تلاش نمودیم تا پیکر شهید گودرزی و بر گردونیم و پس از شهادتشون تحویل خانواده اش بدیم . تا آرامش دل مادرش باشه . 🌼🍁🌼🍁🌼🍁🌼 🍁🌼💠💠💠🌼🍁 🌼🍁  💠💠   🍁🌼 🍁🌼     💠     🌼🍁 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
مُحَنّا خانم فرزند نازدانه 🌼🍁🌼🍁🌼🍁🌼 🍁🌼💠💠💠🌼🍁 🌼🍁  💠💠   🍁🌼 🍁🌼     💠     🌼🍁 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🍁🌼🍁🌼🍁🌼🍁🌼🍁 🌼🍁🌼🍁🌼🍁🌼🍁🌼 🍁🌼🍁              💠💠💠       🌼💠                     💠💠 🍁💠💠       💠       💠 🌼💠         💠💠 🍁🌼🍁  💠💠💠 🌼🍁🌼💠💠💠💠🍁🌼 💠💠💠💠💠💠💠💠💠 همرزمان احمد آقا تعریف می کردند . مرحله اول اعزامشون به سوزیه وقتی بر اثر ترکش  زخمی شده بودن به بیمارستان بقیه الله تهران منتقل میشند . و تا یک هفته دوستان احمد آقا از ایشون مراقبت می کردند و دوستانش و قسم داده بود که نگذارید خانوادم بفهمند . و کسی خبر دارشون نکنه .‌ راضی نیستم بفهمند . و صبر کرده بود تا یکم که حالش بهتر شده بود با پای خودش بیاد منزل . ایشان دوست داشتند تا کمک حال  رزمندگان اسلام و مدافعان حرم باشند . هر کاری از دستشون بر می آمد کوتاهی نمی کردند .‌ ما شنیده بودیم که رزمندگان دفاع مقدس در تاریکی شب کفشها رو واکس می زدند ولی ندیده بودیم واحمد آقا این نوع کارها رو انجام می دادند و یا برای نیروها مرتب چایی دم می کردند تا گلویی تازه کنند . و سعی می کرد خودش مسول چایی ریختن باشد . و کلا همه فن حریف بودند . واز  هیچ کاری کوتاهی نمی کردند . 🌼🍁🌼🍁🌼🍁🌼 🍁🌼💠💠💠🌼🍁 🌼🍁  💠💠   🍁🌼 🍁🌼     💠     🌼🍁 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
بنر یادگار اطلاع رسانی روزهای آسمانی شدن 🌼🍁🌼🍁🌼🍁🌼 🍁🌼💠💠💠🌼🍁 🌼🍁  💠💠   🍁🌼 🍁🌼     💠     🌼🍁 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🍁🌼🍁🌼🍁🌼🍁🌼🍁 🌼🍁🌼🍁🌼🍁🌼🍁🌼 🍁🌼🍁              💠💠💠       🌼💠                     💠💠 🍁💠💠       💠       💠 🌼💠         💠💠 🍁🌼🍁  💠💠💠 🌼🍁🌼💠💠💠💠🍁🌼 💠💠💠💠💠💠💠💠💠 توی خط مقدم هیچ یادم نمیره ؛ ی درگیری در روز تاسوعا داشتیم ؛ تو منطقه عملیاتی بودیم ؛ یگان ما به عنوان یگان احتیاط یکی از یگانها بود ؛ متاسفانه اون روز اون یگان دور خورد و محاصره شدند و چندتا شهید هم دادند .و بچه های رزمنده به یگان ما خبر دادند  که سریع بروید و وارد عمل بشید و این یگان و از محاصره در بیارید .ما به منطقه ای رسیدیم که چند صد متری فاصله تکویری ها بودیم و نزدیک بچه های خودمون که تو محاصره بودند ؛ و در اون منطقه دشمن داشت از سه طرف تیراندازی می کرد ؛ و ما رو زمین گیر کرده بود و بارون گلوله بود که بر سرمون می بارید و نمی شد که حرکت کنیم . ی لحظه دیدیم که احمد آقا داره از اون منطقه بالا میره و ماهم صدا می زدیم که حاج احمد حاج احمد کجا داری میری ؟؟!! .. گفت : میرم تا منطقه رو نگاه کنم ببینم دشمن از کدوم طرف دارن تیراندازی می کنند . همه ما نگران حاج احمد بودیم و من فقط داشتم  زیر لب ذکر می گفتم که هیچ اتفاقی براش نیافته .که ی لحظه دیدم حاج احمد برگشت و گفت : بچه ها سریع جمع و جور کنید برید  حد فاصل راست یال مستقر بشید که دشمن داره از سمت چپ میاد طرف ما ؛  به مدد خدای متعال و از خود گذشتگی حاج احمد تونستیم تو منطقه مستقر بشیم و از تکفیری ها تلفات زیادی بگیریم  و به شکر خدا یگانی هم که در محاصره قرار داشتند را از محاصره در بیاریم و با کمترین تلفات از منطقه خارج بشیم و اینا همش بخاطر از خود گذشتگی و ایثار  حاج احمد بود که از خودش نشون داد . (یادش گرامی و راهش پر رهرو باد) 🌼🍁🌼🍁🌼🍁🌼 🍁🌼💠💠💠🌼🍁 🌼🍁  💠💠   🍁🌼 🍁🌼     💠     🌼🍁 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
با نگاه آخرینش خنده کرد ماندگان را تا ابد شرمنده کرد 🌼🍁🌼🍁🌼🍁🌼 🍁🌼💠💠💠🌼🍁 🌼🍁  💠💠   🍁🌼 🍁🌼     💠     🌼🍁 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🍁🌼🍁🌼🍁🌼🍁🌼🍁 🌼🍁🌼🍁🌼🍁🌼🍁🌼 🍁🌼🍁              💠💠💠       🌼💠                     💠💠 🍁💠💠       💠       💠 🌼💠         💠💠 🍁🌼🍁  💠💠💠 🌼🍁🌼💠💠💠💠🍁🌼 💠💠💠💠💠💠💠💠💠 شلوغی کار بود ، فشار کار زیاد بود . شرایطم باب میل نبود ، شرایط ی مقدار سخت بود ، حاج احمد و صدا کردم باهاش همونجا صحبت کردم و فاصله زیادی با دشمن نداشتیم ، گفتم : حاج احمد کارها رو قرص و محکم می کنی ؟ گفت : آره ، گفتم : اینجا می مونی ؟ گفت : آره خیالتون راحت باشه ، بچه های نیرو و چیدم ، سنگرها رو سر کشی کردم کم و کسری نباشه ، مدافع درست کردم ، از هر جهت خیالتون راحت باشه . می خوام بگم جائیکه احمدگودرزی بود اگر می گفت : خیالت راحت . این به منزله که راحت بشه نیستا ، کار فوق العاده سخته ، اما بعضی از آدمها قابلیت این و دارند که تو دل سختیها ی کار می تونن فکرو ذکر آدمو از سختی کهر بردارند ، در حقیقت به دنبال کارهای دیگه باشیم .احمد از جنس آدمهایی بودش که وقتی می گفت : خیالت راحت باشه ، می تونستی تصور کنی که الان مواضع در نظر گرفته ، نیروها رو الان مستقر کرده ، چینش و خوب انجام داده ؛ و سنگرها رو قشنگ مستقر کرده و سرکشی مرتب به نیروها هم داره . احمد ی چنین روحیه ای داشت ، کارو بهش واگذار می کردی کفایت می کرد . (جای شهیداحمدگودرزی به همین سادگی پر شدنی نیست چه در منزل چه در محل کار و چه در جبهه ها و.....) 🌼🍁🌼🍁🌼🍁🌼 🍁🌼💠💠💠🌼🍁 🌼🍁  💠💠   🍁🌼 🍁🌼     💠     🌼🍁 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
9⃣ 3⃣ روز مانده تا عید سعید غدیر تا عیدالله الاکبر، هر روز چشم مان را به نور یکی از فضائل مولی الموحدین امیرالمومنین علیه السلام روشنایی بخشیم... @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روزشمار غدیر ۳۹ روز مانده تا عید سعید غدیر @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۳۹ روز مانده تا عید سعید غدیر عذاب جاودانه @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
9⃣ 3⃣ روز مانده تا عید سعید غدیر تا عیدالله الاکبر، هر روز چشم مان را به نور یکی از فضائل مولی الموحدین امیرالمومنین علیه السلام روشنایی بخشیم... @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🗓 9⃣ 3⃣ روز تا عیدالله الاکبر، عید بزرگ غدیر باقی مانده است... @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
9️⃣ 3️⃣ سی و نه روز تا عیدالله الاکبر، عید ولایتعهدی مولایمان، عید غدیر خم باقی مانده است... 🎁مهمان سفره ی پر نعمت کلام نورانی وصی به حق پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله، امیرالمؤمنین علیه السلام خواهیم بود... کلام دوزادهم: امیرالمؤمنین علیه السلام: الصَّبرُ عَلى مَضَضِ الغُصَصِ يُوجِبُ الظَّفَرَ بِالفُرَصِ صبر در برابر دردِ اندوه ها، موجب دست يافتن به فرصتها مى شود 📚غررالحكم حدیث 2096 💠از عين علی، عروج ما معتبر است وز لام علی لسان ما پر گهر است @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🔰امام رضا علیه السلام: 🔴ما در شادمانی شما شاد و برای اندوه شما اندوهگین می‌شویم. 📚مکیال المکارم،ج۱،ص۹۴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یک خاطره بامزه از دختران شهدای مدافع حرم. ⏱️پخش در دهۀ کرامت از شبکه‌های سیما 💠ایده، هماهنگی و اجرا: دانشنامۀ شهدا‌ و ایثارگران @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
ما همیشه فکر میکنیم شهدا یه کار خاصی‌کردن .... نه رفیق .. خیلی کارهارو نکردن که شهید شدن ... @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روایتی از زندگی یک جانباز مدافع حرم که با چشمانش حرف میزند! @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
هدایت شده از السلام علیک یا امام رئوف
سر کلاس جواب معلمش را نمی داد. می گفت: «تا حجاب نداشته باشی ما صحبتی با هم نداریم» فرمانده سپاه خرمشهر، هدیه به ارواح طیبه همه شهدا فاتحه وصلوات💐💐💐💐💐 ❣❣❣❣❣