eitaa logo
⸤ شاهِدان اُسوه‍ ⸣
301 دنبال‌کننده
28.7هزار عکس
4هزار ویدیو
31 فایل
• ما را بُکُش و مُثله کن و خوب بسوزان • لایق که‍ نبودیم در آن جنگ بمیریم...(: و اینجا می‌خوانیم از سرگذشت، از جان گذشتگان جبهه های حق!-♥️ محلِ ارتباط با ما ☜︎︎︎ @shahidgomnam70 ﴿صلوات بفرست مؤمن🌱﴾
مشاهده در ایتا
دانلود
🌤 امروز ۲۱ فروردین ‌مصادف است با سالروز شهادت: 🌹شهید 🌹شهید 🌹شهید 🌹شهید 🌹شهید 🌹شهید 🌹شهید 🌹شهید 🌹شهید منفرد 🌟شادی ارواح مطهر شـهدا صلوات 🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
ساعات آخر است... دلم شور می‌زند... آقا چه شد حواله ی کرب و بلای من؟! 🌙 💔 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
⸤ شاهِدان اُسوه‍ ⸣
‍🌼🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🌺🍃🌸 🌸 📨 💛شهید مدافع‌حرم 💙شهید مدافع‌حرم 🎙راوے: همرزم شهید بیست و یکم فروردین سال۱۳۹۵ در منطقه خان‌طومان سوریه مستقر شده بودیم. بچه‌های شمال و گروه میرزا کوچک‌خان در خط بودند. وقتی خط سقوط کرد، وظیفه‌ی ما که از گروه احتیــــاط بودیم، کمک‌رسانی به بچه‌های خط بود. بلافــــاصله اعزام شدیم. وقتی اعــــزام شدیم، تازه خط سقــــوط کرده بــــود☄🧨 آنجا دو خاکریز خطّ اصلی داشتیم که به سمت خطّ مالک رفتیم. به منطقه‌ی خان‌طومان که وارد شدیم، تقسیم شدیم. هر گروهان به یک نقطه مأمور شد. ما همراه شهید عقیل شیبک بودیم. به سمت منطقه‌ای که سقوط کرده بود، رفتیم. عصر آن روز درگیری‌ها شروع شد. در حین راه، گروه احتیاط زخمی‌ها را به عقب می‌بُردند یا مجروحان را عقب می‌کشیدند💨🚑 اوضاع عجیبی بود. فرمانده‌مان دستور داد ساختمانی را که دست مسلّحین بود، پاکسازی کنیم. تقریباً ۵۰متر جلوتر از تپه‌ی ما مسلحین در خانه مستقر بودند. چون از بچه‌های خودی دورتر بودیم، باید ساختمان را دور می‌زدیم. شهید شیبک تیربارچی گروه بود. قدرت جسمانی بالایی داشت، ورزشکار بود. ایشان انتخاب شدند به همراه شش‌نفر که جلوی خانه مسلحین مستقر شوند. حالا فاصله بچه‌ها با آن خانه مسلحین ۳۰_۲۰متر شده بود🏠👹 حجم آتش زیاد بود. به هر ترتیب خانه مسلحین به دست ما افتاد. دم‌دمای غروب، هنوز هوا روشن بود و چیزی به تاریکی نمانده بود که یک دفعه حجم آتش دوباره زیاد شد. دو سه‌نفر پاسدار با ما بودند و ما دوسه‌تا بسیجی و برادران فاطمیون در یک‌جا بودیم. موضع گرفتیم. از سمت روبه‌رو که درگیر بودیم، تیراندازی می‌کردند🔥💣 شهید شیبک با تیربارش کنارِ خانه بود و تیراندازی می‌کرد. حالت نشسته گرفت. داشت جایی را زیر آتش می‌گرفت که تیر خورد و به پشت افتاد. او را کنار خودم کشاندم. دیدم از سمت چپ تیر به گردنش خورده و شاهرگش را بریده است. بسته‌ی امدادی داشتم؛ لباسش را درآوردم. گاز روی شانه‌اش گذاشتم و با چفیه دستش را بستم. خون شاهرگش روی سمت راست دستش پاشید، نمی‌توانست حرف بزند. خــــون زیادی از او رفته بــــود🩸😥 گفتم عقیل چطوری؟ خوبی؟ می‌خواستم ببینم سطح هوشیاری‌اش چطور است. به همرزمم گفتم بیا تا سریع او را به بیمارستان منتقل کنیم. در همین حین چشم‌هایش بسته شد. شهادتین‌اش را گفتم. چهره‌ی آرامی داشت. آرام چشمانش را بست. حالت خاصّی داشت. به همرزمم گفتم عقیل را به عقب بفرستیم♥️🤒 تیراندازی زیاد بود. تیربار عقیل را برداشتیم و تیراندازی کردیم. در حین پوشش، عقیل را به عقب برگرداندیم. پاسدار ایشان را بغل کرد و داخل آمبولانس گذاشت. شهید حسنیعلی کیانی هم خمپاره کنارش خورد و با اصابت یک ترکش به گلویش به شهادت رسید. یک ترکش هم به پهلویش اصابت کرد. شهید عقیل شیبــــک جزو گروه‌های احتیاط بود که به همــــراه حسینعلی کیــــانی از سیستان و بلوچستان در کنــــار هم شهیــــد شدند🕊🥀 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
همسر شهید نقل می‌کنند: وقتی مسئولان گفتند عقیــــل به شهادت رسیده، قــــرار شد فــــردای آن روز پیکــــر همســــرم را بیاورند🇮🇷 پســــرم باورش نمی‌شد؛ آن شب تا صبح گریــــه می‌کرد😭 و می‌گفت: خانم‌ها، آقایان!✋🏻 گریه نکنید، پدرم شهید نشده🌹 پدرم زنده است و از سوریه برمی‌گردد بابا عقیل من می‌آیــــد🕊 تا اینکه صبح پیکر پدرش را آوردند، وقتی به بالین پدرش رفت، بچه مانده بود چه کار کند😨 چندسال از شهادت پدرش می‌گذرد ولی پســــرم هنوز گریــــــــه می‌کند😔 پسرم با شنیدن اسم پدرش اشــــــــک می‌ریــــــــزد!!!! هــــــر کــــاری کردیــــــم، نتوانست با شهادت پدرش کنار بیاید!💔 📸دلتنگی‌های آقا یوسف، تنها یادگار شهید مدافع‌حرم 🌸 🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🌼🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🔰امام رضا عليه السلام : ✍إنَّما جُعِلَ يَومُ الفِطرِ العِيدَ لِيَكونَ لِلمُسلِمينَ مُجتَمَعاً يَجتَمِعُونَ فيهِ و يَبرُزونَ لِلّهِ فَيُمَجِّدُونَهُ عَلي ما مَنَّ عَلَيهِم. 🔴روز فطر از اين رو عيد قرار داده شد تا روز گردهمايي مسلمانان باشد، و در اين روز گرد هم آيند و براي خدا به صحرا (فضايي باز) درآيند و خداوند را بر منّتي كه بر آنها نهاده است ستايش و به بزرگي ياد كنند. 📚من لايحضره الفقيه ، ج ۱ ، ص ۵۲۲ .
🛑 🌕شهید مدافع‌حرم ♨️رسیدگی به فقرا و نیازمندان 🎙راوے: پدر شهید حسینعلی از همان نوجوانی پسری آرام و سربه‌زیــــر بود. نماز می‌خواند و روزه می‌گرفت بخشــــندگی، یکی از صفات بارز او بود. به گفته‌ی دوستانش حسین از آن‌ها خواسته بود اگر لبــــاس اضافــــه یا کفش و پول و نذورات دارند برای فقــــرا کنار بگذارند. بعد‌ها که به دانشگاه آزاد رفت اگر از ناهار و شام دانشجو‌یـــان، غــــذایی اضافــــه می‌آمــــد داخل ظرف یکبار مصرف می‌ریخت و تا ساعت یک و دو نصف شب به منازل فقرا می‌بُرد و پخش می‌کرد. @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
∘ خیلی‌به‌حضرت‌زینب‌‌علاقه‌داشت. ∘ یڪےازرزمنده‌هاکه‌مدّاح‌بود،مےگفت ∘ درسوریه،وقتےحسینعلےمےآمد‌تا ∘ درهیئت‌،عزادارےوسینه‌زنےکند، ∘ هرروضه‌اےڪه‌مےخواندم،مےگفت ∘ بخوان!فقط‌دو‌ڪلمه‌ی‌آخررا ∘ ازمظلومیّت‌حضرت‌زینب‌بخوان! ∘ وقتےمصیبت‌حضرت‌زینب‌را ∘ برایش‌مےخواندم، ∘ آنقدربه‌سرو‌سینه‌اش‌مےزد ∘ ڪه‌مےگفتم‌حسینعلے!‌این‌همه ∘ به‌سروصورتت‌مےزنے،‌دردت‌نمےآید؟ ∘ مےگفت: نه‌به‌خدا!‌من‌متوجّه‌نمےشوم! 🕊 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
✍شهیدی که قرائت به نیت او گره گشاست... 💠مادر شهید می گوید مواقعی که دلتنگ💔 او می شوم با عکسش صحبت می کنم و مطمئن هستم که صدای من را می شنود و به حرف هایم گوش می کند. بیشتر دوستان و اقوام می گویند هنگامی که مشکلی برایمان پیش می آید به نیت حسین می خوانیم و هنوز تمام نشده مشکلمان حل میشود. 💠مادر شهید مدافع حرم حسین بواس که تصویری از این شهید در دستانش بود با بیان اینکه پسرم و روزه قضا نداشت گفت: او از همان دوران کودکی کارهای شخصی اش را خودش انجام می داد و تمام نمازهایش را می خواند و روزه هایش را می گرفت شهید مدافع حرم @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
📕 🕊شهیــــد حسیــــن بــــواس 🇸🇾در خان‌طومان سوریه شهید شده بود 😴شبی خواب دیدم در عالم بهشت 🔍همه به‌دنبال شهید بواس بودیم که 🩸اثری‌ازاودربین‌شهدای‌خان‌طومان‌نبود ☝️یکی از دوستان از آقارضا پرسیــــد 🧐پس حسین بواس کجاست؟ 💙آقارضا گفت حسین بواس 👳‍♂جایی هست که عُرفــــا 🗓ســــال‌ها باید تلاش کنند 🏅تا به اون درجه و مقام برسند! 🎙راوی: همرزم شهید @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🔹زندگی ما خیلی ساده شروع شد . محل کارش تهران بود ‌ شهرداری واسه همین یه سری لوازم خونه مثل تلوزیون ، یخچال و فرش داشت ‌ همان هارو برایرزندگی مشترک استفاده کردیم. معمولا رسمه برخی اقلام توسط داماد خریداری میشه. منم مخالفتی نکردم. ‌ 🔹یادمه بعد از چند سال یخچال و تلویزیون مون خراب شد رفتیم دوباره بخریم میگفت یخچال خارجی نگیر . همه میگفتن یخچال ایرانی به درد نمیخوره خراب میشه . میگفت یخچال ایرانی میگیریم خراب شد خدا پولشو میرسونه دوباره میگیریم. ‌ ❤️ ✌️ ‌. ‌ @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم