eitaa logo
⸤ شاهِدان اُسوه‍ ⸣
300 دنبال‌کننده
31هزار عکس
4.7هزار ویدیو
32 فایل
• ما را بُکُش و مُثله کن و خوب بسوزان • لایق که‍ نبودیم در آن جنگ بمیریم...(: و اینجا می‌خوانیم از سرگذشت، از جان گذشتگان جبهه های حق!-♥️ محلِ ارتباط با ما ☜︎︎︎ @shahidgomnam70 ﴿صلوات بفرست مؤمن🌱﴾
مشاهده در ایتا
دانلود
ایستادند پای امام زمان خویش... امروز ۲۱ فروردین مصادف است با سالروز شهادت شهدای مدافع حرم: 🌹شهید 🌹شهید 🌹شهید 🌹شهید 🌹شهید 🌹شهید 🌹شهید 🌹شهید 🌹شهید گرامی باد. @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
✊ ایستاند پای امام زمان خویش... 💐 امروز ۲۱ فروردین ‌۱۴۰۰ مصادف است با سالروز شهادت: 🌹شهید 🌹شهید 🌹شهید 🌹شهید 🌹شهید 🌹شهید 🌹شهید 🌹شهید 🌹شهید منفرد 🌟شادی ارواح مطهر شـهدا صلوات 🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
✊ ایستادند پای امام زمان خویش... 💐 امروز ۲۱ فروردین ‌۱۴۰۰ مصادف است با سالروز شهادت: 🌹شهید 🌹شهید 🌹شهید 🌹شهید 🌹شهید 🌹شهید 🌹شهید 🌹شهید 🌹شهید منفرد 🌟شادی ارواح مطهر شـهدا صلوات 🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
⸤ شاهِدان اُسوه‍ ⸣
‍🌼🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🌺🍃🌸 🌸 💌 🌕شهید مدافع‌حرم 🌕شهید مدافع‌حرم ♨️انتقام از ۷۵۰ داعشی 🌻همرزم شهید نقل می‌کند: عقیل شیبک عضو فعال بسیج و مرزبان بود. در نصرت‌آباد خاش و دلگان سیستان و بلوچستان مرزبانی و خدمت می‌کرد. علاقه‌ی زیادی به جهاد داشت و از سال۱۳۹۲ برای اعزام به سوریه در سپاه پاسداران نام‌نویسی کرد. سه‌سال منتظر بود که راهی شود. ❤️بعد از کلی تلاش، ۱۴فروردین۹۵ برای اولین‌بار به سوریه اعزام شد و تنها یک هفته بعد، ۲۱فروردین، در اولین روز عملیات به شهادت رسید. در آن یک هفته، هم خیلی شوخی می‌کرد و هم خیلی بی‌تاب بود، می‌گفت: "ما نیامده‌ایم که در اینجا بخوریم و بخوابیم، پس کِی ما را به جبهه می‌فرستند؟" 🌻در جوابش گفتیم: اینقدر بی‌تابی نکن! باید از بالا دستور برسد که بچه‌های سیستان و بلوچستان چه زمانی برای جنگ بروند. شهید حسینعلی کیانی و عقیل شیبک جزو نفرات آخر بودند و اصلا قرار نبود این دو را اعزام کنند؛ چون اصلاً جا نداشتند. ❤️این دو نفر هم به فرمانده خود گفتند: "اگر ما را نفرستی، تو را به بی‌بی زینب سلام‌الله‌علیها واگذار می‌کنیم!" فرمانده‌شان گفت: وقتی این حرف را زدند، دهانم بسته شد و گفتم شما دونفر هم اعزام شوید. این دونفر به عنوان آخرین نفرات رفتند و به عنوان اولین نفر از شهدا هم برگشتند. 🌻صبحِ همان شب که شهید حسینعلی کیانی، عقیل شبیک و چندنفر دیگر در خان‌طومان به شهادت رسیدند، با اینکه خسته بودیم اما استراحت نکردیم و برای این شهدا عزاداری کردیم و قسم خوردیم که دفعه‌ی بعد، یا کشته می‌شویم و یا انتقام خون شهدا را می‌گیریم. ما موفق شدیم شب بعد، انتقام خون شهدا را با به هلاکت‌رساندن حدود ۷۵۰ داعشی بگیریم و ضربه‌ی محکمی بر پیکره تکفیری‌ها وارد سازیم. 🌸 🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🌼🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌹🌹 جوان‌ترین شهید مدافع حرم استان سیستان و بلوچستان 🌺 ولادت:تیرماه۱۳۷۳سیستان شهادت:۲۱فروردین۱۳۹۵خانطومان🌺 یڪ ماه قبل از اینکه به سوریه برود شبانه‌روز خواب نداشت. می‌گفتم: «چرا نمی‌خوابی؟» می‌گفت: «وقتی می‌خواهم چشمانم را ببندم انگار یک سایه‌ای روے سرم می‌آید می‌گوید بلند شو و بیا که مهلتت تمام شد.» به اقواممان می‌گفت: من به سوریه بروم دیگر برنمی‌گردم. مهری در دل من هست، کسی که مرا طلبیده برای شهادت طلبیده اگر بروم برنمی‌گردم. به مادرش هم گفته بود ناراحت نباش و غصه نخور شما فرزندت را در راه (س) دادی. پدرش می گفت:"زمانی که میخواست برود،بهش گفتم:ان شاءالله بری و به سلامت برگردی که برات دارم،برگشت و بهم گفت: هیچ آرزویی بهتر از ❤️ نیست…!!! ۱۰ روز بعد از اعزامش ، همرزمانش می‌گفتند خمپاره کنارش خورده و با اصابت یک ترکش به گلویش به شهادت رسیده است. یک ترکش هم به پهلویش اصابت کرده بود و به معشوقش رسید…" 🌹 🌻 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🛑 🌕شهید مدافع‌حرم ♨️رسیدگی به فقرا و نیازمندان 🎙راوے: پدر شهید حسینعلی از همان نوجوانی پسری آرام و سربه‌زیــــر بود. نماز می‌خواند و روزه می‌گرفت بخشــــندگی، یکی از صفات بارز او بود. به گفته‌ی دوستانش حسین از آن‌ها خواسته بود اگر لبــــاس اضافــــه یا کفش و پول و نذورات دارند برای فقــــرا کنار بگذارند. بعد‌ها که به دانشگاه آزاد رفت اگر از ناهار و شام دانشجو‌یـــان، غــــذایی اضافــــه می‌آمــــد داخل ظرف یکبار مصرف می‌ریخت و تا ساعت یک و دو نصف شب به منازل فقرا می‌بُرد و پخش می‌کرد. @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌤 امروز ۲۱ فروردین ‌مصادف است با سالروز شهادت: 🌹شهید 🌹شهید 🌹شهید 🌹شهید 🌹شهید 🌹شهید 🌹شهید 🌹شهید 🌹شهید منفرد 🌟شادی ارواح مطهر شـهدا صلوات 🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
⸤ شاهِدان اُسوه‍ ⸣
‍🌼🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🌺🍃🌸 🌸 📨 💛شهید مدافع‌حرم 💙شهید مدافع‌حرم 🎙راوے: همرزم شهید بیست و یکم فروردین سال۱۳۹۵ در منطقه خان‌طومان سوریه مستقر شده بودیم. بچه‌های شمال و گروه میرزا کوچک‌خان در خط بودند. وقتی خط سقوط کرد، وظیفه‌ی ما که از گروه احتیــــاط بودیم، کمک‌رسانی به بچه‌های خط بود. بلافــــاصله اعزام شدیم. وقتی اعــــزام شدیم، تازه خط سقــــوط کرده بــــود☄🧨 آنجا دو خاکریز خطّ اصلی داشتیم که به سمت خطّ مالک رفتیم. به منطقه‌ی خان‌طومان که وارد شدیم، تقسیم شدیم. هر گروهان به یک نقطه مأمور شد. ما همراه شهید عقیل شیبک بودیم. به سمت منطقه‌ای که سقوط کرده بود، رفتیم. عصر آن روز درگیری‌ها شروع شد. در حین راه، گروه احتیاط زخمی‌ها را به عقب می‌بُردند یا مجروحان را عقب می‌کشیدند💨🚑 اوضاع عجیبی بود. فرمانده‌مان دستور داد ساختمانی را که دست مسلّحین بود، پاکسازی کنیم. تقریباً ۵۰متر جلوتر از تپه‌ی ما مسلحین در خانه مستقر بودند. چون از بچه‌های خودی دورتر بودیم، باید ساختمان را دور می‌زدیم. شهید شیبک تیربارچی گروه بود. قدرت جسمانی بالایی داشت، ورزشکار بود. ایشان انتخاب شدند به همراه شش‌نفر که جلوی خانه مسلحین مستقر شوند. حالا فاصله بچه‌ها با آن خانه مسلحین ۳۰_۲۰متر شده بود🏠👹 حجم آتش زیاد بود. به هر ترتیب خانه مسلحین به دست ما افتاد. دم‌دمای غروب، هنوز هوا روشن بود و چیزی به تاریکی نمانده بود که یک دفعه حجم آتش دوباره زیاد شد. دو سه‌نفر پاسدار با ما بودند و ما دوسه‌تا بسیجی و برادران فاطمیون در یک‌جا بودیم. موضع گرفتیم. از سمت روبه‌رو که درگیر بودیم، تیراندازی می‌کردند🔥💣 شهید شیبک با تیربارش کنارِ خانه بود و تیراندازی می‌کرد. حالت نشسته گرفت. داشت جایی را زیر آتش می‌گرفت که تیر خورد و به پشت افتاد. او را کنار خودم کشاندم. دیدم از سمت چپ تیر به گردنش خورده و شاهرگش را بریده است. بسته‌ی امدادی داشتم؛ لباسش را درآوردم. گاز روی شانه‌اش گذاشتم و با چفیه دستش را بستم. خون شاهرگش روی سمت راست دستش پاشید، نمی‌توانست حرف بزند. خــــون زیادی از او رفته بــــود🩸😥 گفتم عقیل چطوری؟ خوبی؟ می‌خواستم ببینم سطح هوشیاری‌اش چطور است. به همرزمم گفتم بیا تا سریع او را به بیمارستان منتقل کنیم. در همین حین چشم‌هایش بسته شد. شهادتین‌اش را گفتم. چهره‌ی آرامی داشت. آرام چشمانش را بست. حالت خاصّی داشت. به همرزمم گفتم عقیل را به عقب بفرستیم♥️🤒 تیراندازی زیاد بود. تیربار عقیل را برداشتیم و تیراندازی کردیم. در حین پوشش، عقیل را به عقب برگرداندیم. پاسدار ایشان را بغل کرد و داخل آمبولانس گذاشت. شهید حسنیعلی کیانی هم خمپاره کنارش خورد و با اصابت یک ترکش به گلویش به شهادت رسید. یک ترکش هم به پهلویش اصابت کرد. شهید عقیل شیبــــک جزو گروه‌های احتیاط بود که به همــــراه حسینعلی کیــــانی از سیستان و بلوچستان در کنــــار هم شهیــــد شدند🕊🥀 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🛑 🌕شهید مدافع‌حرم ♨️رسیدگی به فقرا و نیازمندان 🎙راوے: پدر شهید حسینعلی از همان نوجوانی پسری آرام و سربه‌زیــــر بود. نماز می‌خواند و روزه می‌گرفت بخشــــندگی، یکی از صفات بارز او بود. به گفته‌ی دوستانش حسین از آن‌ها خواسته بود اگر لبــــاس اضافــــه یا کفش و پول و نذورات دارند برای فقــــرا کنار بگذارند. بعد‌ها که به دانشگاه آزاد رفت اگر از ناهار و شام دانشجو‌یـــان، غــــذایی اضافــــه می‌آمــــد داخل ظرف یکبار مصرف می‌ریخت و تا ساعت یک و دو نصف شب به منازل فقرا می‌بُرد و پخش می‌کرد. @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
∘ خیلی‌به‌حضرت‌زینب‌‌علاقه‌داشت. ∘ یڪےازرزمنده‌هاکه‌مدّاح‌بود،مےگفت ∘ درسوریه،وقتےحسینعلےمےآمد‌تا ∘ درهیئت‌،عزادارےوسینه‌زنےکند، ∘ هرروضه‌اےڪه‌مےخواندم،مےگفت ∘ بخوان!فقط‌دو‌ڪلمه‌ی‌آخررا ∘ ازمظلومیّت‌حضرت‌زینب‌بخوان! ∘ وقتےمصیبت‌حضرت‌زینب‌را ∘ برایش‌مےخواندم، ∘ آنقدربه‌سرو‌سینه‌اش‌مےزد ∘ ڪه‌مےگفتم‌حسینعلے!‌این‌همه ∘ به‌سروصورتت‌مےزنے،‌دردت‌نمےآید؟ ∘ مےگفت: نه‌به‌خدا!‌من‌متوجّه‌نمےشوم! 🕊 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
📸با سپاهی از شهیدان خواهد آمد... 🕊بیست و یکم فروردین ماه سالروز شهادت سربازان لشکر صاحب الزمان(عج) ، 🌹شهید 🌹شهید 🌹شهید 🌹شهید 🌹شهید 🌹شهید 🌹شهید 🌹شهید 🌹شهید منفرد اللهم عجل لولیک الفرج @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم