eitaa logo
کانال رسمی شهید محمدرضا دهقان امیری
8.1هزار دنبال‌کننده
10.5هزار عکس
3.3هزار ویدیو
69 فایل
﷽ [ مـن شنیـدم سـر عشـاق به زانـوے شمـاست و از آن روز سـرم میـل بریـدن دارد ] • ↫زیر نظر خانواده‌‌ محترم‌ شهید "تنھا کانال‌ رسمی‌ شهید در پیامرسان‌ ایتا" 📞| روابط عمومی مجموعه شهید دهقان: 🆔| @Ghoqnooos_7494 📲| تبلیغات: 🆔| @abo_vesaal74
مشاهده در ایتا
دانلود
•┄══❝سـلـام❞══┄• #روزتون_شهدایی شهید محمدرضا دهقان ذکر روز یکشنبه: یا ذی الجلال و الاکرام 100 مرتبه •┄═•🏴•═┄• @shahid_dehghan •┄═•🏴•═┄•
🍃🎙| 🌸 مصاحبه باخانواده ودوستان 💜 🔻جنب‌وجوش‌های کودکانه… سر کوچه میرقاسمی حجله گذاشتند و روی حجله، عکس پسر جوانی که چفیه دور گردنش انداخته است. دوباره حال و هوای زمان جنگ را برای‌مان تداعی می‌کند. به خانه شهید می‌رسیم که اطرافش پر است از بنرهای تسلیت و عکس‌های شهید... به کمک دوستانش هماهنگی‌ها برای گفت‌وگو با خانواده شهید دهقان انجام شد. اگرچه تنها 3روز از شهادت بزرگ مرد محله می‌گذشت، اما خانواده مهربان و صمیمی‌اش به گرمی پذیرای‌مان شدند. داغ از دست دادن فرزند سخت است، اما مادر شهید اعتقاد دارد مرگ فرزند در راه اهل‌بیت پیامبر(ع) سعادت می‌خواهد. فاطمه طوسی، مادر شهید می‌گوید، محمدرضا از کودکی جنب‌وجوش‌های خاص خودش را داشت. با وجودی‌که بچه درسخوانی بود اما همواره با جنب‌وجوش‌هایش صدای دیگران را درمی آورد. مادر شهید دهقان، فرهنگی است او در حالی‌که از یادآوردی جنب‌وجوش‌های کودکی محمدرضا لبخند به لب می‌آورد، برای‌مان از روزهای کودکی فرزندش می‌گوید: «محمدرضا فرزند دومم است. از همان کودکی بچه بازیگوشی بود.» دوره ابتدایی‌اش را در مدرسه بلال حبشی در خیابان آزادی سپری کرد... ... 🍃🎙| @shahid_dehghan
#حضرت_رقیـــــــہ بابا خودت گفتے شبیہ مادرم باش من مثل زهــــرا مادرت آزار دیدم یک لحظه یادم رفت اسم من رقیه است سیلی که خوردم عمه را هم تار دیدم #شهادت_سیدة_الرقیة_تسلیت •┄═•🏴•═┄• @shahid_dehghan •┄═•🏴•═┄•
•┄❁❁┄• فرستـادن پنج بہ نیتــ سلامتے و ٺعجیـل در «عج» هدیہ ‌بہ‌ روح ‌مطهر ‌شهید ♥️ •┄═━❝🏴❞━═┄• @shahid_dehghan •┄═━❝🏴❞━═┄•
🌸🌿 این هـمه رنج کـشیدیم و نمی دانستـیم که بلاهای وصال تو کـم از هجران نیستـ 🌙 •┄═•🏴•═┄• @shahid_dehghan •┄═•🏴•═┄•
•┄══🏴❝سـلـام❞🏴══┄• #روزتون_شهدایی شهید محمدرضا دهقان ذکر روز دوشنبه: یا قاضی الحاجات 100 مرتبه •┄═•🏴•═┄• @shahid_dehghan •┄═•🏴•═┄•
🍃🎙| 🌸 مصاحبه باخانواده 💜 مادر شهید می‌گوید: «همیشه در طول مسیر خانه تا مدرسه کیفش را به هوا پرت و با خودش بازی می‌کرد. این کار برایش نوعی تفریح بود. وقتی پایه دوم درس می‌خواند یکی از روزها در حالی‌که همچنان تفریح مورد علاقه‌اش را انجام می‌داد تصادف کرد و پایش شکست و ناچار شد چند روزی در خانه استراحت کند.» علی دهقان امیری، پدر شهید که بازنشسته نیروی انتظامی است، نقش مهمی در تربیت فرزندانش دارد. اعتقادات قلبی او که خود عمری را در جبهه‌های جنگ گذرانده باعث شد بچه‌هایش با فرهنگ ایثار و دفاع آشنا شوند. محمدرضا هم از پایان دوره ابتدایی عضو بسیج شد. «نان حلال باعث داشتن فرزندان نیکو و صالح می‌شود.» مادر شهید دهقان با اشاره به این موضوع حرف‌هایش را ادامه می‌دهد و می‌گوید: «من و پدر شهید همیشه سعی می‌کردیم از کودکی فرزندان‌مان را با مجالس مذهبی، هیئت‌های عزاداری و مسجد آشنا کنیم. برای آشنا شدن آنها با فرهنگ جهاد، خانوادگی به اردوی راهیان نور می‌رفتیم. به همین خاطر معمولاً تعطیلات نوروز را در مناطق جنگی سپری می‌کردیم. گاهی اوقات اگرچه جایی برای ماندن در این مناطق نداشتیم و ناچار بودیم کنار مزار شهدا یا کنار خیابان شب را صبح کنیم، اما هرطور شده بود بچه‌ها را به مناطق جنگی می‌بردیم.» شیوه پرورشی خانواده باعث شده بچه‌ها هم نسبت به اعتقادات خود راسخ باشند. شهید دهقان پس از پایان دوره راهنمایی تحصیلات خود را در دبیرستان علوم و معارف امام صادق(ع) ادامه داد. مادر شهید با اشاره به این موضوع می‌گوید: «در دوره راهنمایی مدیر مدرسه روی افکار و اعتقادات بچه‌ها کار می‌کرد و سعی می‌کرد آنها را بچه‌هایی معتقد پرورش دهد. وقتی محمدرضا دوره راهنمایی را تمام کرد به ما گفت: «محمدرضا را در یک مدرسه خوب ثبت‌نام کنید. زمینه اعتقادی بالایی در وجود او است، وسعی کنید با تحصیل در مدرسه‌ای خوب آن را بارورکنید.» به همین دلیل مدرسه امام صادق(ع) را انتخاب کردیم.» محمدرضا در آزمون ورودی رشته معارف و ریاضی مدرسه امام صادق(ع) شرکت کرد و با وجودی‌که در هر 2رشته تحصیلی رتبه برتر کسب کرد اما علاقه به معارف و تحصیلات حوزوی باعث شد رشته معارف را انتخاب کرده و در دانشگاه عالی شهید مطهری ادامه تحصیل دهد. ... 🍃🎙| @shahid_dehghan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 مداحی زیبای عربی در جواب تشکر ایرانی‌ها و پاسخ به اختلاف افکنی‌ها 🔻 در موکب ها در انتظارتان نشسته‌ایم 🚩 پرچمی از حرم امام رضا با خود بیاورید @shahid_dehghan
رفیق کربلا دعوتی ایست پولی نیست! برات کرببلا چیست؟! یک دعای حسین نیابتا ز حسن کربلا برو امسال ببر سلام حسن را به کربلای حسین •┄═•🏴•═┄• @shahid_dehghan •┄═•🏴•═┄•
میدانم ڪه مادرت آرزوے دامادےات را داشت ... اما ... مهرے ڪه خــــورد در شناسنامـــه‌ات مےارزد به تمـــام آرزوهاے مادرانـــه‌اش ... #شهید_محمدرضا_دهقان_امیری💚 یادش باصلواتــــــ❤️ @shahid_dehghan
فرقے نداشٺ دیشب و امشب براے من جز این ڪہ بر نبود تو، یڪ شب اضافه شد... #شبتون_شهدایی🌙 •┄═•🏴•═┄• @shahid_dehghan •┄═•🏴•═┄•
•┄══❝سـلـام❞══┄• #صبحتون_شهدایی شهید محمدرضا دهقان ذکر روز سه شنبه: یا ارحم راحمین 100 مرتبه •┄═•🏴•═┄• @shahid_dehghan1 •┄═•🏴•═┄•
🍃🎙| 🌸 مصاحبه باخانواده ودوستان 💜 می دانستم محمدرضا شهید شده است 2، 3 باری برای زیارت ارباب به کربلا رفته بود. از همان دوران با امامش عهد بست از حرم خواهر و دخترش دفاع کند. مادرشهید با تعریف روزی که خبر شهادت محمدرضا را آوردند، می‌گوید: «شب قبل از شهادت محمدرضا احساس کردم مهر محمدرضا از دلم جدا شده است. آن موقع نیمه‌شب از خواب بیدار شدم. حالت غریبی داشتم، احساس کردم خانه پر از نور است. منبع نور از سوی عکس  2 برادر شهیدم که قاب گرفته روی دیوارخانه‌مان بود. آن شب برادر شهیدم در خواب به من گفت خواهر نگران نباش محمدرضا پیش من است. صبح که از خواب بیدار شدم حالم منقلب بود. به بچه‌ها و همسرم گفتم شما بروید بهشت زهرا(س) من خانه را مرتب کنم. احساس می‌کردم مهمان داریم. عصر بود که همسرم، مهدیه دخترم و محسن پسر کوچکم از بهشت زهرا(س)آمدند. صدای زنگ در بلند شد. به همسرم گفتم حاجی قوی‌باش خبر شهادت محمدرضا را آورده‌اند. وقتی حاجی به اتاق بازگشت به من گفت فاطمه محمدرضا زخمی شده است. من می‌دانستم محمدرضا به آرزویش رسیده است.» محمدرضا وصیت کرده بود او را در امامزاده علی‌اکبر چیذر دفن کنند. مادرش می‌گوید: «سال گذشته با مهدیه و محمدرضا رفتیم امامزاده علی اکبر(ع). محمدرضا آن روز با اشاره به حیاط امامزاده از ما خواست وقتی شهید شد او را آنجا دفن کنیم. محمدرضا را اول ماه صفر، قربانی سلامتی امام زمان(عج) دادم.» مهدیه تنها خواهر محمدرضا در حالی‌که غمگین کنار مادر نشسته است، درباره برادرش می‌گوید: «مامان و بابا ازکودکی ما را به مراسم‌ مذهبی می‌بردند. محمدرضا سعی می‌کرد هرکار درستی که از دستش بر می‌آید برای دیگران انجام دهد. او درونش را پشت خنده و شوخی پنهان می‌کرد.» .. 🍃🎙| @shahid_dehghan
خیلی دوست داشت که همه ی خانم ها چادر سرشون کنن.. می گفت: "چادر خیییلی قشنگه اصلا نمی فهمم که چرا بعضی ها درش میارن! هر چقدر هم سخت باشه ، همین بس که حضرت زینب (س) زیر شکنجه چادرشون سرشون بود... دیگه بدتر از این؟! 💛🍂| @shahid_dehghan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به رسم رفاقت دعایمان کن💔 #شهید_حسین_ولایتی_فر #شهید_حمله_تروریستی_اهواز #پیشنهاد_دانلود •┄═•🏴•═┄• @shahid_dehghan •┄═•🏴•═┄•
#هفتم‌صفر🏴 #شھادت‌امام‌حسن‌مجتبےع🏴 نِـگآهـے بھ مآ کرد وآنگـاه مآ حُســینے شُدیـم ازدعـآےِ ، حَـسـݩ💚 @shahid_dehghan
•┄❁❁┄• فرستـادن پنج بہ نیتــ سلامتے و ٺعجیـل در «عج» هدیہ ‌بہ‌ روح ‌مطهر ‌شهید ♥️ •┄═━❝🏴❞━═┄• @shahid_dehghan •┄═━❝🏴❞━═┄•
من به دنبال دل گمشده‌ای می‌گردم يک پريدن به من از بالِ كبوتر بدهيد... 🌙 •┄═•🏴•═┄• @shahid_dehghan •┄═•🏴•═┄•
•┄══🏴❝سـلـام❞🏴══┄• #صبحتون_شهدایی شهید محمدرضا دهقان ذکر روز چهارشنبه: یا حی یا قیوم 100 مرتبه •┄═•🏴•═┄• @shahid_dehghan •┄═•🏴•═┄•
👆🍃| فایل بروشور جهت چاپ و پخش بین زائران در مسیر پیاده روی 🌸 💕🍃| @shahid_dehghan
شش تا هشت سالگی کار کرد و بعد از آن به تبعیت از دایی بزرگش ورزش های رزمی تمرین میکرد و تکواندو کار شد. علاقه اش به سمت ورزش های هیجانیو جنبشی روز به روز بیشتر شد. حیاط و پارکینگ خانه با موانعی مثل صندلی و تایر و موتور پدرش، محل تمرین او شده بود، کنترلش کمی سخت تر شده و پارک محل بعدی تمریناتش شد. به خاطر هوای آزاد و موانع بیشتری که در پارک بود هیجان و انرژی اش تخلیه میشد. دوره راهنمایی اش حرکات خطرناکی می کرد و نگرانی ها دو برابر شده بود که به خودش آسیبی نرساند. راسته دیوار را به صورت افقی بالا میرفت و پرش هایش بلندتر شده بود. بعدها مشخص شد که به این حرکات پارکور میگویند و نوعی ورزش است. بدون این که دوره ی آموزشی خاصی ببیند آن را خود جوش انجام داد و یاد گرفت. نقل از مادر بزرگوار شهید ۱۱ @shahid_dehghan