eitaa logo
🍃🌹 مهندس مدافع حرم شهید هادی جعفری🌹🍃
127 دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
2.7هزار ویدیو
7 فایل
اینجامحفل آسمانی شهیدیست که در سالروز تولدخودوهمزمان با ایام فاطمیه در۳فروردین۱۳۹۴درعراق به شهادت رسید. 👇🌹👇 #جهت_تبادل.. @ahmadmakiyan14 #یازهرا‌...🌹 #کانال_مهندس_شهید_هادی_جعفری..🌷🕊 🍃🌹 @shahid_hadi_jafari65🌹🍃 #لبیک_یاحسین...🌴
مشاهده در ایتا
دانلود
دلخوری؟ قهری؟حال دلت خوب نیست؟ و بزار کنار!! دست دراز کن برای بهت قول میدم لبخـــند خدا رو حس میکنی لبخندی که کارش خوب کردن حال دله!! 🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~---
@mataleb_mazhabi313 .mp3
17.69M
•العجل قرارِ دلِ بۍ قرارم من که غیر از شما کسی رو ندارم🕊🌼 🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~---
‌ هروقت‌میخواست‌برای جوانان یادگاری بنویسد می ‌نوشت : "من‌کان‌للہ‌کان‌الله‌له" هرکه‌باخداباشدخدابااوست. رسم‌عاشق‌نیست‌بایک‌دل دودلبرداشتن ...
دلم گرفته دوباره این شبا برا حرم گرفته.mp3
7.11M
دلم گرفته... دوباره این شبا برا حرم گرفته میبینی بازم چجوری روز و شبمو ازم گرفته! دلم گرفته... دلم اسیره.. غروب کربلا روکه یادم نمیره😭 🎤سید مجید بنی فاطمه 🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~---
🍃🌹 مهندس مدافع حرم شهید هادی جعفری🌹🍃
#کتاب_هوری🌹🍃 #زندگی_نامه_و_خاطرات : #سردار_شهید_سید_علی_هاشمی 🌷🕊 فصل چهارم ..( قسمت چهارم)🌹🍃 🌷
🌹🍃 : 🌷🕊 فصل چهارم ..( قسمت پنجم)🌹🍃 🌷🕊بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷🕊 از مهم ترین ویژگی های یک فرمانده بحث صبر و تحمل و دقت نظر در کارهای نیروهای زیر مجموعه است یک فرمانده لایق، سخت آماده می کند و این از ویژیگ علی هاشمی بود یادم هست که آن روزها برادران ارتش امکانات خوبی داشتند، اما در سپاه این طور نبود مجبور بودیم خیلی جاها با امکانات کم کاریهای بیشتر و بزرگ تری انجام دهیم. یک روز یکی از نیروهای جدید آمد پیش حاج علی و گفت: من می خوام در شناسایی پشت منطقه دشمن رو ببینم دوربین می خوام که ندارم برجک می خوام اون رو هم نداریم. حاجی فردستادش تا از ارتشی ها یک دوربین قرض بگیره اون بنده خدا هم رفت برای دو روز دوربین یک گروهبان رو قرض گرفت بعد از مدتی دیدم همان گروهبان آمد پیش حاجی و شکایت کرد می گفت: نیروی شما قرار بوده دو روزه دوربین رو پس بده اما الان دو ماه است که پس نداد حاجی صداش کرد و گفت: چرا دوربین آقا رو نمی دی؟ اون بنده خدا هم گفت: شما از ما کار می خوایی، ما هم که وسیله نداریم، مجبور می شیم امانت رو پس ندیم حاجی وساطت کرد و موضوع تمام شد بعد حاجی هر طور بود دوربین تلسکوپی تهیه کرد و تحویل آن جوان داد جوان دوربین را گرفت و گفت: خب دست شما درد نکنه حالا یک برجک هم نیاز داریم می خوام عراقی ها رو ببینم یه لودر هم بده تا برجک خاکی بزنیم حاجی با آن صبر و تحمل و اعتمادی که به نیروهایش داشت لبخندی زد و به بچه ها گفت یک لودر بدهند. فردا صبح هوا کمی روشن شده بود که دیدیم همین طور اطراف سنگر فرماندهی خمپاره به زمین می خورد تا روز قبل این قدر آتش دشمن زیاد نبود با حاجی از سنگر بیرون آمدیم آنچه می دیدیم باور کردنی نبود یک برجک خاکی با ارتفاع نزدیک به هشت متر کنار سنگر فرماندهی بالا رفته بود در چهره حاجی هم عصبانیت دیده می شد و هم خنده آن جوان را صدا کرد و طوری که ناراحت نشود گفت: اینو کی زده؟ زود خرابش کن جاش اینجا نیست بغل سنگر فرماندهی و به این بلندی. جوان اخم هایش رفت توی هم با ناراحتی به راننده لودر گفت: خرابش کند بعد هم دوربینش را پس داد و گفت: من دیگه کار نمیک نم باید گزارش هام دقیق باشه. من به خاطر اینکه کارم درست و دقیق باشه برجک خواستم. من منتظر برخورد با جوان بودم اگر من جای حاجی بودم شاید خیلی تند برخورد می کردم اما حاجی با مهربانی دست جوان را گرفت و بردش داخل سنگر یک چایی براش ریخت و جلوش گذاشت گفت: زحمت کشیدی اما اگر می خوای برجک دیده بانی بزنی بهتره بری دویست متر اون طرف تر. می گم سه تا لودر دیگه هم بیان و سریع برات بزنن. با این برخورد صبورانه آن جوان خیالش راحت شد و چهره اش از هم باز شد چایی را سر کشید و دوربینش را برداشت و از سنگر بیرون رفت. 🌹 🔹🌹 🌹🕊🌹 🕊🔹🌹🕊🔹🌹🕊🔹 🌷🕊 🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~---
همیشه‌میگفت: زیباترین‌شهادت‌رامیخواهم! یک ‌بارپرسیدم: شهادت‌خودش‌زیباست؛ زیباترین‌شهادت‌چگونه‌است؟! درجواب‌گفت: زیباترین‌شهادت‌این‌است‌که جنازه‌ای‌هم‌ازانسان‌باقی‌نماند :) -شهیدابراهیم‌هادی گمنامی‌خوش‌تر‌ است...
💓عشق آن دارم که تا آید 🌸از دلبرم گویم فقط ... حق پرستم، مقتدایم است 🌸تا ابد از گویم فقط ... 🌹تعجیل درفرج صلوات🌹 🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~---
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
2626407331.mp3
6.99M
🌷شور بسیار زیبا 🌷هوای تو دارم ببین بیقرارم... 🌴کربلایی سیدرضانریمانی 🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~---
حاج حسین یکتا: بچه‌ها معبر شهادت چیه؟ معبر خلاصی از دست نفس چیه؟ باور کنید است و اشک و اشک. گریه هست و گریه هست و گریه.
مادر در خواب پسر شهیدش را می‌بیند. پسر به او می‌گوید: توی بهشت جام خیلی خوبه. چی می‌خوای برات بفرستم؟ مادر می‌گوید: «چیزی نمی‌خوام؛ فقط جلسه قرآن که می‌رم، همه قرآن می‌خونن و من نمی‌تونم بخونم خجالت می‌کشم. می‌دونن من سواد ندارم، بهم می‌گن همون سوره توحید رو بخون.». پسر می‌گوید: «نماز صبحت رو که خوندی قرآن رو بردار و بخون!»بعد از نماز یاد حرف پسرش می‌افتد. قرآن را بر می‌دارد و شروع می‌کند به خواندن. خبر می‌پیچد. پسر دیگرش این‌را به عنوان کرامت شهید محضر آیت الله نوری همدانی مطرح می‌کند و از ایشان می‌خواهد مادرش را امتحان کنند. حضرت آیت‌الله نوری همدانی نزد مادر شهید می‌روند. قرآنی را به او می‌دهند که بخواند. به راحتی همه جای قرآن را می‌خواند؛ اما بعضی جاها را نه. میفرمایند:«قرآن خودتان رو بردارید و بخوانید!».مادر شهید شروع می‌کند به خواندن از روی قرآن خودش؛ بدون غلط. آیت الله نوری گریه میکنند و چادر مادر شهید را می‌بوسند و می‌فرمایند:«جاهایی که نمی‌توانستند بخوانند متن غیر از قرآن قرار داده بودیم که امتحانشان کنیم.».رستگار شهید حاج کاظم رستگار🌹 🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~---
🍃🌹 مهندس مدافع حرم شهید هادی جعفری🌹🍃
#کتاب_هوری🌹🍃 #زندگی_نامه_و_خاطرات : #سردار_شهید_سید_علی_هاشمی 🌷🕊 فصل چهارم ..( قسمت پنجم)🌹🍃 🌷🕊
🌹🍃 : 🌷🕊 فصل چهارم ..( قسمت ششم)🌹🍃 🌷🕊بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷🕊 مرحله سوم عملیات بیت المقدس بود قرار شد حاج علی با تیپ ۳۷ نور از قرار گاه قدس بین طلائیه و منطقه کوشک وارد عمل شود همه نیروها داشتند برای عملیات آماده می شدند بچه های گردان نبوت هم از تهران به تیپ ۳۷ نور ملحق شدند حاجی آن ها را تقسیم کرد چند نفری از آن ها را با نیروهای اطلاعات عملیات به منطقه طراح فرستاد ما در عملیات ، در منطقه خودمان باید عمل می کردیم. گردان نبوت وارد عمل شد شنیدیم که تانک های عراقی روی خاکریز آنان آمدند و نور افکن انداختند و بیشتر آن ها را با گلوله مستقیم شهید کردند یکی از فرماندهان آن ها شخصی به نام درویشی بود. درویشی هم آنجا شهید شد. او حاج علی را خیلی دوست داشت می گفت این فرمانده شما علی هاشمی آدم خوبیه. خودمونیه. اصلا تکبر نداره و ... تیپ ۳۷ نور قرار بود در حین عملیات فقط خاکریزهای مشخص شده را به نیروهای عملیاتی نشان دهد و مستقیماً در عملیات شرکت نکند اما بعد از این اتفاق و شهید شدن بچه های گردان نوبت، بچه هاخودشان را متعهد دانستند کهک اری انجام دهند. خلاصه بچه ها وارد عمل شدند و عراقی ها را عقب راندند. سرانجام عملیات بزرگ بیت المقدس با موفقیت به سرانجام رسید خرمشهر در مقابل چشمان بهت زده دشمنان آزاد شد فراموش نمی کنم حاجی بی سیم را گرفته بود و داد می زد: خرمشهر آزاد شد، خرمشهر آزاد شد. در این عملیات ندیدم حاجی لحظه ای آرام و قرار داشته باشد آن قدر عرق ریخت که سر تا پای لباسش سفید شد. بعد از عملیات به جفیر رفتم و در پاسگاه شمالی مستقر شدیم عراقی ها وقتی عقب نشینی می کردند پشت سرشان مین می گذاشتند تا حرکت ما را کند کنند. بعد از چند روز به موقعیت قبلی برگشتیم عراق با تانک های پیشرفته و ادوات زرهی سنگین دوباره حمله کرد و به جلو آمد. قصد داشتند ما را محاصره کنند. شب که شد حاجی من را صدا کرد و گفت: بریم نزدیک عراقی ها ببینیم چه خبره؟ می خواست منطقه را شناسایی کند. گفتم: منطقه خطرناکه. نمی شه بریم شما فرمانده هستید ممکن اتفاقی بیفته. اما حاجی قبول نکرد سوار موتور شدیم و به سمت سیل بند دوم نزدیک هورالهویزه رفتیم ما آن قدر به عراقی ها نزدیک شدیم که به خوبی آن ها را می دیدم. حاجی سرش را برای چند لحظه روی سیل بند گذاشت آن قدر خسته بودک ه چشم هایش بسته شد. شاید چند ثانیه نشده بود که در همان حال خواب گفت: به گوشم، به گوشم بله... با عجله حاجی را صدا زدم گفتم: حاجی بلند شو داره خودروی دشمن میاد بلند شو اما حاج علی آن قدر خسته بود که اصلا متوجه نشد که صدایش می کنم حق داشت در عملیات بیت المقدس روز و شب نداشت مرتب صداش زدم و گفتم: حاجی بلند شود ، بلند شو بعد با عجله رفتم و موتور را آوردم به هر ترتیبی بود به زحمت بلند شد و ترک موتور نشست من هم گاز دادم و با سرعت حرکت کردم. دائم به حاجی می گفتم: اشتباه کردم تو رو آوردم اگر تیر بخوری ، خیلی بد می شه تو نا سلامتی فرمانده ای. با هر درد سری بود به سلامت به مقر برگشتیم. اما شرایط خیلی سخت بود. عراقی ها دائم آتش می ریختند. با اینکه عراقی ها قصد داشتند ما را دور بزنند اما الحمددله نتوانستند کاری از پیش ببرند بعد مواضع خودمان را تثبیت کردیم و شجاعانه دشمن را عقب زدیم بعد از آن حاجی یک خط پدافندی از طلائیه تا چزابه برای حفظ منطقه ایجاد کرد. 🌹 🔹🌹 🌹🕊🌹 🕊🔹🌹🕊🔹🌹🕊🔹 🌷🕊 🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~---
قیامتی است آمدنت که عمری است با خیالش هزار بار آمدنت را تجربه کردم کاش یادم بماند. دیدارت، دلِ سپید می خواهد کاش یادم بماند، برای آمدنت توشه ای بردارم ✋سلام‌ ای نور خدا درتاریکی های زمین☀️ 🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~---
ای برادر، به کجا میروی؟ کمی درنگ کن! آیا با کمی گریه و یک فاتحه خواندن بر مزار من و امثال من، مسئولیتی را که با رفتن خود بر دوش تو گذاشته ایم از یاد خواهی برد! ما نظاره میکنیم که تو با این مسئولیت سنگین چه خواهی کرد. و اما مسئولیت ادامه دادن راه ماست و... "شهید رضا نادری 🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~---
🌸🕊️🍃 زیارت نامه شهدا بِسمِ رب الشهداء اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللہ وَ اَحِبّائَهُ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللہ و َاَوِدّآئَهُ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِےّ الوَلِےّ النّاصِحِ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے عَبدِ اللهِ، بِاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنے کُنتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم. 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌸 🌸 🌸 🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~---
🍃🌹 چند تا سرباز از قرارگاه ارتش مهمات آورده‌اند. دو ساعت گذشته و هنوز یک سوم تریلی هم خالی نشده، عرق از سر و صورتشون میریزه. یک بسیجی لاغر و کم سن و سال میاد طرفشون. خسته نباشید میگه و مشغول کار میشه. ظهر که کار تموم میشه، سربازها پی فرمانده می‌گردن تا رسید رو امضا کنه. همون بنده خدا، عرق دستش رو با شلوار پاک می‌کنه، رسید رو می‌گیره و امضا می‌کنه . 🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~---
استغفار می‌کنم از پرده‌ای که روی چشمانم افتاد ... و سرطانی به نام "عادت" که در من جوانه زد! عادت به ندیدن زیبائی‌ها!! عادت به ندیدن نبودن‌ها!! عادت به ندیدنِ جایِ خالیِ "تـو"!!! علیه السلام 🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~---
با شهدا صحبت کنید ؛ آنها صدای شما را به خوبی می شوند وبراایتان دعا میکنند ! دوستی با شهدا دوطرفه است 🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~---
🍃🌹 مهندس مدافع حرم شهید هادی جعفری🌹🍃
🌷🕊بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷🕊 🌷🕊#معرفی_شهید_حجت_باقری🌷🕊 شهید حجت باقری (کمیل) تاریخ تولد : ۱۳۶۴/۰۱/
🌷🕊بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷🕊 🌷🕊🌷🕊 بار الها، بارپروردگارا،‌ ترا سپاس می‌گویم که این بنده گنهکار را فرصتی دیگر عنایت کردی تا بتوان با خود بیندیشم و از کرده‌های خلاف خویش پشیمان و با توکل بر خدای بزرگ برای رضای معبود خویش استغفار و طلب عفو و بخشش برای خویش نمایم. خدایا، معبودا، بار الها به تقصیر خویش اعتراف کرده‌ایم و این بار نیز می‌گویم و می‌نویسم که انسانی گناهکارم و هیچ راهی برای خود نمی‌بینم و تنها روزنه امیدم به تو است و خدایا فقط تو را می‌پرستم و از تو یاری می‌جویم. خدایا بنده‌ای حقیر و ضعیفم و تحمل آتش‌هایی را که تجسم اعمال خلاف من می‌باشد را ندارم. دستم را بگیر و مرا در این امتحان الهی موفق و قلم عفو بر جرایم بکش. الهی به حق هشت و چارت زمان بگذر شتر دیدی ندیدی و خدایا چشم طمع به بهشت تو ندارم، زیرا که خدایا عبادت‌هایم را برای این به درگاهت می‌کنم که تو را لایق عبادت می‌‌دانم و تورا عادل می‌دانم و می‌دانم که تنها بودن در جوار تو سعادت حضور در قیامت تو است که انسان را سعادتمند می‌کند. خدایا سال‌ها و ماه‌هاست مه به دنبال دست یافتن به وصال خویش در شهرها و آبادی‌ها و کوه‌ها و جنگل‌ها و دشت‌ها و بیابان‌ها را پشت سر گذاشته‌ام،‌ با کاروانی از دوستان و عزیزان حرکت کردم و در هر مسیری، بر سر هر کوهی و برزنی از یکی که از عاشق تو مخلص تو بود، جدا گشتم، یک یکشان به سوی جوار حق پرواز کردند شهد شهادت نوشیدند. 👇👇
🍃🌹 مهندس مدافع حرم شهید هادی جعفری🌹🍃
🌷🕊بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷🕊 🌷🕊#وصیتنامه_شهید_علی_اصغر_خنکدار🌷🕊 بار الها، بارپروردگارا،‌ ترا سپاس م
در جنگل‌ها به یاد عزیز، در کوه‌ها به یاد یاری مهربان، در صحرا و شنزار به یاد سردارانی و . . . شال عزا بر گردن نهادیم و همیشه در این فکر بودم که چگونه می‌توان آنان شده گونه می‌توان عاشق شد. عاشق الله شیفته الله،‌آری خدای مهربان این بار نیز در آبهای هور به دنبال رسیدن به وصال خویش حرکت کردم، شاید به آرزوی خویش دست یابم. خدایا اگر مرا در زیر آبها خفه‌ام کنند، اگر تمامی هور را ظرفی از آتش سازند و مرا در میان آن پرتاب نمایند، اگر گلوله‌های سر بین دشمن بد کین قلب‌های گنهکار مرا سوراخ کند، همه اینها را به عشق دیدار تو با جان و دل می‌پذیرم و آماده پذیرایی تمام مشکلات در مسیر تو هستم و تنها انتظارم و آرزویم در تحمل این سختی‌ها دیدار وجه الله و رسیدن به وصال معبود می‌باشد. الها دوری خانه ،زن و فرزند را ،خدایا گلوله‌های دشمن را، خدایا بی‌خوابی‌های فراوان را تحمل می‌کنم،‌ ولی دوری تو را حتی یک لحظه تحمل نخواهم کرد . خدایا تو را سپاس می‌گذارم که این بار سعادت را نصیب من کردی تا در یک تلاش برای برپایی عدل و قسط در جامعه شرکت داشته باشم و آرزو دارم خالصانه از من بپذیری وصیت‌هایم را این گونه آغاز کنم. اسلام را تنها مکتب بر حق جامعه می‌دارم و تنها دین نجات‌بخش می‌دانم و برای اجرای احکام آن تمامی سختی‌ها را همچون شربت شیرین بر عمق جان خویش می‌پذیرم. بار الها از این آیه عزم خویش را جزم نمودم تا به آن جامه عمل بپوشانم و اعتقاد دارم که جنگ را تا نابودی دشمن و رفع فتنه در عالم باید ادامه داد و در این مسیر پیروزی حتمی است، انشا الله. امت اسلام مردم ایران و دوستان و آشنایان جنگ را سرلوحه‌امور خویش قرار دهید و شهادتم را وسیله‌ای سازید برای تقویت بیشتر جبهه‌ها و ثابت کنید که جای خالی هر شهیدی هزاران لانه سرخ ژولیده می‌شود که با نورانیت خویش ظلمت‌ها را به نابودی و قهقرا می‌کشاند. هنگامی که خبر شهادتم را شنیدید، به یاد سنگر خالی من و اسلحه بر زمین افتاده‌ام باشید و برای پر کردن سنگر و برداشتن سلاحم کمر همت بندید و روانه جبهه‌ها گردید و تنور جنگ را گرم نگه دارید، زیرا که به قول امام عزیز جنگ برایمان یک نعمت است. سپاه را خانه خویش می‌دانم و افتخار می‌کنم که در این لباس درآمده‌ام و با جان و دل در آن برای رضای خدا مشغول انجام وظیفه‌ هستم و شهادت در این لباس مقدس را افتخاری برای خویش می‌دانم، زیرا به قول امام علی (ع) لباس سربازی جامه فاخر است که در دنیا لباس عافیت و در آخرت خرید بهشت خواهد بود انشا الله. پیامم به مسئولین شهر و کشور این که جنگ سرلوحه امور قرار دهید و با حضور فعال خود در جبهه و حمایت همه‌جانبه از بسیجیان دلاور هر اداره و سازمان و نهادی را به سنگری از سنگرهای میدان نبرد بر علیه سلطه استعمار مبدل سازید و به آنهایی که نغمه شوم صلح را سر می‌دهند، می‌گوییم که ما صلحی را می‌خواهیم که رعایت عدالت در ا» بشود و آن محاکمه متجاوز و احقاق حقوق دو ملت ایران و عراق می‌باشد. پدر و مادرم خوبم از این که توانستم در هنگامی که نیاز شدیدی به من داشتید در کنار شما باشم، از شما عذرخواهی می‌کنم و از شما طلب عفو و بخشش را دارم. زیرا که زمان را این گونه تشخیص دادم و باید به ندای هل من ناصر ینصرنی امام لبیک می‌گفتم، زیرا که تمام اسلام در مقابل تمامی کفر قرار گرفته بود و باید با تمامی قدرت وارد میدان شد. این را بگویم که همیشه شرم داشتم به خاطر زحمات طاقت‌فرسای شما در چشمان شما بنگرم و امیدوارم که مرا عفو نمایید و از خدا بخواهید که این قربانی را از شما بپذیرد انشا الله. همسر خوبم،‌ ای که همچون نوری در زندگی من درخشیدی و مرا از ظلمت‌های زیادی رهایی بخشیدی، افتخار می‌کنم که با تو زندگی خویش را آغاز کردم، زیرا که همچون فرشته رحمت بر من نازل شدی و از صبر و شکیبایی تو درس‌ها گرفتم. میدانم که حق همسری را هیچ برای تو بجا نیاوردم و در سخت‌ترین زمان‌ها ترا با کمترین امکانات تنها گذاشته‌ام، مرا عفو کن و بگو که ای خدا این قربانی را از من بپذیر. فرزندانم را چون حماسه‌سازان کربلا پرورش بده، حمیدم را حسین‌وار و معصومه خوبم را زینب‌وار در مسیر الله بزرگشان ساز و آنها را انسان‌هایی بلندهمت و والامقام تربیت کن. حمید را انشا الله به حوزه بفرست و معصومه را در کنار خودت داشته باش تا مونس شب‌های تر و همدم لحظات تنهایی تو باشد. برادرانم افتخار بر این دارم که چون شما برادرانی دارم. در مقابل شما احساس ضعف می‌کنم، زیرا که در واقع در نزد خدا مقرب‌ترید. جنگ را فراموش نکنید و امام را تنها نگذارید. گروه‌گرایی‌ها و سازمان‌های مختلف را محکوم ساخته در خط امام امت گام بردارید و با مخالفان این خط هیچ سازش و سستی به خود راه ندهید. خواهرانم حجاب خود را فراموش نکنید در هر مکانی که هستید جنگ را و رزمندگان را فراموش نکنید و امام را دعا کنید. فرزندانتان را عالم و جنگجو بسازید انشا الله. 👇👇
🍃🌹 مهندس مدافع حرم شهید هادی جعفری🌹🍃
در جنگل‌ها به یاد عزیز، در کوه‌ها به یاد یاری مهربان، در صحرا و شنزار به یاد سردارانی و . . . شال عز
ای دوستان خوبم خط فقط خط امام، این شعار را همیشه در ذهن خویش داشته باشید. امام را بخواهید، جنگ را فراموش نکنید، جبهه‌ها را گرم نگهدارید و با مخالفان خط امام و با مخالفان جنگ هیچ سر دوستی و سازش نداشته باشید. در انتخاب دوست و رفیق نهایت تلاش را بکنید و از سازمان‌ها و جبهه‌های مختلف به شکل کلی بپرهیزید. در کنار یکدیگر در خط امام در انجمن اسلامی و گروه‌ها مقاومت محل فعالیت کنید و عوامل اختلاف را از خود دور کنید. از همه دوستان و آشنایان التماس دعا دارم، مرا فراموش نکنید، همه‌تان در همین لحظه از خدا بخواهید که گناهان مرا ببخشد و مرا با شهدای کربلا محشور کند انشا الله. شب اول قبر مرا فراموش نکنید، غروب‌های جمعه سر مزارم فاتحه ای بخوانید، به احکام اسلام بیشتر پایبند باشید و در برگزاری مراسم مذهبی و عزاداری بیشتر تلاش کنید. ترسم از فشار قبر زیاد است با دعا و قرآن خواندن بر روی قبرم از خدا بخواهید که از گناهانم درگذرد. خانواده شهدا و مفقودین و مجروحین و اسرا و رزمندگان را فراموش نکنید. انجمن و گروه مقاومت را تنها نگذارید، مسجد را حتماً پر کنید و از آن سنگری بسازید برای کمک به جبهه‌ها و مقابله با فساد و ظلم و فشارهای گروهک‌های ملحد و غیر خط امام. انشا الله در پایان بار دیگر از همه شما التماس دعا دارم، از همه دوستان و آشنایان می‌‌خواهم که اگر حقی بر گردن من دارند و یا اگر غیبتی از آنها کردم، مرا عفو کنید و برایم طلب آمرزش نمایید. اگر کسی پولی از من طلب دارد، به خانه‌ام بگوید و از حقوقم بگیرد. التماس دعا از همه شما، شب اول قبر را فراموش نکنید و روزهای جمعه سری بر قبرم بزنید. بنده خدا علی اصغر خنکدار ۲۳/۳/۶۴ ساعت ۱٫۳۵ 🌷🕊 🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~---
لحظه‌هایی در زندگی هست که تنهای تنهایم، تنهایی مطلق... لحظه‌هایی که جهان سراسر بیگانه می‌شود! من می‌مانم و تو که آشنا ترینی؛ من می مانم و دنیا و خیال شیرین آمدنت!! که جهان با امید تو مرا کافی‌ست ... علیه السلام ⚘درمان دل شکسته ما برگرد 🌷🕊 🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~---
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وَانْکَشَفَ‌الْغِطآء ... کی‌می‌رسه‌آقای‌ما، دیگه‌بُریدیم‌ای‌خدا ... عجل الله تعالی فرجه الشریف تو‌ را‌ می‌خوانم‌ با دل‌ و‌ جان 🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~---
♦️دهه فجر براى کشور ما یک فرصت تاریخى بود و ملت ما را از یک حصار بسیار خطرناک خارج کرد. تا وقتى یک ملت در حصار استبدادِ یک حکومت وابسته و فاسد و ضدّ مردم و ضدّ فرهنگ و دین قرار دارد، هیچ چیز زیبا و مطلوبى که زندگى آنها را از لحاظ مادّى و معنوى اعتلاء بخشد و پیش ببرد، نمى‏ تواند در بین آنها پا بگیرد.  🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~---