eitaa logo
شهیدان حاج اصغر پاشاپور و حاج محمد پورهنگ
269 دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
1.2هزار ویدیو
5 فایل
حاج اصغر : ت ۱۳۵۸.۰۶.۳۱، ش ۱۳۹۸.۱۱.۱۳ - حلب رجعت پیکر حاج اصغر به تهران: ۱۳۹۸.۱۲.۰۴ حاج محمد (همسر خواهر حاج اصغر) : ت ۱۳۵۶.۰۶.۱۵، ش ۱۳۹۵.۰۶.۳۱، مسمومیت بر اثر زهر دشمنان 🕊ساکن قطعه ۴۰ بهشت زهرا (س) تهران ناشناس پیام بده👇🌹 ✉️daigo.ir/secret/6145971794
مشاهده در ایتا
دانلود
بســ🌺ــم رب الشـ🕊ـهدا و الصدیـ🍃ـقین
🌱 اگر دلتان سخت به تنگ آمد با ذکر "حسین" نفس بکشید... @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
🍃 امام رضا(ع) را خیلی دوست داشت. یک سال حدود ۲۰ بار برای پابوسی به مشهد مقدس ‌رفت. اگر کسی دلش می‌خواست به زیارت آقا برود و پول نداشت یا خودش او را می‌برد یا هزینه سفرش را تقبل می‌کرد... (خواهر حاج اصغر) حریم حرم📲 @shahid_hajasghar_pashapoor🕊🌹
🍃باورش هنوز هم سخت است وقتی شب ها را با یادش صبح میکنم تاشاید در خواب در کنارش باشم و دستهایش را بگیرم ولی صبح ها با اشکهای جمع شده در چشمانم از خواب بیدار میشوم. 🍃وقتی بیقراری و بیداری های شبانه اش یادم می آید که در ماه های آخر سفرش چگونه در وجودش دیده میشد شاید کمی به آرامشم افزوده میشود که او آماده رفتن بود میدانست که اگر در طول زندگی اش از خیلی از آرزوهایش گذشت ولی اینبار قرار است در جایی قدم بردارد که بی شک به آرزویش خواهد رسید. 🍃با باشی شبیهشان میشوی آنقدر شبیه که شهیدت میکنند... خوش به سعادتت مادرم انقدر در راه شهدا قسم خورده پیش رفتی تا به آرزویت رسیدی... دعایمان کن همانندت عاقبت بخیر شویم... روایت فرزند گرامی خادم پ.ن: خانم اسکندری خادم کانالی بودن که بعد از شهادت حاج محمد در تلگرام ایجاد و چند ماه بعد از حاجی در عراق به شهادت رسیدند... خوش به حالشون💔 شهادت اربعین حسینی (حله) سال ۹۵ @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙نماهنگ کاری برات نکردم| حاج ابوذر بیوکافی پیشنهاد دانلود/ فوق العاده....💔 @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
ماه مهمانی خدا در راه است... فقط چند قدم مانده به صبح سحرهای ماه مبارک رمضان.... ماه خوب خدا.... ماهی که خدا سفره پهن کرده و بندگانش را دور خود جمع کرده است‌ نه برای خورد و خوراکش که آن هم نعمتی است و پر از خیر برای آنکه ما را به آغوش خویش بکشد و با او نجوا کنیم و تک تک عبادات و حتی ثانیه های خواب ما چون پرنده ی سحرگاهی زیباست و پر از اجر 🦋 نجوا می کنیم و فرشتگان می نویسند...🦋 عجب ماهی عجب حلوای قندی تو....🌱 همدیگر را از دعای خیر در سحرگاهان فراموش نکنیم 📿 @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
بســ🌺ــم رب الشـ🕊ـهدا و الصدیـ🍃ـقین
وقتی من و ابراهیم بعد از عقد به مشهد رفتیم، در آنجا وصیتنامه اش را به من داد. آن موقع من ۱۹ ساله و یک دختر بسیار عاشق و احساساتی بودم. بدون اینکه وصیتنامه را بخوانم آن را پاره کردم. با توجه به اینکه ابراهیم من را خیلی دوست داشت، دیگر وصیتنامه ننوشت، اما همیشه به من می گفت «فراموش نکن بعد از من بگویی بچه ها در کردستان چه زجری کشیدند.» آن زمان ابراهیم «مسئول امور قضایی واحد اطلاعات منطقه ۷ کشوری» بود. با این مسئولیت سخت به شدت روی مسئله بیت المال حساس بود. ما در کردستان بودیم که جنس قاچاق در آنجا می فروختند. خیلی از مردم این جنس ها را می خریدند. من یک بار گفتم «از این زیر استکانی ها بخریم»، ابراهیم موقع ناراحتی، چشمانش سرخ می شد. او با ناراحتی و چشمانی سرخ شده به من گفت «دیگر اصلاً این حرف را نزن». من به همراه ابراهیم در کردستان به عنوان پاسدار کار می کردم. هر کدام از ما ۲ هزار تومان حقوق می گرفتیم و آن را تا آخر ماه باید مدیریت می کردیم. دخترمان سمیه یک ساله بود. او برای من و خودش و دخترمان فقط یک غذا می گرفت. غذا را من و دخترم می خوردیم اگر چیزی از آن می ماند، ابراهیم با نان می خورد. اگر هم غذا نمی ماند، فقط نان می خورد. با اینکه من همکارش بودم سهم غذای من را نمی گرفت. با مأموریت سخت و سرمای منهای ۲۰ درجه باز هم به همین غذا راضی بود. آن موقع غذای سپاه، تن ماهی یا عدس پلو بود. هیچ وقت گوشه های نان را دور نمی ریخت و می گفت گناه دارد. آن زمان واقعاًَ رعایت می کردند از یک خودکار و یک ورق کاغذ تا مسائل بزرگ تر. مواظب بود که هیچ کدام از این ها هدر نرود. در واقع اگر رزمنده ها توانستند با دستان خالی مقابل آن همه امکانات دشمن بایستند، به خاطر همین اعتقادات بود. به قدری پاک و مخلص بودند که توانستیم پیروز شویم. @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
: همان‌طور که می‌دانید انحراف خیلی بدتر و خطرناک‌تر از اشتباه است. گاهی از اوقات، انحراف به این نیست که یک کسی حرف غلطی بزند، بلکه به این است که به‌طور نابجا بر یک حرف درست کند؛ در زمانی که زمانِ تأکید بر این حرف نیست. اصلاً این روال است، مخصوصاً در آخرالزمان! @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
سلام مهمانان عزیز شهیدان پاشاپور و پورهنگ شبتون بخیر🌹 باتوجه به اینکه سه شنبه ماه رمضان شروع خواهد شد، اِن شاءالله از فرداشب، مجموعه سه دقیقه در قیامت رو خدمتتون تقدیم می کنم التماس دعا 🤲💐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خیال انسان در اصل لطیفه ای از لطایف الهی است که می بایست جایگاه فرشته باشد ولی وقتی انسان به دست خود زمینه حضور فرشتگان را در آن از بین می برد، به طور طبیعی و ناخودآگاه جولانگاه شیطان میشود. پس این خود ما هستیم که بستر حضور شیطان یا فرشته را در وجودمان فراهم میکنیم با حضور شیطان در خیال انسان، مدیریت آن از دست وی خارج شده و در اختیار شیطان قرار میگیرد و او هر کجا که بخواهد مرغ خیال انسان را به پرواز در می آورد. حضرت امیرالمومنین علی (ع) میفرمایند: بپرهیزید از آن دشمنی که به طور پنهانی در سینه ها نفوذ میکند و آهسته در گوش ها افسون می دمد. امام صادق (ع) میفرمایند شیطانهای اطراف مؤمنان بیشتر از زنبورهای پیرامون گوشت است. 🌱 📘 کتاب @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
هرجا می‌رفتیم، مردم  دورمان جمع می‌شدند. در کنار همه این‌ها، بساط شوخی و خنده هم به راه بود. یادم هست که یکی از رفقا ناجی غریق بود. کنار اروند که رسیدیم، حاج‌اصغر و محمد پورهنگ شوخی‌شان گل کرد. دست‌ و پای آن بنده خدا را گرفتند و گفتند: «مگه نگفتی شنا بلدی؟! برو نشون‌مون بده.» همگی فکر کردیم شوخی می‌کنند ولی جدی‌جدی از روی سکو پرتش کردند تو آب. تک‌تک لحظات آن سفر برای من شد خاطره. بعد از آن، حاج‌اصغر را خیلی کم دیدم. همان سال درگیری‌های سوریه شروع شد و حاج‌اصغر جزو اولین‌ها بود که به سوریه رفت و تا شهادتش، به‌ندرت و برای زمان کمی به ایران می‌آمد... (برادر حاج اصغر) 📲جنات فکه @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
بســ🌺ــم رب الشـ🕊ـهدا و الصدیـ🍃ـقین
💭دکترعلی شریعتی: نفس انسان بودن، آگاه بودن، ایمان داشتن، زندگی کردن، آدمی را مسئول جهاد می کند... و "حسین" مَثَلِ اعلایِ «انسانیت زنده ی عاشق و آگاه» است. @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
🌹 حضور سحرگاهی امام خامنه‌ای(مدظله‌العالی) در شهر ری امام خامنه‌ای، سحرگاه شنبه ۱۹ اسفندماه با حضور در حرم حضرت عبدالعظیم (ع) در این مضجع مبارک را زیارت کرده و نماز صبح را آنجا اقامه کردند. همزمان با این تشرف، تغییر سنگ مزار محمد آقازاده خراسانی از مجاهدین و مبارزین ضد طاغوت در حریم آستان سیدالکریم (علیه السلام) نیز بعد از توصیه رهبری که لازم دانسته بودند لفظ "شهید" به ایشان اطلاق شود، انجام گرفت. محمد آقازاده خراسانی فرزند آخوند خراسانی از علما و مراجع تقلید بزرگ شیعه است. @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
نقل است از امام رضا (ع) که هرگاه در شدتی واقع شدی، بسیار بگو یا رئوف و یا رحیم @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📖 پسری بودم که در مسجد و پای منبرها بزرگ شدم. در خانواده ای مذهبی رشد کردم و در پایگاه بسیج یکی از مساجد شهر فعالیت داشتم. در دوران مدرسه و سال های آخر دفاع مقدس شب و روز ما حضور در مسجد بود. سال های آخر دفاع مقدس با اصرار و التماس و دعا و ناله به درگاه خداوند سرانجام توانستم برای مدت کوتاهی حضور در جمع رزمندگان اسلام و فضای معنوی جبهه‌ها را تجربه کنم. راستی من در آن زمان در یکی از شهرستان های کوچک اصفهان زندگی می کردم دوران جبهه و جهاد برای من خیلی زود تمام شد و حسرت شهادت بر دل من ماند اما از آن روز تمام تلاش خود را در راه کسب معنویت انجام می‌دادم. می‌دانستم که شهدا قبل از جهاد اصغر در جهاد اکبر موفق بودند لذا در نوجوانی تمام همت من این بود که گناه نکنم وقتی به مسجد می رفتم سرم پایین بود تا که نگاهم با نامحرم برخورد نداشته باشد. یک شب با خدا خلوت کردم و خیلی گریه کردم در همان حال و هوای ۱۷ سالگی از خدا خواستم تا من آلوده به این دنیا و زشتی‌ها گناهان نشوم بعد با التماس از خدا خواستم که مرگ مرا زودتر برساند گفتم من نمی‌خواهم باطن آلوده داشته باشم من میترسم به روزمرگی دنیا مبتلا شوم و عاقبت خودم را تباه کنم لذا به حضرت عزرائیل التماس می‌کردم که زودتر به سراغم بیاید. چند روز بعد با دوستان مسجدی پیگیری کردیم تا یک کاروان مشهد برای اهالی محل و خانواده شهدا راه اندازی کنیم با سختی فراوان کارهای این سفر را انجام دادم و قرار شد قبل از ظهر پنجشنبه کاروان ما حرکت کند. روز چهارشنبه با خستگی زیاد از مسجد به خانه آمدم قبل از خواب دوباره به یاد حضرت عزرائیل افتادم و شروع به دعا برای نزدیکی مرگ کردم البته آن زمان سن من کم بود و فکر می‌کردم کار خوبی می کنم نمی دانستم که اهل بیت ما هیچگاه چنین دعایی نکرده‌اند آنها دنیا را پلی برای رسیدن به مقامات عالیه می دانستند. خسته بودم و سریع خوابم برد نیمه های شب بیدار شدم و نماز شب خواندم و خوابیدم بلافاصله دیدم جوانی بسیار زیبا بالای سرم ایستاده از هیبت و زیبای او از جا بلند شدم با ادب سلام کردم. ایشان فرمود : با من چه کار داری چرا انقدر طلب مرگ می کنی هنوز نوبت شما نرسیده.... ادامه دارد...🌱 @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💐 خدایا! همین شب اوّل دستمان را بگیر... آیت الله حاج آقامجتبی تهرانی: حالا یک سؤال مطرح است؛ به حسب ظاهر، ما مؤمن هستیم، ما مهمان خدا هستیم. امشب شب اوّل این مهمانی است؛ تازه وارد این خانه شده ایم، تازه داخل خانهٔ مهمانی خدا پا گذاشته ایم. سؤال من این است: اگر مهمان تقاضایی از میزبانش داشت، وقتی همان ابتدای ورود به خانهٔ میزبان به صاحب‎خانه بگوید: من چنین گرفتاری یی دارم، کرامت او چه اقتضا می‎کند؟ آیا این طور اقتضا می کند که مهمان بدون روا شدن حاجتش از خانه اش برود، یا همین که وارد خانه شد، همان‎جا خواسته اش را بدهد؟ خدایا! امشب، شب اوّل است و ما پایمان را داخل خانه‎ات گذاشته ایم؛ مهمانت هم هستیم؛ همین دَمِ در بیا دستمان را بگیر و کار را تمام کن! نگذار تا آخر ماه طول بکشد بگذار امشب که ما از اینجا می‎رویم، همهٔ حاجت‎هایمان را بگیریم و برویم. کرامتت همین را اقتضا می‎کند؛ آقایی‎ات این است؛ ربوبیّتت این است؛ حاجات ما را همین الآن به ما بده. @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊