فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شب عید فطر جزء لیالی قدر است و روز عید فطر دعا اجابت می رسد
حاج آقا مجتبی تهرانی:
🔹یكی از ایّامی كه در باب دعا داریم، شب و روز عید فطر است. حتّی داریم كه شب عید فطر جزء لیالی قدر است که در روایات آمده است و آدابی هم دارد.
🔹در مورد روز عید، امام علی(ع) در خطبۀ نماز عید فطر فرمودند: «أَلَا وَ إِنَّ هَذَا الْیوْمَ یوْمٌ جَعَلَهُ اللَّهُ لَكُمْ عِیداً»؛ آگاه باشید که امروز، روزی است كه خداوند برای شما عید قرار داد، «وَ جَعَلَكُمْ لَهُ أَهْلًا»؛ و شما را هم سزاوار دانست، «فَاذْكُرُوا اللَّهَ یذْكُرْكُمْ»؛ پس خدا را یاد كنید تا خدا شما را یاد كند، «وَ ادْعُوهُ یسْتَجِبْ لَكُمْ»؛ من این را خواستم بگویم كه یكی از زمان هایی كه دعا به اجابت می رسد و خصوصیت دارد، روز عید فطر است. امام علی(ع) در خطبۀ نماز عید می فرماید: «وَ ادْعُوهُ یسْتَجِبْ لَكُم». ان شاءالله فردا بنده را هم دعا می كنید!
@shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
🌱
مرغِ دلم به عشق شما پر کشیده است
تا آسمانِ کرب و بلاتان پریده است
من آمده ام برای شما نوکری کنم
من را خدا برای همین آفریده است...
#السَلامُعَلَيَڪيااباعَبدالله
@shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
یک محله بود و یک حاجاصغر؛ هر کار فرهنگی که از دستش برمیآمد برای مردم محله ملکآباد شهرری انجام میداد. گاهی با بسیج کردن جوانان محله، مقدمات خواندن نماز #عید_سعید_فطر و نماز ظهر #عاشورا را مهیا میکرد و در اقامه نماز، صدها نفر حضور پیدا میکردند.
#شهید_حاج_اصغر_پاشاپور
@shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
اگر گناه میکنی و
نعمتها به تو میرسد...
@shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
توسل به حضرت ابوالفضل به زبان ترکی در برنامه محفل
پ.ن: راستی الان داره بارون میاد...😔
📖 #سه_دقیقه_در_قیامت
#صدقه
#فصل_دوازدهم
#قسمت_دوم
اما لگد خيلي بدي زده بودم. بنده خدا يك دستش به قلبش بود و يك دستش به پشتش! حاج آقا آمد از چادر بيرون و باعصبانيت گفت: الهي پات بشكنه، مگه من چيكار كردم كه اينجوري لگد زدي؟
جلو رفتم و گفتم: حاج آقا غلط كردم. ببخشيد. من با كسي ديگه شما را اشتباه گرفتم. اصلا حواسم نبود كه پوتين پايم كردم و ممكن است ضربه شديد شود...
خلاصه اون شب خيلي معذرت خواهي كردم. بعد به حاج آقا گفتم : شرمنده، شما برويد بخوابيد، من تو ماشين ميخوابم، فقط با اجازه بالش خودم رو برميدارم.
چراغ برداشتم و رفتم توي چادر، همين كه بالش رو برداشتم، ديدم يك عقرب به بزرگي كف دست زير بالش من قرار دارد! حاج آقا هم داخل شد و هر طوري بود عقرب رو كشتيم. حاجي نگاهي به من كرد و گفت: جان مرا نجات دادي، اما بد لگدي زدي، هنوز درد دارم.
من هم رفتم داخل ماشين خوابيدم. روز بعد اردو تمام شد و برگشتيم. روز بعد، من در حين تمرين در باشگاه ورزش هاي رزمي، پايم شكست. اما نكته جالب توجه اين بود كه ماجراي آن روز در نامه عمل من، كامل و با شرح جزئيات نوشته شده بود.
ادامه دارد....
@shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊