eitaa logo
شهیدان حاج اصغر پاشاپور و حاج محمد پورهنگ
274 دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
775 ویدیو
1 فایل
حاج اصغر : ت ۱۳۵۸.۰۶.۳۱، ش ۱۳۹۸.۱۱.۱۳ - حلب رجعت پیکر حاج اصغر به تهران: ۱۳۹۸.۱۲.۰۴ حاج محمد (برادر خانم حاج اصغر) : ت ۱۳۵۶.۰۶.۱۵، ش ۱۳۹۵.۰۶.۳۱، مسمومیت بر اثر زهر دشمنان 🕊ساکن قطعه ۴۰ بهشت زهرا (س) تهران ناشناس پیام بده👇🌹 ✉️daigo.ir/secret/6145971794
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📖 بيشتر مردم از کنار موضوع مهم "حل مشکلات مردم" به سادگي عبور ميکنند. اگر انسان بتواند حتي قدمي کوچک در حل گرفتاري بندگان خدا بردارد، اثر آن را در اين جهان و در آنسوي هستي به طور کامل خواهد ديد. در بررسي اعمال خودم، مواردي را ديدم که برايم بسيار عجيب بود. مثلا شخصي از من آدرس ميخواست. من او را کامل راهنمايي کردم. او هم دعا کرد و رفت. من نتيجه دعاي او را به خوبي در نامه عملم مشاهده کردم! يا اينکه وقتي کاري براي رضاي خدا و حل مشکل مردم انجام ميدادم، اثر آن در زندگي روزمره ام مشاهده ميشد. اينکه ما در طي روز، حوادثي را از سر ميگذرانيم و ميگوييم خوب شد اينطور نشد. يا ميگوييم: خدا را شکر که از اين بدتر نشد، به خاطر دعاي خير افرادي است که مشکلي از آنها برطرف کرديم. من هر روز براي رسيدن به محل کار مسيري را در اتوبان طي ميکنم. هميشه، اگر ببينم کسي منتظر است، حتماً او را سوار ميکنم. يک روز هوا باراني بود. پيرزني با يک ساک پر از وسايل زير باران مانده بود. با اينکه خطرناک بود اما ايستادم و او را سوار کردم. ساک وسايل او گلي شده و صندلي را کثيف کرد، اما چيزي نگفتم. پيرزن تا به مقصد برسد مرتب براي اموات من دعا کرد و صلوات فرستاد. بعد هم خواست کرايه بدهد که نگرفتم و گفتم: هرچه ميخواهي پول بدهي براي اموات ما صلوات بفرست. من در آنسوي هستي، بستگان و اموات خودم را ديدم. آنها از من به خاطر دعاهاي آن پيرزن و صلواتهايي که برايشان فرستاد، حسابي تشکر کردند. اين را هم بگويم که صلوات، واقعاً ذکر و دعاي معجزه گري است. آنقدر خيرات و برکات در اين دعا نهفته است که تا از اين جهان خارج نشويم قادر به درکش نيستيم. ادامه دارد.... @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
بســ🌺ــم رب الشـ🕊ـهدا و الصدیـ🍃ـقین
🕊 روایت شهادت روحانی فدائی حرم، قسمت بیست و نهم 🍃بچه ها تقریبا به محل زندگی و آدم هایی که همسایه مان بودند، عادت کردند. هرچند دلشان برای پدر و مادرم و خاله هایشان تنگ شده بود اما محیط جدید هم برایشان جالب بود. مخصوصا اینکه همسایه ها رفتار دوستانه ای با ما داشتند. نادیا خانم برایمان از مزرعه خیار می آورد. می گفت این خیار در آن منطقه پیدا نمی شود. انصافا هم طعم محصولات مزرعه شان بسیار لذیذ و متفاوت بود. یک روز هم لارا با بشقابی که داخلش سالاد تبوله ریخته بود به منزلمان آمد. 🍃من هم برای قدردانی بشقاب را پر کردم از شیرینی و شکلات و برایش توضیح دادم که این یک رسم ایرانی است برای تشکر. با تعجب گفت که آن ها هم چنین رسمی دارند و هیچ طرفی را خالی به صاحبش برنمی گردانند. اگرچه فرهنگ آن ها را دور از فرهنگ ایران نمی دیدم اما روزبروز شباهت های رفتاری بیشتری بین ملت هایمان کشف می کردم... ادامه دارد.‌‌‌.. @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📖 پيامبر اکرم (ص) فرمودند: "گره گشايي از کار مؤمن از هفتاد بار حج خانه خداوند بالاتر است." ثمرات اين گره گشايي آنجا بسيار ملموس بود. بيشتر اين ثمرات در زندگي دنيايي اتفاق مي افتد. يعني وقتي انسان در اين دنيا خودش را به خاطر ديگران به سختي بياندازد اثرش را بيشتر در همين دنيا مشاهده خواهد کرد. يادم مي آيد که در دوران دبيرستان، بيشتر شبها در مسجد و بسيج بودم. جلسات قرآن و هيئت که تمام ميشد، در واحد بسيج بودم و حتي برخي شبها تا صبح ميماندم و صبح به مدرسه ميرفتم. يک نوجوان دبيرستاني در بسيج ثبت نام کرده بود. او چهره اي زيبا داشت و بسيار پسر ساده اي بود. يک شب، پس از اتمام فعاليت بسيج، ساعتم را نگاه کردم. يک ساعت به اذان صبح بود. بقيه دوستان به منزل رفتند. من هم به اتاق دارالقران بسيج رفتم و مشغول نماز شب شدم. همان نوجوان يکباره وارد اتاق شد و سريع در کنارم نشست! وقتي نمازم تمام شد باتعجب گفتم: چيزي شده؟ با رنگ پريده گفت: هيچي، شما الان چه نمازي ميخواندي؟ گفتم: نمازشب. قبل اذان صبح مستحب است که اين نماز را بخوانيم. خيلي ثواب دارد. گفت: به من هم ياد ميدهي؟ به او ياد دادم و در کنارم مشغول نماز شد. اما ميدانستم او از چيزي ترسيده و نگران است. ادامه دارد.... @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
🇮🇷 مردم ایران پس از تهدید رژیم صهیونیستی 🕎 مردم رژیم صهیونیستی پس از تهدید ایران.... @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
ما رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَ لکِنَّ اللهَ رَمى مدام این آیه شریفه رو تلاوت کنیم...🇮🇷