🌿
🔸فکر نکنید چون پسرم بوده و حالا که شهید شده از او تعریف میکنم. همه آنها که هادی را میشناختند میتوانند حرفهای من را تائید کنند. هادی نمونه فرزند صالح بود.
🔹هادی زیر بار حرف زور نمیرفت. در محلهمان هم هرکسی میخواست قلدر بازی دربیاورد و برای ناموس مردم مزاحمت ایجاد کند هادی مانع او میشد.
🌷پسرم نسبت به ناموس مردم حساس بود و اگر متوجه میشد کسی قصد آزار و اذیت آنها را دارد، بیتفاوت نمیگذشت.
📿هادی به نماز خیلی اهمیّت میداد و همیشه وقتی صدای اذان را میشنید وضو میگرفت تا ثواب نماز اول وقت را از دست ندهد.
#شهید_هادی_طارمی
#روایت_پدر_معزز_شهید
@shahid_hajasghar_pashapoor 🕊🌹
🍃در عملیاتی که امین به شهادت رسید؛ همرزمش از ناحیه دست و پا مجروح شد. او برایم تعریف کرد: امین در سوریه به عنوان مسئول تخریب و انفجارات آمده بود. قرار نبود که در عملیات محرم با نیروها وارد عمل شود؛ اما با اصرارهای امین قبول کردند که او هم شرکت کند. به منطقه که اعزام شدیم در حین درگیری، یکی از نیروها تیری به پایش اصابت کرد.
🌷امین مشغول مداوایش شد تا او را به عقب بیاورد. در اوج درگیری متوجه شدیم که تعداد نیروهای دشمن بیشتر شده است. امین در حالی که از کولهپشتیاش، تجهیزاتی که همراه داشت را خارج میکرد، دشمن با رگبار به سمتش شلیک کرد و امین به شهادت رسید.
👤دوستش میگفت: من هم که مجروح شده بودم خودم را به امین رساندم و از فرط خستگی سرم را بر سینهاش گذاشتم و چند ساعت خوابیدم. منطقه که آرام شد و دشمن عقبنشینی کرد، نیروهای خودی به سمتمان آمدند. پیکر امین بعد از سه روز به حلب و از آنجا به دمشق منتقل شد.
#شهید_امین_کریمی
#روایت_پدر_معزز_شهید
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
📸 دیدار پدر شهید ملازهی با رهبر معظم انقلاب
آمریکا پشت داعش است اما ظلم پایدار نمیماند. غیرت مسلمانی عمر اجازه نمیداد که در خانه بنشیند و قتل عام مسلمانان را نگاه کند... عمر همینجا در شهر خودش کاسبی و درآمد خوبی داشت، اما احساس کرد که خون برادران مسلمانش در سوریه پایمال شده است و برای همین مهیای جنگ با داعش شد. او رفت تا از حق مظلومان دفاع کند.
#شهید_عمر_ملازهی
#روایت_پدر_معزز_شهید
شهید #مدافع_حرم #اهل_سنت
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
اصغر بعد از شهادت سردار سلیمانی دیگر اصغر سابق نبود. همسرش میگفت: «در مدت یک ماه بعد از شهادت حاج قاسم فقط یک بار پیش ما به خانه آمد و آن یک بار هم با دوستش از حاجی تعریف میکردند و فقط گریه میکردند. و وقتی هم که رفت ۱۵ روز او را ندیدیم تا اینکه خبر شهادتش آمد.»
اصغر شاگرد حاج قاسم بود و نهایتاً با فاصله یک ماه بعد از او نیز به شهادت رسید...
#شهید_حاج_اصغر_پاشاپور
#روایت_پدر_معزز_شهید
#فاش_نیوز📲
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
💠 حرکت خانوادگی اصغر در راه اسلام
اصغر نزدیک هشت سال در سوریه بود. همسر و فرزندانش را هم با خود به آنجا برد. وقتی پرسیدیم: «چرا خانواده را به آنجا میبری؟» میگفت: «وقتی کسی بخواهد در راه اسلام حرکت کند باید این حرکت کلی باشد و خانوادهاش را همراه کند.»
حتی از چهره او مشخص بود که شهید و فدایی رهبر و فدایی حرم حضرت زینب(س) میشود. چون از کوچکی عشقش اسلام و انقلاب بود. آخرین بار که او را دیدیم دم رفتن، دست و پای من و مادرش را بوسید و گفت برای ما دعا کنید. هیچ وقت توصیه خاصی نداشت اما همیشه فقط میگفت مراقب خود باشید و برای ما دعا کنید.
#سپاه
#روایت_پدر_معزز_شهید
#شهید_حاج_اصغر_پاشاپور
مشرق نیوز📲
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
پسرم هر وقت میخواست به سوریه برود میگفت: «میروم تا مزدم را از بیبی بگیرم. باید یا شهید شوم یا جانباز»
البته حاجاصغر یک بار مجروح شده و به ما هم نگفته بود. یکبار وقتی جورابش را درآورد، زخم پایش را دیدیم. از جای بخیهاش مشخص بود که زخمش را غیرحرفهای بخیه زدهاند طوری که انگار فقط میخواستند جلوی خونریزی زخم را بگیرند.
#روایت_پدر_معزز_شهید
#شهید_حاج_اصغر_پاشاپور
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
چند روز که صداشو نمیشنیدم دلم میگرفت پر مشغله بود یعنی خودش دورشو شلوغ کرده بود هدفاشو تایم بندی میکرد از سنش جلوتر بود یه بار از اداره با من تماس گرفته بود، صحبتمون به درازا کشید، میشناختمش که وسواس داره، با خودم گفتم یادآوری کنم بهش که از اداره زنگ میزنه، بهم گفت نگران نباش؛ یه صندوق گذاشتم اینجا تلفنای شخصی رو حساب میکنم بیشتر از معمولش هم تو صندوق میذارم.
#مدافع_حرم
#شهید_هادی_باغبانی
#روایت_پدر_معزز_شهید
@shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
اصغر بعد از شهادت سردار سلیمانی دیگر اصغر سابق نبود. همسرش میگفت: «در مدت یک ماه بعد از شهادت حاج قاسم فقط یک بار پیش ما به خانه آمد و آن یک بار هم با دوستش از حاجی تعریف میکردند و فقط گریه میکردند. و وقتی هم که رفت ۱۵ روز او را ندیدیم تا اینکه خبر شهادتش آمد.»
اصغر شاگرد حاج قاسم بود و نهایتاً با فاصله یک ماه بعد از او نیز به شهادت رسید...
#شهید_حاج_اصغر_پاشاپور
#روایت_پدر_معزز_شهید
#فاش_نیوز📲
نشر مجدد به بهانه سالگرد شهادت🌱
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
🍃
پسرم هر وقت میخواست به سوریه برود میگفت: «میروم تا مزدم را از بیبی بگیرم. باید یا #شهید شوم یا #جانباز»
البته حاجاصغر یک بار مجروح شده و به ما هم نگفته بود. یکبار وقتی جورابش را درآورد، زخم پایش را دیدیم. از جای بخیهاش مشخص بود که زخمش را غیرحرفهای بخیه زدهاند طوری که انگار فقط میخواستند جلوی خونریزی زخم را بگیرند.
#روایت_پدر_معزز_شهید
#شهید_حاج_اصغر_پاشاپور
#روز_جانباز و #میلاد_حضرت_عباس(ع) گرامی باد
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
پسرم هر وقت میخواست به سوریه برود میگفت: «میروم تا مزدم را از بیبی بگیرم. باید یا شهید شوم یا جانباز»
البته حاجاصغر یک بار مجروح شده و به ما هم نگفته بود. یکبار وقتی جورابش را درآورد، زخم پایش را دیدیم. از جای بخیهاش مشخص بود که زخمش را غیرحرفهای بخیه زدهاند طوری که انگار فقط میخواستند جلوی خونریزی زخم را بگیرند.
#روایت_پدر_معزز_شهید
#شهید_حاج_اصغر_پاشاپور
@shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
🍃
اصغر همیشه وقتشناس بود و انقلابی عمل میکرد. به یاد دارم که در عاشورای سال ۱۳۸۸ وقتی همراه با دسته زنجیرزنان به هیأت برگشتیم متوجه شدم که پسرم به همراه تعدادی از هیأتیها نیستند. با پرسوجو از اینو آن فهمیدم که به قصد مقابله با حرمتشکنان عزای اباعبدالله الحسین (ع) رفتهاند.
#شهید_حاج_اصغر_پاشاپور
#روایت_پدر_معزز_شهید
@shahid_hajasghar_pashapoor🕊🌹