✨ #سین_هشتم_سلیمانی ✨
سفره ی هفت سین امسال ما متبرک شد به نام و عکس شما و عزیزتان حاج اصغر...
امسال را با مکتب شما و حاج اصغر آغاز کردیم...
باشد که سال و روزگارمان به دعای شما پرخیر و برکت بشود...
راستی...
سالروز میلاد امام حسین (ع) هم معطر کرد آغاز سالمان را...
میلاد حضرت ابوالفضل (ع)، حضرت علی اکبر (ع) و امام سجاد (ع) و امام زمان (عج)...
🎈پس...
#روز_پاسدار و #روز_جانباز بر شما و حاج اصغر عزیز مبارکباد...
@shahid_hajasghar_pashapoor 🕊🌹
❤️🍃
رزق نون و نمک من
عباس
رفیق بی کلک من
عباس...
🎊ولادت #حضرت_ابوالفضل (ع) و #روز_جانباز مبارکباد
@shahid_hajasghar_pashapoor 🕊🌹
❤️🍃
چه کسی میگوید ستاره فقط در آسمان پیدا میشود؟
از دامان مادران کشور من، ستاره میروید...
ستارگانی که از خاک به افلاک میرسند...
و با این ستاره ها،
راه را میتوان پیدا کرد...
❤️حاج اصغر روزت مبارک❤️
#روز_جانباز و #میلاد_حضرت_ابوالفضل (ع) مبارکباد
#شهید_حاج_اصغر_پاشاپور
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
❤️🍃
ارمنی یک بار رو زد
حاجت خود را گرفت
خوش به حال ما که عمری
در پی ات آواره ایم...
🎊 #میلاد_حضرت_ابوالفضل (ع) و #روز_جانباز مبارکباد
@shahid_hajasghar_pashapoor 🕊🌹
✨💫
امروز...
میلاد حضرت ابوالفضل عباس (ع) است...
و مزین شده به #روز_جانباز
حاج محمد...
امروز روز توست.
جانبازی ات با مسموم شدنت توسط افرادی ملعون بود؛
وقتی نفوذ کردند کنارت و آن زهر به بدنت وارد شد...
و حنجره ی تو را همانند محبوبت امام رضا (ع) مجروح کرد...
حاج محمد خوشابحالت...
که هم جانباز بودی و هم شهید شدی...
روزت مبارک بزرگمرد
#شهید_حاج_محمد_پورهنگ همسرخواهر #شهید_حاج_اصغر_پاشاپور
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
پسرم هر وقت میخواست به سوریه برود میگفت: «میروم تا مزدم را از بیبی بگیرم. باید یا شهید شوم یا جانباز»
البته حاجاصغر یک بار مجروح شده و به ما هم نگفته بود. یکبار وقتی جورابش را درآورد، زخم پایش را دیدیم. از جای بخیهاش مشخص بود که زخمش را غیرحرفهای بخیه زدهاند طوری که انگار فقط میخواستند جلوی خونریزی زخم را بگیرند.
#روز_جانباز
#روایت_پدر_معزز_حاج_اصغر
#شهید_حاج_اصغر_پاشاپور
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
😅میخواستند من را بکشند که نشد! حفاظت بیمارستان نجمیه دست من بود. شهید عباس کریمی که از فرماندهان لشکر ۲۷ بود، مجروح شده بود و آورده بودند آنجا. میخواستند بیایند در بیمارستان و به ایشان ضربه بزنند که گرفتیمشان. یکی از منافقین سیانور خورد و خودش را کُشت. بعد از آن که من را شناسایی کردند آمدند درِ خانهمان در مَلِکآباد. من خوابیده بودم که زنگ زدند. آمدم؛ تا در را باز کردم، با یک چیزی کوبیدند روی سرم. من افتادم پشت در و نتوانستند وارد خانه بشوند. فردایش من را بردند بیمارستان.
بعدش مشکوک شده بودند به حاج خانم که چرا من را زده است!😊😄
#روایت_پدر_معزز_حاج_اصغر
نشر به مناسبت #روز_جانباز
@shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 عاشقانه های یک جانباز دفاع مقدس
✨ایام #میلاد_حضرت_عباس(ع) و #روز_جانباز
🌱پ.ن : عاشقی دردسری بود نمی دانستیم...
حاصلش خون جگری بود نمی دانستیم...💔
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
🍃
پسرم هر وقت میخواست به سوریه برود میگفت: «میروم تا مزدم را از بیبی بگیرم. باید یا #شهید شوم یا #جانباز»
البته حاجاصغر یک بار مجروح شده و به ما هم نگفته بود. یکبار وقتی جورابش را درآورد، زخم پایش را دیدیم. از جای بخیهاش مشخص بود که زخمش را غیرحرفهای بخیه زدهاند طوری که انگار فقط میخواستند جلوی خونریزی زخم را بگیرند.
#روایت_پدر_معزز_شهید
#شهید_حاج_اصغر_پاشاپور
#روز_جانباز و #میلاد_حضرت_عباس(ع) گرامی باد
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊