eitaa logo
شهیدان حاج اصغر پاشاپور و حاج محمد پورهنگ
253 دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
1.2هزار ویدیو
5 فایل
حاج اصغر : ت ۱۳۵۸.۰۶.۳۱، ش ۱۳۹۸.۱۱.۱۳ - حلب رجعت پیکر حاج اصغر به تهران: ۱۳۹۸.۱۲.۰۴ حاج محمد (همسر خواهر حاج اصغر) : ت ۱۳۵۶.۰۶.۱۵، ش ۱۳۹۵.۰۶.۳۱، مسمومیت بر اثر زهر دشمنان 🕊ساکن قطعه ۴۰ بهشت زهرا (س) تهران ناشناس پیام بده👇🌹 ✉️daigo.ir/secret/6145971794
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🍃 به نیابتش رفتم زیارت. خیلی به یادش بودم. برای دخترهایش هم کادو خریدم. دوتا عروسک. از طریق همسر و دخترهایم عروسک ها را به دست دخترهایش رساندم. از اخلاقش باخبر بودم. کادوی هر کسی را قبول نمی کرد اما می دانستم این سوغاتی را از من که دوستش هستم می پذیرد. همسرم برایم تعریف کرد که دخترها چقدر از عروسک ها خوششان آمده و حتی آن ها را به قاب عکس پدرشان هم نشان داده اند. شب توی عالم خواب دیدمش. دلم خیلی برایش تنگ شده بود. داشت به من می خندید. کلی تشکر کرد بخاطر خوشحالی بچه ها. گفت: من هم برایت یک هدیه دارم که سر وقتش به تو می رسانم. اهل تلافی بود. اگر کسی کاری برایش می کرد، به هر نحوی می توانست جبرانش می کرد. حالا من منتظر وعده هدیه ای هستم که از جانب او خواهد رسید. وعده شهادت... 🍃راوی: دوست @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
🗻 مثل کوه استوار 🔸 چند ویژگی برجسته عمار که او را در تاریخ ماندگار کرد... 🌷 به‌مناسبت سالروز شهادت صحابی پیامبر و از یاران باوفای امیرالمومنین علیه‌السلام @shahid_hajasghar_pashapoor
✨نماز خواندند، پدرش هنوز ایستاده بود. داشت قد پسرش - که احتمالا برای اولین بار مقابل‌اش دراز کشیده بود - را حساب می‌کرد و با خود می‌گفت پسرم یک سر و گردن از این پیکر بزرگتر بود... 💔بعد احتمالا با خود فکر می‌کرد که اگر کفن را باز کردند رگ‌های گلو را ببوسد بهتر است یا سینه مسافر شام را چند دقیقه بعد یکی بلند می‌خواند و دیگران زمزمه می‌کردند که "اسمع افهم!" و یک نفر یقه کفن را گرفته بود و تکان می‌داد. حال آنکه گوش‌اش جای دیگری پر شده بود از الموت حق و المیزان حق... و تنها این ما بودیم که با پیکر بی سر تکان می‌خوردیم. سرش را به دامن زینب سلام الله علیها گذاشت و آمد، مردها این طور می‌روند! پ‌ن : بخشی از یادداشت روزنامه جام جم @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
سلام شبتون بخیر دوستان عزیز، مهمانان شهیدان پاشاپور و پورهنگ اِن شاءالله صبح عازم نجف و کربلا هستم دعاگوی جمیع شما هم حتما خواهم بود. التماس دعا 🌱🌹
🏴 دیروز صبح ۱۴۰۲‌.۰۶.۱۲ به نیابت همگی شما عزیزان قدم برداشتم💐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 گریه موکب داران عراقی موقع جمع کردن مواکب... کجای دنیا چنین میزبانانی را می‌بینید؟ @shahid_hajasghar_pashapoor
تولـدت مبارڪ آقا محمد🌸 گرچه تولد اصلے تو است❣️ که مردان خدا با زنده می‌شوند🕊 ۱۵ شهریور @shahid_hajasghar_pashapoor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 | اگر مقاومت کردید، قله را فتح خواهید کرد ✏️ برشی از بیانات اخیر رهبر انقلاب در پایان دیدار مراسم عزاداری اربعین حسینی. ۱۴۰۲/۶/۱۵ @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
🕊 روایت شهادت روحانی فدائی حرم، قسمت اول یک سال از ماموریتی که در سوریه داشت، گذشته بود. مستشار نظامی بود اما طرح های فرهنگی زیادی در منطقه انجام داده بود. قرار بود بعد از یک سال برگردد ولی بخاطر توفیقات حاصله، درخواست شد که برای یک سال دیگر هم در سوریه بماند. خودش هم پاگیر شده بود. مهر بانو بدجوری افتاده بود به دلش. حتی هوای وطن هم برایش سنگین بود. آرام و قرار نمی گرفت. اگرچه دلتنگی کلافه اش می کرد ولی دوری از حرم بی بی را هم تاب نمی آورد. قرار شد شرایط رفتن ما را به سوریه فراهم کند. از سوریه تماس گرفت که کارهای رفتن را انجام دهیم. 🍃خوشحال بودم از عنایتی که شامل حالمان شده و بزودی مشرف می شویم به دیدار عمه سادات. دل توی دلم نبود. خودش هم آمد. تقریبا بیشتر کارها را انجام دادیم. رنج دوری اش اگرچه مقدس بود و شیرین اما روزهای بدون او برایم سخت می گذشت. باورم نمی شد این جدایی و فراق، ختم به وصال شود. چمدان ها را بستیم. از فامیل و بستگان خداحافظی کردیم و راهی شدیم. 🍃ادامه دارد... @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
غیر آغوش تو هرجا بروم‌ نااَمن‌ است روضه‌ات‌ امن‌ترین‌ جاست‌ که‌ دنیا دارد... 🌱 @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
خدا رحمتتون کنه حاج قاسم حاج اصغر حاج محمد شهدا.‌‌. که راه اربعین رو باز کردید...💔
تربیت آن نیست که بچه را فقط در سایه بزرگ کنید و او را از هر گزند و آسیبی دور نگه دارید که مبادا زمین بخورد و... لذا بچه باید تلخ و شیرین زندگی را بچشد؛ تجربه کند، اگر هم زمین خورد دستش شکست عیب ندارد، او را نزد شکسته بند ببرید پس از مدتی خوب می‌شود. بر فرض آسیبی هم به دستش وارد بیاید، "بچه لوس از بچه دست شکسته به مراتب بدتر و بدبخت تر است." 📝 | 📚برشی از کتاب بهداشت و تنظیم خانواده و @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
Safar 1401.06.11 - Shab 06 - H-Sarollah.Rasht - Shahadat H-Roqayeh S - 03 - Abozar Biukafi - Zamine.mp3
3.46M
🔉 إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ اَلثَّقَلَيْن 🎙 با نوای حاج ابوذر بیوکافی 🏴 به مناسبت شهادت (ص)/ بیست و هشتم @shahid_hajasghar_pashapoor🕊🌹
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى🤲 الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَحُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَمَنْ تَحْتَ الثَّرى الصِّدّیقِ الشَّهیدِ✨ صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَد مِنْ اَوْلِیائِکَ در جست و جوی عشق به دنبال رضاییم ما گرچه گداییم همه مال رضاییم 🌷به یاد محب و محبوب (ع)، @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
گیرم اصلا نبری کرب و بلا چندین سال کَرَمت را که نباید ببرم زیر سوال یا اباعبدالله 💔 🌱 @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
شهیدان حاج اصغر پاشاپور و حاج محمد پورهنگ
🕊 #پرواز روایت شهادت روحانی فدائی حرم، #شهید_حاج_محمد_پورهنگ قسمت اول یک سال از ماموریتی که در سوری
🕊 روایت شهادت روحانی فدائی حرم، قسمت دوم 🍃حس غریبی داشتم. ورود به سرزمینی ناآشنا و زندگی در کنار مردمانی که از فرهنگشان چیز زیادی نمی دانستم، برایم دلهره آور بود. قرار بود حداقل دوماه در سوریه بمانیم و اگر شرایط مساعد بود، تا اتمام دوره ماموریتش همانجا سکونت کنیم. تمام دلهره ها اما با بودن او برایم تبدیل به آرامش می شد. بودن در کنارش برایم کافی بود. قراری بود که با هم گذاشتیم و قولی بود که به او داده بودم که هرجا و در هر شرایطی کنارش بمانم. 🍃حالا با یک چمدان لباس و مقداری مواد غذایی و چند قوطی شیر خشک برای بچه ها به سوی سرزمینی می رفتیم تا زندگی تازه ای شروع کنیم. همان اول راه، دوستان خوبی پیدا کردیم. خانواده هایی که حاضر شده بودند بخاطر دفاع از ارزش هایی که برایشان مهم بود، بدون هیچ چشم داشت مادی و در کمال مقاومت، رنج این غربت و دوری از وطن را تحمل کنند و در کنار همسرانشان حماسه آفرینی کنند. بودن در این محیط به من احساس غرور می داد. 🍃بچه ها کمی خسته شده بودند و شروع کردند به بهانه گیری. تازه راه رفتن را آموخته بودند و نشستن طولانی مدت آن ها را کلافه می کرد. هر کاری توانستیم کردیم تا حواسشان را پرت کنیم. دوستانمان هم به کمکمان آمدند. یکی برایشان شعر می خواند، یکی برایشان شکلک در می آورد و یکی بهشان خوراکی می داد. بچه ها هم کلی کیف کردند. دوقلو داشتن اگرچه سخت است اما مزیت هایی هم دارد. بالاخره بعد از کلی بازی، بچه ها خسته شدند و خوابیدند. 🍃ادامه دارد... @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
آخرین حرف حضرت مُسلم بالای قصر دارالخلافه : پروردگارا! بین ما و بین مردمی که ما را فریب دادند و به ما گفتند و ما را خوار کردند، حکم کن کتاب مقتل امام حسین (ع)، ص ۵۲ @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
بســ🌺ــم رب الشـ🕊ـهدا و الصدیـ🍃ـقین
کربلا هرکس نرفته با رضا مطرح کند از ميان پنجره فولاد امضاء می‌رسد @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
🏴🍃 (ع) را خیلی دوست داشت. یک سال حدود ۲۰ بار برای پابوسی به مشهد مقدس ‌رفت. اگر کسی دلش می‌خواست به زیارت آقا برود و پول نداشت یا خودش او را می‌برد یا هزینه سفرش را تقبل می‌کرد... 📌نشر مجدد به بهانه شهادت امام رضا(ع) @shahid_hajasghar_pashapoor 🕊🌹