eitaa logo
شهیدان حاج اصغر پاشاپور و حاج محمد پورهنگ
272 دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
935 ویدیو
4 فایل
حاج اصغر : ت ۱۳۵۸.۰۶.۳۱، ش ۱۳۹۸.۱۱.۱۳ - حلب رجعت پیکر حاج اصغر به تهران: ۱۳۹۸.۱۲.۰۴ حاج محمد (همسر خواهر حاج اصغر) : ت ۱۳۵۶.۰۶.۱۵، ش ۱۳۹۵.۰۶.۳۱، مسمومیت بر اثر زهر دشمنان 🕊ساکن قطعه ۴۰ بهشت زهرا (س) تهران ناشناس پیام بده👇🌹 ✉️daigo.ir/secret/6145971794
مشاهده در ایتا
دانلود
📖 با نگرانی تمام گفت: سلام علی آقا می خواستیم برای خرید جهیزیه بریم بیرون امکان داره تشریف بیارید؟ - شرمنده مادرجان، کاش زودتر اطلاع می دادید من الان بدجور درگیرم و نمی تونم بیام‌ هر چند، ماشاء الله خود هانیه خانم خوش سلیقه است. فکر می کنم موارد اصلی رو با نظر خودش بخرید بالاخره خونه حیطه ایشونه، اگر کمک هم خواستید بگید هر کاری که مردونه بود، به روی چشم. فقط لطفا طلبگی باشه اشرافیش نکنید. مادرم با چشم های گرد و متعجب بهم نگاه می کرد. اشاره کردم چی میگه؟ از شوک که در اومد، جلوی دهنی گوشی رو گرفت و گفت میگه با سلیقه خودت بخر، هرچی می خوای. دوباره خودش رو کنترل کرد این بار با شجاعت بیشتری گفت علی آقا، پس اگر اجازه بدید من و هانیه با هم میریم، البته زنگ زدم به چند تا آقا که همراهمون بیان ولی هیچ کدوم وقت نداشتن. تا عروسی هم وقت کمه و… بعد کلی تشکر، گوشی رو قطع کرد. هنگ کرده بود. چند بار تکانش دادم. مامان چی شد؟ چی گفت؟ بالاخره به خودش اومد گفت خودتون برید، دو تا خانم عاقل و بزرگ که لازم نیست برای هر چیز ساده ای اجازه بگیرن و... برای اولین بار واقعا ازش خوشم اومد. تمام خریدها رو خودمون تنها رفتیم. فقط خریدهای بزرگ همراهمون بود. برعکس پدرم، نظر می داد و نظرش رو تحمیل نمی کرد. حتی اگر از چیزی خوشش نمی اومد اصرار نمی کرد و می گفت شما باید راحت باشی. باورم نمی شد یه روز یه نفر به راحتی من فکر کنه. یه مراسم ساده. یه جهیزیه ساده. یه شام ساده حدود ۶۰ نفر مهمون. پدرم بعد از خونده شدن خطبه عقد و دادن امضاش رفت. برای عروسی نموند. ولی من برای اولین بار خوشحال بودم علی جوان آرام، شوخ طبع و مهربانی بود... ادامه دارد... ---------------------------- ✍زندگی شهید به قلم سید طاها ایمانی (اسم مستعار - شهید مدافع حرم) @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️🍃 باز آینه و آب و سینیِ چای و نبات باز پنج شنبه و یاد شهدا با صلوات 🌷مزار مطهر و در قطعه ۴۰ بهشت زهرا (س) تهران @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔉 | از سن کودکی شده غم آشنای من 🏴 (ع) پ.ن: امام محمد باقر (ع) در واقعه ی کربلا خردسال بودند....😔 🎙 با نوای حاج ابوذر بیوکافی @AbozarBiukafi_ir @shahid_hajasghar_pashapoor🥀🕊
یک نفر اینجادلش تنگ است باور می کنی؟ یک گذر بر قلب او یکبار دیگر می کنی یک نفردارد هوای پرکشیدن دردلت یک سفر، شهباز من بااین کبوتر می کنی؟ ایام قمری پرکشیدن حجاج سرزمین منا، شادی روحشان صلواتی بفرستیم💐 @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
رویاشم قشنگه ببینم گنبد داری صحن های قشنگی شبیه مشهد داری.... 🎙 با نوای 🏴 (ع) @AbozarBiukafi_ir @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
💠 معجزه ی امام باقر (ع) پنجمین شهید امامت و ولایت به اشتیاق دیدار روی امام باقر (علیه السلام) از مکه به مدینه آمدم. شبی که به مدینه رسیدم، باران شدید و سرمایی سخت بیداد می‌کرد. من که نیمه شب به در خانه حضرت رسیده بودم، با خود گفتم: اکنون برای در زدن دیر شده است. پس بهتر است تا صبح همین جا بمانم و صبح هنگام به خدمت ایشان مشرف شوم. در این هنگام، صدای امام (ع) را شنیدم که می‌فرمود: در خانه را برای ابن عطاء باز کنید که امشب، سرمای سخت و آزار باران را به خاطر ما تحمل کرده است. @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
16.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حدیث زیبای امام باقر علیه السلام در کنار کعبه مقدس کلید حل مشکل خیلی از ما... سفر الی الله ۱۴۰۳.۰۳.۲۴/شب @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
نمی دونم چرا حال و هوای دلم تنگ شب های ماه رمضان شده... نمیدونم. شاید عرفه نزدیکه اینجوری شده... بدجور هوس کربلا هم کردم. یه مقداری دلم گرفته انگار 😅 دوست داشتم الان یه حرمی بودم و توی صحن می نشستم. مشهد کربلا و.... حتی صحن امام زاده ای.... شب سکوت و اروم باخدا و یه باد خنک که می وزه‌‌...😍
دوکوهه و راهیان نور هم خوبه... کلا یه جای مقدس زیر آسمون خدا و یک نور سبز و یا قرمز کاش زودتر زیارت مشهد طلبیده بشیم. چند وقته میخوام برم اما چیزهایی پیش میاد که میگم این واجب تره.... و امام رضا هم حتما خوشش میاد. ولی آدم یه وقتایی دلش پنجره فولاد میخواد خب!
راهیان نور ۱۴۰۱ - اواخر بهمن شلمچه.
موقعی که میرفتیم خیلی هوا تاریک بود به حدی که نور گوشی انداختیم بچه هایی که می‌بریم راه رو ببینند و خودمون هم.... جاتون خالی‌‌‌.‌‌... اولین بار بود خادم بودم با اینکه استفاده نکردم خیلی از سفر اما واقعا حس و حال خوبی بود. مزدش شد پیاده روی اربعین کربلا ۱۴۰۲. البته یه تیکش راهیان بود. راه برگشت زیارت عاشورا خوندم همراهم گفت اِن شاءالله کربلا عاشورا بخونی.☺️ و شد. از میدان پرچم تا حرم اقا، شب اربعین زیارت عاشورا خوندم. کاش بازم نصیب شه. نصیب همگی. این سفرها خوبه.... خیلی خوب. اولین کربلام بود که معجزه وار هم رفتم واقعا....
سلام وعرض ادب بقول شاعر که گفت جانا سخن از زبان ما میگویی فرمودین دلم تنگ حرم امام رضا شده خواستم بگم ماهم همینطور هستیم. امیدوارم بهمین زودی همه ی مشتاقان زیارت مشرف بشن. خصوصا شما. حقیر اگر قسمت بشه اخر همین ماه مشرف میشم وانشاالله اگرلایق باشم دعا گو هستم. دعا میکنم دلتنگیتون برطرف بشه خداروشکر که امام رضا داریم. ✉️ ------------------------ علیکم سلام خداروشکر چقدر خوب و عالی، خوش به سعادتتون💐 عید قربان رو در کنار آقا دارید اِن شاءالله عیدی خوبی بگیرید به حق آقازادشون و حاجت روا شوید. برای تک تک دوستان دعا بفرمایید و اون گوشه ها هم برای بنده. سفرتون بخیر و بی خطر🌹 سلام ما رو به آقای رئیسی برسونید😭😭 بله الحمدلله خدا امام رضا رو به کشور ما و به ما هدیه داده. ارتباط ناشناس باکانال🌹👇 daigo.ir/secret/6145971794 @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
ماه بین کربلا و شلمچه.... یه سلام بدیم به آقا این شب جمعه ای.... صلی الله علیک یااباعبدالله....😔✋
خدا قسمتتون کنه نمی دونید چه حس عجیبی بود. توی اون شب تاریک... کنار مقر و مقتل شهدا باشی و تاریک باشه اصلا ترسی نداره. اینو من توی هویزه هم تجربه کردم ۱۰ سال پیش. اصلا انگار وارد دنیای شگفت آوری میشی. یه تیکه از بهشته. خون عزیزانمون این زمین ها رو آبیاری کرده.... کاش شرمندشون نشیم. الهی آمین. خب دوستان شبتون بخیر🍎
بســ🌺ــم رب الشـ🕊ـهدا و الصدیـ🍃ـقین
✨تقدیر من از بند تو آزاد شدن نیست 👌دیدی که گشودی در و من پرنگشودم.... @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام و تسلیت یک نماز و دعای مجرب به جهت ازدیاد رزق ورفع پریشانی به روایت امام باقر سلام الله علیه. امام باقر عليه السّلام فرمود: شخصی نزد حضرت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله آمد و گفت: من عیالوارم بدهکارم، پریشان حالم، برای رفع و دفع این مشکلاتم دستورالعملی به من بیاموزید. حضرت فرمودند: وضوی کامل و صحیحی بگیر، سپس دو رکعت نماز با رکوع و سجود کامل به جای بیاور و بعد از نماز بگو: «یَا مَاجِدُ یَا وَاحِدُ یَا کَرِیمُ أَتَوَجَّهُ إِلَیْکَ بِمُحَمَّدٍ نَبِیِّکَ نَبِیِّ الرَّحْمَةِ یَا مُحَمَّدُ یَا رَسُولَ اللَّهِ إِنِّی أَتَوَجَّهُ بِکَ إِلَی اللَّهِ رَبِّکَ وَ رَبِّ کُلِّ شَیْءٍ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ عَلَی أَهْلِ بَیْتِهِ وَ أَسْأَلُکَ نَفْحَةً مِنْ نَفَحَاتِکَ وَ فَتْحاً یَسِیراً وَ رِزْقاً وَاسِعاً أَلُمُّ بِهِ شَعْثِی وَ أَقْضِی بِهِ دَیْنِی وَ أَسْتَعِینُ بِهِ عَلَی عِیَالِی» 📚اصول کافی - جلد ۳ بَابُ اَلصَّلاَةِ فِی طَلَبِ اَلرِّزْقِ - ص ۴۷۳. ✉️ ----------------------------- علیکم سلام متشکرم، بنده هم تسلیت عرض میکنم. التماس دعا💐 ارتباط ناشناس باکانال🌹👇 daigo.ir/secret/6145971794 @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📝 پرسش و پاسخ در رابطه با کتاب 🍃 2⃣ آیا ممکن است انسانی در مدت سه دقیقه، این همه مطالب مختلف مشاهده کرده باشد؟ فکر می کنم در کتاب هم اشاره شده که وقتی روح از بدن خارج می شود، دیگر بحث زمان و مکان مطرح نیست چه یک ثانیه و چه ده هزار سال! یادم هست هست خاطرات تجربه نزدیک به مرگ یک خانم را می خواندم که بسیار ماجرای طولانی و زیبایی داشت و جالب اینکه کمتر از ده ثانیه قلب او متوقف شده بود! شاید یکی از دلایلی که در سوره معارج، در مورد روز قیامت گفته میشود که معادل پنجاه هزار سال این دنیاست به همین دلیل است. زمان در آن سوی هستی با آنچه ما احساس می کنیم کاملا متفاوت است این را برخی از افراد در خواب و رویا متوجه می شوند. ادامه دارد... @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام شاهد قتل اکبر شاهد ذبح اصغر....😭 (ع)🏴 @shahid_hajasghar_pashapoor🕊🥀
🍃بعد از رفتن حاج‌اصغر به سوریه، چهار بار پیشش رفتم. یک‌بار بعد از شهادت دامادم حاج‌محمد پورهنگ به سوریه رفتیم تا اسباب و اثاثیه دخترم را به ایران بیاوریم؛ سه بار دیگر هم به دیدن حاج‌اصغر رفتیم. تا زمان شهادتش ما نمی‌دانستیم مسئولیتش چیست. در سوریه از پسرم پرسیدم: «اینجا چه‌کاره هستی؟» گفت: «ما کاره‌ای نیستیم.» بعد‌ها چندین بار حضوری یا تلفنی از حاج‌اصغر این سؤال را پرسیدم که «شما در سوریه کجا کار می‌کنید؟» یک بار گفت: «من در یک اتاق نشسته‌ام؛ وسایل گرمایشی و سرمایشی هم دارم.» 🍃پرسیدم پس شما هیچ‌کاره‌ای! بیسیم‌چی هم نیستی؟ گفت: «نه.» پرسیدم: «پس چه کار می‌کنی که به ایران نمی‌آیی؟» گفت: «می‌نشینیم در اینجا، یک وقت‌هایی بچه‌ها لباس یا وسیله‌ای می‌خواهند برای آن‌ها می‌بریم.» گفتم: «باشد خدا کمک‌تان کند.» 🍃هر بار که به دیدن پسرم به سوریه رفتیم، او را خیلی نمی‌دیدیم؛ مثل یک مهمان می‌آمد و چند ساعت کنار ما بود و می‌رفت. @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا