eitaa logo
خاطرات و کرامات شهید عاملو
1.8هزار دنبال‌کننده
850 عکس
351 ویدیو
31 فایل
مؤلف: @alirezakalami صاحب ۱۰ عنوان کتاب ازخاطرات #شهدا نویسنده سه کتاب از شهید عاملو با عناوین #سه_ماه_رویایی و #رویای_بانه و #شهید_کاظم_عاملو 👈برای دسترسی سریع به #فهرست مطالب کانال، ابتدا پیام «سنجاق‌شده» را کلیک کنید، سپس به سراغ #هشتک‌ها بروید 🫡
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻 پاسخ رهبرانقلاب به کسانی که در مورد آینده انقلاب می‌پرسند؟! ✅عزیزان من! زحمتی بر عهده‌ی شما و بر عهده‌ی همه‌ی آحاد ملّت ایران است، زحماتی هم بر آنها تحمیل می‌شود و آحاد ملّت رنج می‌برند، امّا همه باید بدانند که این زحمات، زحمات موقّت است. 🔹شما جوان‌ها یادتان نیست، در دوره‌ی دفاع مقدّس و جنگ تحمیلی، سال اوّل می‌گفتیم که امسال جنگ تمام میشود، سال دوّم می‌گفتیم امسال تمام می‌شود، سال سوّم می‌گفتیم امسال [تمام می‌شود]؛ ملّت ایران با پوست و گوشت و استخوان‌شان زحمات جنگ را لمس می‌کردند؛ در عین شدّت، در عین فشار، نه مثل فشار حالا؛ فشارهای فوق‌العاده. 🔵در همین شهر تهران، مردم در کوچه و خیابان که راه می‌رفتند، موشک صدّام می‌خورد وسطشان؛ شهرهای دیگر هم همین جور؛ یک چنین وضعیّتی [بود]، جبهه‌ها هم که وضع خودش را داشت؛ امّا آن سختی‌ها تمام شد. 🔸سختی دو جور ممکن است تمام بشود: تمام‌ شدن سختی‌ها با خرسندی، تمام‌شدن سختی‌ها با ناخرسندی. جنگ تحمیلی تمام شد با خرسندی، یعنی با پیروزی ملّت ایران؛ علّتش چه بود؟ علّتش این بود که مشکلات را تحمّل کردند. 🔴من به شما عرض می‌کنم که این زحمات امروز هم تمام خواهد شد و می‌تواند با خرسندی تمام بشود؛ ❇️بدانید سرنوشت جمهوری اسلامی اعتزاز و اعتلا است، و بدانید سرنوشت دشمنان جمهوری اسلامی ذلّت و انحطاط است؛ همه‌ی قرائن این را به ما نشان می‌دهد و برای ما اثبات میکند و این اتّفاق خواهد افتاد. ⚪️آن روز ممکن است افرادی از ماها نباشیم، امّا ملّت ایران هست، ملّت ایران زنده است، جریان انقلاب زنده است، جریان نظام مقدّس اسلامی زنده و سرحال و بانشاط است، از این روزها آن روز یاد خواهند کرد و خواهند گفت که یک روزی ملّت ایران [چنین بودند:] 🔴«مَسَّتهُمُ البَأساءُ وَ الضَّرّاءُ وَ زُلزِلوا حَتّیٰ یَقولَ الرَّسولُ وَ الَّذینَ ءامَنوا مَعَه مَتیٰ نَصرُ اللهِ اَلا اِنَّ نَصرَ اللهِ قَریب»؛«... آنان دچار سختى و زیان شدند و به [هول و] تکان درآمدند، تا جایى که پیامبر [خدا] و کسانى که به وى ایمان آورده بودند گفتند یارى خدا کِى خواهد بود؟ هشدار که پیروزى خدا نزدیک است.» سوره‌ی بقره‌، بخشی از آیه‌ی ۲۱۴؛ 🔸آن روز مردم از حرکت شما، ایستادگی شما، مقاومت شما، خوب‌ عمل‌ کردن شما تشکّر می‌کنند، تقدیر می‌کنند، قدرش را می‌دانند. @shahid_ketabi
🔺‏حافظان امنیت در این سرزمین، با خدمت‌شان تمام نمی‌شود؛ مثل سرهنـ‌گ شهید تورج اردلان که با اهدا اعضای بدنش، ۱۱ نفر جان دوباره گرفتند ...❤️😭 ➕ ‏اینقدر حقیر بودن، جوری زدن که جانی برایش نماند اما اینقدر بزرگ بود که به ۱۱ نفر جان بخشید🙏🏻❤️ @shahid_ketabi
خیلی زیباست! خیلی.. خیلی.. برای بهترین دوستان خود دعای می‌کنید؟ به خدا حیفیم‌.. حیفیم‌ داد بزنن فلانی جوان ناکام بود! شرمنده می‌شیم.. آبرومون میره رفقا! @shahid_ketabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بیش از ۲۰۰۰ نفر، زن جوان ایزدی را بین خودشان به فروش رساندند! 🔺 روایت‌های کوتاه از جنایت‌های داعش 🔸 انتشار به مناسبت سالروز عملیات بوکمال و پایان داعش @shahid_ketabi
🔴 شهیدی که گوشت بدنش را خوردند! ابتدا دو دستش رو از بازو قطع کردند در دیگ آب نمک انداختند با تمام زخم‌ها و ... در انتها در دیگ آب جوش ريختند و پختند. و جگرش را به خورد هم سلولی‌هاش دادند. و بقیه را خودشان خوردند. این کار کومله و دموکرات‌ها در دهه ۶۰ بود... پدران و مادران تروریست‌های وحشی که در جوانرود و مهاباد و ... حتی به لباس زیر ناموس مردم هم رحم نکردند. @shahid_ketabi
 رضا سگ باز!!! یه لات بود تو مشهد... هم سگ خرید و فروش می‌کرد، هم دعواهاش حسابی سگی بود!! یه روز داشت می رفت سمت کوهسنگی برای دعوا و غذا خوردن! که دید یه ماشین با آرم ”ستاد جنگ‌های نامنظم“ داره تعقیبش می‌کنه. شهید چمران از ماشین پیاده شد و دست اونو گرفت و گفت: ”فکر کردی خیلی مردی؟!“ - رضا گفت: بروبچه‌ها که اینجور میگن.....!!! - چمران بهش گفت: اگه مردی بیا بریم جبهه!! به غیرتش بر خورد، راضی شد و راه افتاد سمت جبهه......! مدتی بعد.... شهید چمران تو اتاق نشسته بود که یه دفعه دید داره صدای دعوا میاد....! چند لحظه بعد با دست بسته، رضا رو آوردن تو اتاق و انداختنش رو زمین و گفتن: ”این کیه آوردی جبهه؟!“ رضا شروع کرد به فحش دادن. (فحشای رکیک!) اما چمران مشغول نوشتن بود! وقتی دید چمران توجه نمی کنه، یه دفعه سرش داد زد: ”آهای کچل با تو‌ام.....! “ شهید چمران با مهربانی سرش رو بالا آورد و گفت: «بله عزیزم! چی شده عزیزم؟ چیه آقا رضا؟ چه اتفاقی افتاده؟» - رضا گفت: داشتم می رفتم بیرون که سیگار بخرم، ولی با دژبان دعوام شد!!!!  شهید چمران گفت: ”آقا رضا چی میکشی؟!! برید براش بخرید و بیارید.....!“ - رضا بهش برخورد و به چمران گفت: میشه یه دو تا فحش بهم بدی؟! كشيده‌ای، چیزی؟!! - شهید چمران: چرا؟! - رضا: من یه عمر به هرکی بدی کردم، بهم بدی کرده....! تا حالا نشده بود به کسی فحش بدم و اینطور برخورد کنه!! - شهید چمران: «اشتباه فکر می کنی!!!! یکی اون بالاست که هر چی بهش بدی می‌کنم، نه تنها بدی نمی‌کنه، بلکه با خوبی بهم جواب میده! هِی آبرو بهم میده..... تو هم یکیو داشتی که هِی بهش بدی می‌کردی ولی اون بهت خوبی می‌کرده.....! منم با خودم گفتم بذار یه بار یکی بهم فحش بده و منم بهش بگم بله عزیزم.....! تا یکمی منم مثل اون (خدا) بشم …!» رضا جا خورد!.... رفت و تو سنگر نشست. آدمی که مغرور بود و زیر بار کسی نمی‌رفت، زار زار گریه می‌کرد! تو گریه‌هاش می‌گفت: «یعنی یکی بوده که هر چی بدی کردم بهم خوبی کرده؟» اذان شد. رضا اولین نماز عمرش بود. رفت وضو گرفت. سرِ نماز، موقع قنوت صدای گریش بلند شد!!!! وسط نماز، صدای سوت خمپاره اومد. پشت سر صدای خمپاره هم صدای زمین افتادن اومد..... رضا رو خدا واسه خودش جدا کرد......! @shahid_ketabi
▪️‏قرار بود اولین سالگرد ازدواجشون باشه و براندازایی که برای آزادی قاتل این عزیز هشتگ راه انداختن ... @shahid_ketabi
📝 وصیت‌نامه بسیار عجیب یک شهید ! ✍سردار حاج حسین کاجی: بعد از جنگ، در حال تفحص در منطقه‌ی کردستان عراق بودیم که به‌ طرز غیرعادی جنازه‌ی شهیدی را پیدا کردیم، از جیب شهید، یک کیف پلاستیکی در آوردم، داخل کیف، وصیت‌نامه قرار داشت که کاملا سالم بود و این چیز عجیبی بود، در وصیت‌نامه نوشته بود: «من سیدحسن بچه‌ی تهران و از لشکر حضرت رسول(ص) هستم پدر و مادر عزیزم! شهدا با اهل‌بیت(ع) ارتباط دارند، اهل‌بیت(ع)، را دعوت می‌کنند. من در شب حمله یعنی فردا شب به می‌رسم و جنازه‌ام هشت سال و پنج ماه و ۲۵ روز در منطقه می‌ماند، بعد از این مدت، جنازه‌ی من پیدا می‌شود و زمانی که جنازه‌ی من پیدا می‌شود، امام خمینی(ره) در بین شما نیست، این اسراری است که ائمه(ع) به من گفتند و من به شما می‌گویم. به مردم دلداری بدهید، به آنها روحیه بدهید و بگویید که (عج) پشتوانه این انقلاب است. به مردم بگویید ما فردا شما را شفاعت می‌کنیم، بگویید که ما را فراموش نکنند.» بعد از خواندن وصیت‌نامه درباره‌ی عملیاتی که لشکر حضرت رسول(ص) آن شب انجام داده بود تحقیق کردیم، دیدیم درست در همان تاریخ بوده و هشت سال و پنج ماه و ۲۵ روز از آن گذشته است! 📚 منبع : کتاب خاطرات ماندگار صفحه ۱۹۲ تا ۱۹۵ @shahid_ketabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پایانِ‌مأمۅریٺِ‌بسیجے، شھادٺ‌اسٺ🥀 💔 اللهم ارزقنا توفیق الشهادة فی سبیلک❤️ @shahid_ketabi
«گفتم: «محسن جان! دیر میای بچه‌ها نگرانتن». لبخندی زد و حرف از صمیم قلبش بیرون آمد؛ حرفی که زبانم را قفل زد. غیرتمند گفت: «هرچی من بیشتر کار کنم، نتانیاهو کمتر خواب راحت به چشمش میاد؛ پس اجازه بده بیشتر کار کنم».  معنای این حرفش را زمانی فهمیدم که شد؛ وقتی که نتانیاهو توئیت زد و برای یهودی‌ها شنبه خوبی را آرزو کرد. از شنبه آرام در اسرائیل گفت؛ از شنبه بعد از محسن فخری‌زاده». ... (خاطرات همسر شهید) 🌹هفتم آذر سالگرد شهادت دانشمند هسته‌ای شهید محسن 🌹 @shahid_ketabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 🔸 هرچه می‌خواهند بکشند! ما هم امید داریم روزی شویم... 🔹 صدای شنیدنی شهید محسن @shahid_ketabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شگفتی‌های زندگی یک دانشمند هسته‌ای از ازدواج در سلف دانشگاه تا شروع زندگی در خوابگاه و افتخارآفرینی‌های بی‌شمار برای ایران @shahid_ketabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥متهمین قتل شهید بسیجی ، از قساوت و جنایتی که مرتکب شدند می‌گویند برشی از جلسه دادگاه امروز بررسی روح الله عجمیان @shahid_ketabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اغتشاشگران چه بر سر سید روح‌الله عجمیان آوردند؟! پخش تصاویری از جنایت رخ داده در کرج برای اولین بار و همزمان با برگزاری اولین جلسه دادگاه بررسی شهادت @shahid_ketabi
🍂 دنبال اسم و رسم باشیم باختیم! 👈 وقتی حسین به خانه آمد، از درجه و این حرف‌ها پرسیدم. گفت: «درجه‌ی خوب و ممتاز رو گرفتن. من و امثال من باید تلاش کنیم تا به درجه‌ی اونا که یه درجه‌ی خدائیه برسیم. اگه بخوایم برای خودمون اسم‌ و رسم درست کنیم که باختیم!» 📚 کتاب خداحافظ سالار، ص ۲۶۰ زندگی نامه @shahid_ketabi