eitaa logo
شهید مصطفی خلیلی بلوطکی
138 دنبال‌کننده
19هزار عکس
16.5هزار ویدیو
367 فایل
السلام علیک یا حجت ابن الحسن العسکری عجل الله تعالی فرجه الشریف بصیرت افزایی الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِینَ
مشاهده در ایتا
دانلود
✡ پارلمان جهانی ادیان و احیای باستان‌گرایی (2) 🎯 مریمیه: از فریتیوف شوان تا سید حسین نصر (4) 🌐 تئوسوفیسم و باستان‌گرایی هندو – آریایی 1⃣ تعلق و تکاپوی معطوف به احیاء آئین‌های هندو و بودایی و زرتشتی و ترویج هندو – آریایی بود؛ و رویکرد گنون به اسلام چیزی نبود که تئوسوفیست‌ها می‌خواستند یا از آن استقبال می‌کردند. 2⃣ نگاه به اسلام هم‌دلانه نیست و این را به‌روشنی هم از نوشته‌های الکات و بلاواتسکی و بزانت و هم از اجلاس نخستین می‌توان فهمید. 3⃣ تئوسوفیسم، برخلاف گنون، آئین‌های غیراسلامی سرزمین هند را اصیل‌ترین و ناب‌ترین شکل «دین»، و منشأ تمامی ادیان می‌دید و بنیان گذاری و ترویج باستان‌گرایی هندو – آریایی را هدف مهم خود قرار داده بود. 4⃣ در مقاله‌ای از به‌عنوان «سرزمین مقدس» نام برد؛ سرزمینی که «فلسفه بزرگ آن منشأ تمامی فلسفه‌های جهان غرب است و دین بزرگ آن منشأ تمامی ادیان، مادر و گهواره تمدن است.» 5⃣ در سال 1889 دوّمین هدف انجمن تئوسوفی را چنین اعلام کرد: «تشویق مطالعه متون دینی آریایی و سایر متون دینی و علمی جهان به‌منظور اثبات اهمیت ادبیات آسیایی یعنی فلسفه‌های برهمایی، بودایی و زرتشتی». 6⃣ کانون اصلی آموزش ادبیات سانسکریت و زرتشتی بود و در کنار ودا و سایر کتب سانسکریت، متونی چون دینکرت و دساتیر آموزش داده می‌شد و در کلاس‌هایی آیین زرتشت در پرتو آموزش‌های تئوسوفی تفسیر می‌شد. 7⃣ مدرسین لژ بلاواتسکی، که به‌طور عمده بودند، در محل لژ و در سایر اماکن بمبئی به تدریس کتب درسی تئوسوفیسم اشتغال داشتند. شرق شناسان و اعضای سرشناس انگلیسی، آمریکایی و فرانسوی انجمن تئوسوفی نیز هر از گاه در لژ بلاواتسکی بمبئی حضور می‌یافتند و سخنرانی می‌کردند. به‌عبارت دیگر، لژ بلاواتسکی یکی از مهم‌ترین کانون‌های ترویج باستان‌گرایی ایرانی، علاوه بر باستان‌گرایی هندو، بود. ✍ عبدالله شهبازی 📖 متن کامل مقاله به‌همراه مستندات: 👉 goo.gl/JUjgQG ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡️ فرقه‌سازی فریتیوف شوان (4) 📚 مریمیه: از شوان تا سیدحسین نصر (7) 🌐 گنون و فرقه‌سازی شوان 1️⃣ مسلمان ترادیشنالیست رومانیایی و دیپلمات دولتی بود. او در سال 1939 در پاریس مقیم شد و در سال 1940 شوان او را به‌عنوان اولین «مقدّم» در پاریس منصوب کرد. واسلان در سال 1950، به دستور گنون و در پی اعتراض به رویه غیراسلامی شوان، طریقت علاویه خود را در پاریس ایجاد کرد و از سال 1961 تا زمان مرگ (1974) سردبیری مجله مطالعات ترادیشنالیستی را به عهده داشت. 2️⃣ فرانسوی نیز شخصیت مهمی در تاریخ است. او در دوران ریاست‌جمهوری ژنرال دوگل دستیار وی بود. هارتنگ در جریان مأموریتی در هند، که از 1945 آغاز شد، جستجوی معنوی خود را آغاز کرد. او سپس به پاریس بازگشت و با واسلان آشنا شد و از فوریه 1949 مکاتبه با گنون را آغاز کرد. این مکاتبات بر هارتنگ اثر گذاشت و در ژوئن یا اوائل ژوئیه 1949 به‌همراه زنش مسلمان شدند. این دو به طریقت علاویه پاریس پیوستند که واسلان اداره می‌کرد. 3️⃣ از اوائل سال 1950 واسلان و هارتنگ در نامه‌های جداگانه به گنون از بی‌توجهی پیروان شوان به شکایت می‌کردند. شوان افراد خاصی از پیروانش را در زمینه آزاد گذاشته بود. واسلان برخی بدعت‌های پیروان شوان را چنین می‌شمرد: برای اقامه نماز به جای وضو، تیمم می‌گیرند در حالی که آب وجود دارد، نمازهای پنجگانه را در وقت خود نمی‌خوانند و در ماه رمضان روزه نمی‌گیرند. بدعت دیگر اجازه نوشیدن در میهمانی‌ها بود به این بهانه که کسی نباید متوجه شود آن‌ها مسلمان‌اند. علاوه بر این، بسیاری از پیروان شوان در خانه، مانند ملاء عام، آبجو می نوشیدند! شوان بی‌اعتنایی به شریعت از سوی پیروانش را تأیید و توجیه و دلیل آن را «انطباق با شیوه زندگی در غرب» عنوان می‌کرد! 4️⃣ یکی از علل بی‌اعتنایی شوان به اعمال ظاهری اسلام برای جلب مسیحیان به طریقتش بود. در سال 1950 به گنون اطلاع دادند شوان پیروان مسیحی دارد از جمله یک کشیش کاتولیک. این کشیش كه سال‌ها روش‌های مراقبه شوان را به کار می‌برد، در اواسط دهه 1960 برای نخستین‌بار به لوزان رفت و با مشاهده وضع شوان از او برید! 5️⃣ شوان، که اوضاع را بحرانی یافت، کوشید نظر مساعد گنون را جلب کند و دوستش را نزد واسلان فرستاد و اعلام آمادگی کرد شخصاً به قاهره نزد گنون رود. گنون اعلام کرد اگر شوان به قاهره بیاید با او ملاقات نخواهد کرد. از این پس، شوان و گنون هیچ‌گاه ملاقات نکردند. ✍️ عبدالله شهبازی ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡️ فرقه‌سازی فریتیوف شوان (8) 📚 مریمیه: از شوان تا سیدحسین نصر (7) 🌐 درباره‌ی ویتال و باربارا پری 1️⃣ شوانی وفادار دیگر است که در قاهره می‌زیست و در زمان بیماری و مرگ و تدفین گنون حضور داشت. وی اهل بوستن آمریکا و از خانواده‌ای ثروتمند بود. او در دانشگاه هاروارد تحت تأثیر آناندا کوماراسوامی به جلب شد. زنش باربارا نیز اهل بوستن و دختر یکی از اساتید دانشگاه هاروارد بود. 2️⃣ علاقه مشترک «ویتال پری» و «باربارا وارد» به عرفان خاوردور سبب آشنایی و ازدواج این دو شد. آنان به تشویق آناندا کوماراسوامی در سال 1946 راهی خاوردور شدند تا «استاد معنوی» بیابند. در مسیر خود، در مصر توقف کردند و به دیدار رفتند و با آشنا شدند. تصمیم گرفتند در قاهره بمانند و در خانه‌ای نزدیک خانه لینگز و زنش، اقامت گزیدند. 3️⃣ لینگز آن‌ها را به سوئیس برد و با آشنا کرد. این زن و شوهر به فرقه شوان پیوستند، به مصر بازگشتند و، مانند لینگز، به کارهای گنون رسیدگی می‌کردند. پس از مرگ گنون، در سال 1952 به سوئیس رفتند و با شوان همسایه شدند. 4️⃣ ویتال و باربارا پری، که در فرقه مریمیه «عبدالقیوم» و «حمیده» نام داشتند، از سال 1952 تا مرگ شوان، به مدت 46 سال، نزدیکترین افراد به شوان بودند. وفاداری ویتال پری به شوان تا بدان حد بود که در سال 1965 اولین ازدواج طولیِ شوان با زن او انجام گرفت در حالی‌که ویتال همچنان شوهر «عرضی» باربارا بود! درباره (عمودی) و (افقی) در فرقه شوان و کلنی شوانی ها در حومه شهر بلومینگتن ایالت ایندیانا آمریکا سخن خواهیم گفت. 5️⃣ توضیحات فوق روشن می‌کند که هراس ماه‌های پایانی زندگی گنون از توهّم نبود. گنون از ارتباطات نزدیک و پنهان لینگز و پری، و همسرانشان، با شوان مطلع بود و به این دلیل لینگز را متهم می‌کرد به باز کردن مخفیانه نامه هایش؛ و زمانی که حرکت خود را علیه شوان آغاز کرد، نگران شوان بود. ✍️ عبدالله شهبازی ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter