#پسرک_فلافل_فروش
#پسرک_فلافل_فروش
#داستان_زندگی_شهید_مدافع_حرم
#شهید_هادی_ذوالفقاری
#انتشارات_شهید_ابراهیم_هادی
#قسمت_بیست_و_ششم
💚همه زندگی پول نیست❤️
🍃 #شاگرد_امام_صادق_علیه_السلام(۱)✨
💢شهريور 1390 بود. توي🕌#مسجد نشسته بوديم و با🌷#هادي و#رفقا#صحبت مي كرديم.
⚘@pmsh313
🍂#صحبت سر ادامه ي#زندگي و#كار و#تحصيل بود.#رفقا مي دانستند من طلبه ي حوزه ي علميه هستم و از من سؤال مي كردند.آخر بحث گفتم: آقا 🌷#هادي شما توي همان#بازار_آهن مشغول هستي؟
🌷@shahidabad313
🌴#نگاه معني داري به چهره ي من انداخت و بعد از كمي مكث گفت: مي خوام بيام بيرون!
گفتم: چرا؟ شما تازه توي#بازار_آهن جا افتادي، چند وقته اونجا كار مي كني و همه قبولت دارن.
🌴گفت: مي دونم. الان #صاحبكار من اينقدر به من #اعتماد داره كه بيشتر كارهاي بانكي را به من واگذار كرده. اما...
⚘@pmsh313
🌴سرش رو بالا آورد و ادامه داد: احساس مي كنم #عمر من داره اين طوري #تلف مي شه. من از بچگي #كار كردم و همه شغلي رو هم #تجربه كردم. همه كاري رو بلدم و #خوب مي تونم #پول در بيارم. اما همه ي #زندگي #پول نيست. #دوست دارم #تحصيلات خودم رو ادامه بدم.
💢نگاهي به صورت🌷#هادي انداختم و گفتم: تا جايي كه يادم هست، #دبيرستان شما تمام نشده و #ديپلم نگرفتي.
🌷#هادي پريد تو حرف من و گفت: دارم تو #دبيرستان#دکتر_حسابي غيرحضوري #درس مي خوانم. چند واحد از سال آخر #دبيرستان مانده بود كه به زودي #ديپلم مي گيرم.
⚘@pmsh313
💢خيلي خوشحال شدم و گفتم:🌼#الحمد_لله، خيلي خوبه، خب برو دنبال #دانشگاه. برو #شركت كن. مثل خيلي بچه هاي ديگه.
🌷@shahidabad313
🌷#هادي گفت: اين كه اومدم با شما #مشورت كنم به خاطر همين ادامه تحصيله، حقيقتش من نمي خوام برم #دانشگاه به چند علت.
⚘@pmsh313
🍀اولاً مگه ما چقدر #دكتر و #مهندس و #متخصص مي خوايم. اين همه#فارغ_التحصيل داريم، پس بهتره يه درسي رو بخونم كه هم به#درد من بخوره هم به#درد جامعه.
🍀در ثاني اگر ما #دكتر و #مهندس نداشته باشيم، مي تونيم از #خارج وارد كنيم. اما اگه امثال🌷#شهيد_مطهري نداشته باشيم، بايد چي كار كنيم.
تا آخر حرف🌷#هادي را خواندم. او خيلي جدي تصميم گرفته بود وارد #حوزه شود. براي همين با من #مشورت مي كرد.
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#پسرک_فلافل_فروش
#داستان_زندگی_شهید_مدافع_حرم
#شهید_هادی_ذوالفقاری
#انتشارات_شهید_ابراهیم_هادی
#قسمت_پنجاه_و_دوم
💚ابراهیم تهرانی❤️
✔️راوی: حاج باقر شیرازی
👈چند روزي بود كه🌷#هادي را نمي ديدم. خبري از او نداشتم. نمي دانستم براي جنگ با⚡#داعش رفته.در🕌#مسجد هندي همه از او تعريف مي كردند؛ از#اخلاق_خوب،#لب_خندان و مهم تر اينكه با#لوله_كشي آب، در#منزل بيشتر مردم، يك#يادگار از خودش گذاشته بود.
🌷@shahidabad313
💢يكي دو بار هم به او زنگ زدم. اما برنداشت. توي گوشي نام او را به عنوان «🌷#ابراهيم_تهراني» ثبت كرده بودم.خودش روز اول گفته بود من را🌷#ابراهيم صدا كنيد. بچه ي#تهران هم بود.براي همين شد#ابراهيم_تهراني.
⚘@pmsh313
💢تا اينكه يك روز به🕌#مسجد آمد. خوشحال شدم و سلام عليك كرديم. گفتم:🌷#ابراهيم_تهروني كجايي نيستي؟ مي دانستم در حوزه ي علميه هم او را اذيت كرده اند. او با#دوچرخه به#حوزه و براي كلاس مي رفت، اما برخي افراد با اين كار مخالفت مي كردند.با اينكه#درس و#بحث او#خوب بود و حسابي مشغول#مطالعه بود، اما چون در كنار#درس مشغول#لوله_كشي بود، بعضي ها مي گفتند يك#طلبه نبايد اين كارها را انجام دهد!
🌷@shahidabad313
💢خلاصه آن روز كمي#صحبت كرديم.من فهميدم كه براي#جهاد به نيروهاي#حشد_الشعبي ملحق شده.آن روز در خلال صحبت ها احساس كردم در حال#وصيت_كردن است. نام دو#سيد_روحاني را برد و گفت: من به دلايلي به اين دو نفر كم محلي كردم. از طرف من از اين دو نفر#حلاليت بطلب.بعد يكي از اساتيد خودش را نام برد و گفت: اگر من برنگشتم، حتماً از فلاني#حلاليت بطلب. نمي خواهم كينه اي از كسي داشته باشم و نمي خواهم كسي از من#ناراحت باشد.
⚘@pmsh313
💢مي دانستم آن#شيخ يك بار به#مقام_معظم_رهبري#توهين كرده بود و...او همين طور#وصيت كرد و بعد هم رفت.يك#پيرمرد_نابينا در محل داشتيم كه🌷#هادي با او#رفيق بود. او را تر و خشك مي كرد. حمام مي برد و...هميشه هم او را با خودش به🕌#مسجد مي آورد.🌷#هادي سراغ او رفت و با هم به🕌#مسجد آمدند.
🌷@shahidabad313
💢بعد از#نماز بود كه ديگر🌷#هادي را نديدم. تا اينكه هفته ي بعد يكي از دوستان به🕌#مسجد آمد و خبر🌷#شهادت او را اعلام كرد.من به اعلاميه ي او#نگاه كردم. تصوير خودش بود اما نوشته بود:🌷#شيخ_هادي_ذوالفقاري. اما من او را به نا🌷#ابراهيم_تهراني مي شناختم.بعدها شنيدم كه يكي از دوستان🌷#شهيد او «🌷#ابراهيم_هادي» نام داشت و🌷#هادي به او بسيار علاقه مند بود.
⚘@pmsh313
💢خبر را در🕌#مسجد اعلام كرديم. همه ناراحت شدند. پيكر🌷#هادي چند روز بعد به🌟#نجف آمد. همه براي#تشييع او جمع شدند.وقتي من در#خانه گفتم كه🌷#هادي🌷#شهيد شده، همه ي خانواده ي ما#ناراحت شدند. همسرم گفت: مي خواهم به جاي مادرش كه در اينجا نيست در#تشييع اين#جوان شركت كنم.
🌷@shahidabad313
💢بسيار#مراسم_تشييع با شكوهي برگزار شد. من چنين#تشييع با شكوهي را كمتر ديده ام.پيكر او در همه ي🌟#حرمين#طواف داده شد و اين گونه با شكوه در ابتداي☀️#وادي_السلام به#خاك سپرده شد.از آن روز تا حالا هيچ روزي نيست كه در#منزل ما براي🌷#شيخ_هادي⭐#فاتحه خوانده نشود،هميشه به ياد او هستيم.#لوله_كشي آب#منزل ما#يادگار اوست.
⚘@pmsh313
📌يادم نمي رود. يك هفته بعد از🌷#شهادت خوابش را ديدم.در#خواب نمي دانستم🌷#هادي🌷#شهيد شده. گفتم: شما كجايي، چي شد، نيستي؟
لبخندي زد و گفت:☀️#الحمد_لله به آرزوم رسيدم
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊