eitaa logo
روایتگری شهدا
24هزار دنبال‌کننده
12.4هزار عکس
5.6هزار ویدیو
84 فایل
🔰 #مقام_معظم_رهبری: 🌷 #شهدا را برجسته کنید،سیمای #منوّر اینها را درست در مقابل چشم جوانها نگه دارید. 🛑لطفا برای نشر مطالب با #مدیر_کانال هماهنگ باشید.🛑 📥مدیر کانال(شاکری کرمانی،راوی موسسه روایت شهدا،قم) 📤 @majnon313
مشاهده در ایتا
دانلود
روایتگری شهدا
فرازی از وصیت شهیدی که پیکرش بعد از 16 سال سالم به میهن برگشت👇👇 🌷سعی کنید که یکی از افرادی باشید که
🌷 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💠 🔸ارتباط و توسل معنوي عجيبي به فرجه داشت. 🔹پايش هم كه پس از سه سال حضور در جبهه شد، خود امام زمان عليه السلام داد. 🔸چهار عمل روي پايش انجام دادند اما دكترها گفته بودند، اصلاً فايده‌‌اي نكرده است، بايد ۵ يا ۶كيلو وزنش را كمتر كند. 🔹وقتي به مادر گفت، او خيلي ناراحت شد، بعد هم نذر کرد. از مال دنيا هم دو تا بيشتر نداشت که يکي را نذر خوب شدن پاي محمدرضا کرد. 🔸محمدرضا رفت آمد، گفت: مادر، غصه نخور! رفته بود پيش پزشك براي ويزيت مجدد، که دکتر گفته بود 🌷 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا @shahidabad313 ┏━━━🍃🌷🍃━━━┓ 🌷 @majnon313 ┗━━━🌷🍃🌷━━━┛ 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
✨﷽✨ ✍ راز مسجد جمکران 🌸شهیدی که بدنش با اسید هم از بین نرفت🌸 💟⇦•مجروح که شد، به اسارت دشمن در آمد و همانجا به شهادت رسید. بعثی ها او را دفن کردند و شانزده سال بعد، هنگام تبادل جنازه ‌ی شهدا با اجساد عراقی، جنازه محمدرضا شفیعی و دیگر شهدای دفن شده رو بیرون می ‌آورند تا به گروه تفحص شهدا تحویل دهند. اما جنازه محمد رضا سالم مانده، سالمِ سالم... ✳️⇦•صدام گفته بود این جنازه این طور نباید تحویل ایرانی‌ ها داده بشه. اونو سه ماه زیر آفتاب سوزان گذاشتند، اما تفاوتی نکرد، رو پیکرش آهک و اسید پاشیدند ولی باز هم بی‌ تأثیر بود.. ✴️⇦•مادرش و یکی از همرزم هاش که همیشه باهاش بود و کامل می شناختش می گفت می دونین برا چی جنازه ش سالم موند؟ 👈گفت راز سالم موندن جنازه ش چند چیزه: 🔸اهتمام جدی به نماز شب داشت 🔸دائماً با وضو بود و مداومت بر غسل جمعه داشت 🔸هیچوقت زیارت عاشورایش هم ترک نمی‌ شد 🔸هر وقت برای امام حسین (ع) گریه می ‌کرد، اشک ‌هایش رو به بدنش می ‌مالید ✅⇦•مادرش هم میگفت: به امام زمان (عج) ارادت خاصّی داشت و هر وقت به قم می ‌اومد، رفتن به را ترک نمی ‌کرد.. 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ┏━━━🍃🌷🍃━━━┓ 🌷 @shahidabad313 ┗━━━🌷🍃🌷━━━┛ 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦 ۱۴ 💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦 (س) ✍...چند روزی که از سفر اولش به سوریه می گذشت، رفتنش شروع شد. اوایل اسفند۹۴ به مناسبت # وفات (ع) با پدر ومادرم رفتیم . توی آن به پدرم گفت: بابا پایه ای هر هفته پنجشنبه ها بیایم ؟ پدرم گفت: تا جایی که بتونم همراهی ات می کنم. بهم گفت کرده یک برود و باید توی این مسیر مشکل کارم رو پیدا کنم! از ته دل می سوخت: می خوام بشم. نمی دانم چرا، ولی این لفظ شدن از زبانش نمی افتاد. 🍀راوی:زهرا عباسی،همسر شهید 📚 فصل ۱ ص ۸۰ هدیه نثار روح این بزرگوار 🌺الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌺  🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦 ۱۵ 💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦 ✍...هفت ماهه فرزندمان علی را باردار بودم و حسرتش ماند که در چله زیارت قم و جمکران همراهی اش کنم می خواستم.کنارش بنشینم وتا خود بگوییم و بخندیم، برایش چای بریزم و بدهم دستش، خودم قند بگذازم توی دهانش، وقتی بیسکویت می ریزد توی ریشش با دستمال کاغذی تمیز کنم، وسط صحبت کردن با موبایلش کلاچ بگیرد و دنده را عوض کنم، مداحی ها را عوض کنم، در اوج حال سر به سر بگذارم. برای اینکه توی شهر غریب هر غذایی را نخورد شام هم برایش می پختم. ذوق می کرد. توی زهرا پز خیلی می چسبه. 🍀راوی:زهرا عباسی،همسر شهید 📚 فصل ۱ ص ۸۱ هدیه نثار روح این بزرگوار 🌺الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌺  🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦 #برشی_از_یک_کتاب #شهید_محسن_حججی #شماره_۳۰ 💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦 #سفر #حرم #زیارت #امام_رضا(ع) #حضرت_معصومه(س) #جمکران #قم #مشهد #شهید_کاظمی ✍...صد رحمت به مارکوپولو! هر بار که زنگ می زدم،در #سفر بود: #حرم_حضرت_ معصومه(س)نایب الزیاره ام؛آمده ام سرقبر حاج احمد؛تازه رسیدم #جمکران؛ جای شما خالی، #مشهدم. تازه اگر ماشین سر حالی هم داشت این قدر دردم نمی آمد.آر.دی که نبود؛یک تکه حلبی مچاله روی چهار تا تایر‌. صبح ها سپر به سپر هلش می دادم تا زورکی به دنده یک بگیرد و روشن کند.زبانم مو در آورد از بس به محسن گفتم که این آفتابه را ببر بفروش یک ماشین آدم وار بخر؛می خندید و می گفت:توی برنامه چند ساله آینده م هست. 🍀راوی:علی صادقیان،دوست #شهید 📚#کتاب_سربلند فصل ۳ ص ۱۹۷ هدیه نثار روح این #شهید بزرگوار #صلوات 🌺الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌺  🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💕 🍃 ✔️راوی:حجت الاسلام سميعي 👈سال 1384 بود كه💧#مسجد_موسي_ابن_جعفر (علیه السلام) تغيير كرد. من به عنوان انتخاب شدم و قرار شد را به سمت يک سوق دهيم.در اين راه🌷 با راه اندازي🌷 كمك بزرگي به ما نمود. ⚘@pmsh313 🌿مدتي از راه اندازي گذشت. يك روز با به سمت حركت كرديم.به جلوي (ع) رسيديم.🌷 با جواني كه داخل بود سلام و عليك كرد. 🌿اين پسرک حدود شانزده سال سريع بيرون آمد و حسابي ما را تحويل گرفت. و حياي خاصي داشت. متوجه شدم با🌷 خيلي شده.وقتي رسيديم، از🌷 پرسيدم: از كجا اين پسر را ميشناسي؟ 🌿گفت: چند روز بيشتر نيست، تازه با او آشنا شدم. به خاطر خريد، زياد به مغازه اش ميرفتيم.گفتم: به نظر پسر خوبي مي ياد.چند روز بعد اين همراه با ما به اردوي و آمد.در آن بود كه احساس كردم اين پسر، بسيار پاكي دارد. اما کلا مشخص بود که در درون خودش به دنبال يك ميگردد! 🌷@shahidabad313 🌿اين حس را سالها بعد كه حسابي با او شدم بيشتر كردم. او مسيرهاي مختلفي را در زندگي اش كرد.🌷 راه هاي بسياري رفت تا به خودش برسد و گمشده اش را پيدا كند.من بعدها با🌷 بسيار شدم. او خدمات بسيار زيادي در حق من انجام داد كه گفتني نيست. 🌿اما به اين رسيدم كه هادي با همه ي مشكلاتی كه در داشت و بسيار سختي ميكشيد، اما به دنبال خودش ميگشت.براي اين حرف هم دليل دارم: در#فوتباليست خوبي بود، به او می گفتند: *🌷 دِل پيه رو* 🌷 هم دوست داشت خودش را بروز دهد. 🌿كمي بعد را رها كرد و ميخواست با كردن، گمشده ي خودش را پيدا كند.بعد در جمع بچه هاي و مشغول فعاليت شد.🌷 در هر عرصه اي كه وارد ميشد بهتر از بقيه كارها را انجام ميداد.در هم گوي را از بقيه ربود. ⚘@pmsh313 🌿بعد با بچه هاي هيئتي شد. از اين به آن رفت. اين دوران، خيلي از لحاظ#رشد كرد، اما حس ميكردم كه هنوز گمشده ي خودش را نيافته.بعد در اردوهاي و اردوهاي🌷 و او را ميديدم. بيش از همه فعاليت ميکرد، اما هنوز ... 🌿از لحاظ و هم وضع او خوب شد اما باز به آنچه ميخواست نرسيد.بعد با بچه هاي قديمي#رفيق شد. با آنها به اين و آن ميرفت. دنبال🌷 بود. 🌿بعد خريد، براي خودش كسي شده بود. با برخي بزرگترها اينطرف و آنطرف ميرفت. اما باز هم ...تا اينكه پايش به باز شد. كمتر از يك سال در بود. اما گويي هنوز ... بعد هم راهي شد. نا آرام🌷، گمشده اش را در كنار مولایش (ع) پيدا كرد. 💥او در آنجا گرفت و براي هميشه شد... 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
✍هر ماه نصف حقوقشو به درجه داران می داد و هر وقت که میدان جنگ نبود هر هفته به قم و جمکران با ماشین شخصی خودش می رفت. 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊