#پسرک_فلافل_فروش
#داستان_زندگی_شهید_مدافع_حرم
#شهید_هادی_ذوالفقاری
#انتشارات_شهید_ابراهیم_هادی
#قسمت_پنجم
💕 #آن_روزها ✨
✔️راوی:#مادر_شهيد
👈در خانواده اي بزرگ شدم كه توجه به#دين و#مذهب نهادينه بود. از روزِ اول به ما ياد داده بودند كه نبايد#گرد_گناه بچرخيم. زماني هم كه باردار ميشدم، اين مراقبت من بيشتر ميشد.
⚘@pmsh313
📍سال 1367 بود كه🌷#محمد_هادي يا همان هادي به دنيا آمد. پسري بود بسيار دوست داشتني. او در #شب_جمعه و چند روز بعد از#ايام_فاطميه به دنيا آمد. يادم هست كه#دهه_فجر بود. روز 13 بهمن. وقتي ميخواستيم از بيمارستان مرخص شويم، تقويم را ديدم كه نوشته بود:🌷#شهادت_امام_هادي (علیه السلام).براي همين نام او را🌷#محمد_هادي گذاشتيم. عجيب است كه او#عاشق و دلداده ي #امام_هادي شد و در اين راه و در شهر#امام_هادي(علیه اسلام) يعني#سامرا به#شهادت رسيد.
📍هادي اذيتي براي ما نداشت. آنچه را ميخواست خودش به دست مي آورد.
از همان #كودكي روي پاي خودش بود. مستقل بار آمد و اين، در آينده ي زندگي او خيلي تأثير داشت.
📍زمينه ي#مذهبي خانواده بسيار در او تأثيرگذار بود. البته من از زماني كه اين پسر را باردار بودم، بسيار در#مسائل_معنوي مراقبت ميكردم. هر چيزي را نميخوردم
💥خيلي در#حلال و #حرام دقت ميكردم. سعي ميكردم كمتر با نامحرم برخورد داشته باشم.
📍آن زمان ما در#مسجد_فاطميه بوديم و به نوعي #مهمان_حضرت_زهرا (سلام الله علیها) .من#يقين دارم اين مسائل بسيار در شخصيت او اثرگذار بود. هر زمان مشغول#زيارت_عاشورا ميشدم،#هادي و ديگر بچه ها كنارم مينشستند و با من #تكرار ميكردند.
📍وضعيت مالي خانواده ي ما متوسط بود. هادي اين را ميفهميد و شرايط را درك ميكرد. براي همين از همان كودكي#كم_توقع بود.
⚘@pmsh313
📍در دوره ي دبستان در مدرسه ي🌷#شهيد_سعيدي بود. كاري به ما نداشت. خودش درس ميخواند و...
📍از همان ايام پسرها را با خودم به#مسجد_انصار_العباس ميبردم. بچه ها را در واحد نوجوانان #بسيج ثبت نام کردم. آنها هم در کلاس هاي ☀️#قرآن و اردوها شرکت ميکردند.
📍دوران راهنمايي را در مدرسه ي🌷#شهيد_توپچي درس خواند. درسش بد نبود، اما كمي بازيگوش شده بود. همان موقع كلاس ورزش هاي رزمي ميرفت.
🌼مثل بقيه ي هم سن و سالهايش به 💥فوتبال خيلي علاقه داشت.
📍سيكلش را كه گرفت، براي ادامه ي تحصيل راهي دبيرستان🌷#شهدا گرديد.
اما از همان سال هاي اوليه ي دبيرستان، زمزمه ي ترك تحصيل را كوك كرد!
📍ميگفت ميخواهم بروم سر كار، از درس خسته شده ام، من توان درس خواندن ندارم و...
⚘@pmsh313
📍البته همه اينها بهانه هاي#دوران_جواني بود. در نهايت درس را رها كرد.
📍مدتي بيكار و دنبال بازي و... بود. بعد هم به سراغ كار رفت.
📍ما كه خبر نداشتيم، اما خودش رفته بود#دنبال_کار. مدتي در يک توليدي و بعد مغازه ي يكي از دوستانش مشغول🌱#فلافل_فروشی شد.
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#پسرک_فلافل_فروش
#پسرک_فلافل_فروش
#داستان_زندگی_شهید_مدافع_حرم
#شهید_هادی_ذوالفقاری
#انتشارات_شهید_ابراهیم_هادی
#قسمت_بیست_و_پنجم
💚اهل ذکر،دائم با وضو،❤️
🍃 #ویژگی_ها✨
👈اين سخنان را از خيلي ها شنيدم. اينکه🌷#هادي ويژگي هاي خاصي داشت. هميشه💧#دائم_الوضو بود. #مداحي مي کرد.اکثر اوقات ذکر#سينه_زني#هيئت را مي گفت.
🌷@shahidabad313
💢#اهل_ذکر بود. گاهي به#شوخي مي گفت: من دو هزار تا#يا_حسين(علیه السلام) حفظ هستم. يا مي گفت: امروز هزار بار ذکر#يا_حسين(علیه اسلام) گفتم، #عاشق امام حسين (علیه السلام) و گريه براي ايشان بود.
⚘@pmsh313
💢واقعاً براي ارباب با سوز 💧#اشک مي ریخت.
#اخلاص او زبانزد رفقا بود. اگر کسي از او تعريف مي کرد، خيلي بدش مي آمد. وقتي که شخصي از زحمات او #تشکر مي کرد، مي گفت: #خرمشهر را خدا آزاد کرد!
💢يعني ما کاري نکرده ايم. همه کاره خداست و همه ي کارها براي خداست. حال و هوا و خواسته هايش مثل #جوانان همسن و سالش نبود. دغدغه مندتر و جهادي تر از ديگر #جوانان بود.انرژي اش را وقف #بسيج و کار فرهنگي و #هيئت کرده بود. در آخر راهي جز #طلبگي در #نجف پاسخگوي غوغاي درونش نشد.
🌷@shahidabad313
📍من شنيدم که دوستانش مي گفتند:🌷#هادي اين سال هاي آخر وقتي#ايران مي آمد، بارها روي صورتش#چفيه مي انداخت و مي گفت: اگر به نامحرم #نگاه کنيم راه🌷#شهادت بسته مي شود.
⚘@pmsh313
📍خيلي دوست داشت به#سوريه برود و از#حرم #حضرت_زينب (علیها السلام) دفاع کند. يک طرف ديوار خانه را از بنري پوشانده بود که رويش اسم #حضرت_زينب (علیها السلام) نوشته شده بود. مي گفت نبايد بگذاريم #حرم عمه ي سادات، دست تروريستها بيفتد.
🌷@shahidabad313
💢وقتي مي خواست براي نبرد با #داعش برود، پرسيديم #درس و #بحث را مي خواهي چه کني؟ گفت: اگر🌷#شهيد نشدم، درسم را ادامه مي دهم. اگر🌷#شهيد شوم، که چه بهتر خدا مي خواهد اينگونه باشد.
🔰در ميان فيلم ها به#خدا_حافظ_رفيق خيلي علاقه داشت. سي دي#فيلم را تهيه کرد و براي #خانواده پخش نمود.خواهرش مي گفت: من مدت ها فکر مي کردم🌷#هادي هم مثل آدم هاي درون #فيلم، هر شب با #موتور و با دوستانش به🌷#بهشت_زهرا (علیها السلام) مي رود. صحنه هاي اين فيلم همه اش جلوي چشمهاي من است.
🌷@shahidabad313
💎همه اش نگران بودم مي گفتم نکند شباهت هاي🌷#هادي با محتواي#فيلم اتفاقي نباشد!
🌷#هادي مثل ما نبود که تا يک اتفاقي مي افتد بيايد براي همه تعريف کند. هيچ وقت از اتفاقات نگران کننده حرف نميزد.#آرامش در کلامش جاري بود.
⏺برادرش مي گفت: «نمي گذاشت کسي از دستش ناراحت شود اگر دلخوري پيش ميآمد، سريعاً از#دل طرف درمي آورد.🌷#هادي به ما مي گفت يکي از خاله هايمان را در#کودکي ناراحت کرده، اما نه ما چيزي به خاطر داشتيم نه خاله مان.ولي همه اش مي گفت بايد بروم#حلاليت بطلبم. هيچ وقت#دوست نداشت کسي با دلخوري از او جدا شود.»
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊