eitaa logo
روایتگری شهدا
23.1هزار دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
5.1هزار ویدیو
72 فایل
🔰 #مقام_معظم_رهبری: 🌷 #شهدا را برجسته کنید،سیمای #منوّر اینها را درست در مقابل چشم جوانها نگه دارید. 🛑لطفا برای نشر مطالب با #مدیر_کانال هماهنگ باشید.🛑 📥مدیر کانال(شاکری کرمانی،راوی موسسه روایت شهدا،قم) 📤 @majnon313
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5769547512813715457.pdf
3.73M
📕 #کتاب #پسرک_فلافل_فروش 😍 #زندگینامه ⌛️ #شهید_مدافع_حرم ♥️ #محمد_هادی_ذوالفقاری 🥀 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
♥️دانش‌آموز شهیدی که با کتاب‌های درسی‌اش تفحص شد‼️ 💔🕊در منطقه فکه پیکر شهید 16 ـ 17 ساله‌ای را پیدا کردم که زیر لباسش برجسته بود؛ 😳🤔👕 وقتی دکمه‌هایش را باز کردم یک و دفتر زیر لباس گذاشته بود. کتابى که 10 سال تمام، با شهید همراه بوده است، کتاب فیزیک بود.📙📒😩😭 💔🕊یکى از روزها، در منطقه عملیاتى «والفجر یک» در ارتفاع 112 فکه، محورى که نیروهاى گردان خندق لشکر 27 حضرت رسول صلى‌الله علیه وآله وسلم، عملیات کرده بودند، صحنه بسیار عجیبى دیدم که برایم جالب و تکان دهنده بود.😳😱 💔🕊از دور پیکر شهیدى را دیدم که آرام و زیبا روى زمین دراز کشیده و طاق باز خوابیده بود؛😔🕊 سال 72 بود و حدود 10 سال از شهادتش مى‌گذشت؛ نزدیک که شدم، از قد و بالاى او تشخیص دادم که باید نوجوانى باشد حدود 17 - 16 ساله.😞😭 💔🕊بر روى پیکر، آنجا که زمانى قلبش در آن مى‌تپیده، برجستگى‌اى نظرم را به خود معطوف کرد؛😳🤔 جلوتر رفتم و در حالى که نگاهم به پیکر استخوانى و اندام اسکلتى‌اش بود،😔💀🙈 💔🕊در گودى محل چشمانش، معصومیت دیدگانش را مى‌خواندم،😭👁 آهسته و با احتیاط که مبادا ترکیب استخوان‌هایش بهم بریزد، دکمه‌هاى لباس را باز کردم؛😩💀 🕊💔 در کمال حیرت و تعجب، متوجه شدم یک کتاب و دفتر زیر لباسش گذاشته بوده؛😳📒📗😞 کتاب پوسیده را که با هر حرکتى، برگ برگ و دستخوش باد مى‌شد، برگرداندم؛ کتابى که ۱۰ سال تمام، با شهید همراه بوده است، کتاب فیزیک بود.😫😭🕊👨‍🏫 🕊💔 یک دفتر که در صفحات اولیه آن بعضى از دروس نوشته شده بود؛📒😞 خودکارى که لاى دفتر بود، ابهت خاصى به آنچه مى‌دیدم، مى‌داد؛ نام شهید بر روى جلد کتاب نوشته بود.😭 🕊💔مسئله‌اى که برایم خیلى جالب بود، این بود که او قمقمه و وسایل اضافى همراه خود نیاورده و نداشت، 💦😳🍶 ولى کسب علم و دانش آن قدر برایش مهم بوده که در بحبوحه عملیات کتاب و دفترش را با خود جلو آورده بوده تا هرجا از رزم فراغتى یافت، درسش را بخواند.📒📘😩😔😭 منبع: خبرگزاری فارس 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
📚 #معرفی #کتاب خاک ‌های نرم کوشک 👌این کتاب شرح حال انسانی وارسته است که قبل از #انقلاب در روستایی از توابع تربت حیدریه به کار سخت و طاقت‏ فرسای بنایی مشغول بود و در کنار آن به خواندن دروس حوزوی نیز روی آورده بود تا اینکه بعدها به علت شدت یافتن مبارزات او زندانی و مورد شکنجه‏ های وحشیانه ساواک قرار گرفت. 🍀 با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران زمینه‏ های لازم برای رشد او مهیا شد چنان لیاقتی از خود نشان داد که زبان‏زد همگان شد و نامش حتی در محافل خبری استکبار جهانی نیز راه یافت. 🍁 رمز رستگاری #شهید_برونسی عبودیت و #بندگی بی‏ قید و شرط او در مقابل حق و حقیقت بوده است. «از کتاب خاک های نرم کوشک» با دارا بودن عنوان «پرتیراژترین کتاب دفاع مقدس» می توان یاد کرد... این اوستا عبدالحسین #برونسی، قبل از انقلاب یک بنّا بود و با بنده هم مرتبط بود؛ شرح حالش را نوشته‌اند، من توصیه می‌کنم و واقعاٌ دوست می‌دارم شماها بخوانید؛ اسم این کتاب، خاک‌های نرم کوشک است... 👤مقام معظم رهبری 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
✍اهل مطالعه و رفیق بود. به هر خانه و پیش هر دوست و آشنایی می‏ رفت ، اول کتابی هدیه می‏کرد. او از تازه‏ های کتاب با خبر بود. کتاب های مناسب کودکان و نوجوانان را نخست خودش می‏ کرد و بعد به خانه ما می ‏آورد و با زمینه ‏‌سازی می ‏گفت که ، بهتر است چه کتابی را بخوانید..... 📚ستارگان خاکی 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
روایتگری شهدا
⚡﷽⚡ 🌷 #گذری_بر_زندگی_شهدا(۴) 🥀#شهید_سپهبد_حاج_قاسم_سلیمانی 🍀#شهید_مدافع_حرم_
♻️ محمودرضا خودش هم این و پرکاری را داشت. این اواخر یکبار گفت: «من یکبار پیش برای بچه‌ها حرف می‌زدم، گفتم بچه‌ها من اینطور فهمیده‌ام که خداوند را به کسانی می‌دهد که پرکار هستند و شهدای ما غالبا اینطور بوده‌اند.» بعد گفت: « این حرف را تأیید کرد و گفت بله همینطور بود.» 📚 تو شهید نمی شوی ص ۵۳ ☘به نقل از برادر 🌺 @shahidabad313 🌺 @pmsh313 https://www.instagram.com/p/B7Twm2AJDBG/?igshid=9r2koolqd56v 🌷☀️🌷☀️🌷☀️🌷☀️🌷☀️🌷☀️
👈 🌼جدیدترین و آخرین 💢از بهار سال 1364 در واحد آر.پی.جی لشکر 27 محمد رسول الله (ص)، با جوانی آشنا شدم داش مشدی و باصفا، بچۀ محلۀ "تی دوقلو" میدان خراسان. 💢"" که ظاهرا قبل از آن در کردستان بود، برای اولین بار به جنوب اعزام شده و به واحد ما آمده بود. حدود 2 سال با حمید آشنا بودم و مدتی در گردان 🌷 همرزم بودیم. 💥روز چهارشنبه 17 تیر 1366، همراه به معراج شهدای تهران رفتیم تا جنازۀ "🌷" را ببینیم. وارد یکی از سردخانه‌ها شدیم. اتاقی بود حدود 4 متر در 4. حامد یک‌راست رفت سراغ تابوت جمشید. 💢نمی‌دانم چه شد که به محض ورود، روی اولین تابوت سمت راست را خواندم: "تهران، میدان خراسان، تیردوقلو، کوچۀ برق ادیسون ..." 💢چی؟ کوچۀ برق ادیسون؟ این اسم خیلی برایم آشنا بود. آن‌جا خانۀ🌷 بود. همیشه به شوخی بهش می گفتم: - آخه اینم شد اسم ؟ انشاءالله شهید بشی تا را به نامت کنند! 🌷بلافاصله درِ تابوت را باز کردم. خودش بود؛⚘. بدنش کاملا سیاه بود؛ می‌گفتند باوجود اینکه تابستان است، ارتفاعات ماووت عراق یخ‌بندان و سرد است. ظاهرا این‌ها هم یکی دو روز روی ارتفاعات و میان برف مانده بودند. ☀️صورتش از انفجار یا سرما سیاه شده بود. لبانش باز بودند، ولی آن خندۀ داش‌مشدی را نداشتند. سینه‌اش کاملا متلاشی بود. دل و روده‌اش هم. 💢سرم را بردم پایین. از، بوسه‌ای از لبان بازش گرفتم. آن‌قدر سرد بودند که لب‌هایم به لبانش چسبید. سخت لبانم را از لبش جدا کردم. آن طور که می گفتند:
اصحاب آخرالزمانی📚 چهل و پنج حکایت عاشقانه از ارادت شهدای والامقام به سید و سالار شهیدان🌷 🌷☀️🌷☀️🌷☀️🌷☀️🌷☀️🌷 🌱 🌺@shahidabad313 🌱 🌺@pmsh313 🌷☀️🌷☀️🌷☀️🌷☀️🌷☀️🌷
💚سعادت با کتاب❤️ ✔️راوی: خواهر شهید 👈سال هاي آخر☀️ را به مي آمد.هميشه با ورود به ابتدا به☀️ مي رفت و موقع بازگشت به☀️ هم به☀️ مي رفت. 🌷@shahidabad313 💢در شب هاي☀️ با هم به🕌 و دعاي مي رفتيم.برخي شبها نيز با هم به🕌 و دعاي مي رفتيم. چه شبها و روزهايي بود. ديگر تكرار نمي شود. ⚘@pmsh313 🌷 در كنار كارهاي و به كارهاي هنري هم مشغول شده بود.يادم هست كه در رايانه ي شخصي او تصاوير بسيار زيبايي ديدم كه توسط خود🌷 كار شده بود؛ تصاوير🌷 كه توسط فتوشاپ آماده شده بود. 🌷@shahidabad313 💢بودن در آن روزها كنار🌷 براي ما دنيايي از بود.در اين آخرين#رفتار و او خيلي تغيير كرده بود؛ معنوي تر شده بود.يك شب از برادرم سؤال كردم چطور اين قدر كردي؟ ⚘@pmsh313 🌟گفت: كتابي هست به نام واقعاً اگر كسي مي خواهد به يا به_سعادت برسد، بايد هر يك از اين را بخواند.بعد خودش را آورد و از روي براي ما مي خواند و مي گفت به اين توصيه ها كنيد تا به برسيد. 🌷@shahidabad313 📌مثلاً، يك مي گفت: سعي كنيد شما بيشتر از حرف زدن باشد.هر حرفي مي خواهيد بزنيد كنيد كه آيا دارد يا نه؟! بي دليل نزنيد كه خيلي از صحبت هاي ما به و و ... مي شود. ⚘@pmsh313 🍁شب بعد درباره ي و#حرف زد.اينكه در شوخي ها كسي را نكنيم. افراد را به خاطر و ... مورد قرار ندهيم.البته خودش هم قبل از همه اين موارد را مي كرد. 🌷@shahidabad313 🍁شب ديگر درباره ي اين كرد كه در و سرتان را بالا نگيريد. با صداي بلند در جلوي#حرف نزنيد.سعي كنيد سر به زير باشيد. اگر با زياد و بي دليل كند، و او از دست مي رود. يك در و اوست. ⚘@pmsh313 🍀روز بعد به و رفت تا مقداري وسايل لازم براي را تهيه كند.آن وقتي به آمد يك براي ما آورده بود. را به ما داد. هنوز اين را داريم و به توصيه ي🌷 آن را مي خوانيم و سعي در كردن آن داريم. 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
درکمین‌گل‌سرخ.pdf
2.42M
💎متن پی دی اف کتاب در کمین گل سرخ؛ خاطرات شهید صیاد شیرای 🌟@shahidabad313 ☀️🌟☀️🌟☀️🌟☀️🌟
⚡﷽⚡ 🌷(۸) ✅ ⭕️به و دو چندانی این پویش ⭕️ان شاءالله اندکی از دین ما به ادا شود 🔺️ ☀️ 🔻 و شهدای علم و دانش 🍁 🌷مصطفی چمران در ۳۱ خرداد ماه ۱۳۶۰ در مسیر دهلاویه-سوسنگرد بر اثر اصابت ترکش خمپاره به پشت سرش در ۴٩سالگی به رسید🌷 💢به نقل برادرش مهدی چمران: 💠وقتی شهید چمران از دنیا رفت، یک تفنگ کلاشینکف که با خون دهلاویه آغشته بود و همچنین یک دست لباس تکه تکه از وی ماند که در جیب آن هم نوشته‌های زیبایی بود. همچنین یک دست کت و شلوار و چیزهای ساده دیگری و حدود ۳۵ هزار تومان پول نقد در حساب بانکی از وی باقی ماند. 🔹چون از مهرماه که به جبهه رفته بود دیگر به فکر حساب بانکی و گرفتن حقوق خود نبود. این پول در حساب شعبه پاستور بانک ملی وی هنوز هم باقی مانده است و من گفتم حیف است آن را بگیریم تا حداقل بدانند که: چنین نماینده‌ای با چنین شیوه‌ای از زندگی هم وجود داشته است و چنین سطحی از عرفان را در زندگی خود نشان داده است. ✅ البته نزدیک به ۱۰ هزار جلد کتاب نیز از وی باقی ماند چراکه وی زیاد دوست داشت. 🔮 🍀🌟🍀🌟🍀🍀🌟🍀🌟🍀🍀 💎 🌟@shahidabad313 💎 🌟@pmsh313 🍀🌟🍀🌟🍀🍀🌟🍀🌟🍀🍀
⚡﷽⚡ 🌷(۱۰) ✅ ⭕️به و دو چندانی این پویش ⭕️ان شاءالله اندکی از دین ما به ادا شود 🔺️ ☀️ 🔻 و شهدای والامقام روحانی 🍁 ⬅️با عنوان شهید مدافع حرم،به‌قدری از نظر در سطح بالایی قرار داشتند که ایشان برای شروع تدریس خود از دروس سطح عالی آغاز کردند پس از شهادتشان مشخص شد که باوجود سن کم،قریب الاجتهاد بودند. 💠آنگونه که در خصوصیات اخلاقی این بزرگوار نقل کرده اند، بسیار خوشرو بود و همواره آراستگی ظاهر را حفظ می‌کرد. به ورزش کردن اهمیت می‌داد و تلاش داشت تا نمازهای☀️ خود را در🕌 اقامه کند. 💢از آنجا که ساکن بود، به حضور هفتگی در🕌 مقدس جمکران و نیایش با☀️ عصر(عج)اهتمام داشت و دعای، زمزمه همیشگی اش بود. 🔹در اتاق کارش «سلام بر ابراهیم»ی داشت که با عربی حاشیه نویسی کرده بود و می خواست خاطرات ابراهیم را برای سوری ها بخواند تا همه بدانند فرمانده ی او کیست؟ 🔹تنها مناجات‌نامه‌ای با خداوند به زبان عربی از خود به‌جا گذاشته است که در انتهای آن‌یک جمله به فارسی نوشته‌شده که به دعای همه شما محتاجم.  🍃 به همه گفته بود"باید جانانه بجنگیم که حتی اثری از ما نماند تامردم به زحمتِ نیفتند" 🔮 🍀🌟🍀🌟🍀🍀🌟🍀🌟🍀🍀 💎 🌟@shahidabad313 💎 🌟@pmsh313 🍀🌟🍀🌟🍀🍀🌟🍀🌟🍀🍀
1545036957.pdf
2.88M
📚نام کتاب : یازهرا 📜موضوع :خاطرات شهید محمدرضا تورجی زاده ✍️نویسنده : گمنام 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
📝 راوی: 🔶 شب عقد کلی سنت شکنی کردیم. سفره نینداختیم، یک سجاده پهن کردیم رو به قبله، و یک جلد قرآن هم مقابلش. 🔹 مهریه را هم بر خلاف آن زمان سنگین نگرفتیم؛ اما مراسم‌مان شلوغ بود. همه را دعوت کرده بودیم؛ ♦️ البته نه برای ریخت و پاش، برای اینکه سادگی ازدواج‌مان را ببینند؛ این که می‌شود ساده ازدواج کرد، و خوشبخت بود. ⚜ عروسی‌مان هم از این ساده تر بود. اصلا مراسمی نبود. شب نیمه شعبان، خانواده علی آمدند خانه ما، دورهم شام خوردیم، بعد هم من و علی رفتیم خانه‌ی بخت. 📚 قرمز رنگ خون بابا 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🍃 مجموعه‌اى است از محصولات یک فکر، یک اندیشه، یک ذوق، یک هنر؛🌱 مجموعه‌اى است از یافته‌هاى یک یا چند انسان. ما خیلى باید مغتنم بشمریم که از محصول فکر آحاد گوناگون بشر استفاده کنیم؛❣ این کارى است که کتاب به ما تقدیم می‌کند، هدیه میکند؛ این هدیه‌ى کتاب به ماست.🍃 لذا کتاب یک پدیده و یک موجود ذى‌قیمت است؛ همیشه این‌جور بوده است، در آینده هم همین‌جور خواهد بود. لذاست که به کتاب بایستى اهتمام ورزید! "امام خامنه‌اے" 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
933766_366.mp3
6.95M
شهیدان خدایی به یاد ش یادتون نره ✌️ 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
~🕊 وقتی از عملیات خبری نبود، می خواستی پیداش کنی، باید جاهای دنج را می گشتی. پیداش که میکردی، می دیدی 📚 به دست نشسته، انگار توی این دنیا نیست. ده دقیقه وقت که پیدا می کرد، می رفت سر وقت کتابهاش. گاهی که کار فوری پیش می آمد، کتاب همان طور باز📖 می ماند تا برگردد. ✍کتاب شهید زین الدین، ص 52 ♥️🕊 ✨💖 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
سیره_تربیتی_شهدا 📝 راوی: 🔶 شب عقد کلی سنت شکنی کردیم. سفره نینداختیم، یک سجاده پهن کردیم رو به قبله، و یک جلد قرآن هم مقابلش. 🔹 مهریه را هم بر خلاف آن زمان سنگین نگرفتیم؛ اما مراسم‌مان شلوغ بود. همه را دعوت کرده بودیم؛ ♦️ البته نه برای ریخت و پاش، برای اینکه سادگی ازدواج‌مان را ببینند؛ این که می‌شود ساده ازدواج کرد، و خوشبخت بود. ⚜ عروسی‌مان هم از این ساده تر بود. اصلا مراسمی نبود. شب نیمه شعبان، خانواده علی آمدند خانه ما، دورهم شام خوردیم، بعد هم من و علی رفتیم خانه‌ی بخت. 📚 قرمز رنگ خون بابا 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💎 (۹) 🍀(ره) ⭐ همراه با تلاش خالصانه 🌿 و درس آموز 🍂مقدمه سازی 👈: ص ۱۷ 🔹️به اهتمام: سیدعبدالمجید کریمی 🔸️انتشارات زائر رضوی 🖊گزارش یک آدم ربایی ص ۲۳ 🔸️حاج قاسم آرام و قرار نداشت و به اقتضای کارش مدام در سفر بود. بدیهی است که در طول مسیرها، مطالعه می کرد؛ اما او چه می خواند؟ 🔸️یکی دو سال پیش صفحه ای در اینستا گرام، عکسی از حاج قاسم بـه اشـتـرا ک گـذاشـت کـه او را در هواپیما و در حـال خـوانـدن و یادداشت نوشتن نشان می داد. 🔸️در توضیح عکس نوشته شده بود: »در حال پرواز و مطالعۀ کتاب گابریل گارسیا مارکز«. البته از تصویر به سختی می شد فهمید که سردار کدام مارکز را می خواند؛ اما بعدها مشخص شد نام این کتاب »گزارش یک آدم ربایی« است. 🔸️گزارش یک آدم ربایی مارکز، ماجرای مستندی از عملیاتهای ربایش و رهاسازی تعدادی از چهره های سرشناس کلمبیا در دهۀ ۹۰ است و منبع خوبی بـرای آشنایی با فنون عملیات ربایش و رهایی گروگان به شمار می رود. 🌼شهید سلیمانی ┏━━━🍃🌷🕊━━━┓ 🌷 @shahidabad313 🌷 ┗━━━🕊🌷🍃━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📚 شوخی حضرت آقا با جوونایی که اهل متاب نیستن! 😍 دلم می‌خواد شماها واقعا کتاب بخونین 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
شهید محمد‌ حسین یوسف الهی 🌷 وقتی محمد حسین در کلاس اول دبیرستان بود، رفته بود مسجد. دیر کرده بود. نگرانش شدم. وقتی پدرش آمد، از او پرسیدم: محمد حسین کجاست؟ گفت: نگران نباش! مسجد است می آید. وقتی آمد خانه از علت دیر آمدنش پرسیدم و گفتم: مگر نباید ناهار بخوری؟ 🧔 گفت: با بچه ها قرار گذاشتیم روزی چند ساعت به مطالعه های شهید مطهری و دکتر شریعتی بگذرانیم. شما دیگر باید به دیر آمدن و نیامدن من عادت کنید. (راوی: مادر شهید) 📚 کتاب حسین پسر غلام حسین (نخل سوخته، ص 32. 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🌷وقتی از عملیات خبری نبود، میخواستی پیدایش کنی، باید جاهای دنج را می گشتی. پیدایش که می کردی، میدیدی به دست نشسته، انگار توی این دنیا نیست. ده دقیقه وقت که پیدا می کرد، می رفت سر وقت هایش. گاهی که کار فوری پیش می آمد، کتاب همان طور باز می ماند تا برگردد. 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
برادر باغبانی می‌گوید: تقریبا تمام را ریز به ریز دیده بود. می‌گفت فتح ۲۰۱۳ بود. حتی مسئولش می‌گفت فیلم هایی که گرفته بود به لحاظ فنی واقعا است و حتی می‌توان گفت یک است. 🍃⚘🍃 هادی باغبانی، و ایرانی در مناطق حاشیه‌ای توسط تروریست‌های تکفیری النصره به رسید. 🍃⚘🍃 با تو می مانم: زندگی داستانی ی مدافع حرم، هادی باغبانی به روایت همسر, منصوره قنادیان, انتشارات روایت فتح ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📒 + کتاب (مثبت ) 📚 معرفی کتاب آخر رفاقت ✍️ به کوشش: مرتضی احمر 🌹به مناسبت ۲۴ دی ماه سالروز شهادت حاج احمد کریمی، فرمانده گردان حضرت معصومه علیها السلام لشکر ۱۷ علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام قم ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📒 + کتاب (مثبت ) 📚 معرفی کتاب آخر رفاقت ✍️ به کوشش: مرتضی احمر 🌹به مناسبت ۲۴ دی ماه سالروز شهادت حاج احمد کریمی، فرمانده گردان حضرت معصومه علیها السلام لشکر ۱۷ علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام قم 🍃 ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
برشی از کتاب زیبای شهیدنوید👆 «حد دوست داشتن ومحبت کردن چیه؟» جواب رو از زبان شهیدنوید صفری بشنوید که به همسرشون گفتند: «تا وقتی به طرف مقابلت محبت کن که این کارت بخاطر خـدا باشه. اگه احساس کردی داری محبت می کنی که بازخورد ببینی و برات جبران کنن، این کارو اصلا نکن؛ چون اگه جبران نکنن، اونوقت کار خراب میشه.» ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯