سالگرد آسمانی شدنت...
پروانه شدنت...
حاج قاسمی شدنت...
مبارک...💔
شهید اصغر پاشاپور♥️
═ ೋღ🍂🌸🍂ღೋ═
@shahidegheirat
═ ೋღ🍂🌸🍂ღೋ═
🌱#تلنگرانه
درڪربلا🖇♥️
داشمشتۍهارفتندبهیاریامامحسین«ع»
وشهــــــیدشدند🕊
مقدسهااستخارهڪردند
استخارشانبدآمـــد !!
[آیتاللهمجتهدیتهرانی]
#فاستبقوا_الخیرات
═ ೋღ🍂🌸🍂ღೋ═
@shahidegheirat
═ ೋღ🍂🌸🍂ღೋ═
#پروفایل_دلبرانه 📸❣️
مالک اشتر سیدعلی {♥️}
ایکاش ما نیز لایق باشیم
تا همچون شما
🌱سرباز حقیقی علی✨زمانمون؛ باشیم و بمانیم ...
☔️💚
#حاج_قاسم
╭─┅─ 🍃 🌺 🍃 ─┅─╮
@shahidegheirat
╰─┅─ 🍃 🌺 🍃 ─┅─╯
#نجوا_با_شهدا💞
حالا که رفتہاے
قطـره قطـره💧💧
رود رود🌊
مـوج مـوج⚡️⚡️
بیکــران💫
ادامــــــہاتـــ مےدهند
از زمیـن بہ آسمـان
🌺❤️
°|• #شهید_غیرت ـღ شهید علی خلیلی •|°
╭─❀••❈✿♡✿❈••❀─╮
@shahidegheirat
╰─❀••❈✿♡✿❈••❀─╯
{☔️🍎}
🌱هشٺ ماه در بیمارستاݩ🏩
#قسمت_اول 1️⃣
:)
🍃محلول گاواژ را در سرنگ ریختم. قطره، قطره تا 50 سیسی شود و اما پیرزنی که آرام چشمهایش را بسته بود و من باید از طریق لولهای که به معدهاش ختم میشد غذا🥛🥣میدادم. چشمهایم را با نگرانی بر روی مانیتور دستگاهی که علائم حیاتی پیرزن را نشان میداد دوختم👀و با پایین آمدن اکسیژن پیرزن نگران شدم به طوری که سردی دستانم را حس میکردم، گاواژ بیمار تمام شد😌. سرنگ را شستم🚰🧴و داخل ظرفی که روی میز بیمار بود قرار دادم. ملافه و روسری بیمار را مرتب کردم.
به سمت ایستگاه پرستاری رفتم. دستکش قبلی را مچاله و دور انداختم و دستکش جدیدی بر دست کردم که انگشتان نحیفم در آن گم شده بود.
ترس و اضطراب😰😥در وجود بسیاری از بیماران موج میزد؛ وظیفه اصلی ما هم روحیه بخشی به این حال اسفناک بیماران بود. بیمارانی که میل خوردن غذا🍲را نداشتند و غذاهای🍱بستهبندی شدهای که روزی سطل زبالهها میشد و غذاهایی🍖🥘 که خانوادهها با هزاران شوق تهیه میکردند تا قوت جان بیمار شود و ما از پشت شیلد🥽و ماسک با لبخند☺️و هزار شیوه اشتهای از دست رفته بیماران را احیا میکردیم تا از گرسنگی حالشان وخیم تر نشود...
به اتاق دیگری رفتم...
🌹ادامه دارد °•••
⭐️🌙
ღ @shahidegheirat
┗ ━⇱━ ღ 🌙⭐️
#پروفایل_دلبرانه 📸❣️
در عشق نپرسند
عرب را و عجم را ...
🌹فرمانده محبوب دلها؛ شهید ابومهدیالمهندس 💟
#حاج_قاسم
#شهیدانه 🕊🌷
═ ೋღ🍂🌸🍂ღೋ═
@shahidegheirat
═ ೋღ🍂🌸🍂ღೋ═
#نجوا_با_شهدا💞
حالا کھ رفتھاے
مطمئنم شبھاے جمعھ
کربلایے
بوے سیب
در فضاے سینہام مےپیچد
نفس مےکشم
عطرحرم را
مےشناسم......
°|• #شهید_غیرت ـღ شهید علی خلیلی •|°
╭─❀••❈✿♡✿❈••❀─╮
@shahidegheirat
╰─❀••❈✿♡✿❈••❀─╯
❮شـھیـد علـے خلیلی❯
🌈🌹 تموم جهان🌍 هم بگردی🔎 رفیق فابریک با معرفت تر از شهدا پیدا نمیکنی... :) 💖بهترین حس یعنی با شهدا ر
🌷🍃🌷
#رفاقت_شهدایی 💗
تا حالا فکر کردی🤔با یه شهید رفیق شی؟؟
از اون رفیق فابریکا😎؟؟
از اونا که همیشه باهمن؟؟
امتحان کردی؟؟
هرچی ازش بخوای بهت میده!!😍
آخه خاطرش پیش خدا خیلی عزیزه
میخوای باهاش رفیق شی؟؟!!
✅گام اول:
انتخاب شهید🦋
به یه گردان نگاه کن
به صورت شهدا🌹نگاه کن
به عکسشون، به لبخندش
ببین کدوم رو بیشتر دوس داری
با کدوم یکی بیشتر راحتی؟!
#شهیدانه 🌸☘️
┏━🍂🌺🍂🌺🍂━┓
@shahidegheirat
┗━🍂🌺🍂🌺🍂━┛
❮شـھیـد علـے خلیلی❯
🌷🍃🌷 #رفاقت_شهدایی 💗 تا حالا فکر کردی🤔با یه شهید رفیق شی؟؟ از اون رفیق فابریکا😎؟؟ از اونا که همیشه ب
🌿ممبر جانها 😍
🍃شاید خیلیهاتون تمام گامهای رفاقت با شهدا طیکردید ...
🌺اما مرورش میتونه برای خیلی ها جدید و خاطرهساز باشه☺️😊
هر روز یک قدم تا خود شهدا💖
#تلنگرانه 🌱
میگما زشت نیست؛
بچه شیعه
این همه عمر کرده اما
هنوز لایق دیدار امامِ زمانش نشده !؟
🥺😔
#جمعه 💚
═ ೋღ🍂🌸🍂ღೋ═
@shahidegheirat
═ ೋღ🍂🌸🍂ღೋ═
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ناگفتههای فضائلی، عضو دفتر نشر آثار رهبر معظم انقلاب از گفتگوی حاج قاسم با khamenei.ir:
🔻 حاج قاسم همیشه رسانه گریز بود
🔻 در خلال مصاحبه وقتی بحث به عماد مغنیه کشید حال حاج قاسم دگرگون شد و هرکاری کردند نتوانستند به مصاحبه ادامه بدهند و مجبور شدیم در دو روز مصاحبه بگیریم
🔻 دختر #حاج_قاسم به ما گفت اگر امکانش هست از شهید مغنیه نپرسید چون پدرم پیوند عمیقی با ایشان دارد
╭─❀••❈✿♡✿❈••❀─╮
@shahidegheirat
╰─❀••❈✿♡✿❈••❀─╯
❮شـھیـد علـے خلیلی❯
{☔️🍎} 🌱هشٺ ماه در بیمارستاݩ🏩 #قسمت_اول 1️⃣ :) 🍃محلول گاواژ را در سرنگ ریختم. قطره، قطره تا 50 سیسی
{☔️🍎}
🌱هشٺ ماه در بیمارستاݩ🏩
#قسمت_دوم 2️⃣
:)
🍃به اتاق دیگری رفتم. زن مسنی👵🏻در گوشه اتاق که مرا یاد مادربزرگم انداخت. از صدای گرفتهاش معلوم بود تازه از خواب💤بیدار شده. با لبان خشکیده و همان صدای بیرمقش گفت: خدا خیرت بده ۱لیوان🥛آب هویج🥕برام بیار.
به برگهای📋که پایین تخت بیمار🛏چسبیده بود و پرستار شرایط حیاتی بیمار را روی آن مینوشت نگاه کردم تا دیابت نداشته باشد خوشبختانه قند نداشت و از یخچال بطری آب هویج را پیدا کردم رویش نام بیمار را نوشته بود؛ ننه عصمت. از داخل کشوی کمد کنار تخت ننه عصمت یک لیوان یکبار مصرف برداشتم. آبمیوه🥤را در لیوان ریختم و به دستان لرزان ننه عصمت دادم. بنده خدا مقداری فراموشی داشت و مرا به جای دخترش اشتباه گرفته بود و سفرهی دلش را برایم پهن کرد. یک لیوان🥛دیگر برایش آبمیوه ریختم و دستش دادم از اینکه با اشتها لیوان آبمیوه را سرکشید و لبخند را مهمان چهرهاش کردم ذوق کردم.🥰
همچنان که مشغول صحبت با ننه عصمت بودم از داخل سالن نیروهای جهادی💖 را صدا میزدند و من در باور خودم بیمارستان را خط مقدم و عرصه جدیدی از جهاد♥️تصور میکردم. به سمت صدا رفتم پرستاری بود که داروهای💊چند تخت را به من سپرد. زمان⏱خوردن داروها فرا رسیده بود. به سمت بیمارها رفتم. لیوان🍶هایشان را لبریز از آب💧کردم و همراه قرص به دستشان دادم. به تخت پیرزنی رسیدم با چهرهای مهربان اما بسیار ضعیف و ناتوان بود.
🌹ادامه دارد °•••
═ ೋღ🍂🌸🍂ღೋ═
@shahidegheirat
═ ೋღ🍂🌸🍂ღೋ═
❮شـھیـد علـے خلیلی❯
🌷🍃🌷 #رفاقت_شهدایی 💗 تا حالا فکر کردی🤔با یه شهید رفیق شی؟؟ از اون رفیق فابریکا😎؟؟ از اونا که همیشه ب
🌷🍃🌷
#رفاقت_شهدایی 💗
✅گام دوم:
عهد بستن✋🏻 با دوست شهیدت🦋
یه جایی بنویس✍🏻؛ البته اگه ننوشتی هم اشکال نداره.
با دوست شهیدم عهد میبندم پای رفاقت او تا لحظه ی مرگم خواهم بود و از تذکرات دوستانه ی خود به هیچ وجه روی نمیگردانم.
#شهیدانه 🌸☘️
┏━🍂🌺🍂🌺🍂━┓
@shahidegheirat
┗━🍂🌺🍂🌺🍂━┛
#پروفایل_دلبرانه 📸❣️
رفقا🌹 چقد جذاب میشه ...
وقتی سر در هر خانهای🏠 پرچم🇮🇷 انقلابمون زده بشه😍
#دهه_فجر 🎉 مباااآاارک🎈
╭─┅─ 🍃 🌺 🍃 ─┅─╮
@shahidegheirat
╰─┅─ 🍃 🌺 🍃 ─┅─╯
❮شـھیـد علـے خلیلی❯
#پروفایل_دلبرانه 📸❣️ رفقا🌹 چقد جذاب میشه ... وقتی سر در هر خانهای🏠 پرچم🇮🇷 انقلابمون زده بشه😍 #دهه
🌿بفرمایید شیرینی #دهه_فجر 🎊🇮🇷 ... 😋😉
🍰🍩🍰🎂🍰🍩🍰🍪🍰🍫🍰🧁🍰🥧🍰🍬🍰🍡🍰🍧🍰🍭
#نجوا_با_شهدا💞
شوقِ دیدارِ تو را لحظه شمارے ڪردم
آنقدر لحظه شمردم؛ دلِاعدادشڪست...
#شهید_غیرت ـღ شهید علی خلیلی •|°
╭─❀••❈✿♡✿❈••❀─╮
@shahidegheirat
╰─❀••❈✿♡✿❈••❀─╯
❮شـھیـد علـے خلیلی❯
{☔️🍎} 🌱هشٺ ماه در بیمارستاݩ🏩 #قسمت_دوم 2️⃣ :) 🍃به اتاق دیگری رفتم. زن مسنی👵🏻در گوشه اتاق که مرا یاد
{☔️🍎}
🌱هشٺ ماه در بیمارستاݩ🏩
#قسمت_سوم 3️⃣
:)
... لیوان🥛روی میزش را برداشتم و شستم🚰🧴و از آب سردکن💧داخل راهرو پر کردم. دیدم غذای🥡روی میزش دست نخورده بود. سوپش🍲را باز کردم و به آرامی در دهانش گذاشتم. بخاطر سن زیاد بیمار قاشقها را سرپر نمیگرفتم و او هر قاشق🥄را به سختی پایین میداد به همین دلیل زمان زیادی⏰گذشت تا کاسه سوپش🥣به پایان رسید . به دلیل هوشیاری پایینی که داشت قادر به نشستن نبود و نمیتوانست لیوان آب را سربکشد کشوی کمدش را زیر رو کردم تا یک نِی برایش پیدا کنم اما موفق نشدم. کشو را بستم. به سمت اتاق🚪خودمان رفتم و یک نی برای آن بیمار برداشتم. قرص جوشان را در لیوان آب حل کردم و نی را در دهان بیمار گذاشتم و او بسیار آهسته توانست یک لیوان🍶 را بنوشد. دوباره لیوان را شستم🚰و سرجایش قرار دادم. خواستم تختش را مرتب کنم که دستم به پاهای سرد و ورم کردهاش کشیده شد. با روغن زیتونی🍾 که همراه داشتم پاهایش را چرب و ماساژ دادم و در آخر پتو را روی پاهایش کشیدم تا گرم بماند.
خانم جوانی در تخت کنار پیرزن بستری بود که حال عمومی نسبتاً خوبی داشت🙂و در تمام این مدت مرا زیرنظر داشت🧐.
🌹ادامه دارد °•••
═ ೋღ🍂🌸🍂ღೋ═
@shahidegheirat
═ ೋღ🍂🌸🍂ღೋ═
❮شـھیـد علـے خلیلی❯
🌷🍃🌷 #رفاقت_شهدایی 💗 ✅گام دوم: عهد بستن✋🏻 با دوست شهیدت🦋 یه جایی بنویس✍🏻؛ البته اگه ننوشتی هم اشکال
🌷🍃🌷
#رفاقت_شهدایی 💗
✅گام سوم:
شناخت شهید
تا میتونی از دوست شهیدت اطلاعات جمع آوری کن.
عکس، فیلم، صوت، کتاب و وصیت نامه..
#شهیدانه 🌸☘️
┏━🍂🌺🍂🌺🍂━┓
@shahidegheirat
┗━🍂🌺🍂🌺🍂━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#پیشنهاد_استورے 📲🌹
در اقتصاد هم اگر عزممون جزم کنیم
میٺوانیم اقتصاد رو شڪوفا ڪنیم.
تا کی میخوایم بگیم ....
کی این تحریم رو برمیداره....
کی فلان نقطه رو موافقت میکنه...
#دهه_فجر_مبارک 🎊
#عید_انقلاب 💐
╭─♥️💛🌸💛♥️🍂──╮
@shahidegheirat
╰─🍂♥️💛🌸💛🍂──╯
#نجوا_با_شهدا💞
#دوست_شهید میدونی یعنی چی؟!
یعنی...↓
•|وقتی گناه درِ قلبت رو میزنه
•|یاد نگاهش بـی افتی...
•|و درو باز نڪنی...🍃
•|یعنی محـــرم اسرار قلبت باشه
•|اون اسراری ڪه هیچڪس نمی دونه...
•|بین خــودت و...
•|خـــــــدا و...
•|دوست شهیــــــدت
°|• #شهید_غیرت ـღ شهید علی خلیلی •|°
╭─❀••❈✿♡✿❈••❀─╮
@shahidegheirat
╰─❀••❈✿♡✿❈••❀─╯
❮شـھیـد علـے خلیلی❯
{☔️🍎} 🌱هشٺ ماه در بیمارستاݩ🏩 #قسمت_سوم 3️⃣ :) ... لیوان🥛روی میزش را برداشتم و شستم🚰🧴و از آب سردکن💧د
{☔️🍎}
🌱هشٺ ماه در بیمارستاݩ🏩
#قسمت_چهارم 4️⃣
:)
🌿خانم جوانی🥀در تخت🛏کنار پیرزن بستری بود که حال عمومی نسبتاً خوبی داشت🙂و در تمام این مدت مرا زیرنظر داشت. به سمتش رفتم و احوالپرسی کردم. خداقوت جانانهای تحویلم داد🥰و پرسید: چند سالته🧐که در این شرایط، بیمارستان میایی؟ پاسخ دادم: 15سالمه. چشمانش گرد😳و با تعجب گفت: با این سن کمت نمیترسی؟ منم گفتم: در زمان دفاع مقدس❣️هم خیلیها با سن کمشون نقش آفرینی✨کردن و شهید🌷دانش آموز فراوان داریم حتی خیلی از نوجوان ها کم سن و سالتر از من بودند اما برای نسل امروز تبدیل به الگو🌟شدن. مقداری مِن مِن کرد انگار حرفی در گلویش گیر کرده و از من پرسید: شماهایی که این همه وقت میذارین میآیید به بیمارها خدمت میکنین، حقوقی💶💰دریافت میکنین🤔؟ نا خودآگاه لبخندی بر لبانم نقش بست☺️و برایش تعریف کردم که اکثر نیروهای جهادی طلاب هستن و بسیجی🇮🇷. حتی بسیاری از طلبهها پدر خانواده🏡هستن با مشغلهای بسیار اما همچون رزمنده های باصفای دوران جبهه بدون ذرهای تظاهر و ریا در بیمارستانها خدمت میکنن. مانند همان ندای قرآنی هر آنکس که خدا را دوست دارد به بندگان او خدمت کند و🌱خداجویان اینبار خدا را در بیمارستانها و در خدمت به بیماران جستوجو نمودند و بیمارستان معبد و حسینهای شد مثل دوکوهه💖مملو از عطر🌸و صفای ایثار و خدمت و گذشت... اشک در چشمان خانم جوان حلقه زد و بر گونههای رنگ پریدهاش سرازیر شد و با دلی شکسته برای همهی نیروهای جهادی دعا📿کرد.
🌹ادامه دارد °•••
═ ೋღ🍂🌸🍂ღೋ═
@shahidegheirat
═ ೋღ🍂🌸🍂ღೋ═