14.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شب هفتم🌿
شب حضرت علی اصغر🖤
روی صورت تو چی جور خاک بریزم
حالا که شد یه گهواره خالی
یه قنداقه خونی💔
دعام اینه زیر سم اسب نمونی
سر تو مادر به مو بنده
هنوز رو لبهات یه لبخنده
جلوی چشمای من بابا
چشای نازت رو می بنده..🖤
@shahidanbabak_mostafa🕊
7.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ماها اگر مسئول گزینش کربلا بودیم،دو سوم یاران امام حسین رو رد میکردیم..🌿
@shahidanbabak_mostafa🕊
iman-mirshekari-ey-andaliban(128).mp3
7.62M
#مداحی
ای عندلیبان گلشن خراب است🖤
ایمان میرشکاری🎤
مادر #شهیدعباس_آسمیه میگفت:
عباس بیشتر اوقات، صبح ها به یاد
امام حسین(؏) روضه می خواند
و بر سینه می زد؛
در یکی از نوشته هایش خداوند را با
کلمات و واژه هایی زیبا قسم داده بود
تا شهادت نصیبش شود
اگر لیاقت شهادت هم نداشت،
مرگش را در روضه ی
امام حسین(؏) قرار دهد ..
#شهیدانهــ
@shahidanbabak_mostafa🕊
#خاطره_شهید
یک بار کنار سفره غذا🥘 با بچه ها نشسته بودیم که سید با خنده گفت: "من از اون آدمایی هستم که هر کی رو بیشتر دوست داشته باشم، میفرستمش جلوی گلوله💥 تا #شهید بشه. مثلا همین #ابوعلی! چون دوستش دارم میفرستمش جلوی گلوله😅
این را که گفت، یکی از بچه ها گفت: "ابوعلی خواب دیدم با هم از #کربلا برگشتیم، توی فرودگاهیم🛩 و تو کت و شلوار پوشیدی که بری #مشهد. منم برم قم!"
سید یه دفعه زد زیر خنده و گفت: "من خواب دیدم دارم با #ابوعلی میرم کربلا، احتمالا من رو توی کربلا جا گذاشته!"😄
بچه ها همه گفتند به به و تعبیر به شهادت کردند🕊
بعد سید با افسوس گفت: "خیالتون راحت! من اونقدر آنتی #شهادت زدم که حالا حالا ها هستم! :) " بعد با خنده اضافه کرد: "ولی ابوعلی تو حتما پیکرت⚰ میره مشهد!" دستی به ریش هاش کشید و گفت: "اصلا نگران مراسما نباش!😉
برای #مداحی محمود کریمے رو میاریم، سخنران آقای پناهیان خوبه⁉️بنر ها رو هم میدم داداشم محمد حسین بزنه. تو #شهید شو ما حسابی برات سنگ تموم میزاریم😁"
من هم با خنده گفتم: "شهادت همه رو دیدم بعدا میرم" غذا که تمام شد با شوخی گفتم : "آقایون اگه سیر نشدید به ما چه غذا همین بود😅همه خندیدند و سفره را جمع کردیم
راوی: شهید ابوعلی(مرتضی عطایی)
#شهید_مصطفی_صدرزاده
#شهید_مرتضی_عطایی
@shahidanbabak_mostafa🕊
اگرڪسےشوقشهادتدارد
آنرافعلاطلبنڪند
شهادترادرجنگباآمریڪا
واسرائیلازخدابخواهید...
#حاجقاسم🍃
@shahidanbabak_mostafa🕊
تانشستمتویماشیندیدمیکعالمه ماشینآمدهبرایعروسکشان!
دلمحسنبهاینکاررضا نمیداد!
وقتیدیدخیلیجیغجیغ میکنندوبوق
میزنندگفت:پایهای همشون رو بپیچونیم؟!
گفتم: گناه دارن! گفت: نهباحاله!
لای ماشینها پیچید توی یک فرعی
پارو گذاشت روی گاز و با سرعت وسط
شلوغیها قالشون گذاشت
تا اذان مغرب پخش شد کنار خیابان ایستاد
که بیا برای هم دعاکنیم!
زرنگی کرد..گفت من دعا میکنم تو آمین بگو!
همان اول آرزوی شهادت و رو سفید شدن کرد..
توی اَشهد اَن علیاً ولی الله طلب شهادت کرد..
اشکمجاری شد!♥🌿
#سربلند
#شهیدمحسنحججی
@shahidanbabak_mostafa🕊