eitaa logo
شـھیـــــــدانــــــہ
1.2هزار دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
2.4هزار ویدیو
37 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم تبلیغات ارزان در کانال های ما😍😍 مجموعه کانالای مذهبی ناب👌👌 💠 تعرفه تبلیغات 👇 http://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59 http://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59 🍂 🍂 🌸🌷🌸اللهم عجل لولیک الفرج 🌸🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽ #حدیـــــث_روز ⇧⇧ #جمعـــــہ ☀️ ۷ تیـــــر ۱۳۹۸ 🌙 ۲۴ شــوال ۱۴۴۰ 🌲28 ژوئـــــن 2019 ذڪــــــر روز ⇩⇩ 《 #اَللَّهُـمَّ‌صَلِّ‌عَلی‌مُحَمَّـدٍﷺوَآلِ‌مُحَمـَّدﷺ 》 ✨روز زیارتی ⇩⇩ ▫️حضرت بقیة‌الله الاعظم (عجل‌الله تعالی فرجه الشریف) #السلام‌علیک‌یا‌اباصالح‌‌المهدی #الّلهُــمَّ‌عَجِّــلْ‌لِوَلِیِّکَــ‌الْفَـــــــرَج ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🌸🍃 #سݪام_بر_شھـــــدا تو لبخندی آری راز لبخندی! لبخندت بوی گل نرگســـــ🌼 میدهد... چه زیباست لبخند نورانیت وقتی نگاهم میکنی ... #شهید_مهـــــدی_باکـــــری ●فرمانده لشکر ۳۱ عاشورا #ســــــلامــ #صبحتـــون_بخیـــــر #دلاتـــــون_شھـــــدایـــــے🌷 ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🌸🕊🍃 🕊✨ 🍃 °•{شهیـــــد مظلوم #دکتر_سیدمحمد_بهشتـــــی🍃🌹}•° 💌 #فــــرازےازوصیتنـــــامہ ◽️ما بی‌شناسنامه نیستیم؛ ساکن دهستان نیایش، بچه جنوب عشقیم و کبوتران قباپوشی هستیم که بال در خون شهیدان کربلا نهاده‌ایم. ‌°•{نــشــــربمنــــــاسبتــــــــ #ســالــــروزشھــــادتــــــــــــــ💔}•° ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
❤️🌾✨ °•{خاطراٺ ماندگـــــار #شهید_فریـدون_کرمـــــی🍃🌹}•° ❣عاشـــــق حضرت‌ زهرا(س) بود ▫️همش مےگفت: دوست دارم دست خود را گہ بہ صورت، گہ بہ پهلو گاه بر بازو بگیرم؛ ▫️آخر هم با ترڪش توپ بہ صورت، پهلو و بازو در عملیات کربلاے ۱۰ شهیــ🌷ــد شد ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
شـھیـــــــدانــــــہ
﷽ #داستان_مذهبی #رمان_از_سوریه_تا_منا ══💖══════ ✾💖 ✾ 💖✾ #قسمت_سی‌وششم 🔹صالح درد داشت و خوابش ن
══💖══════ ✾💖 ✾ 💖✾ 🔹ــ همین حالا دراز بکش😡 از جات تکون بخوری با من طرفی☝️🏻😒 لبه تخت نشستم. ــ گفتم دراز بکش😡 کلافه نگاهش کردم و گفتم: ــ یه لحظه بشین. کارت دارم. اینقدر هم صداتو برای مهدیه بالا نبر.😔 🔸لحظه‌ای سکوت کرد و آرام کنارم نشست. نمی‌دانستم چگونه باید به او بگویم در نبودش و در کنار تحمل این مشکل، چه زجری کشیده‌ام و حالا طفلم کجاست😭 🔹ــ نمی‌خوای حرفت و بزنی؟ اشکم سرازیر شده بود و سرم را نمی‌توانستم بالا بگیرم. صالح هم کلافه بود. ــ مهدیه جان... خب ببخشید نخواستم سرت داد بزنم. خودت هم مقصری. رعایت نمی‌کنی. مگه استراحت نیستی؟ خب دختر خوب، بچه که نیستی لج نکن و دستور دکترت رو انجام بده. حالا اشکاتو پاک کن عزیزم. منو ببخش. قول میدم از این به بعد بهتر خودمو کنترل کنم. 🔸ــ صالح...😔 ــ جونم خانومم؟! ــ اون روز که عمل داشتی... ــ خب ــ اون روز... منم... بیمارستان بودم. همه رفته بودن تشییع اون شهیدی که آوردن من تنها تو خونه بودم. اون آقای مسئولتون تماس گرفت و گفت تو رو آوردن اینجا😔 و بقیه‌ی ماجرا را ریز به ریز برایش تعریف کردم. 🔹شانه‌هایم می‌لرزید و دستم را روی صورتم گذاشته بودم و بی‌وقفه گریه می‌کردم. انگار غم و فشار وارده به قلبم را یک جا می‌خواستم سبک کنم. ــ خیلی سخت بود صالح جان. تو اونجا روی تخت با یه دست بریده... منم این طرف روی تخت بی‌حال و تنها... فقط خدا می‌دونه چه زجری کشیدم و چه مصیبتی رو تنهایی تحمل کردم. 🔸خجالت می‌کشیدم بیام پیشت وگرنه دل تو دلم نبود صالحم رو ببینم😭 می‌گفتم خدایا اگه حال بچه رو بپرسه چه جوابی بهش بدم؟😭 کاش می‌دونستی چی کشیدم صالح😭😭😭😭 🔹دستش را حصار شانه‌های لرزانم کرد و مرا به آغوشش فشرد. صورتش خیس از اشک بود و لبش بسته به مهر سکوت. پیشانی‌ام رابوسید و آرام گفت: ــ فقط حلالم کن مهدیه... تو رو به جان حضرت زینب حلالم کن خانوم.😭 🔸تا چند روز کم حرف بود و آرام. نگرانش بودم اما می‌دانستم با صبر و توکلش این بحران را هم راحت از زندگی‌اش عبور می‌دهد. 🔹ــ مهدیه... ــ جانم صالح جان؟ چیزی لازم داری؟ ــ نه عزیزم. حاضر شو بریم امامزاده...🍃✨ ✍ ادامه دارد ... ══💖══════ ✾💖 ✾ 💖✾ 👇👇 ➣ @MODAFEH14 ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🌼🍂🌾 🍂 🌾 °•{ســـــردار ۲۵ ساله #شهید_حســـــن_جعفربگلو🍃🌹}•° 💢 انگشـــــت پا، سند تشخیص هویت شهید ◽️دو انگشت پای حسن از بدو تولد مادرزاد به یکدیگر چسبیده بود. هر بار به او می‌گفتم «پسرم برو پایت را عمل کن، پاسخ می‌داد: «یک روز به این انگشتان نیاز پیدا می‌کنم»، تا اینکه زمان #شهادت تمام اعضای بدن حسن در آتش سوخته بود و تنها پاهای او در پوتین سالم ماند. با آن دو انگشت پا پیکر او را شناسایی کردیم. راوی 👈 پدر شهید ●فرمانده دلاور تیپ ۱ لشگر ۲۷ محمد رسول‌الله(ص) ●داستـــــان نویس ‌°•{نــشــــربمنــــــاسبتــــــــ #ســالــــروزشھــــادتــــــــــــــ💔}•° ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
💖🍃✨ 🍃🕊 ✨ 💞 #عاشقانہ‌هاے_شهـــــدا ‌ ◽️به شوخی بهش می‌گفتم: توی جبهه این قدر به خدا میرسی، میای خونه‌ یه خورده ما رو ببین.. ◽️آهر وقت می‌آمد، هنوز نرسیده، با همان‌ لباسها می‌ایستاد به نماز ..🍃✨ ◽️ما هم مگر چه قدر پهلوی هم بودیم؟‌ نصفه شب میرسید؛ صبح هم نان و پنیر به دست، بندهای‌ پوتینش را نبسته، سوار ماشین می‌شد که‌ برود.‌ ◽️نگاهم کرد و گفت:‌ «... وقتی تو رو می‌بینم، احساس می‌کنم باید دو رکعت نماز شکر بخونم»😌😍 راوی 👈 ‌همسر شهید °•{ســـــردار دلهـــــا #شهید_محمدابراهیم_همت🍃🌹}•° ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🌺🍃🌾 🍃 🌾 #خصوصیات_اخلاقی علـــــی آقا “منـــــم “ نداشتـــــــ ”مـــــا” هم نبــود ◽️او در کارها فقط #خـــــدا را می‌دید ◽️خیلی بی ریا بود و تمام کارهایش در گمنامی بود و مانند مادرش #زهـــــرا بی‌مزار شد °•{جاویـــــدالاثر #شهید_علـــــی_جمشیـــــدی🍃🌹}•° ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🕊✨ ✨ #دلنوشتـــــہ آسمـــــانْ فرصتِ پــ🕊ـــروازِ بلند استـــــ ولـــــے قصـــــہ اینستـــــ ""چہ انــدازه کبوتـــــر باشـــــے ..."" °•{مدافـــــع حـــــرم #شهید_رســـــول_خلیلی🍃🌹}•° ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🌸🌾 °•{ #خاطراٺ_ماندگـــــار #شهید_زین‌العابدین_عبـــــدی🍃🌹}•° ❤️ #شفـــــا_يافتن_در_کودکے ⇩↯⇩ ◽️در کلاس سوم ابتدایی در حالی که شاگرد ممتاز بود، دچار بیماری فلج از ناحیه دست و پاها گردید. پس از مراجعه مکرر به اطبای متخصص جواب منفی شنيد. ◽️با اعتقاد خاصی که #مادر_شهید به ائمه اطهار ‌(علیهم السلام) داشت، با تمامی مشقات و مشکلات آن زمان، او را به امامزاده عبدالله واقع در نزدیکی شهرستان آمل برد و در آنجا متوسل شد. ◽️شبی در عالم خواب از حضرتش دستور شفای فرزند را گرفت؛ همان شب او را داخل حوض پر آب سرد و یخ زده‌ای که در مقابل صحن قرار داشت، نهاد و سه بار او را به زیر آب برد و صلوات فرستاد. ◽️بار سوم دست و پاهای #شهیـــــد در مقابل چشمان همه شفا یافته و حرکت کرد، بدین صورت زین‌العابدین سلامتی خود را بازیافت.🍃 ‌°•{نــشــــربمنــــــاسبتــــــــ #ســالــــروزشھــــادتــــــــــــــ💔}•° ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🌸🌾 °•{مــــــدافــــــع حـــــرم #شھید_احمـــــد_مشلـــــب🍃🌹}•° ❤️ #مبنـــــاے_زندگے ◽️احمد این حدیث امام علی(ع‌) را همیشه برای من می‌خواند: 《برای دنیای خودت چنان عمل کن که گویا تا ابد در دنیا زندگی می کنی و برای آخرت خودت چنان عمل کن که گویا همین فردا می‌میری》 راوی 👈 مادر شهید #هدایت_تا_شهـــــادت #مهر_شهـــــادت_پای_دلاتون ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
B A B O L H A R A M -Karimi-ShabShahadateEmamSadegh1397-003(rasekhoon.net).mp3
3.17M
🎧🎧🎧 #زمینه_زیبا 👌 ◼️ویژۀ شهادت رئیس مذهب تشییع شیخُ‌الائمه حضرتِ امام جعفر صادق (علیه السلام)◼️ 🎙حاج محمود #کریمی #پیشنهاد_ویژه_دانلـــــود💯 ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌙به رسم هر شب انتظار، برگی دیگر از شبهای انتظار را ورق میزنیم، به امید ظهور مولای غریبمان.. میخوانیـــــم #دعــاےفرج را، به نیابت از ⇩⇩ 🔻شهدای هفتـــــم تیر🔻 #شهیـد_دکتر_بهشتـــــی‌ #و‌هفتادودوتن‌از‌یاران‌باوفایش #الّلهُــمَّ_عَجِّــلْ_لِوَلِیِّکَــ_الْفَــرَج🍃✨ #شبتـــــان_بخیـــــر #عاقبتتان_شهدایی ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
﷽ #حدیـــــث_روز ⇧⇧ #شنبـــــہ ☀️ ۸ تیـــــر ۱۳۹۸ 🌙 ۲۵ شــوال ۱۴۴۰ 🌲29 ژوئـــــن 2019 ذڪــــــر روز ⇩⇩ 《 #یار‌َبّ‌َالْعالَمیــــٖـن 》 ✨روز زیارتی ⇩⇩ ▫️پیامبـــــر اکرم (ﷺ) #السلام‌علیک‌یا‌اباصالح‌‌المهدی #الّلهُــمَّ‌عَجِّــلْ‌لِوَلِیِّکَــ‌الْفَـــــــرَج ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🌸🍃 #سݪام_بر_شھـــــدا رفـت و حتـی ... کسی از جبهه نیآورد به شـهر؛ چفیه و قمقمه‌اش، کوله و پوتینش را! #ســــــلامــ #صبحتـــون_بخیـــــر #دلاتـــــون_شھـــــدایـــــے🌷 ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🏴🏴🏴 #شهادت_امام_صادق_علیه_السلام گلـــزار بقیـــــع مدفنے را ڪم داشٺ در هجــــــر امام شیعیان ماتم داشٺ مےریخٺ ز تابــــــــــوٺ امـام صادق خاڪے ڪه مدینہ بر سر عالم داشٺ ▪️شهادت جانسوز رئیس مذهب شیعه، امام جعفر صادق علیه السلام بر تمامی شیعیان تسلیت باد▪️ ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🌸🕊✨ 🕊 ✨ °•{همپای شهید آوینی #شهید_محمدسعید_یزدان‌پرست🌹}•° #خاطراٺ_ماندگـــــار ◽️مادر در فراقش بی‌تابی می‌کرد و خواهر، او را در خواب دید که نزد حضرت علی‌اکبر (ع) ایستاده و می‌گوید: «به مادر بگو ناراحت نباشد، اگر تمام دنیا را به من بدهند، من دیگر بر نمی‌گردم.» 🔘➼‌┅══┅┅───┄ ✍ آخرین نوشته او در دفتر یادداشت این بود⇩↯⇩ در راه وصل، این تن خاکی عدوی ماست از جـــــان بریده‌ایم و به جانان رسیده‌ام °•{ نشــــربمنــــاسبتــــــــ #ســــالــــروزولادتــــــــــــ💚}•° ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
شـھیـــــــدانــــــہ
﷽ #داستان_مذهبی #رمان_از_سوریه_تا_منا ══💖══════ ✾💖 ✾ 💖✾ #قسمت_سی‌وهفتم 🔹ــ همین حالا دراز بکش😡
══💖══════ ✾💖 ✾ 💖✾ 🔹زخم دستش ترمیم شده بود و تا حدودی به موقعیتش مسلط شده بود. چندباری به محل کارش رفته بود و هر بار پکر و ناراحت‌تر از قبل به خانه می‌آمد. 🔸نمی‌دانم چه شده بود و با من حرفی نمی‌زد. دوست داشتم از حال دلش با خبر باشم.😔 دوست داشتم ناراحتی خاطرش را با من درمیان بگذارد. نمی‌خواستم تنها و در سکوت هر کدام بار غممان را به تنهایی به دوش بکشیم و دم نزنیم. این چه مدل زندگی متأهلی بود؟😒 🔹ــ صالح جان... نگاهش را از تلویزیون گرفت و به من خیره شد: ــ جونم خانومم؟😐 ــ چرا ساکتی؟😕 ــ چی بگم عزیز دلم؟😐 ــ هر چی که اینطوری ساکتت کرده. می‌دونم که مشکلی برات پیش اومده وگرنه تو و اینهمه سکوت؟؟؟!!!! 🔸لبخند بی‌جانی زد و خودش را به من نزدیک کرد. نگاهی به بازویش انداخت و گفت: ــ میای این سمتم بشینی؟😅 دلم ریش شد اما به روی خودم نیاوردم و با ذوق کودکانه‌ای بلند شدم و سمت راستش نشستم. دستش را حلقه کرد دور شانه‌ام و گفت: ــ از این به بعد هوای دلمو داشته باش. قبل از اینکه بهت بگم خودت بیا سمت راستم.😞 🔹چشمم را روی هم فشردم و گفتم: ــ حالا بگو ببینم چی شده که اینقدر ناراحتی و ساکت شدی؟😒 پفی کشید و گفت: ــ امروز که رفتم سری به محل کار بزنم، رفتم پیش مسئول قرارگاهمون... بچه‌ها داشتن اعزام می‌شدن به سوریه.😔 گفتم اسمم رو تو لیست اعزام بعدی بنویسن اما... 🔸دلم فرو ریخت و لبم آویزان شد. "یعنی دوباره میخواد بره؟؟😫" ــ بهم گفتن شرایط اعزام و دیگه ندارم😔 خیلی محترمانه بهم گفتن نیروهای سالم رو می‌فرستن😢 🔹صدایش بغض داشت اما سعی می‌کرد اشکش را پشت پلکش زندانی کند. به سمت او چرخیدم و بوسه‌ای به پیشانی‌اش زدم. ــ الهی مهدیه پیش مرگت بشه تو از همه برای من سالم‌تری😊 اما...😔 باید منطقی باشی. اونا همینطوری نمی‌تونن نیروهاشونو از دست بدن. ریسکه... از کجا معلوم، برای تو و امثال تو مشکلی پیش نیاد؟ می‌دونم که همین الان هم از خیلیا تواناییت بیشتره اما ساده‌ترین کار توی اون محیط، مثلا کنترل و گرفتن اسلحه ست... صالح جان شما می‌تونی با یه دست این کارو بکنی؟😔 🔸سکوت کرد و دستش را نگاه کرد. ــ منطقی باش مرد زندگیم... گفتن این حرفا اصلا برام ساده نیست اما به جون جفتمون... آب میشم وقتی ناراحتیت رو میبینم. جون مهدیه آروم باش و شکرگذار... اصلا می‌تونی یه جور دیگه‌ای خدمت کنی😊 🔹ــ آره😔 سخته اما باید تحمل کنم. من دستمو برای دفاع از حریم خانوم زینب کبری دادم... می‌دونم خودش هوامو داره. جونمم میدم اگه لازم بشه😊 🔸او را بوسیدم💋 و به آشپزخانه رفتم. بغض خفه شده‌ام را در خفا و سکوت آشپزخانه شکستم.😭😭 ✍ ادامه دارد ... ══💖══════ ✾💖 ✾ 💖✾ 👇👇 ➣ @MODAFEH14 ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🌸🕊 °•{مــــــدافــــــع حـــــرم 🍃🌹}•° 🔻آخریـــــن پیامی ڪه در بی‌سیـــــم اعلام کرد ◽️ایشان با همرزمش «شهید عباس عبداللهی» با موتور برای شناسایی شهر تازه پاکسازی شده درعا در حال گشت زنی بودند و حدود پنج یا شش شهر و روستا را جلو رفته بودند. ◽️بقیه همکارانشان گفته بودند که با هم برویم که ایشان مانع شده بودند و گفته بود، که خطرناک است همه با هم برویم؛ اول ما می‌رویم و شناسایی می‌کنیم و بعد اطلاع می‌دهیم که شما هم بیایید. ◽️وقتی که رفته بودند جلو، از پشت وارد خط دشمن شده بودند و فکر می‌کردند که منطقه خالی است و کسی نیست، ولی متأسفانه دشمن دوره‌شان کرده و غافلگیر شده بودند. ◽️در این حین همکارشان تیر می‌خورد و به شهادت می‌رسد و ایشان از طریق بی‌سیم اعلام می‌کند و بعد از مدتی با صدای "یا ابوالفضل" خودشان هم به می‌رسند. ◽️همرزمش سردار عباس عبداللهی از تبریز آمده بود که هر دو هم در منطقه درعا سوریه مفقودالاثر شدند. °•{ نشــــربمنــــاسبتــــــــ 💚}•° ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🌸🍂 °•{ #بــرگـےازخــاطــراتــــ📄 #شهید_یوسف_فدایی‌نژاد🍃🌹}•° 🔸یوسف با حالت بغض گفت: میدونی اون شهیـــــدی که موقع #شهـــــادت تنش پاره پاره میشه یعنی خدا خیلی عاشقشه 💕 🔸یوسف شاه رگش پاره شد... دست چپش، پهلوی چپش... وقتِ شهـــــادت #یازهرایی گفت و رفت...🕊 🔻شهادت⇦۱۳۹۰ ارتفاعات جاسوسان در درگیری با گروهک تروریستی پژاک #یاد_شهـــــدا_با_صلوات ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🌸🍂 °•{ #بــرگـےازخــاطــراتــــ📄 #شهید_محمد‌هادی_ذوالفقاری🌹}•° ◽️سال اول طلبگی هادی بود. یک روز بهش گفتم: میدونی شهریه‌ای که یک طلبه می‌گیره سهم امام زمانه؟ ◾️گفت: خب شنیدم منظورت چیه؟ ◽️گفتم: بزرگان دینمون میگن اگه طلبه‌ای درس نخونه گرفتن پول امام زمان(عج) برای او اشکال پیدا می‌کنه. ◾️کمی فکر کرد... بعد از اون دیگه از حوزه علمیه شهریه نگرفت 🔻با موتور کار می‌کرد و هزینه‌های خودش رو تأمین می‌کرد اما دیگه سراغ سهم امام زمان(عج) نرفت. #هدایت_تا_شهادت ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🌸🕊 °•{دانش‌آموز ۱۴ ساله #شهید_محمـد_مصطفی‌پور🍃🌹}•° 🔹یک شب محمد همین طور که دراز کشیده بود، نگاهش را به بالا دوخت و با صدایی ملایم گفت: «رضا! دوست دارم موقع #شهادت، تیر درست بخورد به قلبم، درست همین جایی که این شعر را نوشته‌ام.» 🔹کنجکاو شدم، سرم را بالا گرفتم، در تاریک روشن سنگر به پیراهنش نگاه کردم؛ این بیت نوشته بود‌⇩↯⇩ ●/آنقدر غمت به جان پذیرم حسین\● ●/تا قبــر تو را بغــــل بگیرم حسین\● 🔻محمد همانطور که دوست داشت #شهید شد یعنی «تیر خورد روی همان بیتی که روی سینه‌اش نوشته بود» راوی 👈 دوست و همرزم شهید °•{ نشــــربمنــــاسبتــــــــ #ســــالــــروزولادتــــــــــــ💚}•° ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🌸🕊✨ 🕊 ✨ #شهیـــــدانہ اسير شما شدن خوب است...     اسيـــــر شهـــــ🌷ـــــدا        شـــــــــدن... خوبی‌اش به اين است كه از اسارت دنيـــــا آزاد می‌شوی. °•{مدافـــــع حـــــرم #شهید_حسن_علا_نجمه🍃🌹}•° ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🌙به رسم هر شب انتظار، برگی دیگر از شبهای انتظار را ورق میزنیم، به امید ظهور مولای غریبمان.. #دعــاےفرج به نیابت از ⇩⇩ 🔻دانشجـــــوی شهید🔻 #شهیـد_فـــــرخ_سلحشـــــور🌷 #الّلهُــمَّ_عَجِّــلْ_لِوَلِیِّکَــ_الْفَــرَج🍃✨ #شبتـــــان_بخیـــــر #عاقبتتان_شهدایی ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯