هدایت شده از انتشارات برترین آرزو
به حزباللهی بودن، افتخار کنید.
آن ملتی که در راه خدا قدم بردارد سرافراز و پیروز است.
همه دنیا هم اگر در مقابل آن ملت قرار گیرند، نمیتوانند او را به زانو در آورند.
این چیزها در ملتما هست؛ اینهارا قدر بدانید!
- بخشی از وصیتنامه شهید سلیمانی
#نحن_منتقمون
#سید_حسن_نصرالله
@Bartarin_arezu
💢 هماهنگی برای اتحاد
بیانیه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی:
🍃 این عملیات با تصویب شورایعالی امنیت ملی و ابلاغ ستاد کل نیروهای مسلح و حمایت و پشتیبانی ارتش جمهوری اسلامی ایران و وزارت دفاع صورت گرفته است.
#پاسخ_ایران
#سید_حسن_نصرالله
#لبنان
#وعده_صادق۲
🌹 شهید سیدمحمّد حسینی بهشتی 🌹
🍃«حزباللّٰه» به معنی صحیح کلمه
یعنی انسانهایی که همواره
از روی انگیزه الهی میخروشند
میجوشند، فداکاری میکنند؛
امّا با صفا و راستی و نورانیت
بدون ادعا و بدون طلبکاری ..
• کانالِ شهیده راضیه کشاورز :)
🌱| @shahideRaziehkeshavarz
•• 🫀🪐
.
.
•| کتاب راض بابا |•
#قسمت_چهل_و_هفت/ صفحه ۵۴
- ما بچه مسلمون، بچه شیعه، تا حالا شده به بار قرآن رو با ترجمه ختم کرده باشیم؟ اگه از آدم پرسیدن که این قرآنی که خدا به عنوان دستورالعمل زندگی برات فرستاده، تو یه بار کامل خوندیش؟ چی میخوایم بگیم؟ مگه ششصد صفحه بیشتره
به طرفم برگشته بود و با دقت گوش میداد.
- راست میگیا! یعنی میشه یه وقتی بذاریم و این کار رو انجام بدیم؟ - آره . مثلاً روزی نصفه صفحه روزی پنج آیه رو شروع کن با ترجمه بخون.
- خب از فردا شروع میکنم به خوندن تا یه بار قرآن رو ختم کرده باشم. تمام خاطرات راضیه در ذهنم بالا و پایین میشدند تا خودشان را زودتر نشان دهند اما دیگر وقتی برای فکر کردن نمانده بود. از پله ها بالا رفتم و دنبال آی سی یو میگشتم که پدر و مادر راضیه را آخر راهرو دیدم. چه خمیده شده بودند نمیدانستم چه عاقبتی در انتظارشان ،است، اما جز ختم به خیر، چیزی نمی توانست باشد
ادامه دارد...
کپی اکیدا ممنوع!!!!🚫
#کتاب_راض_بابا
#شهیده_راضیه_کشاورز
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🍃اللهم صل علی محمد و آل محمد🍃
• کانالِ شهیده راضیه کشاورز :)
🌱| @shahideRaziehkeshavarz
•• 🫀🪐
.
.
•| کتاب راض بابا |•
#قسمت_چهل_و_هشت / صفحه ۵۵
وارد مدرسه که شدم از دیدن حال بچه ها تعجب کردم و ترسیدم. هیچ کس به کلاس نرفته بود در حیاط جمع شده و گروه گروه نشسته بودند. صدای گریه از گوشه و کنار شنیده میشد با سرعت به طرفشان رفتم.
- بچه ها چی شده؟! چرا گریه میکنین؟!
تا من را دیدند، داغشان تازه و صدای گریه شان بلندتر شد. یکی از بچه ها بین هق هقش گفت: «خانم دیشب توی حسینیه سیدالشهدا انفجار شده. یکی از بچه های خودمون هم اونجا بوده و زخمی شده.
چهره دانش آموزان انگشت شماری که به حسینیه میرفتند را از ذهنم رد
- از بچه های کدوم کلاس بوده؟
کلاس دوم
ادامه دارد...
کپی اکیدا ممنوع!!!!🚫
#کتاب_راض_بابا
#شهیده_راضیه_کشاورز
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🍃اللهم صل علی محمد و آل محمد🍃
• کانالِ شهیده راضیه کشاورز :)
🌱| @shahideRaziehkeshavarz
•• 🫀🪐
.
.
•| کتاب راض بابا |•
#قسمت_چهل_و_نه/ صفحه ۵۶
بدنم داغ شد و قلبم شروع به کوبش کرد قدم هایم را تند کردم و جلوتر رفتم تا بچه های کلاس دوم را ،دیدم نزدیک شدم و بدون هیچ مقدمه ای پرسیدم
«بچه ها کی تو حسینیه مجروح شد
شده؟»
ناگهان گریه شان بالا گرفت و از بین زمزمه ها کسی گفت: «خانم راضیه
کشاورز که خیلی دوسش داشتین
دستانم سست شد. کیفم به سرانگشتانم بند بود. بهت زده فقط به بچه ها خیره شده بودم نمیخواستم جلوی آنها خودم را ببازم با صدای خش دار گفتم: «ان شاء الله زود خوب میشه و باز هم میاد سرکلاس
اما با گفتن این حرف خودم هم آرام نشدم از کنار بچه ها عبور کردم و به دفتر رفتم دبیرها هم در حال صحبت درباره این قضیه بودند. سلامی کردم و روی یکی از صندلی ها نشستم راضیه و خاطراتش تمام ذهنم را پر کرده بود انگار همین دیروز بود تا وارد کلاس ،شدم صدای دست و هورای بچه ها بالا گرفت. نگاهی به تخته که پر از نوشته تبریک بود انداختم. - شمع شدی شعله شدی ،سوختی تا هنرت را به من آموختی .
بچه ها با هم شعر را سر دادند و بعد راضیه جلو آمد و شاخه گلی را به سمتم گرفت
- خانم جمشیدی روزتون مبارک
چقدر آن روز خوشحال شدم ناگهان چیزی به یادم آمد. زیپ کیفم را باز کردم و برگه امتحانی کلاسشان را بیرون کشیدم زیر و رویشان کردم تا بالاخره آن را یافتم هاله اشک باعث لرزش برگه در نگاهم شد برگه راضیه که همیشه اولش را با بسم الله الرحمن الرحيم» و «يا زهرا (سلام الله علیها) آغاز و با تشکر از زحمات «دبیر گرامی ختم میکرد با چشم کاویدم راضیه خیلی وقت ها باعث تعجیم میشد و در دل تحسینش میکردم یکی از روزهایی که مدرسه
ادامه دارد...
کپی اکیدا ممنوع!!!!🚫
#کتاب_راض_بابا
#شهیده_راضیه_کشاورز
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🍃اللهم صل علی محمد و آل محمد🍃
• کانالِ شهیده راضیه کشاورز :)
🌱| @shahideRaziehkeshavarz
•• 🫀🪐
.
.
•| کتاب راض بابا |•
#قسمت_پنجاه/ صفحه ۵۷
تعطیل شد و دانش اموزان با عجله و تنه زدن به هم از در کم عرض سالن بیرون میرفتند تعدادی از معلمها کناری ایستاده بودند تا هجوم بچه ها کمتر شود.
ناگهان سرم را برگرداندم و راضیه را دیدم
- راضیه جان شما چرا نمیری؟
لبخندی زد و گفت: خانم من عجله ای ندارم
- سرویسی نیستی؟
- بله سرویسی هستم اما صبر میکنم تا خلوت تر بشه .
اکثر بچه ها که خارج شدند او هم خداحافظی کرد و راهی سرویس با نگاه، رفتنش را همراهی کردم و بعد رو کردم به دبیر پرورشی و گفتم: «این
دانش آموز چه دختر خوب و با وقاریه
خانم دادفر نگاهش را به سمت راضیه کج کرد و با لبخند رضایتی گفت: این دانش آموز، نمازش رو هم خونده. امروز که نماز جماعت برگزار نشد، چند تا از دانش آموزا هم اومدن توی اتاق کنار معلما نماز خوندن .»
با حسرت بیشتری راضیه را تماشا کردم و ادامه دادم: «وقتی وارد کلاسشون میشم، این قدر بچه ها سر و صدا میکنن که بعضی ها متوجه ورود من هم نمیشن و فقط خانم کشاورز و علیپور به احترام بلند میشن. زنگ کلاس هم که میخوره تا من کلاس رو ترک نکنم اونا خارج نمیشن.» همین طور که در ذهنم خاطرات راضیه را بیرون میکشیدم، مدیر وارد شد. - کلاسا رو تعطیل کردیم تا دعای توسلی برای شفای خانم کشاورز بخونیم. دبیران و دانش آموزان وارد نماز خانه شدند هر کس گوشه ای نشست و زانویش را بغل .گرفت یکی از دبیرها جلو نشست و دعای توسل را خواند. انگار داغ دل بچه ها تازه شده بود حتی کسانی هم که راضیه را نمی شناختند ناله کنان دعا میکردند
ادامه دارد...
کپی اکیدا ممنوع!!!!🚫
#کتاب_راض_بابا
#شهیده_راضیه_کشاورز
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🍃اللهم صل علی محمد و آل محمد🍃
• کانالِ شهیده راضیه کشاورز :)
🌱| @shahideRaziehkeshavarz
Dua-Al-Ahd (1).mp3
8.25M
📌دعای عهد
🗓روزشمارچله:روز ۱۹
به نیابت از شهید نیلفروشان؛
ظهور و خشنودی و سلامتی حضرت حجت《عج》🤍"
التـماس دعـــاے فــــرج!🪴🌸
• کانالِ شهیده راضیه کشاورز :)
🌱| @shahideRaziehkeshavarz
دستور قرآن برای بعد از پیروزی:
#استغفار_کنید!
قرآن میگوید: «إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ * وَرَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ فِي دِينِ اللَّهِ أَفْوَاجًا * فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ ...».
وقتی نصر و فتح، پشت سر هم آمد و دیدی که مردم فوج فوج در دین خدا وارد میشوند، «فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كَانَ تَوَّابًا»، تسبیح کن، حمد خدا کن، استغفار کن.
پیروزی چه تناسبی دارد با استغفار؟
یعنی خدا نکند این امت فکر کنند که بازو و توان آنها بود که پیروزی آورد؛ حول و قوۀ آنها بود، فکر و برنامهریزی آنها بود.
نه! باید بگویند: «استغفر الله ربی و اتوب الیه».
باید بگویند که همۀ اینها #لطف_خدا بود: «فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ».
#آیتاللهحائریشیرازی
#سید_حسن_نصرالله
#لبنان
• کانالِ شهیده راضیه کشاورز :)
🌱| @shahideRaziehkeshavarz
♥️✨
#ارسالی_از_مادر_شهیده_کشاورز
اینکه فردا آقا خطیب نماز جمعهی تهران هستند یعنی انتقال این پیام به ملت:
من که رهبرتونم درست بعد از پاسخ به اسرائیل در ملاء عام و وسط شهر حاضر میشم.
کسی یه ذره هم ترس تو دلش راه نده✌️
#فور_واجب
کانال شهیده راضیه کشاورز🌱
♡@shahideRaziehkeshavarz♡
شهادت میدهیم که شجاعترین مردمان تاریخ از نسل حیدر اند...
#نمازجمعه_تاریخی
• کانالِ شهیده راضیه کشاورز :)
🌱| @shahideRaziehkeshavarz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از ما از حوادث قبل باز خواست نخواهد شد!...
از امروز...
• کانالِ شهیده راضیه کشاورز :)
🌱| @shahideRaziehkeshavarz
•• 🫀🪐
.
.
•| کتاب راض بابا |•
#قسمت_پنجاه_و_یک/ صفحه ۵۸
پایم را که به مدرسه گذاشتم صدای زنگ تفریح در همهمه بچه ها گم شد. هر چه به دیوارها نگاه میکردم پارچه تبریک و تقدیری نمی دیدم. همین ذهنم را درگیر کرد از راهرو گذشتم و وارد دفتر مدرسه شدم. بعد از احوال پرسی، رو به بود و برگه های روی میزش را مرتب می کرد، گفتم:
مزاحمتون شدم تا از وضعیت درسی راضیه بپرسم.
مدیر با خودش زمزمه کرد: «راضیه کشاورز»
کمی صدایش را بلند کرد.
- خانم بهرامی لیست نمرات راضیه کشاورز رو بیارین.
از پنجره ای که رو به حیاط مدرسه بود، بچه ها را که گروه گروه نشسته بودند یا راه می رفتند، نگاه کردم تا لیست روی میز قرار داده شد، مدیر برگه ها را مرور کرد و با لبخندی که روی لبانش نشست، سربلند کرد.
ادامه دارد...
کپی اکیدا ممنوع!!!!🚫
#کتاب_راض_بابا
#شهیده_راضیه_کشاورز
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🍃اللهم صل علی محمد و آل محمد🍃
• کانالِ شهیده راضیه کشاورز :)
🌱| @shahideRaziehkeshavarz
•• 🫀🪐
.
.
•| کتاب راض بابا |•
#قسمت_پنجاه_و_دو/ صفحه ۵۹
- نمره های راضیه عالیه اما کم پیش میاد این دختر گلمون رو ببینیم. الان
یکی رو می فرستم بره سراغش.
از صندلی برخاست و سمت معاون رفت خوشحالی و رضایتم بیشتر از قبل شد اما دلیل کم کاری مدرسه را نمیدانستم مدیر باز روی صندلی اش نشست و کمی بعد هم راضیه پا به دفتر گذاشت تا من را دید سریع به طرفم
آمد؛ انگار چند روز دوری را تحمل کرده است.
- سلام مامان، خوبین؟ دلم براتون تنگ شده بود.
با لبخندی جواب سلامش را دادم و دستانش را .فشردم راضیه به مدیر هم سلامی کرد و سرش را پایین انداخت و دستانش را به پشت گرفت. تعجبم را به
زبان آوردم .
- ببخشید من وارد مدرسه که ،شدم ندیدم برای مسابقه کاراته که راضیه مقام اول رو کسب کرده، کاری کرده باشین؟
راضیه طوری که مدیر متوجه نشود با دستش آرام به بازویم زد. تعجب به
مدیر هم سرایت کرد. به راضیه خیره شد.
- راضیه که حکمش رو نیاورد مدرسه
نگاهم سمت راضیه کشیده شد. سرش را نزدیک آورد و آهسته زمزمه کرد. - مامان نمیخواد درباره مسابقه و حکم قهرمانی چیزی بگین. من می خواستم شما رو خوشحال کنم نمیخواستم کس دیگه ای بفهمه ناگهان با شنیدن صدایی از فکر و خیالات بیرون آمدم. آقا و خانم علوی و چند مرد و زن، گریه کنان به طرف آی سی یو می آمدند. نگران بلند شدم و دنبالشان به داخل رفتم. پارچه سفید روی جواد علوی، خانواده اش را سیاه پوش کرد و امیدشان را ناامید چیزی به بعد از ظهر نمانده بود که تخت کنار راضیه هم خالی شد. دیدن این ریسمان های پاره شده ی امید، انگار برایم پیام و تلنگری
ادامه دارد...
کپی اکیدا ممنوع!!!!🚫
#کتاب_راض_بابا
#شهیده_راضیه_کشاورز
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🍃اللهم صل علی محمد و آل محمد🍃
• کانالِ شهیده راضیه کشاورز :)
🌱| @shahideRaziehkeshavarz
Dua-Al-Ahd (1).mp3
8.25M
📌دعای عهد
🗓روزشمارچله:روز ۲۰
به نیابت از شهید حمید قاسم پور ؛
ظهور و خشنودی و سلامتی حضرت حجت《عج》🤍"
و سلامتی و طول عمر امام خامنه ای مدظله العالی
التـماس دعـــاے فــــرج!🪴🌸
• کانالِ شهیده راضیه کشاورز :)
🌱| @shahideRaziehkeshavarz
•
.
آقا!
در دلِ شب برس از راه قمر پاشی کن
رویِ بومِ دلِ ما عاطفه نقاشی کن؛
ما پرُ بال نداریم؛ ولی بامت هست
نیستی؛ نیستی اما همه جا نامت هست :)
سلام. روزتون بخیر✌️🏻🙃
• کانالِ شهیده راضیه کشاورز :)
🌱| @shahideRaziehkeshavarz
آیا فردا دوباره،«علی»،تنها میماند!
من
در شهر خودم
سالهاست نمازجمعه نمیروم
ولی فردا
به تهران میروم!
یکبار در تاریخ
«علی»
تنها ماند،بس است!
هنوز
در داغ غربت و تنهایی«حسین»
جانهای مان میسوزد و رخت عزا
بر تن داریم!
ما و دوباره تنهایی«علی»!
هیهات!هیهات!
ما و دوباره غربت پسر فاطمه!
ابداً،ابداً
چند روز پیش
یکی از دوستان زنگ زد، گفت:
خواب دیدم با هم ،در صف جماعت
در«مسجدالاقصی»، نماز میخوانیم!
آن موقع، تعبیرش را ندانستم.
ما
نماز جمعه فردا را
به با شکوهترین نماز جمعه تاریخ
در حمایت و دفاع از«امامت»
تبدیل میکنیم!
ما
فردا
با دریای خروشان عاشقان سربدار حسین،
عظمت و شکوه و عمق راهبردی رابطه «امام و امت»را
به دنیای تاریک و اسیر در چنبره کفر و یهود
نشان میدهیم.
ما
در هنگامه جنگ و جهاد
مثل مولایمان،«اباعبدالله الحسین»
با زن و فرزند و همه داراییمان
پا در میدان عزت و شرف میگذاریم!
من نه آن باشم که روز جنگ بینی پشت من
آن منم گر در میان خاک و خون بینی، سری!
ما
فردا
همه میآییم
و در صف اول مینشینیم تا
«علی»
دوباره،«تنها»نماند!
وَلَيَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيز
• کانالِ شهیده راضیه کشاورز :)
🌱| @shahideRaziehkeshavarz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑🎥 ما را زِ شهادت میترسانید؟؟
هماکنون حال و هوای باشکوه مصلی امام(ره) تهران، پیش از آغاز نمازجمعه به امامت رهبر کبیر انقلاب اسلامی
• کانالِ شهیده راضیه کشاورز :)
🌱| @shahideRaziehkeshavarz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لعنت الله علی اسرائیل
🔹برخیزید حکم جهاد آمده است برخیزید
که فرصت درنگ نیست
🔹شده وقت عمل ماهم شب حمله
نشان دادیم زمین کارزار ما تلآویو
است تهران نه
🔸مداحی «مهدی رسولی» پیش از
خطبههای نماز جمعه
کانال شهیده راضیه کشاورز🌱
♡@shahideRaziehkeshavarz♡