هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
3⃣4⃣9⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
💠 #برشی_از_کتاب_سربلند🚩
✨با غرولند #شاکی بودم که به خاطر کار کنگره باید بعداز ظهرها هم توی #پادگان بمانم. گفت: باید به این فکر کنی که داری #برای_خدا کار میکنی!
✨شهدا همیشه توی #جنگ بودن، کاری نکن که سرهنگ و سرگرد ببینه، برای رضای خدا کار کن تا خودش جوابت رو بده.
موقع خداحافظی، دستی زدم روی شانه اش؛ زود این #ستاره هارو زیاد کن که سرهنگ بشی. گفت: ممد ناصحی! آدم باید ستاره هاش برای خدا زیاد باشه، ستاره سرشونه #میاد_و_میره.
✨ هر روز در #پادگان می دیدمش.می خواستم از کارش سر در بیاورم، آدمی که مدت ها باهم #شیطنت می کردیم، یک دفعه از این رو به آن رو شده بود.
حرف های #خوبی میزد. حال #خوشی داشت، تا به هم می رسیدیم، ازش می خواستم #نصیحتم کند
✨حتی با چند جمله یا یک نکته سفارش میکرد: هر روز #قرآن بخون، حتی شده یه صفحه یا یه آیه.خیلی تو #روحت اثر می ذاره؛ اما وقتی #بامعنی می خونی تو #فکرت هم اثر می ذاره.
✨سوره ی قیامت را دوست داشت و زیاد از آن حرف می زد؛ مخصوصا شش آیه ی اولش.می گفت: وقتی خدا می گه #اثر_انگشتت رو درست کرده، حس می کنی خدا همیشه دنبالت هست. باید خدا رو با تمام وجود #باور کرد.
#شهید_محسن_حججی🌷
شادی روحش #صلوات
لینک خرید کتاب سربلند:
https://forush.co/76/335692/
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
📚برشی از کتاب #سربلند
📝برای من #قلیان حکم زاپاس داشت؛ آماده توی صندوقعقب🚕. باهم رفتیم دنبال رودخانه🏞 رفتم کیف قلیان را آوردم.
📝گفت: خداوکیلی کاری کن #ماهم حال کنیم. گفتم: خب من هم میخوام همین کار رو بکنم؛ مگه نمیبینی⁉️ دارم قلیون چاق میکنم!
📝ابروهاش گره خورد😠 و گفت: من از این چیزا خوشم نمیاد. دوید از توی ماشین🚕 منچ آورد. هیچ قلیانی نمیتوانست به اندازه آن #ماروپله سرحال بیاردمان. آخ که چقدر خندیدیم😄! حتی هیجان بازی بارسا و رئال هم به پایش نمیرسید.
📝این وسطها هم که حق نداشتی دهانت را باز کنی. تا حرف #یکنفر را میکشیدی وسط سریع شاخکش فعال میشد: آقا #غیبت نکن⛔️
#شهید_محسن_حججی
🌹🍃🌹🍃
@shahidhadi598
محفل شهدا
❌#حججی شهید شد! اما هیچ پرچمی بر روی زمین نخواهد افتاد! فرزندی یتیم شد و همسری تنها! اما هیچ دستی به
وصیت #شهید_محسن_حججی به بانوان:
🔰همیشه این بیت شعر را به یاد بیاورید، آن زمانی که #حضرت_رقیه (سلام الله) خطاب به پدرش فرمودند:
🔸غصه ی #حجاب من را
نخوری بابا جان
🔹چادرم سوخته ⚡️اما
به سرم #هست هنوز
🌹🍃🌹🍃
@shahidhadi598
🔻همسر شهید حججی:
🌷دوران #عقدمان یک سال و هشت ماه طول کشید. بعد از چند دفعه بالا و پایین کردن زمان مراسم، بالاخره جدی جدی افتادیم دنبال برگزاری #عروسی.
🌷نزدیک خانه پدرم، خانه ای #اجاره کردیم و جهیزیه چیدیم. سر جهیزیه خریدن با محسن خیلی ماجرا داشتیم. مدام با پدر و مادرم کل کل داشت که چرا اینقدر پول خرج می کنید و ما اصلا به این لوازم نیاز نداریم.
🌷گیر داده بود که مبل نمی خواهیم. نگران بود: « شاید یکی که نداره بیاد و ببینه و دلش بخواد!»
📕 کتاب سربلند
#شهید_محسن_حججی🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidhadi598
هر سری قابل آن نیست که بر دار شود
مرد می خواهد که در این قافله سردار شود
حق همین است که در قصه عشاق حسین
همچو محسن حججی میثم تمار شود🌺🌺🌺
#تولدت_مبارک_قهرمان_زندگیم💐💐💐
محسن جان تو این دهه کرامت پیش ارباب بی کفن به یاد ما زمینی های خسته دل هم باش🙏🙏🙏
💐هدیه هر کدام از ما به #شهید_محسن_حججی عزیز درشب میلادش ترک یک گناه....
من برای شب میلادت قول میدهم که...
🍃🌹🍃🌹
@shahidhadi598
@shahed_sticker۲۹۹.attheme
67.3K
• #شهید_محسن_حججی ۹
• #تم_رفیق_شهید 📲
• #تم
🔻تم_های_جذّاب_ایتا😍👇
ایتایی متفاوت رو تجربه کن👇👇
http://eitaa.com/joinchat/1214906384Cdb15194a25
#زیارت_با_ادب 🌱
عـادت نـداشـت کـفـشـش را بگذارد توی پلاستیک و دسـت بگـیرد.👞👞
فـقـط کـفـش داری.
حـتـی در زمان های شلوغی که باید تـوی صـف می ایـستـاد.
می گفت : " اگه جایی بری مـهمـونی، با کـفـشات می ری؟!
تـو خـونه ادب حُـکم میکنه بذاری دم در.😊"
برشی از کتاب #سربلند
صفحه ی ۸۵
سالروز شهادتت مبارک رفیق شهید
#شهید_محسن_حججی🌹
╭━━━⊰♡⊱━━━╮
||•🇮🇷 @shahidhadi598
╰━━━⊰♡⊱━━━╯
♦️برگشتم به حاج سعید گفتم: آخه من چطور این بدن #اربا_اربا رو شناسایی کنم⁉️خیلی به هم ریختم😞 رفتم سمت آن #داعشی👹 یک متر رفت عقب و اسلحه اش را کشید طرفم ،سرش داد زدم:شما مگه #مسلمون نیستید😡
♦️به کاور اشاره کردم که مگه او مسلمون نبود؟ پس #سرش کو؟ چرا این بلارو سرش آوردید؟😭😭 حاج سعید تندتند حرف هایم را #ترجمه می کرد. آن داعشی خودش را تبرئه کرد که این کار ما نبوده❌ و باید از کسانی که اورا برده اند (القائم) بپرسید.
♦️فهمیدم💭 می خواهد خودش را از این مخمصه نجات دهد. دوباره فریاد زدم🗣 که کجای #اسلام می گوید اسیرتان را اینطور شکنجه کنید⁉️
♦️نماینده #داعش گفت: تقصیر خودش بوده. پرسیدم: به چه #جرمی؟ بریده بریده جواب می داد و حاج سعید ترجمه می کرد: از بس حرصمون رو در آورد
✘نه اطلاعاتی به ما داد
✘نه اظهار پشیمونی😢 کرد
✘نه #التماس کرد!
تقصیر خودش بود...!
#شهید_محسن_حججی🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidhadi598