eitaa logo
شهید جمهور
171 دنبال‌کننده
10.4هزار عکس
5.7هزار ویدیو
52 فایل
🌹 شهید مهدی زین الدین: در زمان غیبت به کسی «منتظر» گفته می‌شود که منتظر شهادت باشد، منتظر ظهور امام زمان(عج) باشد اللّـهـمَّ‌عَـجِّـلْ‌لِـوَلِیِّـڪَ‌الفَـرَج
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️ قهرمان امت 🌹رهبر معظم انقلاب: این را همه‌ی دنیا قبول کردند که آمریکا در عراق و سوریه -بخصوص در عراق- به مقاصد خودش نرسیده؛ چرا؟ چه کسی در این قضیه فعّال بود؟ قهرمان این کار سلیمانی بود. @sardaraneashgh
💠 منتظرت هستم یک روز بعد از عبدالمهدی، دلم خیلی گرفته بود‌💔 گفتم بروم سراغ آن دفتری که خاطرات مشترکمان📖 را در آن می نوشتیم. به محض باز کردن دفتر، دیدم برایم یک نامه💌 با این مضمون نوشته بود: همسر عزیزم، من به شما افتخار می کنم که مرا سربلند و عاقبت به خیر کردی و باعث شدی اسم من هم در فهرست نوشته شود. آن دنیا 😍❤ 🌷 @sardaraneashgh
⭕️ تغییر نام خیابان "شجریان" به "شهید_فخری_زاده" توسط خانواده شهدا 🔷ساعتی قبل جمعی از خانواده شهدا تابلو خیابان شجریان را به شهید فخری زاده تغییر دادند. 👌هرچه قدر لیبرال های کثیف داخلی سعی میکنند اسامی منافقین و فاسدین و انسان های کثیف را نشر بدهند، برعکس مردم ما بیدار هستند @sardaraneashgh
🌷کمک شهید سید مجتبی علمدار 🌸 روزی سر مزار سید نشسته بودیم. خانمم گفت: «من هرچه از خدا بخواهم با خواندن زیارت عاشورا در کنار مزار سید بر آورده می شود.» 🌼 آن روز گفت: «آقا سید! من این زیارت عاشورا را به نیابت شما می خوانم. از خدا می خواهم زیارت عمه سادات، حضرت زینب(س) را نصیب ما کند.» 🌻 روز بعد یکی از دوستانم زنگ زد و گفت: «با یک کاروان راهی سوریه هستیم. دو نفر جا دارد. اگر گذرنامه داری، سریع اقدام کن.» باور کردنی نبود شب جمعه بعد در حرم حضرت زینب(س) نائب الزیاره سید بودیم! ✨✨✨✨ 🌹در بین همکاران این ماجرا را تعریف کردم. اینکه هر کسی از خدا چیزی بخواهد به سراغ مزار سید می رود و با قرائت زیارت عاشورا از خدا می خواهد که مشکلش برطرف شود. 💦 هفته بعد سید را در عالم خواب دیدم. گفت: «به فلانی (از همکاران) این مطلب را بگو....» و برایم گفت چه بگویم. 💫 روز بعد همان شخص در حضور جمع گفت: «تو در باره سید مجتبی چی می گفتی؟! من رفتم سر قبر سید. زیارت عاشورا هم خواندم. اما مشکلم حل نشد.» 🍃گفتم: «اتفاقاً سید برات پیغام داده. گفته تو دو تا مشکل داری!» 🌴از جمع خارج شدیم. ادامه دادم: سید پیغام داد و گفت: مشکل اول تو با توسل به مادرم حضرت زهرا(س) حل می شود، اما مشکل دوم را خودت به وجود آوردی. در زندگی خیلی به همسرت دروغ گفتی و این نتیجه همان دروغ هاست!» رنگ از رخسار همکارم پرید. گفت: «درسته!» @sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چند روز دیگـر؛ یک‌ســال‌از آن‌طـور پرکشیدنتان،🕊از نبودنتان‌می‌گذرد...🍃 هدیه کنیم صلواتی دسته گلی باشه تقدیم عزیز دل وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ @sardaraneashgh
✍شیرین بود برایشان تحمل درد پهلو و... درد بــازو... وقتۍ ڪہ آرام زمزمہ مۍ ڪردنــد : ذِڪـر ِ را 🌷شهیدے ڪہ باپهلو وصورت زخمے، پرڪشید🌷 نزدیک است دردپهلو،زخم بازو،آه ازان نامرد وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ @sardaraneashgh
🔰 سلام بابا سعید 🌹زمانی كه مرا از مدرسه به خانه آوردند حدس زدم باید اتفاقی افتاده باشد. دلم لرزید و با خودم گفتم: سلام بابا همیشه كه به خانه می‌آمدی من و صادق را درآغوش می‌كشیدی و می‌بوسیدی و با خنده‌هایمان شاد بودی. اما حالا چرا بلند نمی‌شوی؟ نكند دوباره یتیم شده باشم... 🌸 آن لحظه كه در كانون ابوذر بدن مجروحت را غسل می‌دادند غم بزرگی در دلم ریخت. هرچه به آنها اصرار كردم اجازه ندادند ببینمت. به آنها گفتم بابا سعیدم مرا از پسر خودش هم بیشتر دوست دارد. باید به اندازه تمام سال‌های یتیمی چهره‌اش را ببینم. یك بار دیگر دستش را بلند كنم و بر سرخود بكشم. دستان پر مهری كه خیلی چیزها را به من یاد داد. پدرم را به خاطر ندارم ولی هیچگاه بابا سعید را فراموش نمی‌كنم. خصوصاً زمانیكه با هم نماز می‌خواندیم. می‌دانم از چند روز دیگر بهانه‌گیری‌های محمد صادق شروع می شود. به عكس بابا خیره می ‌شود و با شیرین زبانی بابا بابا می‌گوید. سرانجام او نیز بزرگ خواهد شد و خواهد فهمید كه پدرش برای چه و به كجا رفته است. (به نقل از محمدرضا شاهدی) 🕊 @sardaraneashgh
🌹طنز جبهه😜 (28):👇 🌿... یه موقع هائی در منطقه به علت ازیاد نیروها,😵 فضای کافی برای استراحت بچه ها نبود... البته به جز 👈برای آقا فریبرز😇 فریبرز نصفه شب, خسته و کوفته از نگهبانی رسيد ديد تو چادر جا نيست بخوابه.😎 شروع کرد سر و صداکردن،😄به بچه هائی که خواب بودند👈 گفت: کمی خجالت بکشید😖 مگه اينجا جاي خوابه؟ پاشيد نماز شب بخونيد، معنویت خودتون بالا ببرید, دعا بخونيد...😳 ما هم تحت تاثير حرفاش بلند شديم و اجبارا مشغول عبادت شديم،😍 و خودش رفت راحت گرفت خوابيد.🎩😵 🌿... تو منطقه بیماری "گال"😇 راه افتاده بود. آنهایی که این بیماری را گرفته بودند، قرنطینه کرده بودند.😎شب بود و همه خسته بودند وهوا هم خیلی سرد بود.😊 بچه ها همه توی سنگر خوابیده بودند و جای کافی هم برای استراحت نبود.😳ناگهان فریبرز با خودش😚 فکری کرد 😥که چطوری برای خودش جایی دست و پا کند...😢 رفت وسط بچه ها دراز کشید و شروع کردم به خاراندن خودش...😵 آنقدر خودش را خاراند که بچه ها به خیال اینکه فریبرز هم "گال" دارد😂 همه از ترس شان رفتند بیرون داخل حسینیه لشگر😄 فریبرز هم راحت تا صبح خوابید... 😝 @sardaraneashgh
✨حاج قاسم قبل از شهادت به دیدار فرزند شهید خیزاب آمدند و گفتند محمد مهدی را به سوریه برای زیارت میبرم و قول میدهم عروسی تو شرکت کنم. ✨در زمانی که بخاطر مشکلی در تهران بودیم شهید سلیمانی متوجه موضوع شدند و به دیدار محمد مهدی خیزاب آمدند، هر ازگاهی حاج قاسم با محمد مهدی تماس میگرفت و جویای حال او می شد و محمد مهدی را با لقب(فرمانده)صدا میکردند و احوال پرسی میکردند ✨در زمانی که حاج قاسم به منزل ما آمدند اینقدر محمد مهدی را در بقل گرفتند و گقتند تو فرمانده ما هستی و فکر نکن من فرمانده هستم در حقیقت تو فرمانده ما هستی،شهید سلیمانی در خصوص ادامه راه شهدا بارها نکاتی را میگفتند که دوست دارم شما بهتر از پدرهای خود جا پای آنها بگذارید و بدرخشید. 🌹 10 شب تا سالگرد یک پرواز @sardaraneashgh
🔰چه‌ زیبا‌ گفتن‌ شهید‌ رجب‌ بیگی: از یک سو باید بمانیم، تا آینده‌ شویم... و از دیگر سو باید شویم‌ تا آینده‌ بماند... هم باید امروز شویم، تا فردا بماند وهم باید امروز بمانیم‌ تا فردا نشود... 😔عجب دردی!! چه میشد اگر امروز هم شهید میشدیم و فردا زنده میشدیم تا دوباره شهید شویم؟! @sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌 قاطعیتت را عشقه حاجی 👌 تحویل اسلحه اشرار گرفته تا اعلام پایان داعش 😔 جایت این روزها خالی است که با تدبیرهایت پایان کرونا را برایمان زمان بزنی @sardaraneashgh
🔖فرازی از وصیت‌نامه شهید «سید احسان میرسیار» 🍃در فرازی از وصیت‌نامه شهید سید احسان میر سیار آمده است: «به راستی که قرآن نسخه‌ی شفابخش و هدایتگر آدمیان است به سوی حق‌. پس به شما توصیه می‌کنم که هیچ‌گاه از تلاوت آن در زندگی غافل نشوید که این نخستین قدم است...» @sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠شهیدآیت الله دستغیب(ره): 🍃🌸خدا لعنت کند هر عمامه سری را که از رهبری اطاعت نکند.رهبر یکی است، امام یکی است و نائب امام هم یکی است.تا زمانی که حسن (ع) امام بود حسین(ع) امام نبودوای بر ملتی که از رهبر خود فاصله بگیرد. 🍃🌸مواظب باشید شما را از رهبر الهی جدا نکنند. شما را گروه گروه نکنند.! شما را طعمه خودشان قرار ندهند.! وسیله پیشرفت دشمن نشوید.! شما الان در جبهه جنگید.در جبهه جنگ دینی هستید. ﷽؛ همنوایی آقای امجد با مفتی وهابی در شهید خواندن تروریست مفسد فی الارض روح الله زم مورد استقبال رسانه های ضد ّانقلاب قرار گرفت.👆 🎥 مفتی وهابی: صدام، ریگی و زم شهید هستند! 🚨 آقای امجد هم میگه زم شهید هست! 📌یکی در دستگاه صهیونیستی و سلفی آموزش دیده و حمایت می شود دیگری در حوزه علمیه آموزش دیده و در مملکت اسلامی ایران زندگی می کند ولی چرا جفتشان یک حرف را می‌زنند؟ آیا نباید فرقی وجود داشته باشد؟ ‏آقای امجد «سال ۹۴» بعد از ثبت نام برای کاندیداتوری خبرگان رهبری: باید همواره از رهبری حمایت کنیم! آقای امجد دیروز: مسئول تمام خون‌های ریخته از «سال ۸۸» رهبری است! رهبر معظّم انقلاب: «خاک بر سرِ آن عالم اعلم و افقه! خاک بر سرِ آن عالِمی که قلباً خوشحال شود از این‌که ببیند رادیوهای دشمنان اسلام، در مقابل نظام اسلامی، از او تمجید و تعریف می‌کنند! باید گریه کند! حالا گیرم از لحاظ فقاهت و علم هم خیلی بالا باشد، که آن هم علم نیست، جهل است. نور نیست، ظلمت است.» @sardaraneashgh
۳ دی ماه ، گرامی باد. 🥀 چهاردهم تیر 1340، در شهرستان جهرم به دنیا آمد. پدرش حاجی‏بابا، فروشنده بود و مادرش ماه‌ سلطان نام داشت. تا پایان دوره متوسطه درس خواند و دیپلم گرفت. سپس به فراگیری علوم دینی و حوزوی تا (سطح1) پرداخت. سال 1360 ازدواج کرد. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. سوم دی 1365، با سمت فرمانده گروهان در خرمشهر به شهادت رسید. پیکر وی مدت‌ها در منطقه بر جا ماند و سال 1374 پس از تفحص، در گلزار شهدای رضوان زادگاهش به خاک سپرده شد. برادرش حسنعلی نیز شهید شده است برادران عزيز و دوستان گرامي را دعوت به اخوت و وحدت و نماز جماعت و پايداري و اسقامت و صبر مي‌نمايم. امام فرمود: «مساجد سنگر است، سنگرها را حفظ كنيد». نمايندة امام و امام جمعة عزيز و مهربان را كه جانم به فدايش، حضرت حجه ‌الاسلام و المسلمين حاج «سيدحسين آيت‌اللهي» را اطاعت كنيد كه اطاعت از وي اطاعت از امام است. در خاتمه از برادران عزيز مي‌خواهم كه نكند مظاهر دنيا برايمان حجاب شود و نفس اماره بر ما مسلط شود كه: «..ان النفس لاماره بالسوء الا ما رحم ربي..» دست پدر و مادر خود را مي‌بوسم كه در مراحل دشوار زندگي مرا پرورش دادند. اميدوارم كه خداوند متعال به آنان اجر جزيل عنایت فرمايد. @sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
_ بیا حاجی از جلو من بشین این ورتر اصغر ! اصغر ! اونا کل چیشو بگیرید! _اونا _بله _ببین با 23 دارن میزنن دامنه اونجا را.... @sardaraneashgh
چقدر مهمان نواز است سردار دل‌ها حضور زائران لبنانی بر مزار سردار شهید حاج قاسم سلیمانی @sardaraneashgh
شخص اول مملکت با یک‌ دست سالم vs شخص دوم مملکت با دو دست سالم بدون شرح... دو دست سالم داری اونم کار نمیگیری؟ حساب کنید چه آدمی سره کاره یاد جمله شهید بهشتی افتادم که میفرمایند: طاغوت، طاغوته! چه تاج به سر چه عمامه به سر @sardaraneashgh
🌹خاطره ای شنیدنی از سردار دلها ✍سردار سلیمانی چون شناخته شده بود لازم نبود در فرودگاه از گیت بازرسی کنترل و رد شود . اما آنقدر فروتن وخاضع بود که همه ی مراحل را طی می کرد . از آنجایی که تمام بدنش پر از ترکش بود .هنگام عبور وکنترل در مقابل دستگاه که قرار می گرفت به دلیل وجود تر کش ها سیستم دستگاه قاطی می کرد وصدا می داد . در این باره سردار سلیمانی می گوید : گاهی جای ترکش ها چنان آزارم می دهد که امان ازم می گیرد. دوستی دارم که وقتی مرا این چنین می دید یک قرصی برایم آورد.که در هنگام شدت درد ان را می خورم کمی آرام می شوم . گاهی که منزل پدرم در قنات ملک می رفتم وپیر زنان وپیر مردان از درد پا وزانو وبدن می نالیدند ، از آن قرص به آنها می دادم تا کمی تسکین یابند . سردار با لبخندی ادامه می دهند وقتی که قرص تمام می شد ودرد انها دوباره به سراغشان می آمد .می آمدند منزل پدرم ومی گفتند از قرص های حاج قاسم داری به ما بدهی . @sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥|تصاویر بمباران روز سوم دی ماه ۱۳۶۵_مقر رزمندگان لشکر ۲۵ کربلا 🔹نشر برای اولین بار در صفحات مجازی. نثار روح مطهر همه شهدا صلوات وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ @sardaraneashgh
مادر شهید : دستش که تیر خورده بود خیلی درد داشت و خیلی وقت بود بسته بود . همین منزلی که حال برایش مهیا شده آن موقع با دست دردش داشت کار می کرد و لوله کشی می کرد . گفتم مگر تو دستت درد نمی کند گفت مادر خاطر جمع باش دستم هم درد می کند ولی میخواهم زودتر دوتا بچه ام و خانواده ام بیایند در خانه و زندگی کنند . موقع رژه جلوی صف ایستاده بود و گل هم سر تفنگش بود . از زمانی که بچه بود همه اش به همین کارها علاقه داشت و من دائم شکر خدا می کنم که در این راه رفت و ما افتخار می کنیم که در راه خدا شهید شده و برای اسلام رفتند . @sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا