💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
⚘شهدای مظلوم فراجا⚘:
شهید حبيب الله سياح
فرزند محمدحسينمتولد 1345
محل تولد : روستای ورگ - شیروان
تاریخ شهادت : 1372/05/12
تحصیلات : ارغ التحصیل دانشکده افسری
درجه : ستواندوم
استان سکونت : خراسان شمالی
شهر سکونت : شیروان
روستا سکونت : روستای ورگ
نوع استخدام : کادر
تاریخ حادثه : 1372/05/12
استان حادثه : سيستان و بلوچستان
علت شهادت : واژگونی خودرو
عامل شهادت : واژگونی خودرو
شرح علت شهادت : شهید حبیب الله سیاح در بیست و ششمین روز از آذرماه سال 1372 در یکی از مأموریتهایی که برای سرکشی از مرز در حدود میله مرزی 25 اعزام شده بودند، بر اثر واژگونی خودرو به همراه دو تن از سربازان جان برکف خود به درجه رفیع شهادت نائل آمدند.
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات
🌷🤲 الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَ احْشُرْنٰا مَعَهُمْ وَ الْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِین 🤲🌷
🦋🦋🦋
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
به #شهدا بگویید♥️
به شهدابگویید
قصهی شما
اینجا تمام نمی شود،
شما
بود و نبودِ تان
برکت باران را در پی دارد..
شوینده ی آلاینده های ماست
طراوت ایمان ماست...
راز سر به مهر دلهای عاشق ماست
ما را از برکت خود محروم نکنید
هر چند ما روسیاهیم...
شهدا دستمان را بگیرید
#شهید_بابک_نوری
Ghasedake par par shodeh 🖤
🦋🦋🦋
⚫️#محرم_نامه_شهدایی ⑨①
🖤سرلشکر شهید سید محمد حجازی
▪️دوست شهید نقل میکند: سردار حجازی به شدت محبّ حضرت زهرا علیهاالسلام بود و هر سال مراسم روضه برگزار میکرد. با اینکه در تهران در منزل سازمانی سکونت داشت اما عشق و علاقه او به حضرت زهرا، جمعیّت زیادی را به خانه او میکشاند؛ تا حدّی که داخل جا نبود و مردم بیرون مینشستند. زمانی هم که در سفر بود، در ایام فاطمیّه به اصفهان میآمد، مراسمی میگرفت و بازمیگشت.
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
▪️در ایام محرّم نیز مقیّد بود که در منزل پدریاش روضه بگیرد و این روضهها نیز مفصّل بود و شاهد بودم افرادی از مسیرهای دور در آنجا شرکت میکردند و حتی حجتالاسلام فرحزاد در این سالها خود را به این روضه میرساند. به یاد دارم زمانی که به منزلش میرفتیم و هنگام نماز جلو میایستاد، تا چه حد خلوص داشت و اذکاری میگفت که هنوز در وجودم تلنگر میزند.
▪️وقتی که به روضه میرفت، همیشه دَم در مینشست و یا مشغول کمک بود. سردار حجازی را در خانوادهاش، بهعنوان گلِ سرسبد و انسانی که ذوب در دین، خدمت و اعتقادات است، میشناختند. سید محمد همیشه مشکلگشا بود.
🦋🦋🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
شاید شهـــــادت
آرزوے همه باشد
اما یقیناً
جز مخلصین
ڪسے بدان نخواهد رسید...
ڪاش بجاے زبان با عملم،طلب شهادت مے ڪردم...
#رفیق_مثل_داااش_مجید ❤️🩹
#شهیدمجیدقربانخانی
Ghasedake par par shodeh 🖤
🦋🦋🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
هرکهشدگمنامترزهرا(س)خریدارششود،
بردرِاینخانهازنامونشانبایدگذشت...
#شهید_محسن_حججی
Ghasedake par par shodeh 🖤
🦋🦋🦋
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
#تا تو نگاه میکنی
#کارمن آه کردن است
🌷ای به فدای چشم تو
این چه نگاه کردن است🌷
شهید #علی_امرایی
شهید #محسن_حججی
Ghasedake par par shodeh 🖤
🦋🦋🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
#شڪر!..
کہدرقلبماݧ؛
مویرگیهسٺ
متصݪبہخوݧِگرمشھیداݧ
وازهماݧخوݧاسٺکہگاه!
قلبمآݧبہیادشـٰاݧمیتپد -:)
#رفیق_شهیدم
#داداش_محسن
#شهید_محسن_حججی
#با_شهدا_گم_نمی_شویم❤️❤️
Ghasedake par par shodeh 🖤
🦋🦋🦋
#افترا 6
زیبا با گریه گفت_ بخدا مت چیزی برنداشتم چی میخواین از جون ما .
همون لحظه گوشیم زنگ خورد . تلفنو بیرون آوردم خانم اسدی بود . تماسو وصل کردم الو .
_الو خانم هوشمند پولاتون و کیف پولتون افتادن پشت کاناپه
نظافتچی موقع تمیزکاری پیداشون کرده الانم گذاشتمشون کنار بیاین ببرین .
فقط بدونید هیچ کدوم از ماها دزد نیستیم.
تماس قطع شد . نمی دونستم بگم چقد شرمنده بودم .
داریوش با داد گفت_ کی بود؟
با شرمندگی و پته تته کردن گفتم_از آرایشگاه زنگزدن پولا توهمون آرایشگاه یه گوشه افتادن.داریوش که جریانو شنید بدتر از من شرمندگی یهنگاهش افتاد.
صدای زیبا بلند شد که با گریه گفت_ خانم درسته ما فقیریم و با چندرغاز شکممون رو سیر نگه میداریم ولی مال حروم نمیخوریم ...صبح تا شب به خاطر بچه هام کار میکنم. شمام مالتو سفت بچسب همسایه رو دزد نکن.
این حرفو که زد بدجوری شکستم داریوش به سمتم اومد و بدون هیچ حرفی یه سیلی دیگه نثارم کرد بعدش همونطور شرمنده از خونه بیرون رفت .
دستمو جای سیلی گذاشتم درد داشت ولی برام مهم نبود. رو به زیبا باگریه گفتم_ تورو خدا منو ببخش .
زیبا اشکاشو پاک کرد _ من کی باشم که ببخشم خدا ببخشمت.
دیگه حرفی نمونده بود همونطور خجالت زده بیرون اومدم و به سمت ماشین داریوش رفتم سوار شدم که بدون هیج حرفی راه افتاد.سرمو به صندلی تکیه دادم و تو دلم گفتم_ خدایا منو ببخش به خاطر تهمتی که به یک زن بی گناه زدم.
پایان
کپی حرام.
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
در دفترچه خاطرات آخرین جملات را چنین نوشته است :
ان شاالله #شهادتم صدق گفتارم را گواهی می دهد...
شک نکنید و مطئمن باشید
راه ولایت همان راه علیست ...
رهبر بر حق فقط سید علیست ...
#شهید_محسن_حججی
#شهدا #شهید_حججی #ولایت #رهبرم_سید_علی #رهبر_معظم_انقلاب #یا_صاحب_الزمان_ادرکنی
Ghasedake par par shodeh 🖤
🦋🦋🦋
41.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🦋شاهکارقرائت من سوره:آل عمران🦋
#آیه:102الی104
#القاری:الاستاد:شهیدحسن دانش
#شهید:منا
#محل اجراشده:بیت رهبری
سعی کنید قران انیس و مونستان باشد ، نه زینت دکورها وطاقچه های منزلتان شود ،بهتر است قرآن را زینت قلبتان کنید.
شهید سید مجتبی علمدار
شهادت آرزومه🕊💚🌷🖤
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
🍃┅🦋🍃┅─╮
@shahidma
╰─┅🍃🦋🍃
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽
🕊#سلام برشهدا...🌷
♥️دل ڪه هوایے شود، پرواز است ڪه آسمانیت مے ڪند
و اگر بال خونیـن داشته باشے
دیگر آسمــان، طعم ڪربلا مے گیرد
دلها را راهے ڪربلاے جبهه ها مے ڪنیم به زیارت "شهــــــداء" مے رویم...
🕊 #زیارتنامهیشهدا🕊
🌷اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ،
🌷اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ،
🌷اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ،
🌷اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ،
🌷اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ،
🌷اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ،
🌷اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے مُحَمَّدٍالحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ،
🌷اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے عَبدِ اللهِ ، بِاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتے فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنے ڪُنتُ مَعَڪُم. فَاَفُوزَمَعَڪُم
🦋🦋🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
🎊ربیـع الاول مـاه ولادت خورشید
🌸بی غروب، عشق بی پایان،جلـوه
🎊صفات حسنای الهی، سرچشمه
🌸رحمت و عطوفت، مظهر عشق
🎊و فداکاری مبارکباد
💖مشکی ازتن به درآریدربیع آمده است
🌸خم ابرو بگشایید ربیع آمده است
💖مژده ای ختم رسل دادکه:آیدبه بهشت
🌸هرکه برمن خبر آردکه ربیع آمده است
🌸💕🌸💕🌸💕🌸💕🌸💕
حلول ماه ربیع الاول مبارک
بهار ماهها، ربیع الاول است
چرا که آثار رحمت الهی
و ذخایر برکات خداوندی
دراین ماه پدیدار می شود
و انوار جمال الهی بر زمین
و زمینیان میتابد
حلول ماه ربیع الاول، مبارکباد💐
💚حضرت محمد (ص) فرمودند:
🌸هرکس بشارت ماه ربیع الاول را
به من بدهد من هم بشارت بهشت
را به او می دهم🌸
"حلول ماه ربیع الاول ماه 🌙
میلاد پیامبر 💚
مبارک باد🌸 🌙🌸
🦋🦋🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
♨️فریضهی #امربهمعروفونهیازمنکر در نگاه شهید سلیمانی
✍اگر فقط صحبت شهید که گفت "اوندختر کمحجاب، دختر منه" رو دیدی، لزوم هرس کردن #علفهای_هرز رو هم ببین تا شاخص بیاد دستت؛ بلکه عدهای صورتیمسلک نتونن، ناتوانی و ترس و بیغیرتی خودشون رو توجیه کنن!
🕊سلام 🤚صبحتون منور به لبخند #شهیدان🌷🌷
🌿🌾 اَللَّهُـــمَّ صَلِّ عَلــَی مُحَمـّـــَدٍ وَآلِ مُحَمـّــَدٍ وَعَجّـــِـلْ فــَرَجَهُـــمْْ 🌾
🦋🦋🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
🎁 سالروز #تولد شهدای مدافع حرم
💝 شهید محمـــدحســـین مــــرادی
تاریخ ولادت : ۲۶ شهریور ۱۳۶۰ - تهران 🇮🇷
تاریخ شهادت : ۲۸ آبان ۱۳۹۲ - دمشق 🇸🇾
مزار شهید : گلزار شهدای امامزاده علیاکبر (علیهالسلام) چیذر
💐هدیه به روح پاکش سه صلوات💐
🔹 محمد حسین همیشه با یک شاخه
گل می آمد منزل
روایتی از سبک زندگی عاشقانه
🌷شهید محمدحسین مرادی
🕊سلام 🤚صبحتون منور به لبخند #شهیدان🌷🌷
🌿🌾 اَللَّهُـــمَّ صَلِّ عَلــَی مُحَمـّـــَدٍ وَآلِ مُحَمـّــَدٍ وَعَجّـــِـلْ فــَرَجَهُـــمْْ 🌾
🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
🎁 سالروز #تولد شهدای مدافع حرم
💝 شهید محمـــدحســـین مــــرادی
تاریخ ولادت : ۲۶ شهریور ۱۳۶۰ - تهران 🇮🇷
تاریخ شهادت : ۲۸ آبان ۱۳۹۲ - دمشق 🇸🇾
مزار شهید : گلزار شهدای امامزاده علیاکبر (علیهالسلام) چیذر
💐هدیه به روح پاکش سه صلوات💐
⤴️ سبک زندگی شهـــ🌷ـــدا
🌷شهید محمد حسین مرادی🌷
🖤🥀الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍو عجل فرجهم
#سلام روزتون__شهدایی
#روزتون_متبرک_ب_نگاه_شهدا
🖤🥀🖤
#سیاه_چال 1
من ستاره هستم دختری هیجده ساله که سال قبل یعنی سال دوم دبیرستان دچار یه بحران بزرگ شدم که خدا بهم رحم کرد و خیلی زود از اون بحران بیرون اومدم.
سال دوم دبیرستان یه دختر خانم که سنش بیشتر از ما بود تو دبیرستانمون ثبت نام کرد و همکلاسیم شد.
اسمش عاطفه بود و دختر شری بود. از همون روزای اول معلمهارو عاصی کرده بود. میگفتن برای همین هم از دبیرستان قبلیش اخراج شد و چند سال تجدید شده.
ولی من برخلاف حرف بقیه باهاش گرم گرفتم. یه روز تو راه برگشت به خونه باهم همراه شدیم.
عاطفه گفت_ راستی نگفتی ننه بابات چیکاره ان؟
با تعجب گفتم: ننه بابا؟
پوزخندی زد : آره دیگه، پس چی؟
مکثی کردم و بعد جوابشو دادم:
--پدرم کارمند بانکه و مادرم استاد دانشگاه.
با تعجب نگاهم کرد_ اوههه پس تو خیلی آدم حسابی دختر. گیج و منگ گفتم_ متوجه نشدم؟ خندید و گفت_ هیچی ولش کن .
ادامه دارد.
کپی حرام.
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
🎁 سالروز #تولد شهدای مدافع حرم
💝 شهید محمـــدحســـین مــــرادی
تاریخ ولادت : ۲۶ شهریور ۱۳۶۰ - تهران 🇮🇷
تاریخ شهادت : ۲۸ آبان ۱۳۹۲ - دمشق 🇸🇾
مزار شهید : گلزار شهدای امامزاده علیاکبر (علیهالسلام) چیذر
💐هدیه به روح پاکش سه صلوات💐
🔹فرازی از وصیتنامه شهید مدافعحرم محمد مرادی🌷
مکتب ما مکتب حسین است، ما فرزندان عاشوراییم و فریاد آزادیخواهی را سر میدهیم و هرجا مظلومی به کمک ما احتیاج داشت ....
🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
💫
🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
💫
اللهم الرزقنا توفیق شهادت 🤲🤲
🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
با اجازه مادر سادات💔 رخت عزای پسرش را
نه از جان بلکه از تن در میآوریم 😔و میگوییم
ای حسین داغ تو تا ابد در سینه ی ما خواهد ماند...💔🕊
🔹حلولِ ماهِ ربیع الاول ماهِ شادی و شادمانیِ اهل بيت(ع) را تبریک عرض مینماییم🌸🌸
رسم ايرانيها اينه که :
وقتی می خوان كسي رو از عزا در بيارن، براش لباس می برن...
خدايا بعد از 2ماه عزا...
بر قامت امام عصر، لباس فرج
و بر ما ، لباس تقوا بپوشان
🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
گفت:
#حـــجاب به چه درد میخوره؟⁉
❓چرا بعضیا #چـــادر سر میکنن؟
گفتم:
تا حالا به بانکا دقت کردی؟⁉
میله های #محـــافظ قطوری که پشت پنجره ها و درای شیشه ایش کشیدن رو دیدی؟❗👀
گفت:آره
گفتم:تا حالا به کرکره ها و محافظای محـــکم #طـــلا فروشیا دقت کردی؟❓
گفت:اوهوم
گفتم:
تا حالا به پنجره طبقه اول خونه ها دقت کردی؟ محافظاشونو دیدی؟❓
گفت:خب آره ولی اینها چه ربطی به سوال من داره؟❓❗
گفتم:
✖آدمای #عــــاقل از چیزای با ارزششون به دقت محفاظت میکنن و “زن”ها با #ارزش ترین مخلوقات خدا هستن. 😇
☝پس باید با دقت و به بهترین وجه از خودشون محفاظت کنن.
عقل میگه بهترین حجاب، #پوشیدگی تمام زیباییها و جذابیتا از چشم بقیه است، چادر هم بهتر از همه این کار رو انجام میده.👏👏
گفت:
من تا حالا فکر میکردم حجابو #آخوندها از خودشون درآوردن😳 ولی حالا متوجه شدم این دستورالعمل حجاب فقط از آدمای دلسوز برمیاد.☺
#تلنگر
🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
۲۶ مرداد ۱۳۶۹
🔺سالروز ورود غرور آفرین #آزادگان سرافراز دفاع مقدس به میهن اسلامی گرامی باد .
🦋شادی ارواح مطهر شهدا صلوات🦋
الَّلهُمَّ صلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و آلِ مُحَمَّد و عجِّل فَرَجَهُم
صبحتون شهدایی و مملو از دلتنگی برای شهدا 🥀🥀
🦋🦋🦋
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
در دفترچه خاطرات آخرین جملات را چنین نوشته است :
ان شاالله #شهادتم صدق گفتارم را گواهی می دهد...
شک نکنید و مطئمن باشید
راه ولایت همان راه علیست ...
رهبر بر حق فقط سید علیست ...
#شهید_محسن_حججی
#شهدا #شهید_حججی #ولایت #رهبرم_سید_علی #رهبر_معظم_انقلاب #یا_صاحب_الزمان_ادرکنی
Ghasedake par par shodeh 🖤
🦋🦋🦋
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
همهمیگن:شهدارفتن،
تامابمونیـم...!
ولیمنمیگم:شهـدا
رفتنتامادنبالشونبریم
#شهید_حججی
#رفیق_شهیدم
Ghasedake par par shodeh 🖤
🦋🦋🦋
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
💠شجاعت شهید
💟مجید خیلی شجاع بود
خیلی #مردونه جنگید برا حمایت از دین جانش❤️ را میداد. نترس و #شجاع بود...
💟مجید تو #حرم گریه میکرد که بی بی بخرتش میگفت ببین اشکامو #بی_بی نوکرت اومده ببین منو بخر،
⇜بزار بشم فدات
⇜بشم مثل #عباس مثل علی اکبرت
⇜عربا عربا بشم
⇜بزار مثل علی اصغرت #لب_تشنه جون بدم ..
خوش به سعادتت😔
#شهید_مجید_قربانخانی
التماس دعای شهادت
شادی ارواح مطهر شـهدا صلوات
#شهیدمجیدقربانخانی
Ghasedake par par shodeh 🖤
🦋🦋🦋
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
#چون
قناری های
آزاد از قفس
پهنه ی پرواز
می خواهد
دلم ...
#شهید_مجید_قربانخانی
#خُعب دیگه با اِزه از همه مشتیاا
#زت همگی زیااد# یااحق لوتیاا
Ghasedake par par shodeh 🖤
🦋🦋🦋
#سیاهچال 2
گفت _راستی همکلاسیهامون بیشتر با تو دوستن حالا بگو ببینم در مورد من چی میگن ؟
شونهای بالا انداختم_ چیز خاصی نمیگن. با کلافگی گفت_ نشد دیگه دختر خوب باید راستشو بگی .
کمی تعلل کردم و بعد با کمی من من گفتم_ فقط میگن سنت خیلی بیشتر از ماست و دبیرستان قبلیت اخراجت کرده که به مدرسه ما اومدی.
قهقه ای زد_ اینا چقد بدبختن! من خودم بیرون اومدم .
با تعجب پرسیدم_ جدی میگی؟ چرا؟
_حال و احوالات اون دبیرستان با روحیه من سازگاری نداشت منم بیرون اومدم.
سری تکون دادم و دیگه هیچی نگفتم.
روزا میگذشتن و رفاقت من با عاطفه بیشتر میشد. دختر خوبی بود و منو مجذوب خودش کرده بود.
به گفته خودش پدرش فوت شده بود ومادرش هم مریض احوال بود. خرج زندگیشون رو هم از طریق کمیته و این جور نهاد ها تامین میکردن .
یه روز تو راه برگشت از مدرسه خیلی دپرس بود و چند باری میخواست چیزی بهم بگه اما انگار نمیتونست.
در نهایت رو بهش گفت: عاطفه جان عزیزم چیزی میخوای بگی؟ اگه اتفاقی افتاده بهم بگو.
پوفی کشید و جلوی پارکی که از کنارش رد میشدیم ایستاد گفت_ بیا بریم یه خورده بشینیم برات توضیح میدم.
ادامه دارد.
کپی حرام.