#ایشان با آن #فکر #اقتصادی و #مدیریت #قویاش اگر میخواست برای #خودش #کار کند الان #میلیاردر بود، اما که #فکرهای #بزرگش را #فقط برای #کارهای خیر #صرف میکرد.
🍃🌷🍃
میگفت بیایید به #دو #هدف کلی دست پیدا کنیم، یکی اینکه تا چند سال بعد یک #گزارش #خدمت #حضرت آقا بفرستیم که در یک #گوشه کشور به اسم #اسلامشهر هیچ #فقیری سر گرسنه زمین #نمیگذارد و #خیالتان از اینجا راحت باشد.
🍃🌷🍃
و #دوم؛ #حداقل #هزار #شغل در #اسلامشهر #خود ما #ایجاد کنیم. #رسیدن به این #دو هدف به #راحتی #میسر نبود، بنابراین #ایشان هر #کاری میکرد و هر #پیشرفت یا #ترقی میکرد صرف #گسترش #کارآفرینی میشد.
🍃🌷🍃
با چنین #دیدگاهی #آقا مهدی با آن همه #مشغله و #کارهای اقتصادی و... فقط یک #آپارتمان #هشتاد و خردهای متری در همان #محلهمان مهدیه جنوبی و یک #ماشین تیبا داشت.😭
🍃🌷🍃
#قسمت_چهارم
یکی دو ساعت بعد حاج آقایی با من تماس گرفت و خیلی خونسرد خبر #شهادتش را داد. دنیا روی سرم خراب شد نمیدانستم چکار باید بکنم .... یک ساعت بعد از شنیدن خبر ، به در و دیوار میخوردم.😔
به روایت از پدرشهید جواد کوهساری⚘ :
می گفتند #مدافعان حرم برای پول می روند. 😔#پسرم هیچ احتیاجی به پول نداشت. #ماشین نو برایش خریده بودم. #یک طبقه ی خانه را هم به نامش زده بودم و #هزینه ی نامزدی اش را هم کنار گذاشته بودم. پسرم هیچ نیازی نداشت و رفت.😔
پسرم #آقا جواد یک سال و نیم پیش از #شهادتش در فاز دوم متروی مشهد و در قرارگاه کار میکرد.#بیمه شده بود و حقوق میگرفت. ماشین مدل پایین هم داشت ولی براش ماشین صفر خریده بودم.😔
وقتی #جوادم را در لباس جنگ دیدم ، سر و صورتش را بوسیدم و
گفتم : من راضی ام ، برو ....😔🍃⚘🍃
#جوادم فوق العاده #پاک و #با حیا بود. ابداً ذره ای لغزش از او ندیدم. یکی از همرزمان او در عراق میگفت :#جواد در حالی که تیرها مثل #رگبار از روی سرش رد میشدند در حال جمعآوری #مینها بود تا راه را باز کنه.
ادامه دارد👇👇
قسمت چهارم
#ایشان با آن #فکر #اقتصادی و #مدیریت #قویاش اگر میخواست برای #خودش #کار کند الان #میلیاردر بود، اما که #فکرهای #بزرگش را #فقط برای #کارهای خیر #صرف میکرد.
🍃🌷🍃
میگفت بیایید به #دو #هدف کلی دست پیدا کنیم، یکی اینکه تا چند سال بعد یک #گزارش #خدمت #حضرت آقا بفرستیم که در یک #گوشه کشور به اسم #اسلامشهر هیچ #فقیری سر گرسنه زمین #نمیگذارد و #خیالتان از اینجا راحت باشد.
🍃🌷🍃
و #دوم؛ #حداقل #هزار #شغل در #اسلامشهر #خود ما #ایجاد کنیم. #رسیدن به این #دو هدف به #راحتی #میسر نبود، بنابراین #ایشان هر #کاری میکرد و هر #پیشرفت یا #ترقی میکرد صرف #گسترش #کارآفرینی میشد.
🍃🌷🍃
با چنین #دیدگاهی #آقا مهدی با آن همه #مشغله و #کارهای اقتصادی و... فقط یک #آپارتمان #هشتاد و خردهای متری در همان #محلهمان مهدیه جنوبی و یک #ماشین تیبا داشت.😭
🍃🌷🍃
ادامه دارد👇👇