eitaa logo
شهید گمنام🇵🇸
8.6هزار دنبال‌کننده
14.1هزار عکس
7.2هزار ویدیو
122 فایل
ادمین ثبت خاطرات @Mahdis1234 کانال دوم ما مسیر بهشت https://eitaa.com/joinchat/3022192798C43e1b256ae تبلیغات شما پذیرفته میشود https://eitaa.com/joinchat/4173332642Cacf0e5f1fb
مشاهده در ایتا
دانلود
یکی از همکارانش سر مزار در بهشت رضا به من می‌گفت که به و مقید بود. تعریف می‌کرد که نوبتی با دوستان‌مان صبحانه می‌خریدیم و می‌خوردیم. تا از بودن پولی که برای صبحانه داده شده بود، نمی‌شد، ، حتی به من می‌گفت مادر زمانی که در مرز خدمت می‌کردم، بزرگی از طرف برخی داده می‌شد تا اجناس و کالا‌های قاچاقشان را رد کنم، اما من آن‌ها را تحویل مسئولانم می‌دادم. 🍃⚘🍃 خود را به نحو احسن انجام می‌داد. آن‌قدر و بود که در برابر هم حاضر نشد و کاری و را معامله کند. 🍃⚘🍃 در روزمره خودش و خانواده‌اش هم به حلال توجه داشت. یک روز برای کاری به بیمارستان رفته بودیم، پدرش یک چهار لیتری آب برداشت، رو به پدرش کرد و گفت باباجان چرا این آب را برداشتی؟ درست نیست از اینجا آب بردارید و با خودتان ببرید... 🍃⚘🍃 ادامه دارد👇👇
قسمت سوم دقیقاً پیش‌بهار در تهیه ، و الی نقش بسیار داشتند. 🍃🌷🍃 مسعوداز و بود که را در برای حسن باقری انجام می‌داد. 🍃🌷🍃 یعنی هر جایی که حسن می‌خواست شود که دشمن چه دارد و چه ا افتاده به می‌گفت برو یک کن. 🍃🌷🍃 تونست با در و در ، را به خود جلب کنه و شد یکی از در و گُلف. 🍃🌷🍃 حسن باقری با که داشت، خیلی را داشت.  به خاطر و درک و بالای . 🍃🌷🍃 خیلی خوب هم از استفاده می‌کرد و نمی‌توانست به این از او استفاده کند و هم را خیلی داشت و می‌گفت او بهتر از . 🍃🌷🍃 ادامه دارد👇👇