#ادامه_مصاحبه
#قسمت_سوم
إِلٰهِىإِنَّمَنِانْتَهَجَبِكَلَمُسْتَنِيرٌ
وَإِنَّمَنِاعْتَصَمَبِكَلَمُسْتَجِيرٌ
خدایا!
آنڪہبہتوراهجویدراهشروشناست
وآنڪہبہتوپناهجویددرپناهتوست..!♥️
#مناجاتشعبانیه🌱
👈وخوشا به حال آنان که پروازشان اسیر هیچ قفسی نشد ، و هیچ بالی اسیر پروازشان نساخت .. خوشا به حال آنان که از رهایی رهیدند ، و بال و بال جانشان نشد . خوشا به حال آنان که .....
خوشا به حال ما ، اگر شهید شویم🌷🌷🌷
ماه شعبان را قدر بدانیم....🙏👇
#مقام_معظم_رهبری،،،،،
✨ بنده یکوقتی از امام بزرگوار سؤال کردم که :
در بین این دعاهای مأثور از اهلبیت ،
(علیهمالسّلام)، شما بیشتر دلبستهی کدام دعا هستید و به آن اُنس دارید؛
فرمودند:
« مناجات شعبانیّه و دعای کمیل.»
ایشان، این مرد عارفِ پختهی عملکنندهی در راه خدا، به این دو دعا توجّه داشتند. (۱۳۹۶/۰۲/۲۷). ✨
فالو کنید و به دوستانتون معرفی کنید ⤵️⤵️⤵️
@shahid__mostafa_sadrzadeh1
@shahid__mostafa_sadrzadeh2
#ماه_شعبان
#مناجات_شعبانییه
#مصاحبه #میلاد_امام_سجاد #اعیادشعبانیه
#شهید_مصطفی_صدرزاده #رفیق_شهیدم #خادمین_شهدا #شهید_ابراهیم_هادی #گروه_فرهنگی_مجازی_هادی_دلها #مجموعه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی #شهید_رحمان_مدادیان #گرافیک #عراق #ترجمه #رسانه
https://www.instagram.com/p/Ca2AZPaI8N8/?utm_medium=share_sheet
هدایت شده از کانال ابراهيم هادی (رفیق شهیدم )❤️
توسل به امام جوادعلیه السلام درروزچهارشنبه
@abalfazleeaam
#چهارشنبه_امام_رضایی
#توسل_به_امام_جواد_علیه_السلام
#توسل_به_جواد_الائمه_علیه_السلام
#نماز #نماز_صبح #نماز_اول_وقت #نماز_حاجت #نمازشب_کلید_حل_مشکلات #نماز_را_بشناسیم_و_بشناسانیم #حاجت #امام_رضایی_ها #امام_جواد #جواد_الائمه #چهارشنبه_های_زیارتی #پنجره _فولاد #کاظمین #کاظمین_المقدسة #کاظمین_المقدسه #امام_زمان #بغداد #عراق #ایران #اربعین #زیارت #خدا #امید #تسلیت_امام_رضاجانم #غمگین
https://www.instagram.com/p/CfYHjjvAZPP/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
هدایت شده از کانال ابراهيم هادی (رفیق شهیدم )❤️
سلام دوستای خوبم
شهادت مظلومانه امام جواد علیه السلام تسلیت🖤🖤
میخوام یکی از توسلات به امام جواد علیه السلام که بسیار بسیار مجرب هست و در هر زمانی خوانده میشه مخصوصا چهارشنبه ها،اما چون در هر زمانی میتونید بخوانید و دستتون باز هست میخوایم فردا دست جمعی بعد از نماز عصر بخونیم💟
@abalfazleeaam
خیلی هم ساده است,همه کامنت التماس دعا بدارند مخصوصا کسانی که نمیتونند شرکت کنند تا براشون دست جمعی دعا کنیم
باشد که دعاهای ما به نیت سلامتی و ظهور امام زمان عجل الله فرجه الشریف و التیام قلب ها و دل های دوستان شرکت کننده در ختم باشد🖤💔
◼️نحوه ختم:
دو رکعت نماز به نیت توسل به امام جواد (علیه السلام) میخوانید
در رکعت اول سوره حمد و سوره قدر خوانده میشود و
در رکعت دوم سوره حمد و سوره کوثر را قرائت کنید
سپس در قنوت،سه مرتبه آیه امن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السوء را میخوانید و بعد از اینکه سلام نماز را گفتید، به سجده میروید و با تضرع، اشک چشم و خشوع ۹ مرتبه یا جواد الائمه ادرکنی را از ته دل بخوانید و حاجات خود را از خدا طلب کنید.بچه ها حتما این نماز و بخونید و روز شهادت مولامون هم هست با دلای شکسته تون حتما برای هم دعا کنیم مخصوصا ظهور مولامون صاحب الزمان عجل الله✔️
حاجت داری یاالله🙏
#یا_باب_الحوائج💚
#جواد_الائمه
#حاجت_روا_باشید_ان_شاءالله
#امام_زمان #ام_البنين #امام_حسین #امام_هشتم #جوادالائمه #جمکران #جواد_الائمه #امام_رضایی_ها #امام_جواد #امام_رضایی_ام #مهدویت #شب_جمعه_است_هوایت_نکنم_میمیرم #اربعین #اربعین_پای_پیاده_حرم_ثارالله #محرم #روضه #سینه_زنی #روضه_العباس #کاظمین #کاظمین_المقدسة #بغداد #عراق #غدیر #ایران #تسلیت_امام_رضاجانم #ظهور_امام_زمان #ظهور #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_بحق_فاطمه_الزهرا_علیها_السلام
https://www.instagram.com/p/CfarpEmM1Up/?igshid=MDJmNzVkMjY=
#روزشمار_غدیر
4️⃣ 1️⃣چهارده روز تا عیدالله الاکبر، عید ولایتعهدی مولایمان، عید غدیر خم باقی مانده است...
🎁مهمان سفره ی پر نعمت کلام نورانی وصی به حق پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله، امیرالمؤمنین علیه السلام خواهیم بود...
✳️کلام سی و ششم:
امیرالمومنین عليه السلام:
لَأَن تَكونَ تابِعا فِي الخَيرِ، خَيرٌ لَكَ مِن أن تَكونَ مَتبوعا فِي الشَّرِّ
در خوبى، پيرو باشى، بهتر از آن است كه در بدى، پيشوا باشى
📚غررالحكم حدیث7361
💠پس یار بجز حیدر کرار نداریم
ما غیر علی با احدی کار نداریم
@abalfazleeaam
@abalfazleeaam
#روز_شمار_غدیر #روزشمارعید_غدیر #غدیر_را_بشناسیم_تا_عاشورا_اتفاق_نیفتد #غدیری_ام #غدیرخم #غدیر #امیرالمومنین #دوشنبه_های_امام_حسنی_ع #حضرت_زهرا #حضرت_ام_البنین #حضرت_اباالفضل #حاج_مهدی_رسولی #حاج_امیر_کرمانشاهی #حاج_عبدالرضا_هلالی #حاج_محمود_کریمی #کافه_عکس_ایران #مداحی #عید #جشن #امام_علی_ع #نجف #کربلا #عراق #ir_daii_pic #kafe_photo_ir #ir_you_pic #ir_photography ##photoart #greatphoto
https://www.instagram.com/p/CfkyXfSrpZW/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
#آنسوی_مرز
#عراق
🔵سردار قاآنی با مسئولان عراقی
اتمام حجت کرد.
♦️ میدل ایست نیوز:
🔻فرمانده نیروی قدس سپاه ایران
در سفر اخیر خود به عراق، تهدید
کرده که در صورت عملی نشدن دو
مطالبه ی ایران ، تهران در اقلیم
کردستان عملیات زمینی اجرا
میکند.
#لبیک_یا_خامنه_ای
🇮🇷 @shahidmedadian
شهید رحمان مدادیان (عمو رحمان)
🍂💚🍂💚﷽💚🍂 💚🍂💚🍂 🍂💚🍂 💚🍂 🍂 با احترام؛ از امشب با عاشقانهای دیگر چ در دل بحران #
🍂💚🍂💚﷽💚🍂
💚🍂💚🍂
🍂💚🍂
💚🍂
🍂
✍️ #تنها_میان_داعش
#قسمت_اول
🔸 وسعت سرسبز باغ در گرمای دلچسب غروب، تماشاخانهای بود که هر چشمی را نوازش میداد. خورشید پس از یک روز آتشبازی در این روزهای گرم آخر #بهار، رخساره در بستر آسمان کشیده و خستگی یک روز بلند بهاری را خمیازه میکشید.
دست خودم نبود که این روزها در قاب این صحنه سِحرانگیز، تنها صورت زیبای او را میدیدم! حتی بادی که از میان برگ سبز درختان و شاخه های نخل ها رد میشد، عطر #عشق او را در هوا رها میکرد و همین عطر، هر غروب دلتنگم میکرد!
🔸 دلتنگ لحن گرمش، نگاه عاشقش، صدای مهربان و خنده های شیرینش! چقدر این لحظات تنگ غروب سخت میگذشت تا شب شود و او برگردد و انگار همین باد، نغمه دلتنگیام را به گوشش رسانده بود که زنگ موبایلم به صدا درآمد.
همانطور که روی حصیر کف ایوان نشسته بودم، دست دراز کردم و گوشی را از گوشه حصیر برداشتم. بعد از یک دنیا عاشقی، دیگر میدانستم اوست که خانه قلبم را دقّالباب میکند و بیآنکه شماره را ببینم، دلبرانه پاسخ دادم :«بله؟»
🔸 با نگاهم همچنان در پهنه سبز و زیبای باغ میچرخیدم و در برابر چشمانم، چشمانش را تجسم میکردم تا پاسخم را بدهد که صدایی خشن، خماری عشق را از سرم پراند :«الو...»
هر آنچه در خانه خیالم ساخته بودم، شکست. نگاهم به نقطهای خیره ماند، خودم را جمع کردم و این بار با صدایی محکم پرسیدم :«بله؟»
🔸 تا فرصتی که بخواهد پاسخ بدهد، به سرعت گوشی را از کنار صورتم پایین آورده و شماره را چک کردم، ناشناس بود. دوباره گوشی را کنار گوشم بردم و شنیدم با همان صدای زمخت و لحن خشن تکرار میکند :«الو... الو...»
از حالت تهاجمی صدایش، کمی ترسیدم و خواستم پاسخی بدهم که خودش با عصبانیت پرسید :«منو میشناسی؟؟؟»
🔸 ذهنم را متمرکز کردم، اما واقعاً صدایش برایم آشنا نبود که مردّد پاسخ دادم :«نه!» و او بلافاصه و با صدایی بلندتر پرسید :«مگه تو نرجس نیستی؟؟؟»
از اینکه اسمم را میدانست، حدس زدم از آشنایان است اما چرا انقدر عصبانی بود که دوباره با حالتی معصومانه پاسخ دادم :«بله، من نرجسم، اما شما رو نمی شناسم!» که صدایش از آسمان خراش خشونت به زیر آمد و با خندهای نمکین نجوا کرد :«ولی من که تو رو خیلی خوب میشناسم عزیزم!» و دوباره همان خندههای شیرینش گوشم را پُر کرد.
🔸 دوباره مثل روزهای اول مَحرم شدنمان دلم لرزید که او در لرزاندن دل من بهشدت مهارت داشت.
چشمانم را نمیدید، اما از همین پشت تلفن برایش پشت چشم نازک کردم و با لحنی غرق ناز پاسخ دادم :«از همون اول که گوشی زنگ خورد، فهمیدم تویی!» با شیطنت به میان حرفم آمد و گفت :«اما بعد گول خوردی!» و فرصت نداد از رکب #عاشقانهای که خورده بودم دفاع کنم و دوباره با خنده سر به سرم گذاشت :«من همیشه تو رو گول میزنم! همون روز اولم گولت زدم که عاشقم شدی!» و همین حال و هوای عاشقیمان در گرمای #عراق، مثل شربت بود؛ شیرین و خنک!
🔸 خبر داد سر کوچه رسیده و تا لحظاتی دیگر به خانه می آید که با دستپاچگی گوشی را قطع کردم تا برای دیدارش مهیا شوم.
از همان روی ایوان وارد اتاق شدم و او دستبردار نبود که دوباره پیامگیر گوشی به صدا درآمد. در لحظات نزدیک مغرب نور چندانی به داخل نمی تابید و در همان تاریکی، قفل گوشی را باز کردم که دیدم باز هم شماره غریبه است.
🔸 دیگر فریب شیطنتش را نمیخوردم که با خندهای که صورتم را پُر کرده بود پیامش را باز کردم و دیدم نوشته است :«من هنوز دوستت دارم، فقط کافیه بهم بگی تو هم دوستم داری! اونوقت اگه عمو و پسرعموت تو آسمونا هم قایمت کنن، میام و با خودم میبرمت! ـ عَدنان ـ »
برای لحظاتی احساس کردم در خلائی در حال خفگی هستم که حالا من شوهر داشتم و نمیدانستم عدنان از جانم چه می خواهد؟...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
🇮🇷 @shahidmedadian
🇮🇷 @shahidmedadian
🍂
💚🍂
🍂💚🍂
💚🍂💚🍂
🍂💚🍂💚🍂💚🍂
🍂💚🍂💚﷽💚🍂
💚🍂💚🍂
🍂💚🍂
💚🍂
🍂
✍️ #تنها_میان_داعش
#قسمت_دوازدهم
🔸 فرصت همصحبتیمان چندان طولانی نشد که حلیه دنبالم آمد و خبر داد امشب همه برای نماز مغرب و عشاء به مقام #امام_حسن (علیهالسلام) میروند تا شیخ مصطفی سخنرانی کند.
به حیدر که گفتم خواست برایش دو رکعت نماز حاجت بخوانم و همین که قدم به حیاط مقام گذاشتم، با خاطره حیدر، خانه خیالم به هم ریخت.
🔸 آخرین بار غروب روزی که عقد کردیم با هم به مقام آمده بودیم و دیدن این گنبد سفید نورانی در آسمان نیلی نزدیک اذان مغرب، بر جراحت جالی خالی حیدر نمک میپاشید.
نماز مغرب و عشاء در فضای غریبانه و عاشقانه مقام اقامه شد در حالی که میدانستیم #داعش دور تا دور شهر اردو زده و اینک ما تنها در پناه امام حسن (علیهالسلام) هستیم.
🔸 همین بود که بعد از نماز عشاء، قرائت دعای فرج با زمزمه گریه مردم یکی شده و به روشنی حس میکردیم صاحبی جز #صاحب_الزمان (روحیفداه) نداریم.
شیخ مصطفی با همان عمامهای که به سر داشت، لباس رزم پوشیده بود و بلافاصله شروع به سخنرانی کرد :«ما همیشه خطاب به #امام_حسین (علیهالسلام) میگفتیم ای کاش ما با شما بودیم و از شما #دفاع میکردیم! اما امروز دیگه نیاز نیست این حرف رو بزنیم، چون ما امروز با #اهل_بیت (علیهمالسلام) هستیم و از #حرم شون دفاع میکنیم! ما به اون چیزی که آرزو داشتیم رسیدیم، امروز این مقام و این شهر، حرم اهل بیت (علیهمالسلام) هست و ما باید از اون دفاع کنیم!»
🔸 گریه جمعیت بهوضوح شنیده میشد و او بر فراز منبر برایمان #عاشقانه میسرود :«جایی از اینجا به #بهشت نزدیکتر نیست! دفاع از حرم اهل بیت (علیهمالسلام) عین بهشت است! ۱۴۰۰ سال پیش به خیمه امام حسن (علیهالسلام) حمله کردن، دیگه اجازه نمیدیم دوباره به مقام حضرت جسارت بشه! ما با خونمون از این شهر دفاع میکنیم!»
شور و حال #شیعیان حاضر در مقام طوری بود که شیخ مصطفی مدام صدایش را بلندتر میکرد تا در هیاهوی جمعیت به گوش همه برسد :«داعش با چراغ سبز بعضی سیاسیون و فرماندهها وارد #عراق شد، با خیانت همین خائنین #موصل و #تکریت رو اشغال کرد و دیروز ۱۵۰۰ دانشجوی شیعه رو در پادگان تکریت قتل عام کرد! حدود چهل روستای اطراف #آمرلی رو اشغال کرده و الآن پشت دیوارهای آمرلی رسیده.»
🔸 اخبار شیخ مصطفی، باید دلمان را خالی میکرد اما ما در پناه امام مجتبی (علیهالسلام) بودیم که قلبمان قرص بود و او همچنان میگفت :«یا باید مثل مردم موصل و تکریت و روستاهای اطراف تسلیم بشیم یا سلاح دست بگیریم و مثل #سیدالشهدا (علیهالسلام) مقاومت کنیم! اگه مقاومت کنیم یا پیروز میشیم یا #شهید میشیم! اما اگه تسلیم بشیم، داعش وارد شهر میشه؛ مقدساتمون رو تخریب میکنه، سر مردها رو میبُره و زنها رو به اسارت میبَره! حالا باید بین #مقاومت و #ذلت یکی رو انتخاب کنیم!»
و پیش از آنکه کلامش به آخر برسد فریاد #هیهات_من_الذله در فضا پیچید و نه تنها دل من که در و دیوار مقام را به لرزه انداخت. دیگر این اشک شوق #شهادت بود که از چشمه چشمها میجوشید و عهد نانوشتهای که با اشک مردم مُهر میشد تا از شهر و این مقام مقدس تا لحظه شهادت دفاع کنند.
🔸 شیخ مصطفی هم گریهاش گرفته بود، اما باید صلابتش را حفظ میکرد که بغضش را فروخورد و صدا رساند :«ما اسلحه زیادی نداریم! میدونید که بعد از اشغال عراق، #آمریکاییها دست ما رو از اسلحه خالی کردن! کل سلاحی که الان داریم سه تا خمپاره، چندتا کلاشینکف و چندتا آرپیجی.» و مردم عزم مقاومت کرده بودند که پیرمردی پاسخ داد :«من تفنگ شکاری دارم، میارم!» و جوانی صدا بلند کرد :«من لودر دارم، میتونم یکی دو روزه دور شهر خاکریز و خندق درست کنم تا داعش نتونه وارد بشه.»
مردم با هر وسیلهای اعلام آمادگی میکردند و دل من پیش حیدرم بود که اگر امشب در آمرلی بود فرمانده رشید #مدافعان شهر میشد و حالا دلش پیش من و جسمش دهها کیلومتر دورتر جا مانده بود.
🔸 شیخ مصطفی خیالش که از بابت مقاومت مردم راحت شد، لبخندی زد و با آرامش ادامه داد :«تمام راهها بسته شده، دیگه آذوقه به شهر نمیرسه. باید هرچی غذا و دارو داریم جیرهبندی کنیم تا بتونیم در شرایط #محاصره دووم بیاریم.» صحبتهای شیخ مصطفی تمام نشده بود که گوشی در دستم لرزید و پیام جدیدی آمد.
عدنان بود که با شمارهای دیگر تهدیدم کرده و اینبار نه فقط برای من که #خنجرش را روی حنجره حیدرم گذاشته بود :«خبر دارم امشب #عروسیات عزا شده! قسم میخورم فردا وارد آمرلی بشیم! یه نفر از مرداتون رو زنده نمیذاریم! همه دخترای آمرلی #غنیمت ما هستن و شک نکن سهم من تویی! قول میدم به زودی سر پسرعموت رو برات بیارم! تو فقط عروس خودمی!»...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
🇮🇷 @shahidmedadian
🍂
💚🍂
🍂💚🍂
💚🍂💚🍂
🍂💚🍂💚🍂💚🍂
🌺#شهید_شاهرخ_ضرغام (41) 🌺
.#دریاقلی 2
#يکدفعه_شروع_به_خواندن_و_رقصيدن_کرد ...
(#راوی : قاسم صادقی)
.در گرماگرم نبرد، سيد با فرماندهی نيروی هوایی تماس گرفت و گفت: شما اگر می توانيد، پل دشمن را بمباران کنيد. ساعتی نگذشت که دو جنگنده ايرانی پل عبوری دشمن و سنگرهای اطراف آن را بمباران کردند.نيروهای دشمن در محاصره كامل بودند. عصر همان روز #عراق شديداً مواضع و سنگرهای ما را بمباران کرد. من در کنار #شاهرخ نشسته بودم، در آن حجم آتش، بسياری از نيروها از ترس به زمين چسبيده بودند. از ترس زبان ما هم بند آمده بود. بايد می رفتيم جلو، ولی همه وحشت زده بودند.صادق که از دوستان شاهرخ بود از جا بلند شد. پيراهن عربی بلندی هم برتن داشت. يکدفعه شروع به خواندن و رقصيدن کرد. صادق با آن لباس عربی بالا و پائين می رفت. بچه ها همه می خنديدند. روحيه بچه ها برگشت. شاهرخ داد زد: دارن فرار می کنن بريم دنبالشون، همه از سنگرها بيرون رفتيم و دويديم سمت دشمن.#نبرد_ذوالفقاری تا صبح فردا ادامه داشت. دشمن با برجا گذاشتن بيش از سيصد کشته مجبور به عقب نشينی شد. چون راه فرار هم نداشتند، تعداد زيادی هم اسير شدند. رشادتهای شاهرخ و بچه های گروه او را هرگز فراموش نمی کنم. آنها از هيچ چيزی نمی ترسيدند.
#ادامه_دارد😉
┄┅┅❅❁❅┅┅♥️
@rafiq_shahidam96
❁═══┅┄
《 کانال شهید ابراهیم هادی رفیق شهیدم ♥️👆》
اولین فرمانده جبهه مقاومت
🔺 جوان ایرانی، پایهگذار حشدالشعبی عراق
🔸 این دلاورمرد ایرانی را باید مبدع فرهنگ بسیجی در میان عراقیها نامید؛ همان چیزی که اکنون به عنوان حشدالشعبی در میان عراقیها نام گرفته و یکی از قدرتمندترین تشکیلاتهای نظامی مردمی منطقه است.
🔸این جوانِ بهبهانی، هنگامی که فرماندهی «تیپ ۹ بدر» را پذیرفت، با همراهی مجاهدین عراقیِ مقلد امام امت، گردانهای توابین و احرار را نیز از میان اسیران عراقی تشکیل و "لشکر قهرمانِ ۹ بدر" را بنا نهاد و بیش از ۲۵۰ شهید از کشورهای #عراق، #بحرین و #فرانسه تقدیم این انقلاب کرد.
#شهید_کمال_کورسل تنها شهید اروپایی در لشکر بدر که در عملیات مرصاد به شهادت رسید.
🔸عملیاتهای بسیاری شاهد جانفشانیِ رزمندگان لشکر ۹ بدر در جبهه حق علیه باطل در دفاع مقدس بود و حالا بسیاری از تربیت شدگان این فرمانده، امروز به یاد او سازمان بدر را در عراق، پایهگذاری کردهاند. شهید گرانقدر #ابومهدی_المهندس از جمله شاگردان این شهید و معاون ایشان در لشکر بدر بود.
📎پ ن: ۲۸ دیماه ۱۳۶۵
سالروز شهادت سرلشکر شهید اسماعیل دقایقی گرامی باد.
#شهید_اسماعیل_دقایقی #کربلای_پنج
برادرشهیدم❣
♥️🍀#کانال_فرهنگی_انقلابی_شهیدرحمان_مدادیان 👇
عمو_رحمان
✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾✾
🇮🇷 @shahidmedadian
✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾✾