eitaa logo
کانال جوانترین شهید مدافع حرم سید مصطفی موسوی
336 دنبال‌کننده
19.8هزار عکس
13.7هزار ویدیو
193 فایل
کانالهای @shahidmostafamousavi کانال استیگر.عکس.شهدا @shahidaghseyedmostafamousavi گروه https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545 شهدا را باید خیلی جدّی گرفت. ما برای شهدا همان ارزشهایی را باید قائل باشیم که خدای متعال برای اینها قائل است.
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻بشارتی کمتر شنیده شده از نائب امام زمان(عج) درباره ظهور "ان‌شاءالله ملت ایران این پرچم را استوار نگاه خواهند داشت و به امام زمان(عج) تحویل خواهند داد" یا مهدی ادرکنی @shahidmostafamousavi
○°●•○•°♡◇♡°○°●°○ "بر اساس داستان واقعی هفتاد و چهارم: ✍متاسفم . . 🌷حرفش که تموم شد، هنوز توی شوک بودم… دو سال از بحثی که بین مون در گرفت، گذشته بود… فکر می کردم همه چیز تموم شده اما اینطور نبود … لحظات سختی بود… واقعا نمی دونستم باید چی بگم… برعکس قبل این بار، موضوع ازدواج بود… نفسم از ته چاه در می اومد… به زحمت ذهنم رو جمع و جور کردم… . 🌷– دکتر دایسون … من در گذشته، به عنوان یه پزشک ماهر و یک استاد و به عنوان یک شخصیت قابل احترام، برای شما احترام قائل بودم… در حال حاضر هم عمیقا و از صمیم قلب، این شخصیت و رفتار جدیدتون رو تحسین می کنم… . نفسم بند اومد … – اما مشکل بزرگی وجود داره که به خاطر اون فقط می تونم بگم … متاسفم! 🌷چهره اش گرفته شد… سرش رو انداخت پایین و مکث کوتاهی کرد… . – اگر این مشکل فقط مسلمان نبودن منه… من تقریبا ۷ ماهی هست که مسلمان شدم… 🌷این رو هم باید اضافه کنم، تصمیم من و اسلام آوردنم، کوچک ترین ارتباطی با علاقه من به شما نداره… شما همچنان مثل گذشته آزاد هستید… چه من رو انتخاب کنید، چه پاسخ تون مثل قبل، منفی باشه… من کاملا به تصمیم شما احترام می گذارم حتی اگر خلاف احساس من، باشه… هرگز باعث ناراحتی تون در زندگی و بیمارستان نمیشم … . 🌷با شنیدن این جملات شوک شدیدتری بهم وارد شد… تپش قلبم رو توی شقیقه و دهنم حس می کردم… مغزم از کار افتاده بود و گیج می خوردم… 🌷هرگز فکرش رو هم نمی کردم… یان دایسون … یک روز مسلمان بشه… ○°●•○•°♡◇♡°○°●°○ "بر اساس داستان واقعی هفتاد و پنجم : ✍عشق یا هوس . . 🌷مغزم از کار افتاده بود و گیج می خوردم… حقیقت این بود که من هم توی اون مدت به دکتر دایسون علاقه مند شده بودم… اما فاصله ما، فاصله زمین و آسمان بود… و من در تصمیمم مصمم… و من هر بار، خیلی محکم و جدی و بدون پشیمانی روی احساسم پا گذاشته بودم… اما حالا… به زحمت ذهنم رو جمع کردم… . 🌷– بعد از حرف هایی که اون روز زدیم، فکر می کردم… . دیگه صدام در نیومد … . – نمی تونم بگم حقیقتا چه روزها و لحظات سختی رو گذروندم… حرف های شما از یک طرف و علاقه من از طرف دیگه، داشت از درون، ذهن و روحم رو می خورد… 🌷تمام عقل و افکارم رو بهم می ریخت… گاهی به شدت از شما متنفر می شدم و به خاطر علاقه ای که به شما پیدا کرده بودم، خودم رو لعنت می کردم… اما اراده خدا به سمت دیگه ای بود… همون حرف ها و شخصیت شما و گاهی این تنفر باعث شد نسبت به همه چیز کنجکاو بشم… اسلام، مبنای تفکر و ایدئولوژی های فکریش، شخصیتی که در عین تنفری که ازش پیدا کرده بودم، نمی تونستم حتی یه لحظه بهش فکر نکنم… . 🌷دستش رو آورد بالا، توی صورتش و مکث کرد… . – من در مورد خدا و اسلام تحقیق کردم و این نتیجه اون تحقیقات شد… من سعی کردم خودم رو با توجه به دستورات اسلام، تصحیح کنم… و امروز پیشنهاد من، نه مثل گذشته، که به رسم اسلام از شما خواستگاری می کنم… 🌷هر چند روز اولی که توی حیاط به شما پیشنهاد دادم، حق با شما بود… و من با یک هوس و حس کنجکاوی نسبت به شخصیت شما، به سمت شما کشیده شده بودم… اما احساس امروز من، یک هوس سطحی و کنجکاوانه نیست… عشق، تفکر و احترام من نسبت به شما و شخصیت شما، من رو اینجا کشیده تا از شما خواستگاری کنم… 🌷و یک عذرخواهی هم به شما بدهکارم… در کنار تمام اهانت هایی که به شما و تفکر شما کردم و شما صبورانه برخورد کردید… من هرگز نباید به پدرتون اهانت میکردم… 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚 📍دعای شب نیمه شعبان❗️ 📌حجت‌الاسلام و المسلمین حاج‌حسین آقا تهرانی از مرحوم آیت‌الله حاج آقا مجتبی تهرانی نقل کردند که ایشان توصیه فرمودند برای سلامتی و دفع بلا و گرفتاریدر شب نیمه شعبان بین نماز مغرب و عشا این دعا 21 مرتبه خوانده شود: بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ اَللّهُمَّ اِنَّکَ عَلِیمٌ حَلِیمٌ ذوُ اَنَاةٍ وَ لاَ طَاقَةَ لَنَا بِحُکْمِکَ یَااللهُ یَااللهُ یَااللهُ، اَلْاَمَانُ اَلْاَمَانُ اَلْاَمَانُ مِنَ الطّٰاعُونِ وَ الْوَبَاءِ وَ مَوْتِ الْفُجْأةِ وَ سُوءِالْقَضَاءِ وَ شَمَاتَةِ الْأعْدَاءِ رَبَّنَا اکْشِفْ عَنَّا الْعَذَابَ إنّٰا مُوْمِنوُنَ إنّٰا مُوْقِنُون بِرَحمَتِکَ یَا اَرحَمَ الرّاحِمینَ. خداوندا! همانا که تو دانا، شکیبا و بردبار هستی و ما تحمل حکم تو را نداریم. خداوندا، خداوندا، خداوندا، به تو پناه می برم، به تو پناه می برم، به تو پناه می برم از طاعون و وبا و مرگ ناگهانی و سرنوشت ناگوار ُ. پروردگارا! هر نوع گرفتاری را از ما دور ساز. به راستی که ما به تو ایمان و یقین داریم. به مهربانیت،ای مهربان ترین مهربانان. عنوان الکلام مرحوم فشارکی، ص254 🌹اینجا👇 @shahidmostafamousavi
📚 🌺🍀فضیلت شب نیمه شعبان🌺🍀 امام باقر (عليه ‏السلام) راجع به فضيلت شب نيمهٴ شعبان فرمود: «با فضيلت ‏ترين شب بعد از ليلة القدر شب نيمهٴ شعبان است و خدا در اين شب فضل خود را بر بندگانش ارزاني مي‏ دارد و با منّ و كرم خود آنها را مي ‏آمرزد، پس براي قُرب به خداي سبحان در اين شب تلاش و كوشش كنيد؛ چون خدا قسم ياد كرده است كه هيچ سائلي را تا وقتي كه امر ناپسند و گناهي طلب نكند محروم نگرداند. آنگاه فرمود: اين شب، شبي است كه خدای متعال براي ما اهل‏ بيت قرار داده به ازاي ليلة القدر كه براي پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) قرار داده است».[1] 🌷🌷 همانگونه شب قدر شب نزول قرآن است شب نیمه شعبان هم شب نزول قرآن ناطق است و از آنجایی که قرآن و عترت عدل یکدیگرند بنابراین عظمت شب نیمه شعبان همسان با شب قدر است. لذا نه تنها دربارهٴ شب قدر آمده است كه «در اين شب دعاي هيچ كس ردّ نمي‏شود مگر آن كه عاقّ والدين، قاطع رحم، شارب الخمر باشد يا در قلبش عداوت مؤمن باشد». 💠📒 بحارالانوار، مجلسی، ج 94،.💠 🌹اینجا👇 @shahidmostafamousavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ترانهٔ انگلیسی «صبح» 🔸 اثر جدیدی از وِتر با موضوع ظهور منجی انسان‌ها 🌔 هیچ شبی نیست که بالاخره به پایان نرسد اگر چه هزار سال طول بکشد و اکنون که به تاریک ترین لحظات شب رسیده ایم و انسان بیش از هر زمانی، از چنگ زدن به ریسمان‌های خودساخته ناامید شده، امید است که به سوی صبح حقیقی دست دراز کند و کسی که خداوند او را برای نجات نهایی زمین برگزیده است از راه برسد. بلی، صبح نزدیک است. 🇮🇷 بپیوندید 🌺 نیمه شعبان میلاد قائم آل محمد(عج) بر همگان مبارک باد 🌺 @shahidmostafamousavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💐_ روزی سوارسبز باران خواهدآمد 💐_ آبیترین رؤیای انسان خواهدآمد 💐_ روزی نسیمانه تمام جاری عشق 💐_ تامرز دل بارمز طوفان خواهدآمد 💐_ ازشرق اقیانوس شب آرام آرام 💐_ آن ماه اطلس پوش پنهان خواهدآمد 🌺 نیمه شعبان میلاد قائم آل محمد(عج) بر همگان مبارک باد 🌺 @shahidmostafamousavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺 نیمه شعبان میلاد قائم آل محمد(عج) بر همگان مبارک باد 🌺 @shahidmostafamousavi
○°●•○•°♡◇♡°○°●°○ "بر اساس داستان واقعی هفتاد و ششم: ✍پاسخ یک نذر ❤️اون، صادقانه و بی پروا، تمام حرف هاش رو زد… و من به تک تک اونها گوش کردم و قرار شد روی پیشنهادش فکر کنم… وقتی از سر میز بلند شدم لبخند عمیقی صورتش رو پر کرد… 🌺– هر چند نمی دونم پاسخ شما به من چیه، اما حقیقتا خوشحالم… بعد از چهار سال و نیم تلاش بالاخره حاضر شدید به من فکر کنید… از طرفی به شدت تحت تاثیر قرار گرفته بودم… ❤️ولی می ترسیدم که مناسب هم نباشیم… از یه طرف، اون یه تازه مسلمان از سرزمینی با روابط آزاد بود… و من یک دختر ایرانی از خانواده ای نجیب با عفت اخلاقی و نمی دونستم خانواده و دیگران چه واکنشی نشون میدن… 🌺برگشتم خونه و بدون اینکه لباسم رو عوض کنم، بی حال و بی رمق، همون طوری ولو شدم روی تخت… – کجایی بابا؟ حالا چه کار کنم؟ چه جوابی بدم؟ با کی حرف بزنم و مشورت کنم؟ الان بیشتر از هر لحظه ای توی زندگیم بهت احتیاج دارم… ❤️بیای و دستم رو بگیری و به عنوان یه مرد، راهنماییم کنی… . بی اختیار گریه می کردم و با پدرم حرف می زدم… . چهل روز نذر کردم… اول به خدا و بعد به پدرم توسل کردم… گفتم هر چه بادا باد، امرم رو به خدا می سپارم… 🌺اما هر چه می گذشت، محبت یان دایسون، بیشتر از قبل توی قلبم شکل می گرفت… تا جایی که ترسیدم… . – خدایا! حالا اگر نظر شما و پدرم خلاف دلم باشه چی؟ ❤️روز چهلم از راه رسید… تلفن رو برداشتم تا زنگ بزنم قم و بخوام برام استخاره کنن… قبل از فشار دادن دکمه ها، نشستم روی مبل و چشم هام رو بستم… 🌺– خدایا! اگر نظر شما و پدرم خلاف دل منه، فقط از درگاهت قدرت و توانایی می خوام… من، مطیع امر توام… و دکمه روی تلفن رو فشار دادم… ” همان گونه که بر پیامبران پیشین وحی فرستادیم… ❤️بر تو نیز روحی را به فرمان خود، وحی کردیم… تو پیش از این نمی دانستی کتاب و ایمان چیست، ولی ما آن را نوری قرار دادیم که به وسیله آن هر کسی از بندگان خویش را بخواهیم هدایت می کنیم… 🌺و تو مسلما به سوی راه راست هدایت می کنی ” سوره شوری … آیه ۵۲ .و این، پاسخ نذر ۴۰ روزه من بود… ○°●•○•°♡◇♡°○°●°○ "بر اساس داستان واقعی هفتاد و هفتم:✍مبارکه ان شاالله ❤️تلفن رو قطع کردم و از شدت شادی رفتم سجده خیلی خوشحال بودم که در محبتم اشتباه نکردم و خدا، انتخابم رو تایید می کنه 🌺اما در اوج شادی یهو دلم گرفت گوشی توی دستم بود و می خواستم زنگ بزنم ایران ولی بغض، راه گلوم رو سد کرد و اشک بی اختیار از چشم هام پایین اومد ❤️وقتی مریم عروس شد و با چشم های پر اشک گفت با اجازه پدرم، بله… هیچ صدای جواب و اجازه ای از طرف پدر نیومد هر دومون گریه کردیم، از داغ سکوت پدر! 🌺از اون به بعد هر وقت شهید گمنام می آوردن و ما می رفتیم بالای سر تابوت ها، روی تک تک شون دست می کشیدم و می گفتم ❤️– بابا کی برمی گردی؟ تو عروسی، این پدره که دست دخترش رو توی دست داماد می گذاره تو که نیستی تا دستم رو بگیری تو که نیستی تا من جواب تایید رو از زبونت بشنوم حداقل قبل عروسیم برگرد حتی یه تیکه استخون یا یه تیکه پلاک… 🌺هیچی نمی خوام فقط برگرد گوشی توی دستم ساعت ها، فقط گریه می کردم بالاخره زنگ زدم بعد از سلام و احوال پرسی، ماجرای خواستگاری یان دایسون رو مطرح کردم اما سکوت عمیقی، پشت تلفن رو فرا گرفت… ❤️اول فکر کردم، تماس قطع شده اما وقتی بیشتر دقت کردم، حس کردم مادر داره خیلی آروم گریه می کنه… بالاخره سکوت رو شکست… – زمانی که علی شهید شد و تو تب سنگینی کردی من سپردمت به علی، همه چیزت رو … تو هم سر قولت موندی و به عهدت وفا کردی… 🌺بغض دوباره راه گلوش رو بست… – حدود ۱۰ شب پیش، علی اومد توی خوابم و همه چیز رو تعریف کرد… گفت به زینبم بگو من، تو رو میبرم و دستتون رو توی دست هم میزارم… توکل بر خدا… مبارکه… . ❤️گریه امان هر دومون رو برید… – زینبم! نیازی به بحث و خواستگاری مجدد نیست… جواب همونه که پدرت گفت… مبارکه ان شاء الله… . دیگه نتونستم تلفن رو نگهدارم و بدون خداحافظی قطع کردم… اشک مثل سیل از چشمم پایین می اومد… 🌺تمام پهنای صورتم اشک بود… . همون شب با یان تماس گرفتم و همه چیز رو براش تعریف کردم… فکر کنم من اولین دختری بودم که موقع دادن جواب مثبت، عروس و داماد هر دو گریه می کردن… توی اولین فرصت، اومدیم ایران… پدر و مادرش حاضر نشدن توی عروسی ما شرکت کنن… ❤️مراسم ساده ای که ماه عسلش، سفر ۱۰ روزه مشهد و یک هفته ای جنوب بود… . هیچ وقت به کسی نگفته بودم اما همیشه دلم می خواست با مردی ازدواج کنم که از جنس پدرم باشه… توی فکه تازه فهمیدم چقدر زیبا، داشت ندیده، رنگ پدرم رو به خودش می گرفت… 🌺پایان🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴اعتراضات نسبت به اقدام عجیب دولت در معرفی سایت وام معیشتی و فریب خوردن مردم در زدن گزینه اهدا یارانه! 👈امیدواریم دولت فکری به حال فریب خوردگان بکنه چون واقعا خیلی ها با همین یارانه زندگی میکند @shahidmostafamousavi