eitaa logo
کانال جوانترین شهید مدافع حرم سید مصطفی موسوی
337 دنبال‌کننده
19.7هزار عکس
13.6هزار ویدیو
193 فایل
کانالهای @shahidmostafamousavi کانال استیگر.عکس.شهدا @shahidaghseyedmostafamousavi گروه https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545 شهدا را باید خیلی جدّی گرفت. ما برای شهدا همان ارزشهایی را باید قائل باشیم که خدای متعال برای اینها قائل است.
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸☄🌸☄🌸☄🌸☄🌸 ☄ ⭕️ علی اکبر (ع) وارث صفات نبوی 🔷 (ع) است و صفات خَلق، خُلق و منطق را از پیامبر به ارث برد. (ع) می‌فرمود: پسرم؛ تجلی وجود جدم را آنقدر در تو آشکارا می‌بینم که هرگاه دلم برای او تنگ میشود به تو مینگرم. ۱۱ شعبان سال ۳۳ هجری از راه می‌رسد و زمین مشتاقانه در انتظار هدیه‌ای الهی است. ملکوتیان بی صبرانه در تدارک برگه‌ای از مصحف وجود پیامبر بر دفتر گیتی هستند. (ع) پسر ارشد امام‌حسین(ع) چشم به جهان می‌گشاید و عالم را به نور خود روشن میسازد. 🔷در توصیف عظمت او همین بس که (عج) زائر اوست و در رثای او چنین سخن می‌گوید: «سلام بر تو‌ ای علی‌اکبر، اول فدایی از بهترین نسل ابراهیم خلیل. شهادت می‌دهم که تو از هر کس أولی به خدا و رسولش هستی و خداوند ما را به زیارت تو و رفاقت جد و پدر،  عمو، برادر و مادر مظلومه‌ات، موفق بدارد. من از دشمنان و کشندگان تو بیزارم و از خداوند می‌خواهم با تو در نعیم ابدی بوده و همیشه از دشمنانت دور باشم. سلام و رحمت خدا بر تو باد». [۱] (ع) تجدید نسخه‌ای از وجود خاتم انبیاء (ص) بر آفاق بود و از این‌رو آن حضرت را «أشبَهُ النّاسِ خَلقاً و خُلقا و مَنطِقاً بِرَسولِ؛ [۲] از نظر ، و ، شبیه ترین مردم به (ص)» دانسته‌اند. از این کلام در می‌یابيم که (ع) از رسول خدا سه ويژگی ، ، و را به ارث برده‌اند: 💠علی اکبر (ع) وارث صفت خَلق 🔷بی تردید (ص) از نظر جمال و زيبايی، بهترين فرد جامعه بوده است، و زيباترين حسن جمال را دارا بوده است. نقل کرده‌اند که کسی بهتر و زیباتر از رسول الله (ص) ندیده بود. گویا خورشید در صورت مبارکش نمایان بود. [۳] همچنان که مرحوم طبرسی در معرفی از قول هند بن ابی هاله چنين می‌نگارد: (ص) بسيار بزرگوار و با شخصيت بود، چهره‏ اش چون ماه شب ۱۴ ميدرخشيد، رنگ رخسارش روشن و شاداب و پيشانيش گشاده و بلند بود، ابروانى كمانى و ظريف و پيوسته داشت، محاسنی انبوه داشت و گونه ‏اى صاف، چشمانش سياه و...، دندان‌هايش سپيد و زيبا و از هم گشاده بود. [۴] (ع) نیز حسن جمال و زیبایی را از پدربزرگ خود به ارث برده بود. 💠علی‌اکبر (ع) وارث صفت خُلق 🔷خداوند متعال که همه چیز در برابر او کوچک و ناچیز است، و خوی (ص) را در ، چنين توصیف ميکند: «وَإِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِيمٍ؛ و به راستی تو و برجسته‏‌ای داری». [قلم، ۴] آری، که تربيت يافته ذات ربوبی بوده باید دارای چنین اخلاق پسندیده‌ای باشد، چنان که امام صادق (ع) فرمود: «خداوند عزوجل پيامبرش را تربيتى نيکو كرد؛ چون تربيت او را تكميل نمود فرمود: و به راستی تو اخلاق عظيم و برجسته‏‌ای داری». [۵] اگر پیامبر قله‌های را فتح نکرده بود هرگز نمی‌فرمود: «من برای تکميل ارزشهای اخلاقی مبعوث شدم». [۶] وجود مقدس (ع) نیز این ویژگی منحصر به فرد را از پدربزرگ خویش به ارث برد و صاحب گشت. 💠علی اکبر (ع) وارث صفت منطق 🔷رفتار اجتماعی نیکو و برخورد مناسب با اطرافیان، که ثمره تفکر سلیم است، از جمله آموزه های اسلام می‌باشد و (ص) در اين مساله مهم هستند. با تأمّل در تاريخ اسلام و روايات، به اين امر مهم در حیات رسول گرامی اسلام (ص) پی می‌بریم ولی خداوند متعال در قرآن کريم پيرامون منطق نبوی توصیفی دارد که هر کسی را توانایی دست‌یابی به چنين منطقی نیست: «وَ مَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى؛ و هرگز از روى هواى نفس سخن نمى‏‌گويد». [نجم، ۳] علامه طباطبايى در تفسیر اين آيه چنين می‌نگارد: «مقصود از كلمه «هوى» هواى نفس و رأى و خواسته آن است. جمله «ما ينطق» مطلق است و در آن، نطق، به طور مطلق نفى شده است. مقتضاى اين اطلاق آن است كه از مطلق سخنان پيغمبر نفى شده باشد». [۷] (ع) این صفت ویژه را نیز از (ص) به ارث برده و صاحب نطقی مبرّا از هوای نفسانی بود. این که امام حسین(ع) فرزندش  (ع) را از سه منظر (خَلق، خُلق و منطق) به رسول خدا (ص) تشبيه کردند، حاکی از مقام والای حضرت علی اکبر (ع) است که زبان از توصیف آن لال، قلم از نگارش آن شکسته و کُمیت عقل آدمی از درک حقیقت آن لَنگ است. سلام بر تو‌ ای صدیق و شهید بزرگوار و سید پیشتاز که با سعادت زیستی و با شهادت درگذشتی و از دنیا جز عمل صالح بهره‌ای نگرفتی و در زندگی جز به سودای پر سود آخرت نپرداختی. پی نوشت‌ها [۱] بحارالانوار ج۹۸ ص۲۶۹ [۲] لهوف ص۶۷ [۳] فتح الباری ج۶ ص۵۷۳ [۴] مكارم الأخلاق ص۱۲ [۵] کافی ج۱ ص۲۶۶ [۶] مجمع البيان ج۱ ص۵۰۰ [۷] الميزان ج۱۹ ص۲۷ منبع: وبسایت رهروان ولایت کانالهای ایتا http://eitaa.com/shahidm
💥🌹💥🌹💥🌹💥🌹💥 🌹 ⭕️ در مقام تعريف چه بيانی دارد؟ (بخش چهارم و پایانی) 🔷 به بر نيز كنايه از آن است كه بايد همه در برابر او خاضع باشند و بى هيچ سرپيچى به خواسته او تن در دهند؛ در برابر ، يعنى و لشكريان او، كه در جهت عكس مصالح انسان مى كوشند، مگر آنان كه خداوند از شرّ شياطين نگاهشان دارد: «إِنَّ عِبَادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطَانٌ وَ كَفَى بِرَبِّكَ وَكِيلا؛ به راستى تو را بر بندگان تسلطى نيست، و حمايت گرى چون پروردگارت تو را بس است»، [اسراء. ۶۵] نيز تسخير همه آنچه در آسمانها و زمين است براى انسان [ر.ک: سوره جاثیه، آيه ۱۳] كنايه از تسليم نيروى نهفته طبيعى در لايه هاى آسمانها و زمين براى اوست، كه بى هيچ كم و كاستى سر بر فرمان وى دارند، البته بدان معنى است كه در ، امكان به تسخير درآوردن اين نيروها هست. پاك و منزّه است كه مخلوقى بدين بزرگى آفريده است، با اين اقتدار بر فراز همه مخلوقات. 🔷اين دريافت ما از است بر اساس صفحات نورانى . اينك همانند چنين بزرگى و بزرگوارى در مخلوقى با اندامى چنين خُرد، و امكان و تسلطى چنين گسترده بر پهناى افق بى كران را كجا مى توان يافت؟! «أتزعم أنّك جسم صغير / و فيك انطوى العالم الأكبر؛ مپندار خود را يكى جسم خُرد / جهان مهين در وجودت سپرد». ؛ اين ؛ با . همه را براى تو آفريد و تو را براى خويش؛ در معروف خطاب به بنى آدم، او را دانسته است [۱]. همانگونه كه خداوند همه موجودات عُلوى و سُفلى را مُسخّر ايشان كرده و زمام ايشان را به دست وى سپرده تا او را سازد، همچنين را آفريده تا تامّ و تمام نماى او در و صُنع بديعش باشد. آرى هيچ مخلوق ريز و درشتى نيست، جز آن كه مظهر تجلّى گوشه اى از نشانه هاى صانع حكيم است. «و فی كلّ شىء له آية /تدلّ على أنّه واحد؛ جمله ذرات جهان گواه صادق بر اين حقيقت اند / كه يكى هست و هيچ نيست جز او / وحده لا إله إلّا هو». 🔷اما ، آينه تمام نمايى بوده كه همه صفات جمال و جلال در او جلوه گر است. اگر بپرسند آنچه در آسمانها و زمين است چيست؟ پاسخ از زبان قرآن چنين است: ؛ امانت‌دار امانت خدا و جانشين او در زمين. اگر بپرسند هدف از خود چيست؟ پاسخ خواهيم داد: ؛ زيرا آن سان كه بر آفرينش و نوآورى قدرت يافته، آينه تمام نماى اسماء و صفات او گرديده، پس همو وجه الله اكمل و عين الله اتمّ خواهد بود. پس ماسواست، و هدف از آفرينش او نيز خداست، بنابراين و است. و اين روايت معروف نيز بدين حقيقت اشاره دارد: «كُنتُ كنزاً مَخفيّاً فأَحْبَبْتُ أن اُعرف، فَخَلَقْتُ الْخَلقَ لِكَى اُعرف؛ گنجى نهان بودم، دوست داشتم شناخته شوم، پس را آفريدم تا شناخته شوم». [۲] آرى در سراپرده غيب بود و چون در صبح ازل اراده كرد تا جلوه اى كند، مجلاى اتمّ او گرديد و بس. و چنين بود كه افاضه حضرت بارى تعالى كه همان تجلّى ذات اقدس اوست، در آفرينش صُنع بديع او نمود يافت كه مظهر اتمّ آن همان انسان بود. پی نوشت ها [۱] علم اليقين، فيض كاشانى، ج ۱، ص ۳۸۱ [۲] اين جمله حديث قدسى معروف است. ر.ك: بحارالأنوار، ج ۸۴، ص ۱۹۹، و حاشيه عوالى اللئالى، ج ۱، ص ۵۵؛ و كشف الخفاء عجلونى، ج ۲، ص ۱۳۲ 📕نقد شبهات پيرامون قرآن كريم، معرفت، محمدهادی، مترجمان: حكيم باشی، حسن، رستمی، علی اكبر، عليزاده، ميرزا، خرقانی، حسن، مؤسسه فرهنگي تمهيد، ۱۳۸۸، چ دوم، ص ۳۸ الی ۴۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel