eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
26.7هزار عکس
5.5هزار ویدیو
204 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @Ma_chem
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 🌥 1⃣ 🏴پرتو اول🏴 💢پریشان و آشفته از خواب پریدى و به سوى دویدى... بغض، راه گلویت را بسته بود، چشمهایت به سرخى نشسته بود، رنگ رویت پریده بود، تمام تنت عرق کرده بود وگلویت خشک شده بود.... دست و پاى کوچکت مى لرزید و لبها و پلکهایت را بغضى کودکانه، به ارتعاشى وامى داشت. 🖤خودت را در آغوش پیامبر انداختى و با تمام وجود زدى. پیامبر، تو را سخت به سینه فشرده و بهت زده پرسید: چه شده دخترم؟ 💢تو فقط گریه مى کردى... پیامبر دستش را لابه لاى موهاى تو فرو برد، تو را سخت تر به سینه فشرد، با لبهایش موهایت را نوازش کرد و بوسید و گفت: حرف بزن زینبم! عزیزدلم! حرف بزن! 🖤تو همچنان گریه مى کردى. پیامبر موهاى تو را از روى صورتت کنار زد، با دستهایش اشک چشمهایت را سترد، دو دستش را قاب صورتت کرد، بر چشمهاى خیست بوسه زد و گفت: یک کلام بگو چه شده دخترکم! روشناى چشمم! گرماى دلم! 💢هق هق گریه به تو امان سخن گفتن نمى داد. پیامبر یک دستش را به روى سینه ات گذاشت تا تلاطم جانت را درون سینه فرو بنشاند و دست دیگرش را زیر سرت و بعد لبهایش را گرم به روى لبهاى لرزانت فشرد تا مهر از لبانت بردارد و راه سخن گفتنت را بگشاید: حرف بزن میوه دلم! تا جان از تن جدت رخت برنبسته حرف بزن! 🖤قدرى آرام گرفتى، چشمهاى اشک آلودت را به پیامبر دوختى، لب برچیدى وگفتى: خواب دیدم ! خواب پریشان دیدم. دیدم که به پا شده است. طوفانى که دنیا را تیره و تاریک کرده است. طوفانى که مرا و همه چیز را به اینسو و آنسو پرت مى کند. طوفانى که خانه ها را از جا مى کند و کوهها را متلاشى مى کند، طوفانى که چشم به بنیان هستى دارد. 💢ناگهان در آن وانفسا چشم من به افتاد و دلم به سویش پرکشید. خودم را سخت به آن چسباندم تا مگر از تهاجم طوفان در امان بمانم. طوفان شدت گرفت و آن درخت را هم ریشه کن کرد و من میان زمین و آسمان معلق ماندم. به شاخه اى محکم آویختم. باد آن شاخه را شکست. به شاخه اى دیگر متوسل شدم. آن شاخه هم در هجوم بیرحم باد دوام نیاورد. 🖤من ماندم و دو شاخه به هم متصل. دو دست را به آن دو شاخه آویختم و سخت به آن هر دو دل بستم. آن دو شاخه نیز با فاصله اى کوتاه از هم شکست و من حیران و وحشتزده و سرگردان از خواب پریدم 💢کلام تو به اینجا که رسید پیامبر ترکید. حالا او گریه مى کرد و تو مبهوت و متحیر نگاهش مى کردى. بر دلت گذشت تعبیر این خواب مگر چیست که پیامبر، سؤال تو را در میان گریه پاسخ گفت: آن درخت کهنسال، جد توست عزیز دلم که به زودى تندباد اجل او را از پاى در مى آورد و تو ریسمان عاطفه ات را به شاخسار درخت فاطمه مى بندى 🖤و پس از مادر، دل به ، آن شاخه دیگر خوش مى کنى و پس از پدر، دل به دو برادر مى سپارى که آن دو نیز در پى هم ، ترك این جهان مى گویند و تو را با یک دنیا و غربت، تنها مى گذارند. 💢اکنون که صداى گامهاى دشمن، زمین را میلرزاند، اکنون که چکاچک شمشیرها بر دل آسمان، خراش مى اندازد، اکنون که صداى شیهه اسبها، بند دلت را پاره مى کند، اکنون که هلهله و هیاهوى سپاه ابن سعد هر لحظه به خیام حسین تو نزدیکتر مى شود .. 🖤یک لحظه را دوره مى کنى و احساس مى کنى که لحظه موعود نزدیک است و طوفان به قصد شکستن آخرین امید به تکاپو افتاده است ... ... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃به فدای شور و شین شهدا 🍃اسم رمز یا حسین شهدا 🎤 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍁🌿🍁🌿🍁 ★با اینکه از شما نیستم امّـا دلمـ💓 بدجور هواے صدای را کرده ... 📞کمیل...کمیل...حاجی... 📞کمیل...کمیل...حاجی... 😔 🌙 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌼✨🌼✨🌼 ❣ ❣ 💛سَر شد به وصل ت✨و فصل جوانیَم نمی شود که از این در برانیَم 💛 الحسن برای ت🌹و بیدار می شوم صب🌤حت بخیر ای همه ی 🌸🍃 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌾چشمی به دوخته ام باز که شاید ... 🌴بازآئی 😍و از به راهی ... 🌷 🌺 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️حساب اعمال 👌 بسیار شنیدنی 🎤مرحوم 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
📚 ♻️آقا ابوالفضل بی تاب شده بود. گاهی صدای دعاهایش🤲 را می شنیدم. پر از شوق رفتن بود. دلش 💕نمی خواست بماند میل رفتن داشت.راهش را از اول کرده بود و قرار بود من همراهی اش کنم تا به مقصد برسد. 🌀ولی مگر می شد این دل عاشق🌷 را آرام کرد. این طلبیدن هایش ، تمام کردن کارهای نیمه تمامش، خبر از می داد. هیچ مرهمی مگر عشق به اهل بیت (ع) مرهم دل عاشقم ❣نبود..‌. 🔅برگرفته از کتاب📚 🔅زندگینامه شهیدمدافع حرم به روایت محترم 🌷 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
🥀✨ 💥 ✨ تلگـرام (300)دوســت ! ✨ اینســتا (200) دوســت ! ✨ مـوبایل (100) دوســت ! 🍃توی گرفتاری نـاراحتی تنهایی نداری (1) هـمراه ! 🍃امـا داخـل تنــهای تنــها ....‼️ پـس مـراقـب باشــیم دنـیا را نـخوریم         آی اهـل نــت🗣 بـی اهـل  نشید💔 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻طرح تلاوت روزانه قرآن کریم ✨سوره مبارکه مریم✨ 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
⭐️ 📖 👈هدیه‌ به روح پدر بزرگوار مدیر کانال 📅 زمان: تا آخر هفته 📝لطفا جزءهای انتخابیتون رو به آیدی زیر اعلام بفرمایید↙️ 🆔 @Khademe_shohada226 بسم الله... ─═इई ◾️◾️◾️ईइ═─ 🔻لیست ختم جزء1= 🖤🖤🖤🖤 جزء2= 🖤🖤🖤🖤 جزء3= 🖤🖤🖤🖤 جزء4= 🖤🖤🖤🖤 جزء5= 🖤🖤🖤🖤 جزء6= 🖤🖤🖤🖤 جزء7= 🖤🖤🖤🖤 جزء8= 🖤🖤🖤🖤 جزء9= 🖤🖤🖤 جزء10=🖤🖤🖤 جزء11=🖤🖤🖤 جزء12=🖤🖤🖤 جزء13=🖤🖤🖤🖤🖤 جزء14=🖤🖤🖤 جزء15= 🖤🖤🖤 جزء16= 🖤🖤🖤 جزء17=🖤🖤🖤 جزء18= 🖤🖤🖤 جزء19= 🖤🖤🖤🖤🖤 جزء20= 🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤 جزء21=🖤🖤🖤🖤 جزء22=🖤🖤🖤 جزء23=🖤🖤🖤 جزء24=🖤🖤🖤 جزء25=🖤🖤🖤🖤 جزء26=🖤🖤🖤🖤🖤 جزء27=🖤🖤🖤🖤 جزء28=🖤🖤🖤 جزء29=🖤🖤🖤🖤 جزء30=🖤🖤🖤🖤🖤🖤 برای شادی روحشون 🌺 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
دوستان کمک کنین ان شاءالله امروز که پنجشنبه هست و اموات چشم انتظار ختم چهارم هم تکمیل کنیم، ان شاءالله ثواب قرائتش برسه به روح شهدا، امواتتون، علی الخصوص روح آقای خادم🖤 ان شاءالله خیر دنیا و آخرت نصیبتون بشه
♥️♥️♥️ 🌷 ما به لبخند ☺️شهیدان به 🥀 روی سربند   ما به لشکر به تسبیحات 📿یا زهرای معبر همان‌هایی که نذر کردند اگر رفتند دیگر برنگردند ❌ یاد کنیم را با صلوات 🌸اللهم صل علی محمد 🍃و آل محمد و عجل فرجهم 🌷 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
9⃣1⃣3⃣1⃣🌷 ☘️ ☘️ 🔰ابراهيم در اول سال 1336📅 در محله الله سعيدي حوالي ميدان خراسان ديده به هستي گشود.😍 او فرزند خانواده بشمار ميرفت. با اين حال پدرش، محمد حسين، به اوعلاقه خاصي داشت. او نيز منزلت پدر خويش را به درستي شناخته بود. پدري که با بقالي توانسته بود فرزندانش را به بهترين نحو تربيت نمايد. 🔰ابراهيم نوجوان بودکه تلخ يتيمي را چشيد. از آنجا بود که همچون مردان بزرگ، زندگي را به پيش برد. دوران دبستان را به مدرسه طالقاني رفت و دبيرستان را نيز در مدارس و کريم خان زند. سال 1355 توانست به دريافت ادبي نائل شود.✅ از همان سالهاي پاياني دبيرستان مطالعات غير درسي را نيز شروع كرد. 🔰حضور در جوانان وحدت اسامي و همراهي و شاگردي استادي نظير علامه تقي جعفري بسيار در رشد شخصيتي ابراهيم موثر بود. در دوران پيروزي انقلاب هاي بسياري از خود نشان داد. او همزمان با تحصيل علم به کار در بازار تهران مشغول بود. پس از انقلاب در سازمان تربيت بدني و بعد از آن به و پرورش منتقل شد. 🔰ابراهيم در آن دوران همچون معلمي فداکار به تربيت فرزندان اين مرز و بوم مشغول شد. او اهل ورزش بود. با پهلوانان يعني ورزش باستاني شروع کرد. در وکشتي بي نظيربود. هرگز در هيچ ميداني پا پس نکشيد و مردانه مي ايستاد.مردانگي او را مي توان در سر به فلک کشيده بازي دراز و گيلان غرب تا دشت هاي سوزان مشاهده کرد. 🔰حماسه هاي او در اين هنوز در اذهان ياران قديمي تداعي مي کند.در مقدماتي پنج روز به همراه بچه هاي 👥 هاي کميل و حنظله درکانالهاي فكه مقاومت کردند. اماتسليم نشدند. 🔰سرانجام در 22 سال 1361 بعد از فرستادن بچه هاي باق يمانده به عقب، تنهاي تنها با خدا همراه شد. ديگركسي او را نديد.او هميشه از مي خواست گمنام بماند، چرا كه صفت ياران محبوب خداست. خدا هم دعايش📿 را مستجاب كرد. سال هاست كه و غريب در فكه مانده تا خورشيدي ☀️باشد براي نور.💥 بࢪگࢪفتھ‌ازڪتاب‌سلام‌بࢪابراهیم📚 🌷 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
♥️ 💠میخواستن عکس یادگاری بگیرند. از ماشین پیاده شد یک گروه دیگر برای دومین بار از ماشین پیاده اش کردند. برای عکس گرفتن دفعه ی سوم ..... 👆 🌷 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
... تا یاد دارم ، زخم های مانده بر دلم و های انبار شده یکسال را جمع می کردم و به آنهاوعده می دادم تا بغض های به سکوت محکوم شده ، فریاد بزنند و هایم کمی تسکین دهد این دل خسته از آدم ها را من بودم و هیئت و خوش آمدید محفل . عاشق نبودم اما ندیدم کسی را راه ندهند گوشه ای می نشستم .روضه خوان، روضه می خواند و من برای درد هایم هق هق می کردم اما در ها دلم ارام شده بود آقاجانم، داشتم راه و رسم عاشقی را یاد می گرفتم.از ذکر های روضه خوان بغض می کردم و برای لالایی های دلم می شکست.. از و خواهرت که می خواند دست و پایم می لرزید. از رقیه سه ساله و که می خواند، دل ویران شده ام باز هم ویران می شد ارباب جانم دیری نپاید که هوای اتمسفر محرم درون ریه‌هایم جا بگیرند دلم تنگ شده برای لباس مشکی ام .برای بوی روضه . دلم تنگ شده تا دست هایم را روی های هیئت بکشم و دلم کمی آرام شود.. دلم برای ، برای سلام های پرشور برای زمزمه های تنگ شده.دلم برای و شمع های سوزان ....دلم برای نماز ظهر عاشورا ...آه.. اما امسال هیئت ها است. باید در خانه بمانم وبرای این روزهایم گریه کنم.دلم یک می خواهد تا فرو دهم این بغض پیچک شده در گلو را ارباب خوبم صدای پای محرمت به گوش می رسد. دل نگرانم تاب نیاورم غریبی محرمت را و شرمنده ام از روی ، خودت واسطه شو شاید این بار ما پای هایمان ماندیم.... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNaza
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 📣 🌸 استفاده_عملی از قرآن 📖توسط مدافع حرم 🍁ایشان تقریبا هفته ای یک مرتبه برای اعضای فامیل وآشنایان شامل ترجمه ی آیات قرآن می فرستادند.☝️ 🌸مثلا به این صورت: (باعرض سلام وادب و ترجمه ی آیه ی 25سوره رابه شما وخانواده ی محترمتان هدیه میکنم: وخدا همه ی خلق را به سرمنزل وسلامت می خواند وهرکه را خواهد به لطف خاص به راه مستقیم هدایت می کند)✔️ 🍁ایشان درفرازی از ی خودنوشتند: وجود دارد که انسان با توجه به آن می تواند به سعادت دنیا وآخرت برسد،یکی از این راهها که من کردم استفاده ی عملی از قرآن📖 می باشد.⚡️ 🌸 ایشان به دستگیری از نیازمندان بسیار اهمیت میدادند وهرجا خانواده ی فقیری میشدند حتما به آنها کمک میرساندند.👌 🍁ودرواقع حامی هر کسی که نیاز به کمک داشت بودند مثلا کمک مالی وفرهنگی ومشاوره ای یا اخلاقی. 🌷 🌷 ١٩مرداد٩۴🌷 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین 🔰کشف یک شهید درمحور فکه با پیراهن مشکی ودرآستانه ماه محرم الحرام 📆امروز ۳۰ مرداد ۹۹ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚 ⛅️ 2⃣ 💢وطوفان به قصد شکستن آخرین امید به تکاپو افتاده است. از جا کنده مى شوى، سراسیمه و مضطرب خود را به خیمه مى رسانى. حسین🚩 در آرامشى بى نظیر پیش روى خیمه نشسته است. 🖤نه، انگار خوابیده است. شمشیر را بر زمین کرده، دو دست را بر قبضه شمشیر گره زده، پیشانى بر دست و قبضه نهاده و نشسته به خواب رفته است. نه فریاد و هلهله دشمن؛ که آه سنگین تو او را از خواب مى پراند و چشمهاى خسته اش را نگران تو مى کند. 💢 پیش از اینکه برادر به سُنت همیشه خویش، پیش پاى تو برخیزد، تو در مقابل او زانو مى زنى، دو دست بر شانه هاى او مى گذارى و با اضطرابى آشکار مى گویى: مى شنوى برادر⁉️ این صداى هلهله دشمن است که به خیمه هاى ما نزدیک مى شود. فرمانده فریاد مى زند: اى لشکر خدا بر نشینید و بشارت بهشت را دریابید 🖤 بازوان تو را به مهر در میان دستهایشان مى فشارد و با آرامشى به وسعت یک اقیانوس، نگاه در نگاه تو مى دوزد و زیر لب آنچنان که تو بشنوى زمزمه مى کند: پیش پاى تو پیامبر آمده بود اینجا، به خواب من. و فرمود که زمان آن قصه فرا رسیده است. همان که تو الان را مرور مى کردى و فرمود که به نزد ما مى آیى. به همین 💢 و تو لحظه اى چشم برهم مى گذارى و حضور بیرحم را احساس مى کنى که زیر پایت خالى مى شود و اولین شکافها بر تنها شاخه دست آویز تو رخ مى نماید و بى اختیار فریاد مى کشى: واى بر من😭 حسین، دو دستش را بر گونه هاى تو مى گذارد، سرت را به سینه اش مى فشارد و در گوشت زمزمه مى کند: 🖤واى بر تو نیست خواهرم❌ واى بر دشمنان توست. تو غریق دریاى رحمتى. باش عزیز دلم♥️ چه آرامشى دارد سینه ، چه فتوحى مى بخشد، چه اطمینانى جارى مى کند. انگار در آیینه سینه اش مى بینى که از ازل خدا براى تو را رقم زده است تا تماما به او تعلق پیدا کنى 💢 تا دست از همه بشویى، تا یکه شناس او بشوى. همه تکیه گاههاى تو باید فرو بریزد، همه پیوندهاى تو باید بریده شود، همه دست آویزهاى تو باید بشکند، همه تعلقات تو باید گشوده شود. 🖤تا فقط به او کنى، فقط به ریسمان حضور او چنگ بزنى و این دل بى نظیرت را فقط جایگاه او کنى. تا عهدى را که با همه کودکى ات بسته اى، با همه بزرگى ات پایش بایستى: پدر گفت: بگو یک! 💢و تو تازه زبان باز کرده بودى و پدر به تو اعداد را مى آموخت. کودکانه و شیرین گفتى: یک! و پدر گفت: بگو ! پدر تکرار کرد: بگو دو دخترم. ! و درپى سومین بار، چشمهاى معصومت را به پدر دوختى و گفتى: 🖤بابا! زبانى که به یک گشوده شد، چگونه مى تواند با دو کند؟ و حالا بناست توبمانى و همان ! همان یک جاودانه و . بایست بر سر حرفت "زینب" که این هنوز اول عشق 💖است ...... 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh