eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
32هزار عکس
9.9هزار ویدیو
222 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷شهید نظرزاده 🌷
من تا قبل از شب بله برون به چهره #آقا_محمود نگاه نکرده بودم تازه آن شب بود چهره ی ایشان را دیدم😍 و
همسر شهید: درباره ی مصرف و استفاده از #کالای_ایرانی که رهبر انقلاب تاکید زیادی دارند #حساسیت زیادی داشت. کوچکترین وسیله خانه و اقلام مصرفی را سوال میکرد که #ایرانی باشد. من به ایشان می گفتم که #تشخیص خرید کالای ایرانی سخت است ولی شهید نریمانی تاکید میکردند باید هرجور هست #متوجه شویم! خرید کالای ایرانی #اهمیت زیادی برای کشور دارد و اصلا #کیفیت را در نظر نمیگرفت و فقط به دنبال استفاده از کالای ایرانی بودند. #شهید_محمود_نریمانی🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼 🍃خدایا تو را به زینب(س) قسم می‌دهم که ما را از شهادت محروم نفرما. پدر و مادرم از شما می‌خواهم که بعد از شهادت من برای من گریه😭 نکنید بلکه به مظلومیت سالار شهیدان آقا اباعبدالله الحسین(ع) فکر کنید و گریه کنید. 👌 🦋دوستان و آشنایان یک لحظه از فرهنگ جهاد و شهادت و امر به معروف و نهی از منکر نباشید که اگر خون 💔شهدای کربلا و پیام زینب(س) نبود، امروز اسلام و قرآن📖 در عالم پیشرفت نمی‌کرد.❌ 🍃عزیزان من باور کنید که شهادت از عسل شیرین تر است اگر در بطن کلمه شهادت بروید خواهید شد که چقدر کشته شدن در راه خدا شیرین است.⚡️ 🌷 (فاطمیون) 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
5⃣7⃣1⃣ به یاد #شهید_محسن_حیدری🕊❤️🕊 شادی روحش #صلوات 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
8⃣1⃣3⃣1⃣🌷 💠شهیدی که از پشت بی سیم خبر را اعلام کرد 🔰صب🌤ح ۲۸ مرداد ۹۲ 📅محسن برای دیده بانی جلو رفته بود. نیروهای خودی متوجه دشمن شدند. محسن پشت بیسیم می گوید: دارند دورمان می‌زنند شروع کنید دور منطقه ای که ما هستیم را بزنید. حالا خودی دور تا دور تپه را می‌زد. مسئول آتشبار🔥 نگران نیروهای خودی بود و از محسن می‌خواست حواسش را بیشتر جمع کند. 🔰محسن در جواب بی سیم می گوید: دوربینم 📸را زدند، جایم بد است.قرار شده جایش را کند تا بتوانند اجرای آتش کنند. کنار خاکریز بوده که با اصابت 💥خمپاره از ناحیه پا مجروح شده. در آن شرایط که خیلی ها دنبال جان پناه می‌گردند باز به دنبال انجام وظیفه اش بوده 🔰به هوای پایش لنگان لنگان به سنگر بهداری رفته ولی وقتی وضعیت دیگر مجروحان را دیده به بهداری می گوید: من خوبم به دیگران برس و برمی گردد. تانک‌های زرهی خودی هم به منطقه رسیده بودند و می‌خواستند تک دشمن 👹را جواب دهند. 🔰محسن که را زده بودند کنار یکی از تانک ها جلو می‌رفت تا دیدبانی کند. مسئول بار بی سیم می زند، محسن جواب می دهد: دارند ما را می زنند. من کنار تانک هستم. گرای محل خودش را میدهد که در این حین ☄ روی تانکی که محسن کنار آن قرار داشت مورد قرار می گیرد. 🔰محسن در بی سیم می گوید: دارند ما را می‌زنند ... زدنمون ... یا حسین ..." و دیگر صدای محسن شنیده نشده. دو روز بعد از به پدرم گفته بودند که محسن مجروح شده است. همان شب 🌙تا صبح صدای پدر را شنیدم که مدام می شود به آقا ابا عبدالله(ع).آن شب مرضیه(فرزندشهید) هم خیلی بی تابی می‌کرد. 🔰صب🌤ح برادرم آمد پدر و گفت: محسن مجروح شده و در یکی از های تهران بستری است. و گفت یکی از دوستانش هم شده است. رفتم لباس 👕هایم را بپوشم که برویم . رو به برادرم کردم و گفتم: نکند محسن هم شده باشد. 🔰نمی‌دانم این حرف چرا به به زبانم آمد. همین حرف کافی بود تا از رفتار برادرم شوم که محسن به رسیده است.✅ 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔰تنها کسی که شهید دارابی گوش به فرمانش بود... 🔸دم خداحافظی گفت که راهی #سوریه‌ام. ناراحت و کلافه گ
🔺 📣 🌸 استفاده_عملی از قرآن 📖توسط مدافع حرم 🍁ایشان تقریبا هفته ای یک مرتبه برای اعضای فامیل وآشنایان شامل ترجمه ی آیات قرآن می فرستادند.☝️ 🌸مثلا به این صورت: (باعرض سلام وادب و ترجمه ی آیه ی 25سوره رابه شما وخانواده ی محترمتان هدیه میکنم: وخدا همه ی خلق را به سرمنزل وسلامت می خواند وهرکه را خواهد به لطف خاص به راه مستقیم هدایت می کند)✔️ 🍁ایشان درفرازی از ی خودنوشتند: وجود دارد که انسان با توجه به آن می تواند به سعادت دنیا وآخرت برسد،یکی از این راهها که من کردم استفاده ی عملی از قرآن📖 می باشد.⚡️ 🌸 ایشان به دستگیری از نیازمندان بسیار اهمیت میدادند وهرجا خانواده ی فقیری میشدند حتما به آنها کمک میرساندند.👌 🍁ودرواقع حامی هر کسی که نیاز به کمک داشت بودند مثلا کمک مالی وفرهنگی ومشاوره ای یا اخلاقی. 🌷 🌷 ١٩مرداد٩۴🌷 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
💥 🌸🌱عزیزے: 🌸🥀در خواب 💚 علیه السلام را دیدم.... ڪه با مبارڪشان از شانه هایم گرفته و فرمودند: ☝️از جوانیت ڪن. 🌸🥀از ڪه بیدار شدم، بسیار فڪر ڪردم ڪه مے توانم از جوانیم استفاده کنم⁉️ 🏴 ایام بود و شب 🌜رفتم هیئت.روحانے هیئت در بین گفت:🌱 🌸🥀 جوانان از جوانیتان استفاده ڪنید، که یڪے از بهترین استفاده از جوانے خواندن‌ ❣ در هر روز است. بنده شدم ڪه منظور حضرت خواندن هر ی زیارت است.🍂 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
6⃣7⃣1⃣ به یاد #شهید_رضا_قربانی_میانرودی 🕊❤️🕊 شادی روحش #صلوات 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
6⃣3⃣3⃣1⃣🌷 🔰بعضی از افراد وقتی درباره فرزندان صحبت می کنند خیال میکنن چون  هست دارن اینطور تعریف میکنند.ولی رضا از بدو تولد شهید بود کاملا درنگارش من اگر دقت کنید  خواهید شد که شهیدان درحیاتشان هم شهیدند دایی بزرگوار شهید رضا نیز ازشهدای دفاع مقدسند  و  رضا را دراین مکتب ما پرورش دادیم. 🔰 آقا رضا اولین نوه بابابزرگ مادریش بود یعنی بعد دایی شهیدش به دنیا آمد و از همان اول همه فکر میکردند احسان مجددا متولد شده است حالاشما فرض کنیدهمه شهید رضا را درجایگاه دایی اش که اصلا ندیده است می بینند و اینجاست که آقا رضا یک شهید زنده است راستی چرا درتمام جملاتم آقا رضا راتکرار میکنم علتش اینه که در زندگی ما بچهها اسامیشان با احترام یاد میشوند 🔰دراوج هم اسم رابد تکلم نمی کنیم این موضوع نیز درزندگی ما کاملا جاافتاده است البته این نیز خود نکته می باشد آقا رضا دردوران ابتدایی همیشه جزء شاگردان ممتاز بااخلاق مدرسه بود تا جایی که هرمدیری درمقابلش وادبش کم می آورد این رو من اززبان خود مدیران میگم دراکثر مدرسه آقا رضا را بعنوان الگو برای خانوادها مثال میزدند میگفتند این بچه به یک جای بالایی میرسد الان اکثر مدیرانش هستند وبعد شهادتش میگویند اگر ایشان شهید نمی شد 🔰مابه خیلی چیزها شک می کردیم دوران پیش دبستانی وابتدایی راباموفقیت کردنه فقط درسی بلکه حتی معنوی دردوران ابتدایی جزء سی قرآن 📖را با موفقییت حفظ کرد وبعنوان مکبر حسینیه محل زندگی شناخته شد واذان زدن راهم یاد گرفت واذان نیزموجود وبر روی گوشیهایمان نصب است که برایتان ارسال خواهم کرد 🔰وقتی به محله میرفتیم همه محل باخبر میشدند که بچه ها ان شب 🌙پیش پدربزرگشان هستند چون محل رو آن شب آقا رضا میزد چون پدربزرگ مادری که بود متولی مسجد🕌 محل هم بود واذان راازمنزل پخش میکردند لذا آقا رضا شبهایی🌟 که پیش بابابزرگ بود ازداخل خانه میکروفون رامیگرفت و اذان میگفت دوران راهنمایی شهید رضا دیگه وارد  محل زندگی شد 🔰 مسئول فرهنگی با آ ن سن کم، آقا رضا دیگه شده بود یک پای ثابت راهیان نور  .  رضا درکنار رشد معنوی رشد فرهنگی زیادی به لطف جایگاه اجتمایی که داشت رسیده بودودر راه درست یک ولایی محض بود ⚡️ 🌷 🌷 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
🔹️همسر شهید :🥀🌿 🍀یک سال ماه را کامل در سوریه بود، زنگ می‌زد و : به تغذیه بچه‌ها توجه کنم تا بتوانند روزه بگیرند و من سؤال کردم که شما چطور است⁉️ 🍀 از پاسخش می‌شدم که مواد غذایی به اندازه کافی ندارند و با سختی می‌گیرند.🍂 لشکر 🌷 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌼در #عشق ت✨و 🍀بی توچون توان #زیست ⁉️ بگو 🌼و آرام دلم 🍀جز تو #دگر کیست ؟ بگو .. #شهید_محمد_معماری
0⃣4⃣3⃣1⃣🌷 🌸صبح 🌤روز 🌸 💠اشرف سادات منتظری مادر محمد معماریان میگوید: سال ۶۵📅در پی حادثه‌ای از ناحیه پا به شدت آسیب دیدم و از اینکه نتوانستم به نحو در مجالس عزاداری اباعبدالله الحسین (ع) شرکت کنم، به درگاه خداوند ابراز ناراحتی کرده و طلب شفا کردم. 💠صبح 🌤روز عاشورا بعد از قرائت عاشورا در عالم رؤیا دیدم چند نفر از شهدای عزیز از جمله محمد در مسجد 🕌المهدی قم به دیدارم آمده و محمد پس از گفت‌وگو شال سبزی را که از خدمت سالار آورده بود، روی پایم قرار داد.  💠از خواب که شدم در کمال شگفتی باندها را دیدم که از پایم گشوده شده و شال سبز 🍀روی پایم قرار داشت و دیگر دردی نمی‌کردم. خبر این ماجرا به محضر آیت‌الله (ره) رسید و پس از شرح آن موضوع شال خوشبوی😌 معطر به عطر🌸 حسینی(ع) مورد ایشان قرار گرفت.  💠این مادر با اشاره به اهدای قطعات کوچکی از این شال به برخی از مردم قبل از نقل ماجرا به این مرجع گفت: وقتی آیت الله گلپایگانی (ره) از موضوع مطلع شد فرمودند این امانتی در دست شما بوده و نباید چنین می شد که ما پس از آگاهی از این مساله به دریافت کنندگان رفتیم اما در کمال ناباوری شدیم تمام آنها غیب شده اند.  💠خدا را که این ماجرا را سندی برای اثبات زنده بودن شهدا و همچنین منزل راسالها پایگاهی برای آرمان‌های اسلام و انقلاب قرار داده است.هم اکنون این شال در یک محفظه شیشه ای می شود و تاکنون بوی عطر مخصوص آن است. 🌷 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
2⃣8⃣1⃣1⃣ #خاطرات_شهدا 🌷 روایت مادر شهید محمدرضا دهقان 🌾 #اربعین_سال93 به پیاده روی اربعین رفتیم.مح
🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾 🌴محمد یک خیلی بارز داشت و آن این بود که خیلی خالص کار میکرد، یعنی واقعا را طوری انجام میداد که غیر آن کسی که باید، هیچ‌کس دیگری نمیدید، 🌳وقتی دستگیری کند و کمک کند، یک جوری انجام میداد که من که خواهرش بودم هم بعدها میشدم، چند ماهی یک جایی کار میکرد، اما با گذشت سه ماه هنوز حقوقی نگرفته بود، به گفتیم برو حقوقت را بگیر، 🌲در جواب گفت: نه زن و بچه‌دار است، اگر داشت میداد، لابد مشکلی دارد که بدهد، آخر هم نرفت بگیرد با اینکه برای موتورش خودش دنبال تهیه پول 💰بود تا اینکه بعد از تدفین صاحب کارش آمد و تسویه کرد .🍂 🌷 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh