eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
28.5هزار عکس
6.7هزار ویدیو
205 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @Ma_chem
مشاهده در ایتا
دانلود
طرح به مناسبت سالروز تولد شهید مهدی مالامیری🌺 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
‍ 🍃بهار، مفتخر به داشتنِ توست. بیست و ششمین روزِ خرداد را به نامت آذین بسته اند تا در قلب بهار درخشان و جاودانه بمانی♡ 🍃تربیت شده در خانواده ای . پدر و مادری حسینی که تربیتشان ذره ذره را با تو عجین می‌کرد! 🍃زیرِسایه مادرِ عالم، در مدرسه مشغول طلبگی شدی! با عشق درس می‌خواندی! طوری که راهِ ده ساله را، هشت ساله به پایان بردی و شدی شاگردِ مکتبِ بزرگان🌺 🍃خوش‌رویی، ، دوری از ، جاذبه قوی بود برای جذب . طبق فرمایش رهبری، زندگی‌ات آمیخته ای بود از ، . 🍃پدر دو دختر بودی، بشری و فاطمه، و همین مهرِ پدری نگذاشت لحظه‌ای بی‌تفاوت از ظلمی که به بچه ها و مظلومان می‌شود بگذری! دل نازک بودی! طاقت شنیدن ناله های جانسوز کودکان و را نداشتی پس دخترانت را به مادرشان و هر سه را به حضرت ارباب سپردی و راهی شدی. 🍃در گوش مادر زمزمه کردی: "نمی‌توانم در کنار و فرزندانم باشم در حالی که در مقابل چشم سوریه و عراق، والدینشان سر بریده می‌شوند"😔 🍃کار خوب، تدریس، حقوق و زندگی آرام، هیچکدام پایِ رفتنت را سست نکرد! گویی آن سوی مرزها، چیزی انتظارت را می‌کشید که تو به وصلش بال و پر می‌زدی. 🍃به قولِ خودت رفتی تابه "حاصل آموخته هایت" برسی. در "سی و یکمین" روز فروردین رها شدی. در روزِ میلادِ مولایت، امامِ باقر (ع)؛ اولین روز ماه رجب. 🍃گفتی زحمت پیکرم را به کسی نمی‌دهم و چند سالی است که پیکرِ پاکت، مهمانِ سرزمینِ شام است. در "دَرعا" مانده ای. گویا توانِ دل کندن از و بانویش را نداری! 🍃هرجا خوشی همانجا باش اما. اینجا دو دختر چشمِ به راهِ آمدنت نشسته اند. بشری بعد از شنیدن خبر پروازت کرد! تبی که هیچ دکتری علت و درمانی برایش نداشت! دکتری گفت: تبِ بی‌پدری است. ببریدش، خودش خوب می‌شود. تبِ جسمش قطع شده اما تبِ دلش...؟ گمان نکنم😔 🍃، برگرد و تنها یک بغل، بابایشان باش ؛ پدر دختران🌺 ✍نویسنده : 🌺به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد: ۲۶ خرداد۱۳۶۴ 📅تاریخ شهادت: ۳۱ فروردین ۱۳۹۴ 📅تاریخ انتشار: ۲۵ خرداد ۱۴۰۰ 🥀مزار یادبود: قم 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
طرح جدید به مناسبت سالروز شهادت شهید اسدالله ابراهیمی 🌺 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃همه چیز را آماده کرده بود هم ساکش را هم دلش را.گوشی اش را در دست گرفته بود و زمان هشدار را برای بار چندم با چک می کرد.با قندی که در دلش آب می شد برای دعوت فردا چشم هایش را بست تا زودتر سحر برسد و وقت او سوی حرم برسد. 🍃اما کمی آنطرف تر ، کسی با دیدن ساک آماده ی گوشه اتاق کرده بود و با دیدن لباس هایی که بوی می دادند ، صدای ترک های دلش را می شنید . دل کندن برای او که در دنیا،دار و ندار ِ دلش اسدالله بود سخت بود.نه مادری داشت که بتواند غم رفتن آرام جانش را با او شریک شود و نه پدری که پشت و پناه روزهای بدون حضور مرد خانه اش باشد.آنقدر فکر کرد به روزهایی بدون همسرش که با چشم های تر تصمیم گرفت چاره ای بیندیشید برای جاماندن و نگه داشتن پدر بچه هایش در کنار خودش و فرزندانش. 🍃با فکری کوچک خودش را برای دقایقی زودتر از بیدار شدن اسدالله آماده کرد.با صدای هشدار بیدار شد را خواند و تمام هشدارهایی که قرار بود را برای رفتن به فرودگاه بیدار می کرد خاموش کرد.به قول خودش نهایتا یک از او قضا می شد و ساعاتی بعد او فقط غم جاماندن داشت.شاید تلاش می کرد که چند روز بیشتر اسدالله برای او همسری کند و برای فرزندانش پدری.اما کار خدا را ببین که دقایقی بعد از خاموش شدن هشدار، کتابی از کتابخانه مامور شد برای افتادن بر روی عسلی، هم عسلی هم رویاهای بافته شده خانم خانه. 🍃اسدالله در میان بهت و ناباوری بیدار شد و چرای خاموش شدن هشدار ها را موکول کرد به بعد .به قدر پوشیدن لباس و خواندن نماز وقت داشت و پس از آن راهی شد. خو گرفته با حرم پرواز کرد و مزد بال زدن هایش را در سرزمین گرفت و را سرزمین حلب به آغوش کشید . نه نقشه های نقش بر آب شده همسرش و نه هشدارهای ساکت شده ی زودتر از موعد نتوانست مانعی برای رفتنش شود. 🍃گاهی خدا می کند ناز می کشد می خرد و می کند. .... ✍نویسنده : به مناسبت سالروز شهادت 📅تاریخ تولد : فروردین ۱۳۵۲ 📅تاریخ شهادت : ۲۶ خرداد ۱۳۹۵ 📅تاریخ انتشار : ۲۶ خرداد ۱۴۰۰ 🕊محل شهادت: حلب_سوریه 🥀مزار یادبود: بهشت زهرا 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
طرح به مناسبت سالروز تولد شهید محمد علی رجایی 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
☆به نام زیبا ترین☆ . 🍃، فریبنده ای است که زود می گذرد، است که غروب می کند، ای است که از بین می رود و است که رو به خرابی دارد." به راستی که دنیا چنین است. . 🍃و چه بد خسرانی می بینیم ما که گاه، حُب این ی فریبنده* و آلات و ادواتش را بر کامروایی حقیقی، می داریم. . 🍃این برتری بخشی ، از دیرباز بوده و تا به امروز نیز در جریان است و آن دم، را در می افکند که میان رجال پدیدار گردد. . 🍃دریغا که این روز ها، آماج هایش در عده ای مسلمان نمای دلبستهِ مال، مشهود است.😔 . 🍃اما در این میان، هستند آن ها که شان شگرف است و گسستگی شان از دنیا، شگفت آور. چه در کوی و برزن وشهر و روستا و و چه در میان و . کسانی چون .❤ . 🍃مردی که در هر شان و مرتبه ای، بی تاب بود. چه آن همه سال که آموزش پیشه اش بود و چه آن چند روز که .🌹 . 🍃مردی بی شایبه و مملو از دغدغه برای بهبود . مردی محبوب که یادش در خاطر مردمان این دیار، باقی خواهد ماند.😌 . 🍃ای کاش، برخی، قدری از او بیاموزند! ای کاش، آن جرگه که چون اویند را، بیش از این پاس بداریم! ای کاش، همه، رجایی شویم!🙂 . پ.ن: *بخشی از خطبه ی ۸۳ نهج البلاغه *تعبیری از دنیا در و و . ✍نویسنده : . به مناسبت سالروز . 📅تاریخ تولد : ۲۵ خرداد ۱۳۱۲ . 📅تاریخ شهادت : ۸ شهریور ۱۳۶۰ . 📅تاریخ انتشار : ۲۴ خرداد ۱۴٠٠ . 🥀مزار شهید : بهشت زهرا . 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
طرح جدید به مناسبت سالروز شهادت شهید مهدی ذاکر الحسینی 🌺 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
«به نام خدا‌» 🍃۲۷ شهریور ۶۳،مادر برای اولین بار لمس کرد حس شیرین داشتنش را. در دامان پر مهرش بزرگش کرد. به دبیرستان رفت و پس از آن، ادامه زندگی را در لباس سبز پاسداری سپاه گذراند. 🍃آموزش‌های تکاوری را تا سال ۸۳ به پایان رساند. تکاور بودن لذت خاصی داشت برایش. مردان خدا در پی خاص‌های دشوار هستند. 🍃مظلومیت و ناتوانی مردم عراق را که دید، دل کوچکش راضی نشد که او در تهران در آسایش باشد و آنها، هر لحظه بیم فروریختن خانه‌هایشان بر سرشان، معنی آسایش را از یادشان بُرده‌باشد. 🍃رفت و چندی بعد با جراحتی در ناحیه پایش برگشت. مدت کوتاهی بعد، اینبار نغمه طلب یاری امامش، از به گوشش رسید. 🍃و اما دفعه بعد.. همان دفعه‌ای که (ع) دعوت‌نامه‌ای خصوصی برایش فرستاد. ویژه دعوت شده بود. به مادرش گفت:«مادر! اینبار امام حسین(ع) مرا طلبیده.» مگر می‌توان گوی دعوت امام نبود؟! 🍃عبادت‌های عاشقانه‌اش با خدا را همیشه در خلوت انجام می‌داد. خدا هم تحقق آخرین خطوط زندگی‌اش را در خلوت رقم زد. 🍃در جنوب بودند. همه را به عقب فرستاد، اما خود برای مراقبت از آنها ماند. در کنار ساختمانی پناه گرفته بود که تکفیری ها آن را بر سرش ویران کردند و مادری را از دوباره دیدن حتی فرزندش محروم کردند. 🍃چه زیبا شکل گرفت آخرش با خدا. به راستی که ویژه حسین(ع) بود. به مناسبت سالروز شهادت ✍نویسنده: 📅تاریخ تولد: ۲۷ شهریور ۱۳۶۳ 📅تاریخ شهادت ‌: ۲۶ خرداد ۱۳۹۵ 📅تاریخ انتشار: ۲۵ خرداد۱۴۰۰ 🕊محل شهادت :حلب_سوریه 🥀مزار شهید: جاویدالاثر 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
⚘شهید علی عابدینی زاده⚘ 🍀تاریخ شهادت: 1360🍀 🍃 محل شهادت: تنگه چذابه و مفقودالاثر🍃 ⚘شهید علی عابدینی زاده بااینکه سوادآنچنانی نداشتن قرآن روکامل میخواندند اهل صفا ومعرفت وخلوص نیت واهل نماز شب و دستگیرنیازمندان بودندوبا داشتن 8 فرزند دفاع از کشور رو برخود واجب میدانستند.🍃 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
ذولفقار علی: دو صفحه📖 دیگر از کتاب یک تن و این همه مزار 😍 📌 صفحات و بیست و‌ هفتم و بیست نهم ▪️قصه هایی از زندگی فرمانده شهید حسین ایرلو فرمانده لشکر المهدی (عج) ❤️ ⛔️ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 👌 کار جالب بچه‌های توییتر زیر توییت رهبر انقلاب 🔺 در روز ظهورش چه شگفت است مراسم / چون همره مهدی‌ست ابومهدی و قاسم 👌 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💚سلام امام زمانم💚 باور دارم 🍃یکی از همین ها 🌼که بی هوا و خسته چشم باز می‌کنم، 🍃بوی نرگس‌در همه دمیده است... آمدن، برازنده ی ! 🌺 یا صاحب‌الزمان 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
☆∞🦋∞☆ هـــــم خودشان بودند وهم لباس هـــــایشان... ڪافے بـــــود بـــــاران ببارد تا عطـــــرشان در ســـــنگرها بپیچد 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
طرح جدید به مناسبت سالروز شهادت شهید علی آخوند نسب 🌸 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃حماسه ها را ورق میزنم، سربرگ هرکدام نام یک حماسه‌ساز را نوشته و من به دنبال او میگردم. اویی که تا چندی پیش حتی نامش هم به گوشم نخورده بود. ولی حالا منشأ من شده و امروز قلمم برای او مینویسد. 🍃گلبانگ در کوچه های شهر می‌پیچد، هوا گرگ و میش و آفتاب هنوز نزده است. اهالی خانه پشت در ایستاده‌اند، انتظار در سلول تک تکشان خانه کرده و هر لحظه منتظر شنیدن خبری هستند... 🍃بعد از دقایقی همزمان با آخرین «لاإله إ‌لا إلله» که به گوش شهر می‌رسد به سر می‌آید و صدای گریه «علی» در خانه میپیچد. متولد میشود😍 🍃اویی که از ابتدا به چشم پدر با هر چهار فرزند فرق داشت. و مادر در تمام این نوزده سال هر روز با خودش مرور کرده بود که علی نمی‌میرد بلکه میشود! 🍃شیرینی یاد آن روز به جان مادر می‌نشیند و هربار مشتاقانه این فیلم نوزده قسمته را از ابتدا روایت میکند. به دقایق پایانی که می‌رسد همراه آخرین نفس های فرزندش میگیرد و آرزوهایش پیش چشمانش می‌میرند و حسرت هایی باقی می‌ماند از پیکر غرق به خون علی...😔 🍃و باز هم روضه ها به کمک مادر دلشکسته می‌آیند : به حجله میروم شادان ولی زخمی به تن دارم، به جای رخت دامادی لباس به تن دارم😓 ♡سالگرد پروانه مهران♡ ✍نویسنده : 🌺به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱ بهمن ۱۳۴۶ 📅تاریخ شهادت : ۲۷ خرداد ۱۳۶۵ 📅تاریخ انتشار : ۲۷ خرداد ۱۴۰۰ 🕊محل شهادت : مهران 🥀مزار شهید : بهشت زهرا 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🚩هیئت هفتگی🚩 💺سخنران: حجت‌الاسلام سجاد سلطانی 🎤مداح: کربلایی محمد درودی 📅زمان: امشب (پنجشنبه ۲۷خرداد) ساعت شروع: ۲۱:۰۰ 🚪مکان: ؛حجاب۲۱؛ بیت شهید نظرزاده(علامت پرچم) باحضور خواهران وبرادران 【 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 】 🔴هیئت محبان جوادالائمه (علیه السلام) 🌷🍃🌷🍃 @ShahidNazarzadeh
طرح جدید به مناسبت سالروز شهادت شهید محمد امین کریمیان... ✨! 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃 آتش می گیرم از این جاماندن های پر از .تاریخ تولدش را که می بینم شرمنده دلم می شوم .زودتر از او مامور شدیم برای آمدن به زمین اما دنیا شدیم.او عاقبت بخیر شد و ما رها نشدیم از این زندان دلگیر ... 🍃 دورانی که در بطن مادر بود با نجوای جان گرفت و بزرگ شد.چشم هایش را که به دنیا گشود محبت را از آغوش گرم مادر هدیه گرفت..با حفظ کردن آیه های نور روحش بزرگ شد و قد کشید. و دل بی قرارش را با رفتن به حوزه و درس خداشناسی در کنار حرم حضرت معصومه آرام کرد. 🍃در روزهایی که عمامه اش را می بوسید و بر سر می گذاشت و مادر با ذوق نگاهش می کرد و در دل قربان صدقه اش می رفت، زمزمه رفتن به را آغاز کرد و مگر می شد مادری که روح و جسم فرزندش را با عجین کرده بود مانع شود برای از حریم خواهر حسین. 🍃نگرانی های مادرانه اش گل کرده بود به او گفت: «برو شو اما نه.»طاقت اسارت محمد امینش را نداشت .شاید برایش روضه اسارت و شام تداعی می شد. 🍃طلبه عاشق، را فدای جهاد کرد .رشته های دلش را پیوند زد به و با آنها هم قدم شد.در خواب از دعوتش به مهمانی شهدا آگاه شد. شهادت کرد و راهی عملیات شد. شهید شد و پیکرش به یادگار ماند. 🍃حال مادرش می شود .داغ نبودنش را همیشه بر دل دارد اما به قول خودش مهم فرزندش بود که شد و براستی که زیرپای مادران است.... ✍نویسنده : به مناسبت سالروز شهادت 📅تاریخ تولد: ۱۳۷۳ 📅تاریخ شهادت : ۲۷ خرداد ۱۳۹۵ 📆تاریخ انتشار: ۲۷ خرداد ۱۴۰۰ 🕊محل شهادت :حلب 🥀مزار : جاوید الاثر 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
طرح به مناسبت سالروز شهادت شهید علی الهادی احمد حسین ☘°•. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
‍ 🍃و این بار گذری بر چشم هایی شیدایی ... چشم هایی که‌گویای و نوجوانی از است. چشم هایی که به نقل از آشنایی، گواهی رفتنی از جنس میداد.❤️ آری ،گویا چشمانش رمز ماندگاری بود که به سادگی میشد فهمید که ماندنی نیستند ...🌹 . 🍃 ، که به در بین مدافعان حزب الله معروف بود ... شوخ و خنده رو با تیپ و ظاهری امروزی و باطنی که اکنون الگوی بارز در میان اهل دلانی شده است که میخواهند به پرتو عاشقی حق برسند. 😌 . 🍃* علی * زیستن را خوب آموخته بود ... خــــوب میدانــست چگونه برای محبوبش دلبری کند .😍 . 🍃 آری از همان روزهای آغازین کودکیش بود، از همان روزهایی که کودکانه ی قنوتش نمیشد ، خوب چگونه عاشق کردن را درک کرده بود که اینچنین راه صد ساله را یک آن پیمود ... 🙃 . 🍃ای شهید !!! عاشقی را چگونه اموختی به من نیز عاشقی بیاموز ...😓 سال تولدمان یکیست اما خود را که با تو مقایسه میکنم ،گره ای از حسرت و آه،سد معبری برای میشود، که نمیتوانم به زبان اقرار کنم که من در کوچه پس کوچه های خود را کرده ام 😞 . 🍃عطر را بر من ظلمت زده روا دار که این زخم های هر چه سریعتر تسکین شوند... . 🍃راستی جانم ،میدانی ! قهرمان قصه ی ما، این روزاها هادی قلبهایی شده است که راه حق را گم کرده اند و تار کشنده ی ، پرده های قلب و روحشان را به خود تنیده و طنابی برا خویششان گشته است. . 🍃رفیق ! خوب حقیقت را فهمیدی ... عاشقان ملکوتی چه میتواند باشد جز پروازی از جنس عشقشان ...❤ . 🍃پرستوی عاشق ما در چنین‌روزی در مکان و مقیاسی از به وصال حق رسید ...🕊 . 🍃 در حالی که عطر آرام بخش (س) بر زبانها جاری میشد، پیکر علی به آغوش خاک سپرده شد. 🌹 این است عشاق ..❤ . ✍نویسنده : . 🕊به مناسبت سالروز شهادت . 📅تاریخ تولد : ۱۵ اسفند ۱۳۷۷ . 📅تاریخ شهادت : ۲۷ خرداد ۱۳۹۵ . 📅تاریخ انتشار : ۲۶ خرداد ۱۴۰۰ . 🥀مزار شهید : گلزار شهدای جشیت 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh