3⃣7⃣3⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
💠شناسايى به وقت سامچى....
🌷حسین ( #شهيدحسین_رضایی) یک سامچى⌚️ (ساعت مچى) داشت، اون رو به من هدیه داده بود. چند روز بعد آن را از من گرفت🙁!
🌷 گفت: بعد از #شهادتم پیکرم در منطقه خواهد ماند و شما با این ساعت⌚️ مرا شناسایی خواهید کرد. خداحافظی کردیم👋؛ من رفتم مرخصی....
🌷حسین در پاتک تیپ ٥٧ حضرت ابوالفضل علیه السلام #لرستان در منطقه ماووت عراق به شهادت🕊 رسيد. همان طور که خودش گفته بود #پیکرش در منطقه باقی ماند.
🌷 #سه_سال بعد وقتی برای شناسایی پیکر شهدا به منطقه رفته بودیم؛ با همان #سامچى، حسین را شناسایی کردیم👌.
راوی: #بسیجی_حاج_حسین_ایزدی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
خيلي #گشته بوديم، نه پلاكي، نه كارتي، چيزي همراهش نبود. #لباس_فرم سپاه به تنش بود. چيزي شبيه #دكمه
شب قبل از #شهادتش به همرزماش میگفت :
چقدرخوبه آدم مثل اربابش #سر نداشته باشه ....
چقدر خوبه دستای آدم مثل دستای #عباس قطع بشه و چقدر #لذت بخشه که پیکرش #گمنام بمونه و اصلا برنگرده ...💔😔
📎 تو انفجار ماشینش هم #سرش قطع شد
هم #دستاش ....
هم #پیکرش برنگشت ...💔😔
🌷#جاویدالاثرمرتضے_کریمے🌷
♦️شب زیارتی اربابـــــه
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 #کلام.شهید 🔰می روم تا #انتقام سیلی #مادرم رابگیرم. 🔰#همسرعزیزم خودت میدانی که چقدر #دوس
8⃣4⃣8⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
🔰قبل از آنکه کارهای #اعزامی حسین درست شود در هشتم آبانماه🗓 با هم به #بهشت_رضا رفتیم. سر مزار شهید مصطفی عارفی دوست، همسرم از خاطره این شهید گفت.
🔰میگفت: #پیکرش را بعد از شهادت🌷 خودش عقب آورده بود تا از دست تروریستها سالم بماند😔. به گفته حسین لباسهایش به #خون_شهید متبرک✨ شده بود
🔰من و حسین همیشه نمازهای📿 خودمان را دو نفره👥 به #جماعت میخواندیم که آن روز هم قسمت شد و در بهشت رضا #آخرین_نماز جماعت دونفره را در پای مزار شهید مصطفی عارفی خواندیم.
🔰 بعد از اتمام نماز هر دو با مزار #شهید خلوت کردیم. موقع رفتن دیدم آقا حسین اشاره کرد به قبر دوستش و گفت: « #آقامصطفی حرفهایی که بهت زدم فقط یادت نرود📛.» من هم آن لحظه از او سؤال نکردم که شما چه خواهشی از #شهید داشتی. فردایش دیدیم که به حسین زنگ زدند☎️ و کارهای اعزامیاش به صورت معجزهوار جور شد.
🔰 #شب_شهادتش در آخرین تماس📞 به من گفت برو سر قبر شهید مصطفی عارفی🌷 و از او #تشکرکن. گفتم: برای چی⁉️ در جواب گفت: چون حاجت من را داد. بعد از شهادت آقا حسین متوجه شدم #حاجتش چی بود.🕊
🔰همسرم وصیتنامه کتبی📜 نداشت ولی به من گفت موقع #شهادتم نگذار #نامحرم صدای گریهات😭را بشنود. صبوری را از حضرت زینب(س) بخواه و هر وقت دلت برای من تنگ شد💔 برو در روضههای #اهل_بیت(ع) گریه کن.😭
#شهید_مدافـع_حـرم
#شهید_حسیـن_هریری🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
شهید مدافع حرم الیاس چگینی از پاسداران تیپ 82 سپاه #صاحب_الامر(عج) قزوین بود که چهارم آذر 1394📆 در استان حلب #سوریه به شهادت🌷 رسید و تاکنون اثری از #پیکرش بدست نیامده است.
همسر شهید: پسرم گاهی نبودن #پدرش را به زبان میآورد. چندباری از من پرسید من دیگر بابا ندارم⁉️ گفتم هر زمان که دلتنگ💔 پدر میشوی به #عکسش نگاه کن و آن را در آغوش بگیر💞
#شهید_الیاس_چگینی 🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔰اشک با طعم شیرکاکائو 🔸یک سال فقط یک کارت برای ورود به #بیت_رهبری دادند. من اصرار داشتم که محمدرضا
🍃🌸🍃🌸🍃
🔻به روایت خواهر شهید
☘در خانه مدام احساسش میکنیم و با او حرف میزنیم...
صبح که دلم برایش تنگ میشود و گریه میکنم😭 شب به خوابم میآید و من را دعوا میکند و میگوید «برای چه ناراحتی؟».
☘از نحوه #شهادتش هیچ کسی چیزی به من نمیگفت و دوستش که در #سوریه با او بود از جواب دادن طفره میرفت...
☘هنوز پیکر محمدرضا دفن نشده بود، در شب شهادت امام رضا حالم خیلی بد شد و خوابیدم همین که سرم را روی بالش گذاشتم محمدرضا به خوابم آمد و به صورت واضح میگفت:
«فلانی را اینقدر سوالپیچ نکن وقتی سوال میکنی اون غصه میخوره😔
☘دوست داری نحوه #شهادت من را بدانی من بهت میگویم»
و من را برد به آنجایی که شهید شده بود و لحظه شهادت و #پیکرش را به من نشان داد که حتی بعد از این خواب نحوه شهادت را برای فرماندهانش توضیح دادم آنها تعجب کردند😳😳 و گفتند شما آنجا بودید که از همه جزئیات با خبر هستید.
#شهید_محمدرضا_دهقان_امیری
#شهید_دهه_هفتادی_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
♨️حواستون هست که #حاج_قاسم داره یکی یکی یارانش رو گلچین میکنه....
🔸مسئوولیت مهمی در قرارگاه حلب داشت. دو روز پیش به یکی از دوستانش گفته بود #خواب دیدم حاج قاسم خودش با ماشین🚗 آمده دنبالم و میگه ابوالفضل آماده شو باهم #بریم.
🔹همسر و دو فرزند خردسالش هم که همراه وی در شهر حلب زندگی می کردند بعد از اینکه خبر #شهادتش را می دهند می گوید اصلا از شنیدن خبر شهادتش تعجب نکردم❌ چون در حال جمع کردن وسایل بودم! خودش دو روز پیش خواب دیده بود که حاج قاسم آمده دنبالش و ...
⭕️امروز پیکرش⚰ به وطن برمی گردد و #پنجشنبه تشییع می شود تا در #شب_قدر به خاک سپرده شود.
خوشا به سعادتش. چقدر برای همسر و فرزندانش سخت است که همراه با #پیکرش باید به کشور بازگردند😭
روحش شاد
#شهید_ابوالفضل_سرلک
#خداحافظ_رفیق
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔻مادر شهید: 🔸محمدرضا فوقالعاده👌 از خودش مراقبت میکرد، #ظاهر امروزی داشت و اصلا به ظاهرش پایبند ن
🍃🌸🍃🌸🍃
🔻به روایت خواهر شهید
☘در خانه مدام احساسش میکنیم و با او حرف میزنیم...
صبح که دلم برایش تنگ میشود و گریه میکنم😭 شب به خوابم میآید و من را دعوا میکند و میگوید «برای چه ناراحتی؟».
☘از نحوه #شهادتش هیچ کسی چیزی به من نمیگفت و دوستش که در #سوریه با او بود از جواب دادن طفره میرفت...
☘هنوز پیکر محمدرضا دفن نشده بود، در شب شهادت امام رضا حالم خیلی بد شد و خوابیدم همین که سرم را روی بالش گذاشتم محمدرضا به خوابم آمد و به صورت واضح میگفت:
«فلانی را اینقدر سوالپیچ نکن وقتی سوال میکنی اون غصه میخوره😔
☘دوست داری نحوه #شهادت من را بدانی من بهت میگویم»
و من را برد به آنجایی که شهید شده بود و لحظه شهادت و #پیکرش را به من نشان داد که حتی بعد از این خواب نحوه شهادت را برای فرماندهانش توضیح دادم آنها تعجب کردند😳😳 و گفتند شما آنجا بودید که از همه جزئیات با خبر هستید.
#شهید_محمدرضا_دهقان_امیری
#شهید_دهه_هفتادی_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
∞💎🌿∞ 🌼آنها ... 🌿بارِ #سفر ، 🌼بستند و رفتند ... . 🌸و ما #امّا دل💓 بسته شدیم به #مسافرخانه دنیا . .
2⃣3⃣3⃣1⃣#خاطره_شهید🌷
💢بارها شده بود از #ابوعلی میخواستم از #شهادت_سید_ابراهیم بگه، چون میدونستم لحظه ی شهادت کنارش بوده....اما هربار به یه #بهونه ای بحث عوض میشد و هیچی نمیگفت!
میدونستم گفتنش براش سخته اما این سوالی بود که #ذهنم درگیرش شده بود و کسی جز ابوعلی نمیتونست جوابم رو بده!
💢 دقیق یادم نمیاد، ولی اگر اشتباه نکنم پارسال شب🌙 #شهادت حضرت زهرا بود که برای چندمین بار خواستم برام از شهادت #آقامصطفی بگه....
و متن زیر تنها چیزی بود که گفت:
چون تیر تو سینه اش خورده بود و شُش سوراخ شده بود با نفس #کشیدنش ، خون بالا میاورد....🥀
و چند دقیقه بیشتر....
💢 درگیری بسیار سخت بود و با توجه به فشار #سنگین دشمن،👹 هر لحظه ممکن بود دستور عقب نشینی صادر بشه،🥀لذا گمان اینکه نکنه #پیکرش جا بمونه ، خیلی اذیتم میکرد...😔
همه دنبال کار خودشون بودن و چون فرمانده رو از دست داده بودیم ، روحیه ی همه #تضعیف شده بود..
💢 پیکر #مطهرش رو با زحمت رو دوشم گذاشتم و اصلا حواسم به دور و اطرافم نبود که مدام به سمتمون تیر اندازی میشه...#حدود 200 متر به سختی و زحمت حرکت کردم و هر چند قدم می ایستادم و نفس تازه میکردم و باهاش درد و دل میکردم..
💢 چون روی #سینه اش فشار بود، از دهانش خون میومد و لباس👕 و صورتم از خون 💔پاکش رنگین شده بود.... اون لباسم رو یادگار دارم... و چند ماه بعد #ابوعلی هم با ناگفته های زیادی که در سینه اش ماند به رفیق #شهیدش پیوست.... ✨ 🕊
#شهید_مصطفی_صدرزاده 🌷
#شهید_مرتضی_عطایی 🌷
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
♥️🇮🇷🌹🇮🇷♥️ سخت است #پاره_تنت را به #مسلخ جنگ رهسپار ڪنی، اما مادران در #مکتب_زینب گویند: " #جـوانم
شهید مدافع حرم الیاس چگینی از پاسداران تیپ 82 سپاه #صاحب_الامر(عج) قزوین بود که چهارم آذر 1394📆 در استان حلب #سوریه به شهادت🌷 رسید و تاکنون اثری از #پیکرش بدست نیامده است.
همسر شهید: پسرم گاهی نبودن #پدرش را به زبان میآورد. چندباری از من پرسید من دیگر بابا ندارم⁉️ گفتم هر زمان که دلتنگ💔 پدر میشوی به #عکسش نگاه کن و آن را در آغوش بگیر💞
#شهید_الیاس_چگینی 🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🍃اگر با دوربینِ انصاف اندکی به اطراف نگاه کنی، می بینی که #جنگ هنوز هم ادامه دارد...
🍃 سرفه هایی که قصه ی جنگ را برای #جانباز شیمیایی تداعی می کند، ویلچری که چرخ هایش، روزگاری را حکایت میکند که #رزمنده ای دست و پایش را برای حفظ این مملکت به ودیعه گذاشته است.
🍃درمیان #چشمک ستارگان شهر ، رویای صادقه ای که دل خوشی فرزند شهیدی است. در کوچه پس کوچه های بی کسی، سنگ قبر بانام شهیدِ #گمنام مونس روزهای تنهایی #مادری است..😓
🍃در محله ی #انتظار، چشم هایی است که هنوز هم به در ِخانه دوخته شده تا شاید از عزیز سفرکرده خبری شود. کمی آنطرف تر مردی با ایمان کوله پشتیِ غیرت بر دوش با کاسه آبی بدرقه می شود به مقصد #دمشق.
🍃 محمد جنتی هر چه داشت در طبق اخلاص گذاشت و فدای #بانوی_دمشق کرد. مدافع بود هم برای حرم هم برای قلبش. شهادتش دل هیئت #فاطمیون و زینبیون و حیدریون را سوزاند😞
🍃#حاج_حیدرِ سوریه شهید و جاوید الاثر شد. شاید هم میخواست قلبش را در آنجا جا بگذارد.❤️
🍃توسل به #امام_حسن(ع) سبب شد بعد از دوسال #پیکرش بر گردد. و دلتنگی های فرزندانش کمی تسکین یابد. این روزها خانواده اش با نبودنش در کنار #خاطرات جامانده زندگی می کنند.
🍃 #ترکش های زخم زبان عده ای، دلِ داغدار خانواده #مدافعان_حرم را می سوزاند...
☆هنوز هم جنگ ادامه دارد...
✍نویسنده : #طاهره_بنائی_منتظر
🌺به مناسبت سالروز تولد #شهید_محمد_جنتی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🍃همه چیز را آماده کرده بود هم ساکش را هم دلش را.گوشی اش را در دست گرفته بود و زمان هشدار را برای بار چندم با #وسواس چک می کرد.با قندی که در دلش آب می شد برای دعوت فردا چشم هایش را بست تا زودتر سحر برسد و وقت #پرواز او سوی حرم برسد.
🍃اما کمی آنطرف تر ، کسی با دیدن ساک آماده ی گوشه اتاق #بغض کرده بود و با دیدن لباس هایی که بوی #خداحافظی می دادند ، صدای ترک های دلش را می شنید .
دل کندن برای او که در دنیا،دار و ندار ِ دلش اسدالله بود سخت بود.نه مادری داشت که بتواند غم رفتن آرام جانش را با او شریک شود و نه پدری که پشت و پناه روزهای بدون حضور مرد خانه اش باشد.آنقدر فکر کرد به روزهایی بدون همسرش که با چشم های تر تصمیم گرفت چاره ای بیندیشید برای جاماندن و نگه داشتن پدر بچه هایش در کنار خودش و فرزندانش.
🍃با فکری کوچک خودش را برای دقایقی زودتر از بیدار شدن اسدالله آماده کرد.با صدای هشدار بیدار شد #نمازش را خواند و تمام هشدارهایی که قرار بود #شریک_دلش را برای رفتن به فرودگاه بیدار می کرد خاموش کرد.به قول خودش نهایتا یک #نماز_صبح از او قضا می شد و ساعاتی بعد او فقط غم جاماندن داشت.شاید تلاش می کرد که چند روز بیشتر اسدالله برای او همسری کند و برای فرزندانش پدری.اما کار خدا را ببین که دقایقی بعد از خاموش شدن هشدار، کتابی از کتابخانه مامور شد برای افتادن بر روی عسلی، هم عسلی #شکست هم رویاهای بافته شده خانم خانه.
🍃اسدالله در میان بهت و ناباوری بیدار شد و چرای خاموش شدن هشدار ها را موکول کرد به بعد .به قدر پوشیدن لباس و خواندن نماز وقت داشت و پس از آن راهی #فرودگاه شد.#کبوتر خو گرفته با حرم پرواز کرد و مزد بال زدن هایش را در سرزمین #عشاق گرفت و #پیکرش را سرزمین حلب به آغوش کشید . نه نقشه های نقش بر آب شده همسرش و نه هشدارهای ساکت شده ی زودتر از موعد نتوانست مانعی برای رفتنش شود.
🍃گاهی خدا #دعوت می کند ناز می کشد #ناز می خرد و #عاقبت_بخیر می کند.
#تا_ز_معشوقه_نباشد_کششی
#کوشش_عاشق_بیچاره_به_جایی_نرسد....
✍نویسنده : #طاهره_بنائی_منتظر
به مناسبت سالروز شهادت #شهید_اسدالله_ابراهیمی
📅تاریخ تولد : فروردین ۱۳۵۲
📅تاریخ شهادت : ۲۶ خرداد ۱۳۹۵
📅تاریخ انتشار : ۲۶ خرداد ۱۴۰۰
🕊محل شهادت: حلب_سوریه
🥀مزار یادبود: بهشت زهرا
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🍃دل تنگ، گلو انبار #بغض، چشم محتاج اشک و #اشک منتظر شکستن دل های نادم از گناه است😔
🍃سرزانوها، زخمی از زمین خوردن های بسیار و نفس لوامه، عصبانی از #نفس_اماره گوشه ای آه حسرت می کشد.
🍃این جنگ هنوز هم ادامه دارد..اما در این مسیر هستند انسان هایی که راه مبارزه با نفس را نشان دادند و سرانجام شهد شیرین #شهادت نصیبشان شد .مثل سید احمد پلارک. به گفته مادرش، #نماز شب هایش ترک نمی شد و سجده های طولانی اش مونس نماز شب هایش بود.
🍃همانی که خواب شهیدی را دید و به واسطه آن جایگاهش در #بهشت را مشاهده کرد و پس از آن او بود و بهشت رضا و مزارشهیدی که خوابش را دید.
🍃همانی که در #جبهه گفت: اگر یه نفر مریض شود بهتر از آن است که همه مریض شود. خودش داوطلب شد و همه را از رودخانه گذراند و در آخر او بود و پاهایی که از سرما یخ زده بودند😓
🍃برای #مبارزه با نفسش، سرویس های بهداشتی را می شست و همیشه بوی بد همراهش بود اما، در زمان شهادتش از بوی خوش، #پیکرش را پیدا کردند🌺
🍃حالا او به #شهید_عطری معروف است و زائران زیادی دارد که با استشمام بوی گلاب، مزارش را پیدا می کنند♡
🍃شهدا مبارزه کردند با نفس، حال این ماییم و #نفسی که هربارمعصیت را مهمان ناخوانده قلب های خسته می کند.
🍃ای شهید ...
پرونده اعمال پر از گناه و گردن های کج شده از #ندامت تنها دارایی این روزهای سرگردانی است.
🍃تو را قسم به #حضرت_مادر که اشک هایت در #روضه اش زبانزد دوستانت بود نگاهمان کن.
تورا قسم به همان #زیارت_عاشورا هرصبحت و شال مشکی عزایت سفارشمان را به #ارباب بکن ...😞
✍نویسنده : #طاهره_بنائی_منتظر
🌸به مناسبت سالروز شهادت #شهید_سید_احمد_پلارک
📅تاریخ تولد : ۱۳۴۴. تبریز
📅تاریخ شهادت : ۲۲ فروردین ۱۳۶۶. شلمچه
🥀مزار شهید : بهشت زهرا تهران.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh