eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
27.6هزار عکس
6.1هزار ویدیو
204 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @Ma_chem زیارت نیابتی @Shahid_nazarzade
مشاهده در ایتا
دانلود
سر قبر #شهید_تورجی‌زاده که رفتیم، دقایقی با این شهید آهسته درد و دل کرد و گفت: #آمین_بگو   من هم دستم را روی قبر شهید تورجی‌زاده گذاشتم و گفتم هر چه گفته را جدی نگیر😉 ... ⚡️اما همسرم دوباره تاکید کرد تو که می‌دانی من چه می‌خواهم، پس #دعاکن تا به خواسته‌ام برسم🙏 #شهید_مسلم_خیزاب 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
6⃣8⃣7⃣ 🌷 📚برشی از کتاب 📖به محض اینکه پایش را گذاشت داخل خانه🏡 گوشی‌اش زنگ خورد📞. گفت:آره آره دم .گفتم:تو که خونه‌ای! با ذوق گفت:همین الان نیرو می‌خوان برا !پله ها را دوتا یکی دوید. آنی پیام داد: جور بشه. دلگرمی‌اش دادم:باشه عزیزم برات صلوات و زیارت عاشورا می‌کنم.دل تو دلش نبود💗. 📖گوش به زنگ بود☎️ که فرا برسد. شبانه‌روز کارش شده بود گریه😢.لب به غذا🍲 نمی‌زد. همان جثه‌ی کوچکش هم آب شد. نکنه من رو 😔! اگه جا بمونم ! اگه جنگ تموم بشه و قسمتم نشه چه خاکی به سرم بریزم⁉️ 📖دم هرروز کشتی‌هایش غرق بود که می‌گویند:اصلا معلوم نیست تو رو ببریم اولویت با اوناییه که تو بچه کوچیک داری👶.نذر کردم صدبار را بخوانم تا تکلیفش مشخص شود👌. 📖روز بیست‌وششم تیر ساعت نه⏰ زنگ زد و بی مقدمه گفت: باید برم.انگار یک بشکه آب یخ❄️ ریختند روی سرم. تمام وجودم لرزید. گفت: برو رو بذار خونه‌ی مامانت زود بریم دنبال کارامون.فقط گریه می‌کردم😭. 📖علی را تحویل دادم و جلوی داخل ماشین🚕 منتظرش ماندم. موتورش را که از دور دیدم اشک هایم را پاک کردم😢. گفتم یک وقت دلش نلرزد🚫. چشم‌های خودش هم شده بود کاسه‌ی خون. آتش گرفتم. تو چرا کردی⁉️ 📖- از . خودت چرا گریه کردی؟ - از ! صورتم خیسِ خیس بود😭. مدام زیر چادر پاک می‌کردم که نبیند. آخرش هم فهمید. - تو داری گریه می‌کنی؟ برات مهم نیست؟ - حس می‌کنم یکی داره نفسم رو ازم می‌گیره. 📖دوباره این مصرع را برایش خواندم: من کمی بیشتر از را می‌فهمم! - ! - می‌ری و برنمی‌گردی! - برمی‌گردم؛ بهت قول می‌دم! - قسم می‌خورم برنمی‌گردی😭. - تو از کجا می‌دونی؟ - دلمـ💔 می‌گه! 🌷 شادی روحش 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
1⃣9⃣7⃣ 🌷 به روایت مادر شهید: 🍃🌹من مادر هستم اما خودم را این عنوان نمی‌دانم😔 چون همیشه معتقد بودم ایشان ۵۰ سال از من بزرگتر بود؛  ✓ولایت، ✓امامت و ✓حضرت زهرا (س) بود. 🍃🌹ایشان خواهر من، مادر من، پدر من و برادر من بود☺️ و در واقع من شده بود و هر حرفی برایش می‌گفتم با یک آیه قرآن📖 یا یک حدیث دلمـ❤️ را می‌کرد. همه خوبی‌ها در ایشان جمع بود. 🍃🌹مدتی بود که می‌گفت می‌خواهم به بروم اما به ایشان گفتم من دارم و اگر تو بروی سوریه به خانم حضرت زینب (س) سفارش کرده‌ام که راهت ندهند🚫 و ای کاش هیچ‌ وقت این حرف را به او نمی‌زدم😔. 🍃🌹بعد از این حرف با مکثی کوتاه نگاهم کرد و گفت: مادر شما حسین حسین سر می‌دهی ولی در کم می‌آوری؛ به عمل باید حسینی بود نه به شعار❌؛ نگو پسر من یک دانه است مگر امام حسین (ع) یکدانه نبود⁉️ که با این حرفش ساکت شدم. 🍃🌹نیمه‌های شب صدای گریه‌هایش😭 از اتاقش شنیده می‌شد؛ به او می‌گفتم پسر مگر از خدا چه می‌خواهی که اینطوری می‌کنی⁉️ که جواب می‌داد شما تا دعاهای من به اجابت برسد و من هم از خدا می‌خواستم هرچه که خیر در دنیا و آخرت است به همه جوانان و به ایشان بدهد.و در آخر به همیشگی اش یعنی 🌷 در راه حق رسید. 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
✍‍ 🔰پلک شهریور نیمه باز بود که چشم به جهان گشودی. ۱۳۲۱، در شهری به همسایگی امامِ مهربانی ها، . نامت را گذاشتند و این سرآغازی شد برای درک عشق بازی هایت♥️ 🔰به گمانم تمام احوالاتِ خوبت در سایه سارِ نامِ بلندت، بهتر لمس میشود👌 همیشه مراقب نگاهت بودی و این کاری کرد که در روزهای نبودنت، کسی نگاه به ندوزد❌ حتی زمانی که دیوار خانه ریخته بود!! 🔰و چه است شهری که نگاه مردانش، آرام و سربه زیر باشد. کمی با ما راه بیا، برایمان بگو ؟ چه گفتی؟ چه خواستی⁉️ که اجابتش هم صحبتی با شد؟! 🔰بعید میدانم کسی از داستان راه گشایی مادر بی خبر باشد؟! در آن ظلمت🌚 وهم انگیز، میان تلّ های خاکی، با دلی مضطر سر بر گذاشتی و ندا از آسمان💫 به گوشَت رسید که از این سو بروید. 🔰تو خاصی...! یعنی باید بود که خواهری چون زینب(س)، خود برای بیاید. مگر غیر از این است که فرمود: ما کسانی که برادرمان را می‌کنند تنها نمی‌گذاریم؟ 🔰به گمـانم باید برای پی بردن به رازت، پی به ارتباطت با (ع) برد. تو عجین شده با این خانواده ای. مورد عنایت خواهر. همچو مادر🥀 بی سبب نیست چندین سال هیچ نشانی از تو نداشتیم. رفته رفته شبیه معشوق💖 می‌شود و تو چه خوب شکل شدی. 🔰سال‌ها گمنامی و بی‌نشانی. و در آخر سهم ما از تو، یک ، صفحاتی قرآن📖 و بادگیری که جسمت را به آغوش داشته. 🔰سال‌هاست ، به پاس ۲۵ سال میزبانی از جسمِ نازنینت سرشار از عطر و بوی توست. کمی با ما راه بیا‌‌.دعایمان کن شویم؛ جان برکف برای حسین(ع) و در آخر سر بر دامان حسین چشم از این عالم ببندیم😔 🔰رسم عاشقی را خوب بلدی، گرد قدم‌هایت👣 بر سر و روی ما هم بنشیند. ✍نویسنده: زهرا قائمی 🗺محل دفن: بهشت رضا 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
3⃣2⃣3⃣1⃣🌷 ✍ 🔰پلک شهریور نیمه باز بود که چشم به جهان گشودی. سومِ شهریور ۱۳۲۱📆 در شهری به همسایگی امامِ مهربانی ها، . نامت را گذاشتند و این سرآغازی شد برای درک عشق بازی هایت♥️ 🔰به گمانم تمام احوالاتِ خوبت در سایه سارِ نامِ بلندت، بهتر لمس میشود👌 همیشه مراقب نگاهت بودی و این کاری کرد که در روزهای نبودنت، کسی نگاه به ندوزد❌ حتی زمانی که دیوار خانه ریخته بود!! 🔰و چه است شهری که نگاه مردانش، آرام و سربه زیر باشد. کمی با ما راه بیا، برایمان بگو ؟ چه گفتی؟ چه خواستی⁉️ که اجابتش هم صحبتی با شد؟! 🔰بعید میدانم کسی از داستان راه گشایی مادر بی خبر باشد؟! در آن ظلمت🌚 وهم انگیز، میان تلّ های خاکی، با دلی مضطر سر بر گذاشتی و ندا از آسمان💫 به گوشَت رسید که از این سو بروید. 🔰تو خاصی...! یعنی باید بود که خواهری چون زینب(س)، خود برای کمک بیاید. مگر غیر از این است که فرمود: ما کسانی که برادرمان را می‌کنند تنها نمی‌گذاریم⁉️ 🔰به گمـانم باید برای پی بردن به رازت، پی به ارتباطت با (ع) برد. تو عجین شده با این خانواده ای. مورد عنایت خواهر. همچو مادر🥀 بی سبب نیست چندین سال هیچ نشانی از تو نداشتیم. رفته رفته شبیه معشوق💖 می‌شود و تو چه خوب شکل شدی. 🔰سال‌ها گمنامی و بی‌نشانی. و در آخر سهم ما از تو، یک ، صفحاتی قرآن📖 و بادگیری که جسمت را به آغوش داشته. 🔰سال‌هاست ، به پاس ۲۵ سال میزبانی از جسمِ نازنینت سرشار از عطر و بوی توست. کمی با ما راه بیا‌‌.دعایمان کن شویم؛ جان برکف برای حسین(ع) و در آخر سر بر دامان حسین چشم از این عالم ببندیم😔 🔰رسم عاشقی را خوب بلدی، گرد قدم‌هایت👣 بر سر و روی ما هم بنشیند. 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
:✨ |•°حسیـن‌جانم... دردمندم... ...💔 جزت💓و،و راه‌تــو قلب‌سوزانم‌نیست🙃🖤✨|• ——⃟‌🖤⃟🥀⃟🕌⃟—— {محاسبه‌اعمالِ‌شبانه‌🌙روفراموش‌نکن،بنده‌ی‌مخلصِ‌خدا.} #دعاکن🍂 🤲 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
🌕🍂🌕🍂🌕🍂🌕🍂🌕🍂 ! مهمـــ💥ـات‌ کم‌ داریم‌ کمی‌ لبـ😍ـخنـد‌ بزن‌ برایمان ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌺 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh