🌷شهید نظرزاده 🌷
♻ ۲۴ اسفند سالروز شهادت #سردار_دلیر دفاع مقدس، «شهید عباس کریمی» فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص)
9⃣1⃣0⃣1⃣ #خاطرات_شهدا
💠 معرفی سرداران گمنام
3⃣ #سردارشهید_عباس_کریمی
🔻 قسمت اول
🌷 #شهید_عباس_کریمی در ۱ اردیبهشت ۱۳۳۶ در قهرود کاشان به دنیا آمد
دوران ابتدایی و هنرستان را در این روستا به گذراند بعد از اخذ دیپلم در رشته نساجی، در سال ۱۳۵۵ به سربازی رفت
🌷دوران خدمت وظیفه او با مبارزات مردمی در انقلاب اسلامی ایران همزمان بود، با وجود #خفقان شدید حاکم بر مراکز نظامی، اعلامیههای امام خمینی را مخفیانه به پادگان عباسآباد تهران منتقل و آنها را پخش میکرد
پس از #فرمان امام خمینی، در سال ۱۳۵۷ خدمت سربازی خود را رها کرده و به صف مبارزین انقلاب ایران پیوست و در جریان ورود امام به ایران جزو نیروهای انتظامی #کمیته_استقبال بود.
🌷به هنگام تأسیس سپاه پاسداران کاشان در بهار سال ۱۳۵۸ به عضویت #سپاه درآمد و در قسمت اطلاعات مشغول به خدمت شد
در تابستان سال ۱۳۵۹ #داوطلبانه برای مبارزه عازم کردستان گردید و در سپاه پیرانشهر با واحد اطلاعات عملیات همکاری کرد
پس از مدتی به عنوان #مسئول_اطلاعات_عملیات این سپاه معرفی گردید
🌷عباس کریمی بعدها همراه #احمد_متوسلیان و #رضا_چراغی به جبهههای جنوب عزیمت کرده و به عنوان مسئول اطلاعات عملیات #تیپ_۲۷_محمد_رسولالله به فعالیت خود ادامه داد.
🌷وی در #عملیات_فتح_المبین از ناحیه پا بشدت مجروح شد و حدود ۲ ماه بستری بود و در این ایام به توصیه پدرشان مقدمات #ازدواج خود را فراهم کرد و در ۲۱ مهر سال ۱۳۶۱ با دختری از شهر خودش کاشان ازدواج نمود
در تیرماه ۱۳۶۱ با همان وضعیت مجروح به عملیات #مسلم_بن_عقیل بود پیوست
پسرش داوود در بیمارستان یازهرا شهر دزفول در سال ۶۳ به دنیا آمد❤️
🌷در #عملیات_والفجر_مقدماتی به عنوان مسئول اطلاعات سپاه ۱۱ قدر معرفی گردید و مدتی به مسئولیت فرماندهی تیپ سوم سلمان از لشکر ۲۷ محمد رسول الله منصوب گردید
با شهادت شهید بزرگوار #حاج_محمد_ابراهیم_همت در #عملیات_خیبر از اواخر اسفند۶۲ #فرماندهی لشکر ۲۷ محمد رسولالله را به عهده گرفت.
🌷 #عباس_کریمی در روز پنج شنبه ۲۴ اسفند سال ۱۳۶۳ در حالی که آخرین دستور ابلاغی از جانب قرارگاه را در عملیات بدر (منطقه شرق دجله و شمال القرنه) اجرا میکرد بر اثر اصابت ترکش خمپاره به ناحیه سرش به #شهادت رسید
شهید عباس کریمی طبق وصیت خودش در قطعه ۲۴ بهشت زهرا در جوار مزار دکتر مصطفی چمران دفن شد.
#سردار_شهید
#شهید_عباس_کریمی🌷
#شادی_روحش_صلوات
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
❤️قسمت بیست و هفت❤️
.
دوست هایم وقتی توی خیابان من و ایوب را با هم می دیدند، می گفتند: "تو که می خواستی با جانباز ازدواج کنی پس چی شد؟؟"
هر چه می گفتم ایوب هم #جانباز است، باورشان نمی شد. مثل خودم، روز اول خواستگاری.
بدن ایوب پر از تیر #ترکش بود و هر کدام هم برای یک عملیات.
با ترکش های توی سینه اش مشهور شده بود.
آنها را از #عملیات_فتح_المبین با خودش داشت.
از وقتی ترکش به قلبش خورده بود تا اتاق عمل، چهل و پنج دقیقه گذشته بود و او زنده مانده بود.
روزنامه ها هم خبرش را نوشتند، ولی بدون اسم تا خانواده اش نگران نشوند.
همان عملیات فتح المبین تعدادی از #رزمنده ها زیر آتش خودی و دشمن گیر می افتند،
طوری که اگر به توپخانه یک گرای اشتباه داده می شد، رزمنده های خودمان را می زد.
ایوب طاقت نمی آورد، از فرمانده اجازه می گیرد که با ماشین برود جلو و بچه ها را بیاورد.
چند نفری را می رساند و بر می گردد.
به مجروحی کمک می کند تا از روی زمین بلند شود، #خمپاره کنارشان منفجر می شود.
ترکش ها سرِ آن مجروح را می برد و بازوی ایوب را.
موج انفجار چنان ایوب را روی زمین می کوبد که اشهدش را می گوید.
سرش گیج می رود و نمی تواند بلند شود.
کسی را می بیند که نزدیکش می شود.
می گوید بلند شو.
و دستش را می گیرد و بلندش می کند.
ایوب بازویش را که به یک پوست آویزان شده بود، بین کش شلوار کردیش می گذارد و تا خاکریز می رود
می گفت:
_ من از بازمانده های #هویزه هستم.
این را هر بار می گفت، صدایش می گرفت و اشک در چشمانش حلقه میزد. 😢
#ادامہ_دارد
.
#مذهبی
#زوج_مذهبی
بامــــاهمـــراه باشــید
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh