eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
28.4هزار عکس
6.6هزار ویدیو
205 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @Ma_chem
مشاهده در ایتا
دانلود
1⃣0⃣5⃣ 🌷 🏴محمدامین روزهای قبل از رفتنش به حس و حال عجیبی داشت، بسیار خوشحال بود☺️، انگار می‌دانست قرار است شود🌷 🏴یادم است وقت رفتن از تمام اقوام و فامیل خداحافظی کرد 👋و به رفت و با آن‌ها نیز وداع کرد. این اولین بار نبود🚫 که به سوریه رفت 🏴ماه و زمستان سال قبل و بهار امسال(سال95) به سوریه رفته بود و این بار که می‌خواست به سوریه برود به او گفتم: ؛ ⚡️اما او گفت: حرمین شرفین در خطر⚠️ است 🏴دشمنان حرامی👹 به (س) رحم نمی‌کنند، مامان! عمه سادات در خطر است😭، چگونه از رفتن من ممانعت می‌کنی⁉️ آیا یادت رفت برخی با همین حرف‌ها امام حسین (ع) را تنها گذاشتند😔. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🔺‌آخرین عکس خانوادگی😔 وقتي مي‌رفت مأموريت مي‌گفت از همه بيشتر دلم براي تنگ مي‌شود. آخر همه شما را مي‌شنوم و با شما صحبت مي‌كنم، اما محمد امين كه صحبت كند. دلم برايش مي‌شود. ‌ سفارشش به من هميشه و هميشه اول اول وقت و دوم حفظ به بهترين شكل و سوم تابع محض ماندن بود. ‌ 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
⇜وقتی دلت براش #تنگ میشه و نمی تونی بپری تو بغلش💕 ⇜وقتی دلت میخواد کنارش بخوابی و #نمیتونی... ⇜وقتی یه اسباب بازی🏍 جدید گرفتی و حالا...😔😔 ↵جواب همه ی اینها رو. بجای نشستن در آغوشش💞 باید با نشستن رو #سنگ_مزارش بگیری .... این موقع شب دلــ💔ـش تنگ شده میگه خونه نریم🚷 پیش #بابایی بخوابیم😔 برگرد تنها یک بغل بابای من باش #محمدامین نازدانه ی شهید #شهید_علیرضا_بریری #شبتون_شهدایی🌙 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
♡بسم الله الرحمن الرحیم♡ 🍃 اند که دل به دریا میزنند! چشم هایشان را در امواج آن غرق و میانِ جوش و خروشش، خدا را جستجو میکنند‌. هم از دریا به اعلی رسید و در آبیِ موج های دریا، انعکاس چهره ی ماهِ خدا را دید. شاید هم ورودش به به همین دلیل بود، هر چند او هر کجا قدم میگذاشت عِطر حضور را حس میکرد و کیست که اینگونه را پذیرا نباشد؟!‌ 🍃درخت زندگی اش پر شاخ و برگ است، هر شاخه اش ختم به خدا میشود و هر برگ آن کتابی است برای . برگ های زندگی اش را که زیر رو رو کنی، را نسبت به غیبت تحسین میکنی و بحث عوض کردن های همیشگی اش هنگام ، تورا به فکر فرو میبَرَد. به راستی که این سخن کلید زندگی اش شده بود: "سربازان (عج) از هیچ چیز جز گناهان خویش نمیترسند" 🍃همین هم شد که خدا سربند "کُلُنا عَباسُکَ یا زِینَب" را به پیشانی اش بست و اورا راهی دیار (س) کرد. از سوریه که بازگشت سوغاتی اش بیمار شده‌ی او بود و هایی که نشان از حال خرابش میداد. در بیمارستان بستری بود اما دلِ بیتابش جایی نزدیکی حرم ی ارباب پر میزد و جاماندگی اش نمکی شده بود بر زخم هایِ سر باز کرده اش... 🍃میان آن توسلات و هایش چه گفت را نمیدانم اما هر چه که بود خوب پر کشید. خدا هم تابِ دوریِ اورا نداشت و این چنین شد که محمدامین زارعِ داستانِ ما، شهیدِ مدافع حرم شد و با قبل شهادتش هم مُهر رضایت را از گرفت...💔 ✍نویسنده : 🕊به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱۳۶۴ 📅تاریخ شهادت: ۲ آذر ۱۳۹۵ 📅تاریخ انتشار : ۱ آذر ۱۴۰۰ 🥀مزار شهید : شهرستان فسا 🕊محل شهادت‌ : سوریه 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
♡بسم الله الرحمن الرحیم♡ 🍃 اند که دل به دریا میزنند! چشم هایشان را در امواج آن غرق و میانِ جوش و خروشش، خدا را جستجو میکنند‌. هم از دریا به اعلی رسید و در آبیِ موج های دریا، انعکاس چهره ی ماهِ خدا را دید. شاید هم ورودش به به همین دلیل بود، هر چند او هر کجا قدم میگذاشت عِطر حضور را حس میکرد و کیست که اینگونه را پذیرا نباشد؟!‌ 🍃درخت زندگی اش پر شاخ و برگ است، هر شاخه اش ختم به خدا میشود و هر برگ آن کتابی است برای . برگ های زندگی اش را که زیر رو رو کنی، را نسبت به غیبت تحسین میکنی و بحث عوض کردن های همیشگی اش هنگام ، تورا به فکر فرو میبَرَد. به راستی که این سخن کلید زندگی اش شده بود: "سربازان (عج) از هیچ چیز جز گناهان خویش نمیترسند" 🍃همین هم شد که خدا سربند "کُلُنا عَباسُکَ یا زِینَب" را به پیشانی اش بست و اورا راهی دیار (س) کرد. از سوریه که بازگشت سوغاتی اش بیمار شده‌ی او بود و هایی که نشان از حال خرابش میداد. در بیمارستان بستری بود اما دلِ بیتابش جایی نزدیکی حرم ی ارباب پر میزد و جاماندگی اش نمکی شده بود بر زخم هایِ سر باز کرده اش... 🍃میان آن توسلات و هایش چه گفت را نمیدانم اما هر چه که بود خوب پر کشید. خدا هم تابِ دوریِ اورا نداشت و این چنین شد که محمدامین زارعِ داستانِ ما، شهیدِ مدافع حرم شد و با قبل شهادتش هم مُهر رضایت را از گرفت...💔 ✍نویسنده : 📅تاریخ تولد : ۱۳۶۴ 📅تاریخ شهادت: ۲ آذر ۱۳۹۵ 🥀مزار شهید : شهرستان فسا 🕊محل شهادت‌: سوریه 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh