eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
32هزار عکس
9.9هزار ویدیو
222 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷شهید نظرزاده 🌷
💢تقریبا شب بود که رسید، لباس های نظامی تنش بود همه هم گل و مالی شده بودند 💢برای آماده سازی قبل از
⚜گاهی باید کاری انجام شود تا از آسیبی #مهمتر جلوگیری شود⛔️ که این آسیب می‌تواند ضربه💥 به #اسلام، ✘تجاوز، ✘تحریف، ✘تفرقه، ✘بی‌حرمتی و ✘بدبینی به اسلام باشد و جلوگیری از چنین آسیبی #امربه‌معروف و نهی از منکر است. ⚜عده‌ای کیلومترها آن سوی‌تر🗺 از مرز ایران🇮🇷 می‌جنگند تا آسیب این #دشمنان به کشور ما نرسد، از سوی دیگر کمک به مردم #سوریه واجب است؛ چراکه به فرموده #امام_علی(ع) اگر مردی بشنود خلخال از پای زن مسلمانی بازکرده‌اند، اگر آن شب #بمیرد بی‌دلیل نمرده است❌ ⚜این اعتقاد من و #همسرم است که در این شرایط نباید بی‌تفاوت نشست🚫 📝راوی: همسر شهید #شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#سید_ابراهیم کیست⁉️⁉️ 🌷به "ابراهیم هادی" بسیار علاقه💞 داشت. #خاطراتش را برای دوستان تعریف می‌کرد. ب
🔸آن موقع که ایشان به خواستگاری من آمدند #طلبه بودند و 4 سال بود که در حوزه درس📚 می خواند. ما در اردیبهشت سال 1386📆 ازدواج کردیم. از زمانی که مادر ایشان خواستگاریشان از من را در خانه مان مطرح کردند تا زمانی که عقد شدیم نزدیک به #یک_ماه طول کشید. 14 فروردین تا 13 اردیبهشت. 🔹به نظرم افرادی که در این #حوزه زیاد سخت می گیرند باید بنشینند و به بعد آن توجه👌 کنند. معمولا کسانی که در همان ابتدا به روی #مادیات تاکید می کنند، بعد از ازدواج💍 به زندگی مشترک به نگاه مادی نگاه می کنند. 🔸در حالی که اگر یک زندگی زندگی مشترک💞 باشد #مادیات در کنار آن حل می شود. شاید آقا مصطفی وقتی که برای #خواستگاری آمدند از نظر مادی زیاد قوی نبودند❌ و بعدا به مرور زمان بهتر شدند. اخلاق ایشان از نظر اعتقادی و سطح #توکلشان به خدا بسیار بالا بود. 🔹ایشان چندین سال با برادران من👥 در ارتباط بودند و از این طریق به این #ویژگی‌های ایشان پی بردم. این گونه نبود که یک یا دو ساعت⏰ ایشان را دیده باشم. ایشان با برادران من #اردو می رفتند و کارهای فرهنگی زیادی انجام می دادند. بالاخره افرادی که در یک اردو با هم باشند بهتر همدیگر را می شناسند. ایشان سطح #توکل بسیار بالایی داشت و هم چنین بسیار ولایتی♥️ بودند که این موضوع برای من خیلی #مهمتر بود. #شهید_مصطفی_صدرزاده #شهید_مدافع_حرم 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
📚#رمان_واقعی_مفهومی_بصیرتی ⛅️#افتاب_در_حجاب 6⃣1⃣#قسمت_شانزدهم 🏴#پرتودوم🏴 💢 کافیست تا #تلاقى نگاه ت
📚 ⛅️ 7⃣1⃣ 💢 قصه غریبى است این ....و از آن غریبتر، قصه است که خود بر اوج منبر عطش نشسته باشد و بخواهد دیگران را در تشنگى ، التیام و دلدارى💖 دهد. ، تحمل آن را آسانتر مى کند... اما و ، توان از کف مى رباید... و نهال طاقت را مى سوزاند، 🖤چه رسد به اینکه علاوه بر کردن بار اندوه بر پشت خویش ، بخواهى به تسلاى دیگران بایستى و به تحمل و صبورى کنى.... بارى که بر پشت توست ، ستون فقراتت را خم کرده است،... صداى را در آورده است ، پیشانى ات را چروك انداخته است ، چشمهایت را از حدقه بیرون نشانده است ، 💢 میان ، فاصله انداخته است ، تنت را خیس عرق کرده است و چهره ات را به کبودى کشانده است و... تو در این حال باید بخندى😄 و به و آسایش کنى تا دیگران اولا سنگینى بار تو را در نیابد و ثانیا بار سبکتر خویش را تاب بیاورد. 👈این ، حال و روز در کربلا.🚩 🖤در کربلا، شاید به اندازه تو زهر عطش در جانش رسوخ نکرده باشد. بچه ها که فریاد العطش سر داده اند، همگى در سایه سار خیمه🏕 بوده اند. معجر و و عبا و دشداشه و لباس👕 کامل ، در زیر آفتاب ☀️سوزنده نینوا، حتى خون رگهاى تو را تبخیر کرده است.... 🖤 تو اگر با همین ، در عرصه نینوا مى نشستى ، عطش تمام وجودت را به آتش 🔥مى کشید، چه رسد به اینکه هیچکس در کربلا به اندازه تو راه نرفته است ، است ، هروله نکرده است مگر البته خود و تو اکنون با این حال و روز فریاد بچه ها را بشنوى و تاب بیاورى . باید را در تار و پود جوانان بنى 💢 هاشم ببینى... و به برخیزى . باید زبانه هاى عطش را در چشمهاکودکان نظاره کنى و زبان به کام بگیرى و دم برنیاورى.باید تصویر کوثر را در آینه بخشکانى... تا بچه ها با دیدن چشمهاى تو به یاد آب نیفتند.باید آوندهاى خشکیده اینهمه نهال را به اشک چشم آبیارى کنى تا تصویر پژمردگى در خیال دشمن بخشکد و گلهاى باغ رسول االله را شاداب تر از همیشه ببیند. 🖤اما از همه اینها و در عین حال سختر و شکننده💔 تر، کار دیگرى است و آن این که نگذارى آتش ها از در و دیوار خیمه 🏕ها سرایت کند و توجه ابوالفضل را برانگیزد،... نگذارى طنین تشنگى بچه ها به گوش برسد. چرا که تو عباس را مى شناسى و از تردی و باخبرى... مى دانى که تمام و استوارى و او، در مقابل است. 💢 و مى دانى که دلش 💞در پیش ، تاب لرزش را ندارد پس او نباید از تشنگى بچه ها باخبر شود...، او لشکر است و برادر، او اگر دلش بلرزد، طنین زلزله در مى پیچد. او اگر از تشنگى بچه هاى حسین باخبر شود، آنى نمى آورد، خود را به آب و آتش مى زند تا عطش را در جهان بخشکاند. 🖤او تاب دیدن اشک😢 بچه ها را ندارد.... او در مقابل گریه هاى دوام نمى آورد. لزومى ندارد که از او چیزى بخواهد. او خواستنش را از سکینه در مى یابد. او کسى نیست که بتواند در مقابل نگاه سکینه بماند. سکینه فقط کافى است که لب به خواستن آب ، تر کند؛ او تمام دریاهاى عالم را به پایش مى ریزد. اما خدا چه صبر و طاقتى به این سکینه داده است . 💢 دلش💗 را دوپاره کرده است . نیمش را با پدر به میدان فرستاده است و نیم دیگر را در زیر پاى ، پهن کرده است.ولى مگر چقدر مى شود به تسلاى کودك نشست . سخن هر چقدر هم شیرین ، براى کودك تشنه ، آب نمى شود. این دل است که در سخن گفتن با کودکان ، آب مى شود. نه ، نه ، نه ، عباس نباید لبهاى به خشکى نشسته سکینه را ببیند. نگاه عباس نباید با نگاه سکینه تلاقى کند. عباس جانش را بر سر این نگاه مى گذارد و روحش را به پاى این نگاه مى ریزد.... 🖤و بى عباس ... نه ... نه ...، 💧 تر است تا بدون .عباس ، عرصه زندگى است ، آرام جان برادر است. ، بدون عباس بى معناست و زندگى بدون ابوالفضل ، میان است...😔 ..... 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh