eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
28.5هزار عکس
6.7هزار ویدیو
205 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @Ma_chem
مشاهده در ایتا
دانلود
محبت درمانی_۱۰.mp3
9.29M
10 ❌ شیطان از محبت میان شما، می ترسه! و برای حذفش، نقشه ها کشیده... از محبتــ♥️ــی که در قلب تون هست؛ کنید. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔸خانه مان #روضه امام حسین (ع) بود. مصطفی آن زمان 4 سال داشت. اواخر روضه نزدیک اذان🔊 ظهر بود که صدای
📜 ♦️خدایا از تو ممنونم بی‌اندازه که دردل مامحبتـ💖 را انداختی. 👈تا بیاموزیم درس را درس اینکه یزید‌های دوران😈 را و جلوی آنها سرخم نکنیم❌ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ 📚 #رمــان •← #من_با_تو ... 6⃣ #قسمت_ششم ♦️امتحان هاے 📝 دے نزدیڪ بود. شالم رو سر ڪردم تا برم
❣﷽❣ 📚 •← ... 7⃣ با خستگے نگاهم رو از ڪتاب گرفتم. _عاطے جمع ڪن بریم دیگہ مخم نمیڪشہ😕 سرش رو تڪون داد،از ڪتابخونہ اومدیم بیرون و راهے خونہ شدیم. رسیدیم جلوے درشون، مادرم و خالہ فاطمہ رفتہ بودن ختم، قرار شد برم خونہ عاطفہ اینا، 😊 عاطفہ در رو باز ڪرد، وارد خونہ شدیم خواستم چادرم رو دربیارم ڪہ دیدم امین تو آشپزخونہ س، حواسش بہ ما نبود،سر گاز ایستادہ بود و آروم نوحہ میخوند! _ارباب خوبم ماہ عزاتو عشقہ،ارباب خوبم پرچم سیاتو عشقہ...😌✋ چرا با این لحن و صدا مداح نمیشه!؟ 😊🙈 خودآگاہ با فڪر یہ روضہ دونفرہ با چاے و صداے امین لخند نشست روے لبم!☺️ عاطفہ رفت سمتش. _قبول باشہ برادر!😄 امین برگشت سمت عاطفہ خواست چیزے بگہ ڪہ با دیدن من خشڪ شد سریع بہ خودش اومد از آشپزخونہ بیرون رفت! سرم رو انداختم پایین،بہ بازوهاش نگاہ نڪردم! عاطفہ بلند گفت: _خب حالا دختر چهاردہ سالہ!نخوردیمت ڪہ یہ تے شرت تنتہ! 😆 روے گاز رو نگاہ ڪردم،املت میپخت،گاز رو خاموش ڪردم عاطفہ نگاهے بہ گاز انداخت و گفت: _حواسم نبود روزہ س! 😐 +چیز دیگہ اے نیست بخورہ؟😟 _چہ نگران داداش منے! 😄 با حرص ڪوبیدم تو بازوش،از تو یخچال یہ قابلمہ آورد،گذاشت رو گاز. _اینم آش رشتہ،نگرانیت برطرف شد هین هین؟🍲 _بے مزہ! 😄 امین سر بہ زیر از اتاق بیرون اومد پیرهن آستین بلندے پوشیدہ بود،زیر لب سلام ڪرد و سریع رفت تو حیاط! عاطفہ مشغول چیدن سینے افطارش شد،چند دقیقہ بعد گفت: _بیین عاطے جونت چہ ڪردہ!😍 نگاهے👀 بہ سینے انداختم با تعجب😳🍲 بہ آش رشتہ اے ڪہ روش با ڪشڪ نوشتہ بود یا محمد امین نگاہ ڪردم! _این چیہ؟! 😳 _از تو ڪہ آب گرمے نمیشہ خودم دست بہ ڪار شدم! 😉 سینے رو برداشت و رفت حیاط امین روے تخت نشستہ بود و قرآن میخوند، سینے رو گذاشت جلوش. _امین ببین هانیہ چقدر زحمت ڪشیدہ! 😍 با تعجب نگاهش ڪردم بے توجہ بہ حالت صورتم بهم زبون درازے 👅 ڪرد دوبارہ گفت: _هانے باید یادم بدے چطور با ڪشڪ رو آش بنویسم! 😉😄 انگشت اشارہ م رو بہ نشونہ تهدید ڪشیدم زیر گلوم یعنے میڪشمت! 😬 با شیطنت نگاهم ڪرد و رفت داخل،خواستم دنبالش برم ڪہ امین صدام ڪرد: _هانیہ خانم! لبم رو بہ دندون گرفتم،برگشتم سمتش،سرش سمت من بود اما نگاهش بہ زمین،حتما با خودش میگفت چراغ سبز نشون میدہ!بمیرے عاطفہ!😬😬 _ممنون لطف ڪردید! مِن مِن كنان گفتم: +ڪارے نڪردم،قبول باشہ! دیگہ نایستادم و وارد خونہ شدم،از پشت پنجرہ نگاهش ڪردم،زل زدہ بود بہ ڪاسہ آش و لبخند عمیقے روے لبش بود!😊 لبخندے ڪہ براے اولین بار ازش میدیدم و دیدم همراہ لبخندش لب هاش حرڪت ڪرد به:یا محمد امین! .... ✍نویسنده: Instagram:leilysoltaniii 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
✮روزگارے را بہ خاطـر دارم کہ این ستارگان⭐️ راهنماے بودند و دیدن ِچهره هایشان دلهـاے ناآرام مان💓 را میداد.. دلهـایے♥️ کہ در سخت تنگ است . 🌷 🌙 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ سَرشد به شوق وصل فصل جوانیَم هرگز نمی شود❌ که از این در برانیَم برای تو بیدار می شوم ای همه ی زندگانیم😍 🌸🍃 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
آغاز ماجرای جديدی ست از داشتنمان♥️ وقتی، طلوع چشم های تو😍 را گرم می کند ... 🌺 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
مداحی آنلاین - دو شرط لازم برای ظهور - حجت الاسلام انصاریان.mp3
1.64M
♨️دو شرط لازم برای ظهور حضرت ولی عصر ارواحنا فداه 👌 بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
السلام علیک #یا_عطشان ⚜دریکی از ماموریت ها مسلحین را در #محاصره قرارداده بودیم تا جایی که داشتند ا
📎 کلام شهید به همرزمش اگر شدی خوشبحالت 💥ولی اگر نشدی تمام سعیت رو بکن که زندگی کنی👌 اون وقته که میخرنت و شهید میشی🌷 باید شهید بود تا . 🌷 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔸می خواستم شبیه تو بمیرم..... خیلی قشنگ و #عالی 👌👌 🎤سیدرضا #نریمانی ♥️تقدیم به #شهید_محسن_حججی
⁉️ 💠دراز کشیده بودیم. با کلی ذوق و شوق بهش گفتم: اوج آرزوم اینه که پولدار بشیم، یه خونه🏘 تو بهترین نقطه ، سفر های خارج، گشت و گذار و... 💠ازش پرسیدم خب تو آرزوت چیه؟! نه گذاشت نه برداشت گفت: 🕊🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔰اشک با طعم شیرکاکائو 🔸یک سال فقط یک کارت برای ورود به #بیت_رهبری دادند. من اصرار داشتم که محمدرضا
💢چشم دلگرم به لبخند و چشم مادر خیره به شوق پدر شد و بار دیگر جوانمردی پا به عرصه هستی گذاشت. ⚜پسرشاگرد خوبی بود وپدرهم معلم خوبی👌 که راه ورسم رابه اوآموخت. شیفته ی مردانگی سیدالشهدا و غیرت شد. رد پای آموخته هایش، سبب شد تا سِیلی از جوانان را شیفته مرام و خوشرویی خود کند، ردپایی که عطر در جای جای خاکش به مشام میرسد و مشام هارا نوازش می کند. 💢در گفت و گوهایش با مادر گفته بود. «قول میدهم مادر که شوم آخر» سر را فدای عمه سادات کرد و قول او برای همیشه ماندگار و یادگار شد. غیرتش باعث شد جانش♥️ را کند تا مبادا نگاه چپ حرامی ها سوی حرم عقیله بنی هاشم باشد❌ ⚜چه عاشقانه پر کشید🕊 و جام را سر کشید. رفت اما تجربه و مردانگی خود را به یادگار گذاشت تا سرمشق شیر مردانی باشد که به وصال‌ِ معشوق دارند💞 و آرزوی نوشیدن جام در دل.... ✍️نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز شهادت 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥کلیپ دیده نشده از شهید طهرانی مقدم اگر مسیری که دعای ولی پشتش باشه انتهای آن فتح و نصرت الهی را خواهیم دید... انتشار به مناسبت شهادت پدر موشکی ایران 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Page385.mp3
705.8K
🔻طرح تلاوت روزانه قرآن کریم ✨سوره مبارکه نمل_قصص✨ 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
ایستادن پای امام زمان خویش 💐۲۱ آبان ماه سالروز شهادت شهیدان مدافع حرم👇 💐شادی ارواح طیبه شهدا صلوات 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
ایستادن پای امام زمان خویش 💐۲۱ آبان ماه سالروز شهادت شهیدان مدافع حرم👇 #شهید_احمد_اعطایی #شهید_مسع
🍃حلب، کافیست نامش از زبان جاری شود و به‌ گوش اهل دلش برسد. کهکشان خاطرش ققنوس وار به سوی چهارستاره ای🌟می رود که صورت فلکی زیبایی را در جبهه ترسیم کردند و در آسمان آبی خاطره ها ماندگار شدند 🍃 این روزها ستاره های قصه ما به شهدای شهرت یافته اند. که در اوج طراوت و ، بند بند وجودشان را از و مافیها، شستشو دادند و راهی دفاع از شدند. جوانهایی که هر کدام ستاره ای بخش در میان اهل بیتشان بودند🌟 🍃گاهی که غرق خاطرشان میشوم، در گوشه ای از ذهن خویش صندوقچه ی حیاتشان را باز میکنم، به دفتر هر کدامشان که میرسم، ورق میزنم و آنگاه که با چشم روح هایشان میخوانم، به سر منزلگاهی میرسم که در آنجا خوب میفهمم، آری، این من هستم قافیه را باخته ام، این جوانها چه زیرکانه و هوشیارانه سنگر نفس و را هدف قرار دادند و چه زیبا در خویش غلطیدند😔 🍃اما اکنون، من، با شما هستم، ای ستاره های شب های آفتابی ، چگونه‌ هایتان را در وصف جانانتان فریاد کردید که موج صدایش بیدار کرد حتی آن خواب برده از فرط را 🍃اصلا بگویید چگونه شد که با وجود کم سن و سالیتان راه پیران را در کوتاه ترین‌ مسیر ممکن از آن خود ساختید؟! 🍃ای شهدا، مرا دریابید، شما را به تمام رمز هایتان، میدهم، این راز سر به مهر بسته را برایم بگشایید😔 🍃و حال، در این ثانیه های طاقت فرسای زندگی چه دارم که بگویم، جز اینکه خود را به زنجیر بکشانم، که آری، این واژه های سیاه و سفید من فقط بلدند رو به روی شما ناله سر دهند و زار زار اشک بریزند، کاش میدانستند، خاطر‌ و زنگ هجرت است به سوی . ✍نویسنده: 🕊به مناسبت سالروز شهادت شهیدان 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
بی سیم‌چی📞 حاج حسین بودم یک وقتایی #خبرای_خوب از خط می رسید و به حاجی می گفتم بر‌می گشتم می دیدم تو
🔸رفتم بیرون، برگشتم. هنوز حرف می‌زدن. پیرمرد می‌گفت: "جوون دستت چی شده⁉️ تو این طوری شدی یا مادر زادیه؟" 🔹حاج حسین خندید😅 اون یکی دستش رو آورد بالا✋گفت: "این جای اون یکی رو هم پر می‌کنه! یه بار تو با همین یه دست ده دوازده کیلو میوه🍒 خریدم برای مادرم. 🔸پیرمرد ساکت بود. پرسیدم: "پدر جان! تازه اومدی ؟" حواسش نبود! گفت: "این چه جوون بود. ازش خوشم اومد. دیدی چه طور حرفو عوض کرد؟! اسمش چیه این؟" گفتم: ! راست نشست. گفت: حسین خرازی؟ فرمانده لشکر😳 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🔸۳۸ سال پیش در 11-11-1982 احمد قصیر با خودرویی مملو از اراده‌ی مقاومت✊ به سوی مقر حاکم نظامی اسراییلی در شهر صور در جنوب لبنان حرکت کرد و آن را منفجر💥 نمود. رژیم دشمن آن هنگام به کشته شدن ۷۶ نفر از افراد ارتش و شاباک نمود. به این مناسبت در لبنان با هشتگ (زندگی بخشان) به استقبال "روز شهید🌷" می‌روند. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh