eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.2هزار دنبال‌کننده
27.7هزار عکس
6.1هزار ویدیو
204 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @Ma_chem زیارت نیابتی @Shahid_nazarzade
مشاهده در ایتا
دانلود
7⃣2⃣4⃣ 🌷 🔹همسرم مهربان و رئوف بود☺️. قلبش به بزرگی دریا بود. در این پنج سال زندگی مشترک، من به ندرت عصبانیت ایشان را دیدم. 🔸بسیار بزرگ‌ترها به ویژه پدر و مادر و حتی مادربزرگ و پدربزرگش را داشت👌، طوری که من می‌خوردم. 🔹به امور دینی مثل و. .. اهمیت می‌داد و بیشتر تأکیدش بر رزق حلال✨ بود. اجازه نمی‌داد مال شبهه‌دار وارد زندگی‌مان بشود. بسیار مهربان بود. 🔸هر زمانی که از سرکار بر‌می‌گشت، با وجود تمام خستگی با دخترمان بازی می‌کرد. گاهی من می‌ماندم که این همه انرژی♨️ را از کجا می‌آورد. 🔹به جرئت می‌توانم بگویم، به اهل بیت و ارادت آقا محمد به آنها عاقبتی چون شدن را برای ایشان رقم زد✔️. 🔸محمد داشت. باتوجه به شناختی که من از ایشان داشتم می‌دانستم که یک روزی به آرزویش می‌رسد🕊، اما تصور نمی‌کردم ♨️به این زودی این اتفاق بیفتد😔. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
👇 ⚜قطعا شهادت گل رز🌹🍃زیبایی است که هنگامی که فکرمان به آن نزدیک می شود، را مشاهده می کنیم. ⚜ آرزو داریم را استنشاق کنیم😌. وهنگامی که رایحه الهی را استنشاق کردیم،صفات روحمان به جهان تراشیده می شود و این می تواند یک آغاز☑️ باشد. ⚜ بسیاری از ما ها از آنها درس را فراگرفته ایم،سعی کردند شهادت🌷 را برای ما تجسم کنند و بسیاری آرزوی شهادت می کنند و آن هستند. ⚜ ای ای مجاهدان در راه خدا باید هرکدام از شماعنصر فعالی باشید✔️ تا ♨️پایان زندگی اش باشد. ⚜ وبخدا نمی شود🚫 پایان زندگی جز شهادت باشد . دنیا را همه می توانند تصاحب کنند ولی را فقط با👈 اعمال نیک میتوان تصاحب کرد. 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
وقتی می دیدم اینقدر مودبانه حرف می‌زند و افتاده حال است به شوخی می‌گفتم: چقدر مودب هستی آقا جون #شهید_بازی در نیار. او جواب می داد: ما هنر شهادت🌷 نداریم.😔 «من #آرزوی_شهادت دارم اما خداوند صلاح ما را بهتر می‌داند.» #شهید_محمدرضا_دهقان_امیری 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
7⃣4⃣5⃣ 🌷 💍خاطره ای از عقد شهید💍 🔰در اولین روز عقد کردیم💍 و صادق که هم بود، در هنگام خواندن خبطه عقد چندین بار در گوش من زمزمه کرد که « من را فراموش نکنید و دعا کنید☺️» 🔰خاطره را یاد آور می شدند که همسرشان برایش 🌷 کرده بود .اولین مکانی که بعد از عقد رفتیم، بود . 🔰وقتی که در گلزار شهدا🌷 با هم قدم می زدیم، فقط در ذهنم با خود کلنجار می رفتم که میشود انسان کسی را که برایش یک چنین دعایی بکند که با شهادت🕊 از کنارش برود⁉️ 🔰با خود گفتم اگر در بین این ، شهیدی را هم نام ببینم این دعا را خواهم کرد .دقیقا همان لحظه ای که به این مسئله فکر می کردم مزار شهید را دیدم . 🔰در آن لحظه حال عجیبی پیدا کردم اما بعداز آن به این مصمم شدم👌. راوی:همسر شهید 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
♥➣ 🌹شهید امــیر حاج‌ امـینۍ به این اصل خیلی اعتــقاد داشت که اگه واقعا رو برای‌ خود خـدا بکنی ‌خودش ‌عزیزت ‌میکنه! آخـرش هم همین خصـلتش باعث شد تا شـهــادتـــش اینطـــور معـــروف بشـــه. 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
3⃣7⃣7⃣ 🌷 📚برشی از کتاب 📝تا نشستم توی ماشین🚙 دیدم یک عالمه ماشین آمده برای . بااینکه ماشین را گل نزده بودیم🚫. شب از خانه پدرم🏡 تا خانه خودمان پیاده می‌رفتیم. آمده بودند برای مافات. 📝دل محسن به این کار . وقتی دید خیلی جیغ جیغ می‌کنند و بوق می‌زنند گفت:پایه‌ای همشون رو بپیچونیم⁉️ گفتم:گناه دارن! گفت:نه .😁 📝لای ماشین‌ها پیچید توی یک . دوتا از ماشین‌ها خیلی سیریش بودند. کم نیاورد. پا‌را گذاشت روی . با سرعت وسط شلوغی‌ها قالشان گذاشت😄. تا مغرب پخش شد کنار خیابان ایستاد که بیا برای هم ! 📝زرنگی کرد. گفت من دعا می‌کنم تو بگو. همان اول و روسفیدشدن کرد. توی"اشهد ان علیا ولی الله" طلب شهادت🌷 کرد. اشکم جاری شد😢. دستمال از جیبش بیرون آورد و با شوخی گفت:این همه پول💰 دادم تو داری همه رو خراب می‌کنی! گفتم:ان‌شاءالله چیزی که میخوای برات رقم بخوره ولی . 📝گفت:یعنی چی⁉️ردیف کردم:اگه دعاکردم ✓باید بیای ببینمت... ✓باید بتونم حست کنم... ✓باید دستام رو بگیری...سرش را خاراند و کمی فکرکرد:اگه شد ... گفتم: یعنی چی اگه شد☹️؟! 📝گفت:خب من که از خبر ندارم.گفتم: تازه هنوزم هست. باید سالم برگردی باید رو ببینم.بعد خیلی جدی نشستم و چشم انداختم توی چشمش😍: حوری موری هم ممنوع📛! نیام ببینم دور هم گرم گرفتین و بگوبخند راه انداختین! نیای تو خوابم ببینم با دست تو دست قدم می‌زنی! 📝غش غش می‌خندید😂. گفتم:می‌خندی؟ دارم جدی می‌گم!صدایش را نازک کرد: دلم می‌خواد تو بهشت هم باشی. اونجام مال من باشی😍.دعاکردیم خدا بهمان یک بدهد👶. نهیب زدم بر سرش: ببین اگه بچه‌مون بشه نمی‌ذارم بری شهید بشی ها! باید برام یه مرد بذاری و بری. 📝دعاکرد پسرمان و سالم باشد که آخر و عاقبت با یاری (عج) شهید شود🕊. سرِ اینکه قیافه و رنگ و رخسارش به کداممان برود کلی مسخره بازی درآوردیم☺️. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
0⃣1⃣8⃣ 🌷 💟حرف اول و آخر من و این بود که به نحوی برای زندگی قدم برداریم که مسیر رسیدن به را برای طرف مقابل هموار کنیم😊 و در این خصوص شرط ازدواجم💍 طرف مقابلم بود و آن را در جواد به وضوح مشاهده کردم☺️ و با گذشت ۱۰ سال از زندگی مشترکمان💞 هر روز اخلاق پسندیده ای را در وجود او می دیدم به گونه ای که نمی توانستم سرنوشتی جز را برای جواد در نظر بگیرم 💟جواد همیشه پنهانی به اهل بیت(ع) داشت و به این دلیل دوست داشتم دعا را و من پشت سرش👥 تکرار کنم زیرا دعا را می خواند و حین خواندن دعا اشک از چشمانش جاری بود😢 💟حتی در سفر زیارتی که با جواد بودم به من گفت که برای خواندن دعای (س) ابتدا ترجمه دعا📖 را بخوان زیرا حضرت زینب را می توانی به وضوح در ترجمه دعا متوجه شوی😔 💟جواد هر سال قبل از ایام به راهیان نور💫 می رفت و بود گاهی ۲۴ ساعت⏰ در راهیان نور نمی خوابید و می گفت باید برای سنگ تمام گذاشت تا با خاطره ای خوش از این سفر بروند پیام ارسالی📲 تبریک آخرین عید زندگی زمینی اش با همیشه خیلی فرق داشت و برای دوستانش نوشته بود دعا کنید که 💟یکی از دوستانش در جواب پیامکش گفته بود که فکر را نکن❌ و در خاطرم هست که جواد به سرعت در پاسخ به دوستش گفت:فکرش را نمی کنم، را دارم. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
9⃣9⃣9⃣ 🌷 💠اولین شهید عملیات چه کسی بود⁉️ 🔰آزادی یک کانال، پیش از آغاز عملیات نبل و الزهرا لازم بود. علیزاده نخستین شهید🌷 این عملیات بود که حین آزادی کانال به شهادت رسید🕊 آشنایی من و سعید👥 به حدود ۴۰ روز پیش از آغاز عملیات بازمی‌گشت. 🔰وی اهل بود و در این عملیات مسئولیت اطلاعات و عملیات را بر عهده داشت👌 به خاطر دارم که در جلسه که حدود ۱۲ نفر حضور داشتند، یک فرمانده لبنانی👤 با نام جهادی خطاب به سعید گفت: که تو عملیات خواهی بود. 🔰سعید که شخصیت شوخی داشت، پاسخ داد: اگر نشوم، پس از عملیات به سراغ شما می‌آیم. آن وقت من می‌دانم و شما😄 ذوالفقار چندین مرتبه این موضوع را مطرح کرد و گفت: که سعید علیزاده (کمیل) به شهادت🌷 خواهی رسید. از ۱۲ فرد حاضر در آن جلسه، به شهادت رسید. 🔰یکی از فرماندهان با لهجه شیرین خطاب به ذوالفقار گفت: شاید سعید دوست نداشته باشد⭕️ شهید شود شما چرا اصرار می‌کنید. سعید پاسخ داد: «من دارم.» 🔰پیش از آغاز عملیات که از و ذوالفقار جدا می‌شدم، بار دیگر سر این موضوع شوخی کردند و خندیدند😅 گروه‌ها نیمه شب🌒 وارد شدند. سعید که به منطقه آشنایی داشت پیش از همه نیرو‌ها می‌رفت که مجروح💔 شد. 🔰من و فرمانده با تاخیر وارد شدیم. پس از نماز صبح📿 به دستور فرمانده حدود دو کیلومتر را زیر آتش دشمن🔥 دویدیم تا به کانال رسیدیم. در این حین شهید را دیدم که در حال برنامه ریزی بود تا پیکر مجروح سعید را به عقب بیاورد. 🔰زمانی که به سمت سعید رفتند، دشمن سعید و اطرافش را به رگبار بست💥 زمانی که پیکر سعید را به عقب کشیدند، به رسیده بود. نیرو‌ها دور سعید جمع شدند و پیشانی‌اش را . نیرو‌ها با شهادت سعید روحیه‌شان را از دست دادند😞 🔰من و نوید👥 که تا به آن لحظه هیچ آشنایی با هم نداشتیم🚫 شروع به شوخی کردیم تا تضعیف شده بچه‌ها بازگردد. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
📜قسمتی از وصیتنامه شهید: 🔰قطعا #شهادت گل رز🌹 زیبایی است که هنگامیکه فکرمان💭 به آن نزدیک میشود آرزوی مشاهده ی آن را داریم و زمانیکه #شهادت را مشاهده میکنیم آرزو داریم رایحه ی خداوند را استنشاق کنیم 🔰و هنگامیکه آن رایحه ی الهی را استنشاق کردیم صفحات روحمان😇 به جهان #جاودانگی تراشیده میشود و این میتواند یک #آغاز باشد. 🔰بسیاری از ما از آنها درس شهادت🌷 را فراگرفته ایم و سعی کردند شهادت را برای ما مجسم کنند و بسیاری #آرزوی_شهادت را دارند و منتظر آن هستند👌 خواهر شهید🌷 #شهید_احمد_مشلب #سومین_سالگرد_شهادت 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
4⃣1⃣0⃣1⃣ 🌷 🔰شهید حجت الله رحیمی در حالیکه تنها 7 روز تا 22 سالگی اش🎊 باقی مانده بود درساعت 7:45⏰صبح مورخه 390/12/18🗓 درشهرستان منطقه دژ زمانیکه مشغول هدایت اتوبوس🚌 کاروان راهیان نور دانشجوئی استان لرستان به سمت یادمان عملیات والفجر 8 در منطقه کنار آبادان بود در مقابل پادگان دژ بدلیل برخورد💥 اتوبوس راهیان نور با وی دعوت حق را لبیک گفت وبه فوز عظیم نائل آمد🕊 🔰او درطول مدت زندگی از همان عاشقـ❤️ اسلام، اهل بیت، و دفاع مقدس بود شهید حجت الله رحیمی را می توان به حق از جوانان انقلاب که شیفته 🔅امام و 🔅مقام معظم رهبری بوده اند نامید. 🔰عاشقـ💖 مقام معظم بود ودر عمل این را به اثبات رساند👌 وی در کلیه مداحی های🎤 خود از شهدای انقلاب و جنگ تحمیلی یاد کرده و بارها در مدح مقام معظم رهبری- و امام شهیدان  مدیحه سرایی نمود . 🔰حجت الله بارها را طلب می نمود و بر این اساس در سال 1387📆 اتاق خود را تبدیل به حجت رحیمی  نمود واتاق خود را با دهها عکس📸 از شهدای جنگ تحمیلی تزئین نمود، دست نوشته ها✍ و مطالب نوشتاری وی حاکی از آن است که وی بارها آرزوی شهادت🌷 را طلب نموده بود. 🔰 در سال 1388  📜 عاشقانه و سراسر معنوی خود که حاکی از روح بلند و اش بود را به رشته تحریر در آورد. در خرداد ماه ۱۳۹۰ به زیارت اربابش (ع) و عتبات عالیات🕌 مشرف شد. 🔰در بین دوستان و نزدیکانش به ، نسل جدید معروف بودند وجالب اینکه در   شهید همت در 19 اسفند تشیع وتدفین⚰ گردید 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
#خواب_شهید_عباس_کردانی_برای_شهادت 🌷بعد از شهادت سردار حاج احمد مجدی یه شب عباس کردانی تو منطقه عملیاتی #خوابشو دید 🌷بعد از بیداری اومد و به یکی از رفقای صمیمیش خوابشو گفت دوستش گفت عباس تو که گفتی #آرزوی_شهادت نکن حالا خودت میخوای بری؟ 🌷گفت سه بار اومدم دیگه نمیتونم بمونم. حاج احمدمجدی بهش گفت کاروان #شهدامون چهار نفر کم داره بعد بچه هایی که شهید میشن رو معرفی کرد به عباس 🌷از جمله این شهدا #صالح_صالحی بود از بچه های رامشیر که بعدا #شهید شد. #شهید_عباس_کردانی 🌷 #شهید_مدافع_حرم 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
مقصر #خودمانیم👉 که آدم شدن را #وعده داده ایم... ↵از #رجب به↫ شعبان ↵از شعبان به↫ #رمضان ↵از رمضان به↫ محرم ↵از محرم به↫ فاطمیه🏴 و... کسی از لحظه ی دیگر خبر دارد⁉️ در خانه🏡 اگر کس است، #یک_حرف بس است📛 ✔️ #خوب_شدن ✔️و #خوب_ماندن را ♨️وعده به فردا ندهیم♨️ #امروز را دریابیم...! #زندگیتون_شهدایی #قدم_در_راه_شهدا_بگذاریم #آرزوی_شهادت🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
احمدرضا بیضایی برادر : یکی از چیزهایی که به من فهماند این بود که؛ " آماده شهادت بودن با آرزوی شهادت داشتن فرق دارد." 🤔 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
شهید به قلبت❤️ نگاه می کند... اگر جايی برايش گذاشته باشی می آيد، #می ماند، لانه می کند😍 تا #شهیدت_کند...🕊 🔸یار را #عاشق شوی 🔹آخر شهیدت می کند🌷 ‌ ‌ #آرزوی_شهادت #شهید_جهاد_مغنیه 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
#یاد_یاران ✮روزگارے را بہ خاطـر دارم کہ این ستارگان⭐️ راهنماے #مسیرمان بودند و دیدن ِچهره هایشان دلهـاے ناآرام مان💓 را #تسکیــن میداد.. دلهـایے♥️ کہ در #هوایشان سخت تنگ است . #آرزوی_شهادت🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
8⃣3⃣2⃣1⃣ 🌷 🔰شهید حجت الله رحیمی در حالیکه تنها 7 روز تا 22 سالگی اش🎊 باقی مانده بود درساعت 7:45⏰صبح مورخه 390/12/18🗓 درشهرستان منطقه دژ زمانیکه مشغول هدایت اتوبوس🚌 کاروان راهیان نور دانشجوئی استان لرستان به سمت یادمان عملیات والفجر 8 در منطقه کنار آبادان بود در مقابل پادگان دژ بدلیل برخورد💥 اتوبوس راهیان نور با وی دعوت حق را لبیک گفت وبه فوز عظیم نائل آمد🕊 🔰او درطول مدت زندگی از همان عاشقـ❤️ اسلام، اهل بیت، و دفاع مقدس بود شهید حجت الله رحیمی را می توان به حق از جوانان انقلاب که شیفته 🔅امام و 🔅مقام معظم رهبری بوده اند نامید. 🔰عاشقـ💖 مقام معظم بود ودر عمل این را به اثبات رساند👌 وی در کلیه مداحی های🎤 خود از شهدای انقلاب و جنگ تحمیلی یاد کرده و بارها در مدح مقام معظم رهبری- و امام شهیدان  مدیحه سرایی نمود . 🔰حجت الله بارها را طلب می نمود و بر این اساس در سال 1387📆 اتاق خود را تبدیل به حجت رحیمی  نمود واتاق خود را با دهها عکس📸 از شهدای جنگ تحمیلی تزئین نمود، دست نوشته ها✍ و مطالب نوشتاری وی حاکی از آن است که وی بارها آرزوی شهادت🌷 را طلب نموده بود. 🔰 در سال 1388  📜 عاشقانه و سراسر معنوی خود که حاکی از روح بلند و اش بود را به رشته تحریر در آورد. در خرداد ماه ۱۳۹۰ به زیارت اربابش (ع) و عتبات عالیات🕌 مشرف شد. 🔰در بین دوستان و نزدیکانش به ، نسل جدید معروف بودند وجالب اینکه در   شهید همت در 19 اسفند تشییع وتدفین⚰ گردید 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
•♥️•✾•♥️• 🌱 یه رفیق مشتے داشتیم که میگفت: نکنید ❌❌ شهادت هیچوقت کار نیست ... بلکه 🌷 هم جزو مسیره 👌 آرزوی اینو داشته باشید که باشید...✨☺️ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
✮روزگارے را بہ خاطـر دارم کہ این ستارگان⭐️ راهنماے بودند و دیدن ِچهره هایشان دلهـاے ناآرام مان💓 را میداد.. دلهـایے♥️ کہ در سخت تنگ است . 🌷 🌙 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🔰 | 🌟شهید نور الله اختری : گفتم:« ببینم توی دنیا چه آرزویی داری؟» قدری فکر کرد و گفت:« هیچی» گفتم:« یعنی چی؟ مثلاً دلت نمی‌خواد یک کاره‌ای بشی، ادامه تحصیل بدی یا از این حرفها دیگه» گفت:« یک آرزو دارم. از خدا خواستم تا سنم کمه و گناهم از این بیشتر نشده، شهید بشم. اللهم الرزقنا توفیق الشهادة فی سبیلكــــ.... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh