eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.2هزار دنبال‌کننده
27.7هزار عکس
6.1هزار ویدیو
204 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @Ma_chem زیارت نیابتی @Shahid_nazarzade
مشاهده در ایتا
دانلود
9⃣0⃣2⃣ 🌷 🕊❤️ 🔹گاهی می‌توانند از دو دوست به همدیگر نزدیک‌تر باشند، طوری که طاقت از هم را نداشته باشند. 🔸گاهی دو دوست می‌توانند نسبت خونی با هم نداشته باشند ولی داشتن و خون دادن در راه آرمان‌ و اعتقادات، آنها را از خویشاوند به ‌هم نزدیک‌تر کند. درست شبیه سرگذشت شهیدان و ؛ دو باجناقی که در فاصله‌ای کوتاه از هم، شدند و نامشان در تاریخ کشور ماندگار شد. 🔹قدم گذشتن در این راه را باجناق بزرگ‌تر شروع کرد. 🔸شهید غریب در میدان رزم با گروه‌های انحرافی و مجاهدانه جنگید تا اینکه یک چشم خود را از دست داد و همچنین چهار نیز در بدن وی جاخوش کرد. 🔹پس از چند سال شهید غریب نتوانست نسبت به ظلم و جنایت تروریست‌های ساکت و آرام بماند و سال 1394 خودش را به رساند. 🔸این دومین مرحله‌ای بود که او برای دفاع از حریم حضرت زینب(س) به می‌رفت و آخرین باری بود که وطن را می‌دید و در 24 سال 94 در ارتفاعات تلمور سوریه برای همیشه از میان ما پر کشید. 🔹همسر شهید درباره نحوه ایشان می‌گوید: «24 ماه رمضان ساعت 11 شب آقاقاسم با همرزمانشان در حال بودند. ساعت 12 آنها در حالی که شده بودند با صدای تیراندازی از مقر خارج شدند. آقا مهدی که فرمانده محور بودند چند باری برای تقویت بچه‌ها «یا زینب(س)» می‌گوید و به جلو می‌رود تا بچه‌ها هم قوت قلب بگیرند. 🔸ساعت یک نیمه شب در آقا قاسم را صدا می‌کنند ولی ایشان شهید شده بود و درگیری تا ساعت 3 نیمه شب ادامه پیدا می‌کند و بعد از چند ساعت پیکر را پیدا می‌کنند و می‌بینند که هیچ بر زمین ریخته نشده است اما وقتی پیکر شهید را از روی زمین بلند می‌کنند، خون از سرازیر می‌شود.» 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید حسین مشتاقی🌷 تنهــا تـرس #دشمـن از مـا، همین روحیه #شهادت_طلبانه ماست، اگر ما این #روحیـه را نداشتیـم تا حالا بساط #شیعه در دنیا برچیده شده بود. #شهید_مدافع_حرم🕊 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
⃣7⃣ 💠 😂😂😂 🔸عملیات والفجر چهار، در میثم به فرماندهی برادر کساییان، تک تیرانداز🔫 بودم. 🔹آقای ژولیده _ که احتمالاً شهید شده باشد _ مسؤول دسته بود برای این که بچها توی اون شرایط سخت بگیرن و به شوخی، 🍼 به گردنش انداخته بود. 🔸همین طور که به سوی پیش میرفتیم، گاهی با صدای شبیه بچه گریه 😭میکرد و یکی از برادران، پستانک را در دهانش میگذاشت و او ساکت میشد.😂😂 🔹بعد از در قله 1904 کله قندی و کانی مانگا چند نفر از برادران مجروح شدند. زخمیها را روی گذاشتیم و دادیم دست که در اختیار داشتیم تا آن‌ها را پایین بیاورند... یکی از اسرا حاضر به کمک نبود. 🔸دوستی داشتیم که او را با 🔫 تهدید کرد. فکر کرد میخواهیم او را بکشیم، زد زیر گریه😭. 🔹ژولیده پستانکش🍼 را از جیبش درآورد و در دهان گذاشت. با دیدن این صحنه همه خندیدند😂😂 حتی خود اسیر. بعد آمد و زیر برانکارد را گرفت. راوی: آقای مسعودی 📚کوله بار 😁 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
9⃣7⃣3⃣ 🌷 به روایت 🔸جواد از روز آسمانی شد 🕊و با وجودی که جواد ارادت خاصی به شهید شاهسنایی🌷 داشت ولی زمانی که مشاهده می کرد،شهادت🕊 علی شاهسنایی غم سنگینی😔 را بر خاطر شهید گذاشته 🔹به بچه ها می داد و دائم می گفت، به خواسته اش رسید ولی خودش در فراق او به شدت اشک می ریخت😭 🔸هر چه فکر می کنم اگر به غیر از شهادت 🌷می رفت، در حقش جفا می شد زیرا جواد بود 💞 🔹و خوب به یاد دارم جواد در جمله ای از وصیت نامه اش📜 گفته بود : 👇 🔸چشم و گوش و دهان و حرکت و همه چیز ولا غیر 👌 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
سعید #رزمنده جبهه مقاومت و نیز #مبلغ بود. در زمان هایی که از خط مقدم و درگیری فراغت می یافت معمولا بعداز عملیات به رسالت اصلی اش که #تبلیغ بود می پرداخت. اخلاق خوبی داشت و هر تعداد رزمنده با سلیقه های مختلف که در یک جمع بودند سعید با همه #ارتباط برقرار می کرد. با همه دوست می شد، انگار سال هاست با رزمندگان جبهه مقاومت بوده است همیشه #لبخندی روی لبانش بود و این قدر با محبت و دلسوزی با رزمندگان جبهه مقاومت برخورد می کرد، که حتی در لحظه های #بحرانی حضورش باعث افزایش #روحیه رزمنده های مقاومت می شد. 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
شهید بهشتی: در زندگی دنبال کسانی #کنید که هر چه به جنبه های #تر زندگی ایشان نزدیک شوید، #را بیشتر می بینید. پی نوشت: شهید محمدتقی در کنار #قوی نظامی و تشکیلاتی، فردی #طبع بود و این تصویر نمونه ای از شوخ طبعی این بزرگوار هست #Ÿ # 🌷🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
یکی از #رفقای هم دوره ای حسین با انتشار این عکس نوشت: «تقریبا همیشه حسین را در همین حالت می دیدیم. یا در حال #کار بود و یا در #حالت کار. اصلا #خستگی برایش معنا و مفهوم نداشت. بدن #ورزیده و آماده ای داشت. درست زمانی که همه خسته بودند #شوخی های حسین گل می کرد و به همه #روحیه می داد. استراحت حسین ماند برای بعد از #شهادتش.» #شهید_حسین_ولایتی_فر🌷 #شهید_حادثه_تروریستی_اهواز 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
✨✨🌸✨✨🌸🌸✨✨🌸✨✨ 🌾اولین روز عملیات #خیبر بود، از قسمت جنوبی #جزیره ، با یک #ماشین داشتم بر می گشتم عقب. 🌾 توی راه دیدم یک ماشین با چراغ #روشن داشت می آمد، این طور راه رفتن توی آن جاده، آن هم روز #اول عملیات، یعنی #خودکشی. 🌾جلوی ماشین راگرفتم، راننده آقا #مهدی بود، بهش #گفتم « چرا این جوری می ری؟ می زننت ها.» 🌾 گفت: « می خوام به بچه ها #روحیه بدم، عراقی ها رو هم #بترسونم، می خوام یه کاری کنم او نا #فکر کنن نیروهامون خیلی زیاده.»  #شهید_مهدی_باکری🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
9⃣9⃣9⃣ 🌷 💠اولین شهید عملیات چه کسی بود⁉️ 🔰آزادی یک کانال، پیش از آغاز عملیات نبل و الزهرا لازم بود. علیزاده نخستین شهید🌷 این عملیات بود که حین آزادی کانال به شهادت رسید🕊 آشنایی من و سعید👥 به حدود ۴۰ روز پیش از آغاز عملیات بازمی‌گشت. 🔰وی اهل بود و در این عملیات مسئولیت اطلاعات و عملیات را بر عهده داشت👌 به خاطر دارم که در جلسه که حدود ۱۲ نفر حضور داشتند، یک فرمانده لبنانی👤 با نام جهادی خطاب به سعید گفت: که تو عملیات خواهی بود. 🔰سعید که شخصیت شوخی داشت، پاسخ داد: اگر نشوم، پس از عملیات به سراغ شما می‌آیم. آن وقت من می‌دانم و شما😄 ذوالفقار چندین مرتبه این موضوع را مطرح کرد و گفت: که سعید علیزاده (کمیل) به شهادت🌷 خواهی رسید. از ۱۲ فرد حاضر در آن جلسه، به شهادت رسید. 🔰یکی از فرماندهان با لهجه شیرین خطاب به ذوالفقار گفت: شاید سعید دوست نداشته باشد⭕️ شهید شود شما چرا اصرار می‌کنید. سعید پاسخ داد: «من دارم.» 🔰پیش از آغاز عملیات که از و ذوالفقار جدا می‌شدم، بار دیگر سر این موضوع شوخی کردند و خندیدند😅 گروه‌ها نیمه شب🌒 وارد شدند. سعید که به منطقه آشنایی داشت پیش از همه نیرو‌ها می‌رفت که مجروح💔 شد. 🔰من و فرمانده با تاخیر وارد شدیم. پس از نماز صبح📿 به دستور فرمانده حدود دو کیلومتر را زیر آتش دشمن🔥 دویدیم تا به کانال رسیدیم. در این حین شهید را دیدم که در حال برنامه ریزی بود تا پیکر مجروح سعید را به عقب بیاورد. 🔰زمانی که به سمت سعید رفتند، دشمن سعید و اطرافش را به رگبار بست💥 زمانی که پیکر سعید را به عقب کشیدند، به رسیده بود. نیرو‌ها دور سعید جمع شدند و پیشانی‌اش را . نیرو‌ها با شهادت سعید روحیه‌شان را از دست دادند😞 🔰من و نوید👥 که تا به آن لحظه هیچ آشنایی با هم نداشتیم🚫 شروع به شوخی کردیم تا تضعیف شده بچه‌ها بازگردد. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
‍ ‍ 🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂 بود و خشونتش، جنگ بود و جراحتش، جنگ بود و ... جنگ بود و تمام رزمنده‌ها✌️ بود و همه آنچه باید برای مبارزه و داشت... اما در کنار تمام اینها، خیلی دیگر هم بود... مثلا بچه‌ها بود که هیچ جا نمی‌آوردند😍 بچه‌ها در سخت‌ترین و شدید‌ترین شرایط، مراسم نوروز را برپا می‌کردند😉 با همان رنگ و روی منطقه، هفت شان هم بنا به نوع رسته‌شان فرق داشت. سین واحد تخریب: سرنیزه، سیم‌خاردار، (مین) سوسکی، (مین) سبدی، سیم تله انفجاری و... در سایر هم: سمبه، سیمینوف، سرب، ساچمه و... در دیگر: سکه، سماق، سیب از نوع کمپوتش و... هم سال تحویل بعد از عملیات بود، شهدای عملیات سفره هفت‌سین بود و دعا و توسل و وصایای شهدا و...🍂 هم گاهی متبرک شده به امام‌خمینی(ره) بود و گاهی اسکناس‌های 100ریالی...😍 و بازدید بین بچه‌های همسنگری‌ و همسایه‌های خاکریزی هم بود.☺️ خلاصه اینکه نوروز تا ممکن در بر گزار می‌شد. ، آن سال ها به جای حضور در خانه، در میان و سالشان را نو کردند🌸☘ و تمام وجود آرمان‌هایشان ایستادند. چه زیباست ما هم عیدمان را با و زنده نگه داشتن یادشان🌷🍃 برگزار کنیم، باشد که مشمول و خیرشان گردیم. 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷مصطفی میگفت: حوزه مثل #اعتکافه، من نماز خوندنا و #شوخی کردنای مصطفی رو تو اعتکاف دیدم. 🌷خیلی مراقب مردم بود، کسی اذیت میکرد میگفت اذیت نکنید #سلب_توفیق میشید. 🌷مصطفی یه خاصیتی که داشت خیلی خوب میتونست به مردم #روحیه بده، بمب روحیه بود. . #شهید_مصطفی_صدرزاده 🌷 #شهید_مدافع_حرم 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🍃🍂🍃🍂🍃 🌷یادمه یکبار یکی از بچه های اعزامی به تیم کشوری اومده بود باشگاه ما برای ... استاد مرادی به آقا حمید گفت حمید جان بلند شو با ایشون مبارزه کن... 🌷زمان اول مسابقه حمید اقا 7 تا جلو بود...زمان دوم مسابقه دیدیم حمید آقا 7 تا امتیاز داد به اون طرف 🌷هر دو شدن و مسابقه تموم شد. آخر باشگاه رفتم پیش حمید آقا و دلیل رو ازش پرسیدم....اقا حمید هم گفتن چون فردا طرف کشوری داشت و اعزامی بود نمیخواستم اش خراب بشه...زمان دوم مسابقه کار خاصی نمیکردم تا از من امتیاز بگیره و روحیه اش بشه 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🔹یکی از #ویژگی های بارز ایشون شوخ بودن و خنده رو بودن😍 ایشون بود. حتی گاهی اوقات که دردهای💔 ناشی از جراحات جنگ داشتن بازم اون #روحیه شوخ طبعی شون روداشتن.. 🔸اخلاق و شخصیت شون جوری بود که همه جور آدمی جذبشون💞 میشد و حتی پس از مدتی شاید صمیمی هم میشدن باهاش. اگر کسی #مشکلی داشت تاجایی که از دست شون برمیومد سعی میکردن که مشکل اون طرف رو حل کنن👌 🔹ایشون چون رئیس امور #ایثارگران دانشگاه علوم پزشکی ساری بودن حتی بعد از #شهادت شون مامتوجه شدیم اون هایی که بهشون بابت مشکلات کاریشون یا... رجوع میکردن👥 کارشون رو حل میکردن و اونا تازه به مامیگفتن و مامتوجه میشدیم... 🔸امکان نداشت مسافرت هامون🚙 رو بدون #آقامصطفی بریم، چون تو مسافرت ها وجودشون، #شوخی هاشون و... باعث میشد که هرجا میرفتیم بهمون خوش میگذشت☺️ و هنوز هم تک تک #خاطرات سفر هامون رو یادمون هست... به نقل از: یکی از بستگان شهید🌺 #شهید_سیدمصطفی_علمدار 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
6⃣9⃣1⃣1⃣ 🌷 🔰ما در منطقه مذهبی‌نشین بزرگ شدیم. منطقه‌ای که مساجد به واسطه حضور و فعالیت افراد👥 بسیار فعال هستند. مسجد (ع) و حضرت زینب(س) هم دو مسجد فعال شهرمان هستند👌 که فعالیت‌های زیادی دارند. 🔰 هم در کنار فضای خانواده آشنایی و فعالیت‌های مذهبی‌اش در مسجد امام حسین(ع)🕌 بیشتر شد. آن زمان لشکری را به نام قدس نوجوانان تشکیل داده بودند که عضوش شده بود. 🔰از همان دوران با اینکه سن زیادی نداشت ولی فعالیت‌های مذهبی‌اش قابل توجه بود. بعدها ایشان یکی از هیئت‌های مذهبی اهواز هم بود✅ 🔰در فعالیت‌های مساجد و پایگاه‌های حضوری فعال و نقشی پررنگ داشت. برای کودک و اهواز و شهرهای دیگر گروه تواشیح🎤 درست کرده بود و سعی می‌کرد آنها را جذب💕 مسجد کند. 🔰بسیار آدم فعالی بود و عجیبی در کارهای دینی و مذهبی داشت. به نظرم تمام زندگی‌ آقا حمیدرضا با گذشت. زمان جنگ سنش📆 کفاف نمی‌داد که وارد جبهه شود. وقتی جنگ تمام شد تمام فکر و ذکرش شهدا🌷 بود. 🔰 زندگی‌ا‌ش را شهدا🕊 قرار داده بود و در همه زمینه‌ها مثل برگزاری و یادمان‌ها در سطح استان خوزستان فعالیت می‌کرد. به نوعی اگر در سطح استان برای یادواره و یادمان برگزار می‌کردند برادرم مسئولیتی بر عهده‌ داشت. 🔰در برگزاری یادمان‌های موسی اسکندری🌷 علی هاشمی🌷 حاج حمید رمضانی🌷 یکی از فعالان بود و را در برگزاری مراسم‌ها داشت.  🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
‍ ‍ 🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂 بود و خشونتش، جنگ بود و جراحتش، جنگ بود و ... جنگ بود و تمام رزمنده‌ها✌️ بود و همه آنچه باید برای مبارزه و داشت... اما در کنار تمام اینها، خیلی دیگر هم بود... مثلا بچه‌ها بود که هیچ جا نمی‌آوردند😍 بچه‌ها در سخت‌ترین و شدید‌ترین شرایط، مراسم نوروز را برپا می‌کردند😉 با همان رنگ و روی منطقه، هفت شان هم بنا به نوع رسته‌شان فرق داشت. سین واحد تخریب: سرنیزه، سیم‌خاردار، (مین) سوسکی، (مین) سبدی، سیم تله انفجاری و... در سایر هم: سمبه، سیمینوف، سرب، ساچمه و... در دیگر: سکه، سماق، سیب از نوع کمپوتش و... هم سال تحویل بعد از عملیات بود، شهدای عملیات سفره هفت‌سین بود و دعا و توسل و وصایای شهدا و...🍂 هم گاهی متبرک شده به امام‌خمینی(ره) بود و گاهی اسکناس‌های 100ریالی...😍 و بازدید بین بچه‌های همسنگری‌ و همسایه‌های خاکریزی هم بود.☺️ خلاصه اینکه نوروز تا ممکن در بر گزار می‌شد. ، آن سال ها به جای حضور در خانه، در میان و سالشان را نو کردند🌸☘ و تمام وجود آرمان‌هایشان ایستادند. چه زیباست ما هم عیدمان را با و زنده نگه داشتن یادشان🌷🍃 برگزار کنیم، باشد که مشمول و خیرشان گردیم. 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
❇️ از رفقای هم دروه ای با انتشار این عکس نوشت:🌱 "تقریبا همیشه را در همین حالت می دیدیم.با درحال کار بود و یا در حالت کار.🌱 ❇️اصلا برایش معنا و مفهوم نداشت.بدن ورزیده و آماده ای داشت.درست که همه خسته بودند شوخی های حسین گل می کرد و به همه می داد.👌 ❇️ حسین ماند برای بعد از شهادتش."🌱 🌼🍃 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
❣﷽❣ 2⃣ ✨ 🔻اهدِنَا الصِّراطَ المُستَقِیم🔻 منظور از «صراط مستقیم» که در سوره حمد می گوییم چیست❓ ✍ هر روز در نماز خود وقتی سورۂ حمد را می خوانیم به «اهدنا الصراط المستقیم» می رسیم که از خدا دائم در نمازهایمان می خواهیم که ما را به راه راست هدایت کند 🌐اما صراط مستقیم چیست؟🤔 خداوند در سوره "یس" آیه:61 می فرماید: و اَنِ اعْبُدُونِی هذا صِراطٌ مُستَقِیمٌ یعنی« ، این صراط مستقیم است » 🔆 یعنی هر حرف و یا عملی که می خواهم انجام دهم باید ببینم که آیا در آن هست یا نیست🤔 🌈آیا عملم و حرفم و نگاهم👀 و شوخی ام رنگ و شکل بندگی دارد یا از روی است...🤔 🌺اگر این را داریم معلوم است دعای هر روزمان در نماز ( اهدنا الصراط المستقیم ) شده 🌟 صراط مستقیم یعنی اینکه کارم دل مولایم امام زمان و امیرمؤمنان را نشکند ، یعنی کارم و حرفم و 👇 💢 شخصی از امام باقر (ع) پرسید که منظور از قول خداوند : « انک لتهدی الی » چیست؟ امام فرمودند: تو امر می شوی و فرا خوانده می شوی به ( به واسطۂ این قول خدا ) و در ادامه حضرت «صراط مستقیم» در آیه را معنی کردند👇 « و علیٌّ هُوَ الصِّراطُ المُستَقیمُ » و 📚بصائر الدرجات ج:1 ص.۷۷ـ۷۸ 💯 ... 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh